پرونده اختلاس-نتیجه استراتژیک تضاد ها برای نظام خامنه ای؟

 اگرمختصات رژیم ضد ایرانی  خامنه ای را در شرایط فعلی نگاه کنیم وبا محافظه کارترین دیدگاه ارزیابی نمائیم تنها نتیجه استراتژیک وفرجام برای آنرا جز سقوط نمی توانیم مشخص وتعیین کنیم، چه از بعد تضاد ها وجنگ گرگهای درونی حلقه حاکم، چه وضعیت هر دم شکننده تر ولی فقیه، چه پارامتر شرایط عینی در جامعه وانباشت انفجاری نارضایتی عمومی،وچه انزوا وطرد شدگی منطقه ای و بین المللی و پاره شدن تور حمایتی سیاست مماشات وحفظ رژیم و.... نتیجه استراتژیک از درون وبیرون  برای نظام بسیار اسفناک وغیر قابل بازگشت است، یعنی سقوط  وسرنگونی آن بهر ترتیب وشکل امری است حتمی وقانونمند که دیگر خارج از دست وقدرت تمامی عوامل بازیگردرونی وبیرونی در صحنه کارزار ایران می باشد.
رسانه حکومتی عصر ایران مینویسد:«مجلس و دولت رفوزه های پرونده 3000 میلیاردی؛کارنامه قوه قضائیه چه خواهد بود / نتیجه استراتژیک پرونده برای نظام
کمیسیون اصل 90 نتوانست آنچه را که در تحقیقات خود به دست آورده بود عیناً در گزارش خود لحاظ کند و نام برخی دولتمردان دخیل در این ماجرا را در گزارش نهایی خود سانسور کرد...حمایت از متهمان پرونده از سوی مقامات ارشد دولتی و این که چرا این را گرفتند و آن را نگرفتند ، نه تنها دخالت آشکار در کار قضایی است ، بلکه شائبه برانگیز هم هست ....»
در انتها می نویسد:«.... پرونده 3000 میلیارد تومانی در پایان راه خود یک  نتیجه استراتژیک برای نظام رقم خواهد زد ، نتیجه ای که از دو حالت خارج نیست: یا با برخورد عیان و قاطع با دانه درشت های نامدار ، اعتماد نسبی احیا خواهد شد ، یا با به هم آویختن مسوولان بر سر این پرونده و عدم اقناع افکار عمومی ، بقایای اعتماد عمومی هم بر باد خواهد رفت ؛ انتخاب با خود مسوولان است.»


حفظ نظام به مداری رسیده که نه با تغییر شکل ساختاری از جنگ گرگها وتضاد های درونی خارج می شود ونه کمترین مشروعیتی برای آن حاصل می کند.الا اینکه آنرا لاغرتر، منزوی تر ودر عین حال ضعیفتر از قبل کند، در شرایط فعلی خامنه ای  بر  جایگاهی قرار گرفته که وقتی شروع به حذف ساختاری رژیم در مورد نمایش ریاست جمهوری بکند باید تا حذف "خبر گان رهبری" وهر نهادی که با رأی گیری همراه است پیش برود.
اصلی ترین ضعف خامنه ای اینست که نه تنها احمدی نژاد را که خود منصوب کرد بعد از شش سال نمی تواند بپذیرد وعملا او را آخرین رئیس جمهور در این ساختار تعریف می کنند بلکه خودش نیز تا زمانیکه نمی تواند "ولیعهدی"( حتی نظیر احمد شاه) برای خود تا قبل از مردن تعیین کند بعنوان آخرین ولی فقیه چنین نظامی هر روز با چالشی ساختار شکن وامنیتی از جانب ملت ایران وجامعه جهانی روبروست.
خامنه ای نمیتواند تضادهای مربوط به جانشینی خود را حتی در حد خمینی ( که او نیز در این کار نافرجام بود) حل کند تا شاید موقتا بتواند تضادها وچالش های سرنگونی نظام  را کمی بتأخیر بیندازد.
اما در عین حال هر چه قدر هم در این کار تأخیر کند رسیدن به آنرا غیر ممکن تر می کند.واقعیت اینست که بحرانهای موجود رژیم چه داخلی وچه بین المللی فقط نشان از پایان کار نظام ضد مردمی وقرون وسطائی مبتنی بر اصل ولایت فقیه دارد.
بنابر این تغییر ساختاری  با هر دود ودمی وتبلیغات دجالانه نه سمت بسط وعبور از تضاد سرنگونی بلکه بقول احمدی نژاد هر چه نزدیکتر شدن به نقطه ولحظه تعیین تکلیف نهائی کل رژیم است.
بنابراین وقتی بحث اختلاس وسرکوب مردم، یا اتمی وتروریسم آخوندی روی میز است یک استراتژی ویا فرجام بیشتر باقی نمی ماند وآنهم تشدید تضادها هم در درون وهم با جامعه بین المللی، این تشدید تضاد ها همان بستر واقعی ویکطرفه ای است که قبل از هر چیز از ماهیت وذات قرون وسطائی وتروریستی - مذهبی کل نظام ولایت فقیه سر چشمه می گیرد
ح. مهاجرانی

0آبان1390