زنانی که در قیام برای به زیر کشیدن وحشیترین دیکتاتوری جهان نقش پیشتاز دارند. مادرانی که شنبههای هر هفته با گرد آمدن در در نقاط مختلف تهران، مردم را به ادامة قیام برای آزادی ترغیب میکنند. دختران جوانی که در این ماهها به زندان افتاده زیر شکنجهها و در مقابل انواع رذالتها و بیحرمتی جلادان مقاومت میکنند و دخترانی که گروههای قیامکننده را هدایت میکنند. تصادفی نیست که ندا سمبل قیام مردم ایران شد و تصویر او در تمام جهان احترام و همبستگی نسبت به مردم ایران برانگیخت.
از شروع قیام، تحلیلگران آن قدر تحت تأثیر موقعیت زنان ایران قرار گرفتند که برخی آن را انقلاب زنان خواندند. این موقعیت، یک روزه شکل نگرفته است. بلکه در مبارزه و فداکاری 150 سالة زنان ایران از یک سو، و ماهیت رژیم از سوی دیگر ریشه دارد.
پس از سرنگونی دیکتاتوری شاه، زنان با یک رژیم ارتجاعی رودررو شدند که ویژگی اصلی ماهویاش زن ستیزی بود.
سرکوب فاجعه بار زنان توسط این رژیم و ایستادگی درخشان زنان در شکنجهگاهها و میدانهای اعدام، و حضور آنان در مقاومت سازمانیافته، تأثیر عمده در تحولات سه دهه گذشته ایران داشته است.
مبارزات زنان ایران علیه دیکتاتوری مذهبی، در مقاومت سازمانیافته به بلوغ رسید. به طوری که سازمان مجاهدین ـ جنبش اصلی مقاومت ما ـ تماماً به وسیله زنان هدایت میشود و اکثریت اعضای پارلمان مقاومت از زناناند.کما این که اشرف محل استقرار هزاران عضو سازمان مجاهدین خلق ایران واقع در عراق توسط زنان پیشتاز رهبری میشود. آن هم در حالیکه بر فشار حملات و توطئههای سنگین رژیم قرار دارد. پایداری اشرف به خصوص هدایت آن توسط زنان الهام بخش مبارزه زنان و جوانان ایران شده است.
با یادآوری این تجربهها، میخواهم بر چند حقیقت مهم تأکید کنم:
اول، شرکت زنان در رهبری، به عنوان دینامیسم پایداری و پیشروی این مقاومت.
دوم تأثیر حضور فعال زنان به عنوان نفی کننده هرگونه تسلیم در برابر دیکتاتوری.
سوم تأثیر حضور زنان در ایجاد یک فرهنگ و روابط نوین انسانی و اعتلای همبستگی.
چهارم نقش تعیینکننده زنان در به زیر کشیدن رژیم حاکم.
و سرانجام نقش زنان به عنوان تضمین دمکراسی و توسعه پایدار در ایران فردا
اجازه بدهید آنچه را که سالها پیش از این در اجتماع بزرگ ایرانیان در لندن خطاب به آخوندهای حاکم بر ایران گفتم تکرار کنم:« شما هر چه از تحقیر، ستم، سرکوب، شکنجه و کشتار در چنته داشتید علیه زن ایرانی بکار گرفتید اما مطمئن باشید … که به دست همین زنان آگاه، آزاد و رها، بساط ستم شما در همه جا برچیده خواهد شد».
دوستان عزیز
در حالی که قیامها ادامه دارد ضروری است رویکرد مقاومت در قبال جناح مغلوب از آغاز قیام تاکنون را خاطرنشان سازم. ما پیوسته هرگونه تعرض باند ولایت فقیه نسبت به آنان را محکوم کردهایم. فراتر از این مسعود رجوی رهبر مقاومت تأکید کرده است« از هر گونه فاصله گرفتن این جناح از ولایتفقیه حمایت میکنیم. این نه یک امر دلبخواه، بلکه یک وظیفه ملی در اثبات صداقت و تعهد ما نسبت به امر سرنگونی رژیم است».
رهبران جناح مغلوب با بخشی از این جنبش همراهی دارند. با این حال میان ما و آنها وجوه متمایز متعددی وجود دارد. در شروع قیامها، آنها تنها خواستار تجدید انتخابات بودند. اما حالا از آن خواست هم دست شستهاند آنها خواهان ادامة پروژة اتمی ملایاناند و از قانون اساسی ولایت فقیه دفاع میکنند. قانون اساسی زن ستیزی و نقض حاکمیت مردم.
