کنفرانس در واشینگتن-تام ریچ: اعتبار خود ما در معرض تهدید قرار دارد. آمریکا باید به تعهد خود عمل کند+عکس

کنفرانسی با حضور شخصیت های سیاسی آمریکایی برای حفاظت اشرف و تعهدات آمریکا در قبال ساکنان اشرف  در  واشنگتن برگزار شد . شخصیت شرکت کننده در این کنفرانس:

 

 بروس مکولم، رئیس بنیاد «خانه آزادی»  1988 ـ 1993،
 تام ریج، وزیر امنیت آمریکا 2003 ـ 2005 ،
مایکل موکیزی: وزیر دادگستری آمریکا 2007 – 2009،
سرهنگ وسلی مارتین،  فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف  2005 ـ  2006 ،
ادوارد رندل، فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011رئیس حزب دموکرات2000،


بروس مکولم، رئیس بنیاد «خانه آزادی»  1988 ـ 1993
صبح بخیر. من بروس مکولم هستم، رئیس انستیتوی استراتژیهای دموکراتیک. سابقه کار این انستیتو به 16سال میرسد.  ما برنامه هایی در بیش از 40 کشور در سراسر جهان داشتیم که در طول این مدت نهادهای دموکراتیک را تشویق و تقویت کرده است.
میخواهم از فرماندار ریج به خاطر برگزاری این کنفرانس مطبوعاتی تشکر کنم. آمریکا به طور مکتوب به تک تک ساکنان اشرف قول داده است و حتی دولت عراق نیز این قول را به رؤسای جمهور سابق آمریکا بوش و اوباما داده است که امنیت ساکنان را حفظ خواهد کرد.
اما این کمپ در دو نوبت مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفته است. صدها تن مجروح و تعداد زیادی جان خود را از دست داده اند.
کنفرانس مطبوعاتی امروز فوریت حل این موضوع را برجسته می کند و در عین حال به این نکته رجوع میدهد که راه حل صلح آمیزی در قبال آن وجود دارد.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد امکانات و منابع خوب خود را جهت ارزیابی موقعیت همه افراد کمپ به عنوان پناهنده ارائه کرده است.  اما این تلاشها از طرف دولت عراق متوقف شده اند.
گروههایی همچون سازمان عفو بین الملل از دولت عراق خواسته اند تا ضرب الاجل خود را برای بستن کمپ لغو کند و به کمیساریا اجازه دهد تا  روند درست کار خود را پیش ببرد.
ما از این خواسته حمایت میکنیم. نظر ما این است که آمریکا باید در این رابطه قاطع عمل کند.
اجازه بدهید رشته سخن را به دست فرماندار ریج بسپارم.

تام ریج، وزیر امنیت آمریکا 2003 ـ 2005
متشکرم. خانمها و آقایان صبح شما بخیر. قبل از هرچیز، میخواهم از همکاران خودم تشکر کنم که دعوت و خواست من را پذیرفتند و به رغم مشغله کاری در سواحل شرقی آمریکا در کنار ما و در این کنفرانس  جمع شدند، فرماندار رندل و دیگران.
خانمها و آقایان، ما میدانیم که نخست وزیر مالکی در روز 12دسامبر یعنی 12روز دیگر از جانب پرزیدنت اوباما پذیرفته خواهد شد.
ما 4400 سرباز در عراق از دست داده ایم. هزاران تن از مردان و زنان ما زخمی شده اند. بسیاری در حالی از عراق بازمیگردند که جراحات مرئی یا نامرئی دارند. برای من قابل فهم نیست که عدم اقدام از طرف این دو رهبر باعث ادامه همین وقایع خواهد شد.
اما شما اعمال مشابهی را در همین کشور و تحت حاکمیت یک رژیم دیگری میبینید که قسی القلب و بیرحم است در حالیکه رسماً صحبت از ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر میکند.
کشتاری در روز 8 آوریل 2011 یعنی همان روزی اتفاق افتاد که دولت مالکی به وزیر دفاع ما تضمین داد که از ساکنان بیدفاع کمپ اشرف حفاظت خواهد نمود.
آنچه آمریکا باید بداند این است که در سالهای 2003 و 2004 این گروه از مخالفان ایرانی در کمپ اشرف تمامی ابزار دفاعی خود را تحویل دادند. آنها 2300 نوع سلاح سنگین، ازجمله قطعات توپخانه و تانک و همچنین بیش از 20 هزار تسلیحات سبک را تحویل دادند.
