الکسیس دو توکویل زمانی گفت: "وقتی گذشته دیگر چراغ راه آینده نیست، روح در تاریکی راه می رود". آنچه دولت عراق با اشرف انجام میدهد شبیه چیزی است که هیتلر برای منطقة یهودیان ورشو در سال 1942 تدارک دید
در طول تهاجم امریکا به عراق در سال 2003، ساکنان اشرف اعضای جنبش اصلی مقاومت ایران سازمان مجاهدین خلق ایران که در 25 سال گذشته در عراق پناه گرفته بودند بیطرف ماندند. سال بعد، همه آنها تضمینهای کتبی دریافت کردند که در مقابل تحویل داوطلبانه سلاحهایشان امریکا از آنها محافظت خواهد کرد. ولی در اوایل 2009، امریکا مسئولیت امنیت کمپ را به نیروهای عراقی واگذار کرد. از آن زمان، اشرف تحت محاصره بوده و ساکنین از خدمات اساسی نظیر خدمات مناسب پزشکی محروم شده اند.
قبل از این محاصره بعنوان یک عضو پارلمان اروپا من به تناوب بین 2004 و 2008 از اشرف بازدید کردم. من بیش از هر سیاستمدار غربی دیگر از اشرف بازدید کرده ام و شخصا صدها ساکن آن را از نزدیک می شناسم. من همچنین گزارشهای سفرهایم را برای پارلمان اروپا آماده کردم. علیرغم تضمینهای کتبی مقامات عراقی به دولت امریکا که همه حقوق ساکنین اشرف را رعایت می کنند، عفو بین المللی روز 1 نوامبر گزارش داد که کمپ اشرف چند بار مورد حمله نیروهای امنیتی عراقی قرار گرفته که باعث مرگ دهها تن از ساکنین و مجروح شدن سایرین شده است. عفو بین الملل افزود: "نیروهای عراقی 8 آوریل به کمپ یورش بردند از قهرمفرط و آتش واقعی کردند استفاده کردند. 36 تن ازساکنان شامل 8 زن کشته شدند و بیش از 300 نفر مجروح شدند.
به درخواست مقامات تهران، نخست وزیر عراق نوری المالکی 31 دسامبر را بعنوان ضرب الاجل بستن کمپ قرار داده و ساعت در حال تیک تاک کردن است. در ماه سپتامبر، کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل اعلام کرد که ساکنین اشرف را متقاضیان پناهندگی می داند و از عراق خواست که ضرب الاجل را عقب بیاندازد تا بتواند درخواستهای پناهندگی را رسیدگی کند. با اینحال دولت عراق در هر نوبت مانع کار کمیساریا شده است. طرح عراق متفرق کردن ساکنین در تمام کشور و بعد ازمیان برداشتن انهاست.
دولت عراق باز سعی می کند جامعه بین المللی و موسسات سازمان ملل را با ارائه "تضمینها" بفریبد. متاسفانه، چنین تضمینهایی از طرف مقامات بی ارزشند. شش ساعت قبل از حمله آوریل گذشته، سفارت امریکا در عراق تضمینهایی از دولت مالکی دریافت کرد که خشونتی نخواهد بود. نیاز به گفتن نیست که دروغ گفتن به سازمان ملل بسیار راحت تر از دروغ گفتن به امریکاست. بر اساس زمینه های حقوقی، اخلاقی و سیاسی – امریکا بیشترین مسئولیت را در قبال ساکنین اشرف دارد. کنگره این واقعیت را برجسته کرده است. در جریان استماع سنا در 15 نوامبر، سناتور کارل لوین، رییس کمیته نیروهای مسلح گفت باید برای دولت عراق روشن کرد که یک "احساس واقعی قوی اینجا نسبت به ساکنان اشرف وجود دارد و اگر عراقیها این تعهد به ما را نقض کنند، یک تاثیر شدیدا منفی روی رابطه آنها با کنگره امریکا می گذارد. متاسفانه دولت امریکا پاسخ مناسبی به همه این نگرانیها نداده است.
در طول حمله آوریل، علیرغم ویدئویی که به روشنی جوخه های آتش را نشان می داد که شهروندان بی سلاح را به قتل می رساند و خودروهای زرهی آنها را له می کنند، موضع رسمی عراق اول این بود که تلفاتی نبوده است و وقتی نمی شد جسد دهها پناهنده بی دفاع را انکار کرد، دولت عراق گفت آنها خودکشی کرده اند. اگر ساکنان اشرف در گروههای کوچک متفرق شوند، بدون دوربین و تلفن، مقامات عراقی خواهند توانست آنها را شکنجه کنند و به قتل برسانند وبعدهم ادعا کنند خودکشی کرده اند. این بار بدون شواهدی که دروغهای آنها راافشاکند.
بنابراین طرح عراق بسیار شبیه به طرح هیتلر وحکومت رایش سوم در ورشو است. این طرح قرار بود 22 ژوئیه 1942 شروع شود. در آن زمان ساکنان منطقه مورد نظر رایش سوم تصمیم گرفتند در ورشو باقی بمانند. نتیجه نهایی، یک درگیری تراژیک بود اما جهان توانست ببیند چه چیزی دارد اتفاق می افتد.
اکنون ساکنان اشرف اگر تضمینهای از دولت عراق را باور کنند باید به خودکشی تن بدهند. در غیر اینصورت باید مانند مقاومین ورشو در مقابل دستور اخراج وجا به جایی با هر وسیله ای که دارند مقاومت کنند.
چه باید کرد؟
خوب کمیساریای پناهندگی باید علنا بخواهد که عراق شروع به همکاری با آن بکند و اجازه مصاحبه فوری با ساکنین اشرف را بدهد.
امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل باید بخواهند که ضرب الاجل عقب بیفتد.
ناظران سازمان ملل برای دوره تعیین تکلیف نهایی و انتقال ساکنان اشرف به کشورهای ثالث باید در اشرف مستقر شوند تا حقوق آّنها را تضمین کنند.
تاریخ علیرغم تلخکامی های آزار دهنده اش، نمی تواند نادیده گرفته شود.
با اینحال اگر با شجاعت با آن برخورد شود نیازی نیست دوباره تکرار شود.
حالا زمان شجاعت است.