و تا آنجا که به مسأله زنان بر میگردد، آنها از خواستهای زنان ایران به شدت فاصله میگیرند.
خواست زنان ایران، البته سرنگونی رژیم ولایت فقیه است. اما من حتی ملاک سادهیی را پیش میکشم و آن لغو حجاب اجباری است که مصوبه شورای ملی مقاومت ایران در سال 1366 است. تا آنجا که به رژیم برمیگردد به دلیل اصلاحناپذیری هرگز نمیتواند به آن تن بدهد. اما اگر کسی حقیقتاً خواهان آزادی جامعه ایران است ، باید از حداقل آزادیها از جمله از آزادی پوشش زنان دفاع کند.
31 سال پیش ملاها، دیکتاتوری خود را با تحمیل حجاب اجباری به بهانه اسلام آغاز کردند.
ما با الهام از اسلام حقیقی، بر آزادی و از جمله آزادی زنان در انتخاب پوشش و نفی هرگونه اجبار و تحمیل در این زمینه تأکید میکنیم.
این است معنای پیام قرآنی لا اکراه فیالدین.
بگذارید هر زنی آزادانه خودش انتخاب کند که چه بپوشد، چه نپوشد.این حداقل آزادی انسانی زن ایرانی است.
تا کی زنان به خاطر نوع یا رنگ پوشش خود باید آزار و شکنجه ببینند،یا مورد تعرض جنسی قرار بگیرند؟
بازجویی از زنان به خاطر رنگ و نوع لباس و آرایش یا حتی نحوة راه رفتن و سخن گفتن و آنچه مقررات بدحجابی است، نقض فاحش حق آزادی و حق امنیت زن ایرانی است.محکوم کردن زنان به حبس یا 74 ضربه شلاق به خاطر نوع پوشش آنها، قانون بربریت است. این قانون خشونت و اهانت علیه زن ایرانی باید برای همیشه خاتمه یابد.
بنابراین به جناح مغلوب رژیم میگوییم اگر در خواست خود برای آزادی مردم صادقاید، اولین قدم، موافقت با لغو حجاب اجباری است.
هر حکومتی هم که پس از آخوندها سر کار بیاید، باید این اصل را محترم بشمارد که انتخاب پوشش با خود زنان است نه با حکومت.
ما در پی برپایی یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت و کثرتگرایی و احترام به حقوق بشر هستیم. ما به لغو حکم اعدام در ایران پس از سرنگونی رژیم
ولایت فقیه متعهدیم و خواهان یک ایران غیراتمی
برابری زن و مرد در دیدگاهها و برنامه ما برای ایران فردا جای مهمی دارد. مشروح این نقطهنظرها در اختیار شماست. در ایران فردا جمیع آزادیهای فردی در مورد زنان باید به رسمیت شناخته شود. از جمله آزادی در انتخاب پوشش، آزادی در اعتقاد و مذهب، ازدواج و طلاق، اشتغال و رفت وآمد. ما به برابری کامل حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی زن و مرد معتقدیم. و به خصوص تأکید داریم که زنان باید در رهبری سیاسی جامعه مشارکت برابر داشته باشند.
دوستان گرامی
رژیم ولایت فقیه امروز برای به تأخیر انداختن سرنگونی خود سیاست سرکوب و تروریسم را در همه پهنهها شدت داده است.
در داخل ایران به دستگیریها گسترده و افزایش فشار و شکنجه به زندانیان سیاسی روی آورده است. همزمان اکیپهایی از مأموران وزارت اطلاعات و سپاه قدس را پشت در ورودی اشرف جمع کرده و با جنگ روانی نفرتانگیزی در حال زمینه چینی برای کشتار مجدد ساکنان اشرف است.
در عراق به تلاش برای مصادره انتخابات پارلمانی ماه مارس دست زده و در عین حال برنامة تولید بمب اتمی را شتاب بخشیده و برد موشکهای خود را به اروپا رسانده است.
حقیقت این است که امروز کنار زدن مانع اصلی دمکراسی و آزادی در ایران و برطرف کردن خطر بزرگ صلح و امنیت جهان تبدیل به موضوع واحدی شده است.
در مقابل این خطر میدانیم که نه مذاکرات تروئیکای اروپا در سالهای گذشته، نه سیاست بستههای تشویقی گروه 5+1 و نه تعامل یک سال اخیر آمریکا، هیچکدام جز جریتر کردن رژیم اثری نداشت و از نزدیک شدن ملایان به بمب اتمی جلوگیری نکرد.