آنها چنین کاری را در ازای دریافت تضمینهایی از جانب آمریکا انجام دادند که بر مبنای آن امنیت و سلامت آنان توسط ایالات متحده آمریکا تأمین شود. این امر به سالهای 2003 تا 2004 برمیگردد.
دولت آمریکا تا آنجا پیش رفت که تعهد خود به تک تک ساکنان کمپ اشرف را به طور مکتوب در اختیار آنها گذاشت. این مدرک هم اکنون در دست من است. حنیف امامی این را در روز 9 ژوئیه 2004 امضا کرد. آمریکا میگوید که ما از شما حفاظت خواهیم کرد. اما او در جریان حمله دوم علیه کمپ اشرف جان خود را از دست داد.
هیچ نشانه ای از آمریکا پیدا نشد که حفاظت و امنیتی را تأمین کند که قبلاً قول آن را داده بود.
موضوعات متعدد بزرگی در این امر دخیل میباشند چراکه دولت مالکی گفته است قصد دارد تا 31دسامبر امسال این کمپ را ببندد. همة طرفها، یعنی هزاران نفر در سراسر جهان، ازجمله وزرا و مقامات دنیا، و به خصوص اتحادیه اروپا میدانند که نتیجه عدم وفاداری به وعده حفاظت و دفاع از ساکنان بیدفاعی که تسلیحات دفاعی خود را به ما تحویل داده اند چه خواهد بود. به رغم تضمینهای دولت مالکی، در یک نوبت دیگر در سال 2009 بسیاری به قتل رسیده و تعداد زیادی هم مجروح شدند.
می خواهم برای اشراف حضار، کسانی را که نسبت به تاریخچه وقایع مشرف نیستند، سابقه امر را  به طور خلاصه بگویم. این ساکنان یعنی اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را ما در سال 1997در لیست قرار دادیم. فرضیه حاکم این بود که با چنین کاری ما میتوانیم به نحوی با رژیم ایران مذاکره نموده، ژست گفتگوی خود را تقویت کرده و علامت حسن نیت نشان دهیم. یعنی شاید بتوانیم به این صورت قضایا را حل و فصل کنیم. میتوانستیم گفتگو کنیم. شاید دخالت دیپلوماتیک یکی از راههایی باشد که رابطه خود را با رژیم ایران، بهتر کنیم.
حال نیازی به یادآوری نیست، که از سال 1997، مداخله رژیم ایران از طریق حماس و حزب الله در اسرائیل، در لبنان و  فلسطین و صدور بمبهای کنار جاده یی و تسلیحات دیگری دیده میشود که باعث کشتار سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان میشد.
بسیار دشوار است که در قبال رژیمی ژست حسن نیت گرفت که اصلاً  این واژه را درک نمیکند و هیچگونه تمایلی نسبت به تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا ندارد.
این رژیم هیچ تمایلی ندارد که ارزشهای دموکراسیهای غربی را بپذیرد.
در دو نوبت آنها به ساکنان بیدفاع کمپ اشرف حمله کرده و آن را اشغال کرده اند. وزیر امور خارجه این رژیم و سایر مقامات آن رسماً از دولت مالکی به خاطر حمله به این «تروریستها» تمجید کرده اند.
با این حال در دو نوبت گروهی از قضات در  اتحادیه اروپا و انگلستان پرونده ساکنان را بررسی نموده و همانطور که قضات انگلیس گفته اند نتیجه گرفته اندکه ابقای نامگذاری تروریستی آنها «غیرعقلانی» است. هیچ مبنایی برای حمایت از این نامگذاری وجود ندارد.
همین نتیجه گیری را دادگاه استیناف آمریکا تقریباً 18 ماه پیش بیان کرد. و ضمناً شش ماه به وزارت امور خارجه و دولت اوباما مهلت پاسخگویی داد.
18 ماه سپری شده است. من از دید حقوقی به این پرونده رجوع کردم و برایم سؤال بود که چرا دادگاه رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و دولت را به خاطر سرپیچی از حکم دادگاه فرانخوانده و نخواسته است که در این شش ماه ادامه نامگذاری این گروه از مخالفان بی دفاع و غیرمسلح ایرانی را لغو کنند. نام آنها را از لیست حذف کنید.
ضمنا در سالهای 2003 و 2004، اف.بی.آی و وزارت دادگستری با تک تک آنها مصاحبه کرده و نتیجه گرفتند که آنها عضو یک سازمان تروریستی نیستند.
اتحادیه اروپا چند نامه صریح فرستاد و کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد تا از دولت مالکی بخواهد ضرب الاجل را لغو کند و این افراد در کمپ اشرف بمانند، تا زمانیکه کمیساریا وظیفه انجام مصاحبه را به اتمام رساند.
در آخر اجازه بدهید دو نکته دیگر را مطرح کنم.
ما سعی کردیم که با دولت مالکی کار کنیم صرفنظر از فدای خون و گنج خودمان. اما این دولت همچنان به تعهد خود پشت میکند. تعهدی که با امضای «توافقنامه موقعیت نیروها» داد تا از امنیت و حفاظت ساکنان کمپ اشرف دفاع کند.
صرفنظر از اعلام این تضمینها، آنها دو بار حمله کرده اند و دهها تن را کشته و صدها تن را مجروح کرده اند. آنها به کمیساریایی عالی پناهندگی اجازه کار نمیدهند.
اعتبار آمریکا در معرض خطر است. نظام ارزشی ما چیزی است که آن را گرامی میداریم. ما از خونها و گنجهای خود گذشتیم تا این ارزشها را در عراق نهادینه کنیم. و پشت کردن و همدستی از طریق سکوت و انفعال در اثنای وقوع یکی از بزرگترین فجایع انسانی که این دولت ماهها و سالهاست از احتمال وقوع آن با خبر است، غیرقابل توجیه و نابخشودنی است.
بنابراین از دولت آمریکا میخواهیم که نامگذاری سازمان مجاهدین را لغو کند.
رژیم ایران از این دو حمله تمجید کرده است. بنابراین نام آنها را از لیست خارج کنید. نخست وزیر مالکی مهلت این ضرب الاجل را بیشتر کن. نخست وزیر مالکی، یا به نیروهای ما و یا به کلاه آبی ها  فرصت بده تا از کمیساریا و این ساکنان حفاظت کنند، طبق توافقنامه یی که خودت امضا کردی، یعنی توافقنامه موقعیت نیروها، زمانیکه پذیرفتی حفاظت و امنیت ساکنان را تأمین کنی و به آمریکا و کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل متحد فرصت بده تا تلاشی که در طول این چند ماه در پی آن بودند را انجام دهند. دولت مالکی در قبال این تلاشها کارشکنی کرده و در تک تک مراحل مشکل ایجاد نموده است.
سرنوشت این شهروندان غیر مسلح که تسلیحات دفاعی خود را هم به دولت آمریکا تحویل داده اند و طبق ارزشهایمان باید به خاطر تعهد خود از آنها حفاظت و دفاع کنیم و همچنین اعتبار خود ما در معرض تهدید قرار دارد. آمریکا باید به تعهد خود عمل کند.
متشکرم. بسیار متشکرم.

مایکل موکیزی: وزیر دادگستری آمریکا 2007 - 2009
میخواهم روی چند نکته که فرماندار ریج بسیار شیوا و با توانایی تمام مطرح کردند، خط تأکید بکشم و احتمالاً دو سه نکته را هم خودم اضافه کنم.
3400 زن و مرد در کمپ اشرف با بحرانی مواجه هستند که تماماً توسط دولت عراق با تعجیل بسیار از جانب رژیم ایران ایجاد شده است.
هرگز هیچ دلیلی برای ضربالاجل 31دسامبر معنا ندارد مگر تهدید دولت عراق برای انجام اقدامی توسط ارتش و سلاحها و خودروهایی که ایالات متحده به آنها داده تا به زنان و مردان بیدفاع حمله کنند.
آنها بیدفاع هستند چرا که سلاحهایشان را تحویل دادند. آنها (ساکنان اشرف) سلاحهایشان را تحویل داده و تضمین مکتوب از ژنرال ایالات متحده دریافت کردهاند که براساس کنوانسیون ژنو به عنوان افراد حفاظتشده با آنها برخورد خواهد شد.
اف. بی. آی با تک تک آنها مصاحبه کرده است. هیچ کدام از آنها تهدید محسوب نشدهاند.
به جای اینکه با آنها به شیوهیی که تضمین داده شده بود، برخورد شود، سربازان عراقی در دو نوبت وارد کمپ شده و با سلاحهایشان ساکنان را قتلعام نمودند. هیچ عبارت دیگری جز قتلعام نمیشود به آن اطلاق کرد.