ما از سالها پیش اعلام کرده بودیم که مهار این خطر یک راه و فقط یک راه دارد و آن تغییر رژیم است. تغییر دمکراتیک به وسیله مردم و مقاومت ایران.
ما از سالها پیش بر ضرورت اعمال تحریمهای نفتی، تجاری، تسلیحاتی و تکنولوژیک این رژیم تأکید کردهایم.
متأسفانه دولتهای غرب به خاطر منافع گذرای خود این خطر شوم را نادیده گرفتند. از آن بدتر با هیولای ولایت فقیه مماشات کردند. حتی به خاطر جلب رضایت آن در سرکوب مقاومت شریک شدند.
حالا خوشبختانه صداهای فزایندهیی برای تحریم ملاها و بلوکه کردن سپاه پاسداران شنیده میشود. اما این فراخوانها به شرطی جدیت مییابد که اتحادیه اروپا و آمریکا آن را به اقدامهای مشخص و جدی ارتقا دهند. این اقدامها حتی نیازی به تصویب شورای امنیت ندارد. و از همین اروپا میتوان شروع کرد.
بنابراین از سوی عموم مردم بهپاخاسته ایران بویژه زنان قیام کننده از پارلمان اروپا و شورای اتحادیه اروپا میخواهم:
1ـ برای مقابله با موج سرکوب و دستگیری, محاکمات نمایشی از جمله به اتهام محارب و اعدام زندانیان سیاسی اقدامات مؤثر به عمل بیاورید. به همین منظور از پارلمان اروپا میخواهم یک کمیته ویژه برای رسیدگی به نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق بشر در ایران, از جمله وضعیت زندانها و زندانیان سیاسی و خانواده های زندانیان و فعالان سیاسی و خانواده های ساکنان اشرف تشکیل دهد.
2ـ درباره شرائط زندانیان سیاسی زن در ایران و به طور خاص جنایت سیستماتیک و برنامهریزی شده تجاوز به زندانیان تحقیق جامعی به عمل آورید.
3ـ برای مقابله با سرکوب مردم ایران توسط سپاه پاسداران پشت جبهه وسیع و فعال آن در همین اروپا را تعطیل کنید. سپاه پاسداران تعداد زیادی شرکتهای پوششی در اروپا دارد .شرکتهای فعال در فرانسه، آلمان، در همین بلژیک، هلند، اتریش، انگلستان و ایتالیا که برای سرکوب مردم ایران و تدارکات تولید بمب اتمی و موشکهای بالستیک تلاش میکنند. از شورای وزیران انتظار داریم که تمام این شرکتها را تعطیل کنند.
4 ـ شبکه سرویس اطلاعاتی ملایان در کشورهای مختلف اتحادیه اروپا را برچینید. آنها فعالانه به جاسوسی علیه اپوزیسیون و بستن راه تنفس جامعه ایران مشغولاند. سرویسهای غربی عمیقاً از چند و چون کار آنها مطلعند. جاسوسان دیکتاتوری مذهبی، سلولهای خفته تروریستی علیه مردم اروپا هستند. حالا زمان برچیدن آنهاست.
5 ـ جلوگیری از گسترش نفوذ سپاه پاسداران در عراق از هر جهت ضروری است. همه میدانند که ایالات متحده پس از اشغال عراق مرتکب اشتباه بزرگتری شد. زیرا دستنشاندگان ملاها و بخشی از سپاه قدس را در حاکمیت عراق شریک کرد.
امروز بالاترین فرمانده نظامی آمریکا در منطقه اذعان میکند که کمیتهیی که رهبران احزاب ملی عراق را از لیست کاندیداهای انتخابات حذف کرد، وابسته به سپاه قدس است. با این همه آمریکا همچنان در حال مماشات با عوامل همین سپاه قدس در عراق است.
6ـ از شورای اتحادیه اروپا میخواهم در مقابل تلاشهای فشرده رژیم ایران و ایادی عراقیش برای انهدام اشرف و در جهت اجرای قطعنامه 24 آوریل 2009پارلمان اروپا از سازمان ملل بخواهد حفاظت ساکنان اشرف را برعهده گرفته و ضمن تضمین آن، کمکهای لازم را در این زمینه به ملل متحد تقدیم کند.
از همه شما متشکرم