ضربالاجل 31دسامبر توسط دولت عراق و به درخواست رژیم ایران تحمیل شده است. آنچه که ایالات متحده و اتحادیه اروپا و ملل متحد باید فوراً انجام دهند، فرستادن نیرو به محل، در صحنه است. چنانچه فرماندار ریج گفتند، یک تعداد محدود کلاه آبی ها کافیست که از  انجام هر اقدامی توسط دولت مالکی ممانعت به عمل آورد. اما ما به عنوان حداقل باید وارد عمل شویم و حفاظت این افراد را تأمین کنیم.
رژیم ایران روی ادامة نامگذاری مجاهدین در لیست خیلی حساب میکند بهرغم اینکه اتحادیه اروپا پس از تحقیقاتش این نامگذاری را لغو نمود. انگلستان نیز این نامگذاری را لغو کرد و یک سال و نیم قبل نیز دادگاه استیناف ایالات متحده به وزارت خارجه اعلام کرد که پایه و دلایل ادامه لیست گذاری درست نبوده و آن را رد کرد و گفت که مبنا و دلیل کافی در اختیار ندارید. یا در این نامگذاری تجدیدنظر کرده و آنها را از لیست خارج کنید یا مدارک و دلایل خودتان را ارائه کنید.
این موضوع متعلق به 18ماه قبل است. هر وقت هم که با وزارت خارجه این سؤال طرح میشود، جوابشان این است که «ما داریم  روی آن فکر میکنیم». «ما داریم روی آن فکر میکنیم».
هیچ دلیلی برای ادامه نامگذاری وجود ندارد. همچنان که شنیدید، این نامگذاری، حال اگر بگوییم به خاطر سادهلوحی بوده است، ابتدا تصور میشدکه میتواند به ایجاد روابط دیپلوماتیک با رژیم ایران کمک کند.
متأسفم که بگویم حتی در دولتی که من در آن خدمت کردم، این نامگذاری ادامه پیدا کرد زیرا چنین باوری وجود داشت که اگر این نامگذاری برداشته شود، رژیم ایران ممکن است دست به اقدام بسیار بدی بزند همچون ارسال بمبهای کنار جادهیی به عراق، کاری که به هرحال الان هم انجام میدهد.
آن یک اشتباه بود. اما این به گذشته برمیگردد. خب، اما حالا اعضای کنگره از هر دو حزب، دموکرات و جمهوریخواه، مقامات سابق دولت، افرادی که بسیار از نزدیک با مسائل امنیت ملی آشنایی دارند، دو رئیس سابق اطلاعات مرکزی ، لوئیس فری، رئیس سابق اف. بی. آی، هاوارد دین، تام ریج، ادوارد رندل، کسانی که فارغ از تعلقات حزبیشان از هر دو جناح گفتهاند این موضوعی سیاسی نیست، این یک موضوع حقوقبشری است. این موضوعی است که به سلامت و امنیت افراد برمیگردد. این موضوعی است که به قول و تعهد ایالات متحده برمیگردد.
یک کلمه دیگر هم در مورد قول ایالات متحده بگویم. این صرفاً به بیآبرویی ما به خاطر شکستن قولهایمان مربوط نمیشود. این امر همچنین به تهدیدی که متوجه امنیت ماست، مربوط است. چرا که انگار ما به مردم سراسر دنیا میگوییم شما نمیتوانید روی حرفهای ایالات متحده حساب کنید.
اگر شما متحد آمریکا هستید، انگار که شما فقط در دوران راحتیها یک متحد قلمداد میشوید. اگر این آن چیزی است که به بیرون اشاعه داده میشود، امنیت خودمان ضربه میبیند.
اگر ما کاری نکنیم، این حادثه اتفاق خواهد افتاد و در تاریخ به عنوان یک رسوایی برای ما، برای کشورمان و برای بشریت معاصر ثبت خواهد گردید.

سرهنگ وسلی مارتین،  فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف  2005 ـ  2006
خانمها و آقایان، همانطور که فرماندار ریج گفت، من سرهنگ وسلی مارتین هستم. علاوه بر فرماندهی قرارگاه در کمپ اشرف در طول دو سال اول عملیات آزادسازی عراق، رئیس بخش ضدتروریسم در کل عراق بودم.  همچنین در آن زمان من با مجاهدین خلق در ارتباط بودم. آنها متحد ما بودند در حالیکه ما آنها را تروریست خطاب میکردیم.
وقتی ویدیو را مشاهده میکردیم من چیزی فراتر از آن را دیدم. افراد، بیشتر کسانی را دیدند که مورد اصابت گلوله قرار می"گیرند. اما همچنین من دیدم مجاهدین ایرانی را که به صحنه میشتابند و همرزمان خود را نجات میدهند.
من همچنین خودم را در آن صحنه تصور میکنم، زمانی در بعضی از موقعیتها با هم بودیم، مجاهدین و من و نیروهای من که به اطراف کمپ می رفتیم. اگر به سمت ما گلوله شلیک میشد. اگر به سربازانی که کنار ما بودند شلیک می شد مجاهدین ایرانی اطراف ما با همان سطح از انرژی حتی در حالیکه سلاح نداشتند برای نجات ما تلاش میکردند.
در این سند، سلاحهای آنها تحویل گرفته شد. با این حال وزارت خارجه نمیتواند به خاطر غرور خود بپذیرد که در اینجا یک خطا نهفته است.
خانمها و آقایان متشکرم.

  

ادوارد رندل، فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011رئیس حزب دموکرات2000
امیدوارم شما اهمیت شهادت امروز سرهنگ مارتین را بفهمید. چون او با ساکنان کمپ اشرف زندگی کرده است. او شخصاً آنها را شناخته است. ارزشهای آنها را شناخته است. اهداف آنها را شناخته است امیدها و آرزوهای آنها را شناخته است. و او طبیعتاً بیش از یک سرهنگ یا فرمانده پایگاه است، او مسئول اطلاعات ضد تروریسم در کل کشور بود. شما نمی توانید کسی را که هر روز آنجاست بفریبید. صحبتهای او باید اثبات کننده این پرونده باشد. هیچ تروریستی در کمپ اشرف نیست. آنها افرادی هستند که امیدها و آرزوهایی برای کشور خود دارند همانطور که ما امیدها و آرزوهایی برای کشور خودمان در زمانی که ما قسمتی از دولت انگلیس بودیم داشتیم. 
فرماندار ریج درباره نظام ارزشی مان صحبت کرد.
آنچه من درباره  دو حمله یی  که توسط دولت عراق با سلاحهای آمریکایی و خودروهای آمریکایی صورت گرفت، می دانم، این است که مجموعاً 46 تن ازجمله 8 زن را کشتند، 46  انسان بیدفاع  شامل 8 زن
آیا این چیزی است که همانطور که فرماندار ریج گفت ما برایش جنگیدیم؟ آیا ما 4400 مرد و زن آمریکایی و میلیاردها دلار برای تأسیس دولتی خرج کردیم که این کار را بکند؟  این درست نیست. این باید خاتمه یابد.
ما امروز اینجا هستیم که از رئیس جمهور اوباما بخواهیم در اساس سه کار بکند: مجاهدین را از لیست خارج کند، و این کار باید فوراً انجام شود. این یک سازمان تروریستی نیست.
برای یک دهه گذشته هیچ منبع بانک اطلاعاتی تروریسم  که شما می توانید هزاران نوع آن را در اینترنت پیدا کنید، یک حادثه تروریستی توسط هیچ عضو مجاهدین را ثبت نکرده است. ما میخواهیم رئیس جمهور اوباما قاطعانه برای خارج کردن مجاهدین از لیست اقدام کند و این کار را سریع انجام دهد. ثانیاً ما می خواهیم رئیس جمهور اوباما به نخست وزیر مالکی تأکید کند که دستورش را برای بستن کمپ اشرف در 31 دسامبر را به تعویق بیندازد.
بنابراین ما از او می خواهیم مجاهدین را از لیست خارج کند، ضرب الاجل را به تعویق بیندازد و  از اشرف دفاع کند. ما یک تعهد داریم. شما از فرماندار شنیدید، شما از وسلی مارتین شنیدید و شما از دادستان کل موکیزی شنیدید، ما تعهد داریم، ما قول داده ایم که از این افراد حفاظت کنیم.
قول ما باید یک معنی بدهد. دولت مالکی نمی تواند و نباید مورد اعتماد قرار گیرد که از جان ساکنان اشرف حفاظت کند.
مسأله برسر هویت آمریکاست. نیروهای ما به عراق تهاجم کردند و باعث شدند که برای این سالها  رهبری عراق را در دست داشته باشیم. عراقی که به رژیم ایران نزدیکتر است تا به ایالات متحده. ما ساکنان کمپ اشرف را خلع سلاح کردیم و به تک تک افراد یک قول امضا شده دادیم که ایالات متحده آنها را امن نگه میدارد. دفتر تحقیقات مرکزی ایالات متحده تمامی ساکنان اشرف را از صافی گذرانده و به این نتیجه  رسید که هیچکدام درگیر تروریسم نیستند. و نهایتاً دولت اوباما برای بیش از یک سال نسبت به این شرایط اشراف داشته است.
روز 15 نوامبر دولت عراق بیانیه یی در مورد قصدش به پارلمان اروپا فرستاد. اولین چیزی  که گفتند و در بسته مطبوعاتی شماست این است که سازمانمجاهدین  توسط جامعه بین المللی به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. نخیر.  این غلط است. جامعه بین المللی نه، دولت آمریکا.
انگلستان، فرانسه، اتحادیه اروپا همگی نامگذاری تروریستی را برداشته اند.
دوم، آنها می گویند و این اصل مسأله است که این سازمان که به مجاهدین شناخته می شود با رژیم ایران مشکل ایجاد می کنند.
در اینکه دولت مالکی دارد منافع رژیم ایران را تأمین می کند، هیچ اما و اگری نیست. همینجا در بیانیه آنها آمده است. و بعد آنها این گستاخی را دارند، بگذارید در مورد آن غیرمتعصب باشیم، این گستاخی را دارند  که مدعی شوند با ساکنان کمپ به عنوان افراد و بر اساس اصول حقوق بشر برخورد می کنند!
آیا کسی فکر میکند آنچه در آن نوار ویدئو دیده میشود بر اساس اصول حقوق بشر است؟ من فکر نمی کنم. و فکر نمی کنم هیچ شهروند آمریکایی هم چنین فکری بکند.
تناقض، رهبران عراق، اپوزیسیون عراق بخشی از دولت ائتلافی است. معاون رئیس جمهور، طارق هاشمی، دکتر صالح مطلک، معاون نخست وزیر عراق و آقای نجیفی رئیس پارلمان عراق همه این خشونت را محکوم کرده اند و همگی گفته اند و من اینجا یکی را نقل قول می کنم:  ما از راه حل اروپایی برای باز اسکان ساکنان در کشورهای ثالث حمایت می کنیم. اگر آنها بتوانند به اروپا منتقل شوند یک راه حل منطقی است. یک طرح آمریکایی برای جابجا شدن در داخل عراق توسط همه طرفها رد شده است و ما آن را غیر قابل قبول می دانیم و از راه حل کشورهای ثالث حمایت می کنیم.
کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل نامه یی به سامانتا پاور، مدیر ارشد شورای امنیت ملی کاخ سفید فرستاده و بی عملی آمریکا در حل مشکل را مورد انتقاد قرار داده است.
کنگره ایالات متحده که به ندرت به صورت دوحزبی عمل می کند در دو نوبت الحاقیه هایی را به لایحه امور خارجی تصویب کرده که می گوید ایالات متحده باید همه اقدامات ضروری و مناسب برای ممانعت از جابجایی اجباری ساکنان کمپ اشرف را انجام دهد و اینکه این روند باید به عقب بیفتد.
حمایت متفق القول، خدای من بعضی وقتها من فکر می کنم ما نمی توانیم تأیید متفق القول کنگره را بر این حقیقت که امروز پنجشنبه است بگیریم. ولی باز ما اینجا برای این مورد حمایت متفق القول را داریم.
و برای اینکه به شما یک نمونه دیگر بدهم. درست قبل از حمله آوریل، حمله آوریل 2011، و این هم بخشی از بسته مطبوعاتی شماست، یک اطلاعیه از مقام وزارت خارجه در سفارت به یک عضو سازمان ملل متحد یا عفو بین الملل یا سازمان دیگری میگوید لطفاً این را به رهبری مجاهدین منتقل کنید، میخواهم آن را نقل قول کنم چون بسیار شوکه کننده است که چطور دولت مالکی دروغ می گوید.
ژنرال علی غیدان به نیروهای امنیتی عراق در صحنه اشرف دستور داده است که تنها زمین اشغالی در آنجا را بگیرد و اعضای مجاهدین را اذیت نکند. خود مالکی دستور داده است که نیروهای امنیتی عراق فقط زمین اشغالی را بگیرند و نباید از خشونت استفاده کنند.
نخست وزیر از مجاهدین می خواهد که منطقی باشند و دخالت ایجاد نکنند. هدف دولت عراق یافتن یک راه حل مسالمت آمیز است و امیدوار است یک راه حل انسانی پیدا کند.
آیا کسی فکر می کند که دولت مالکی از خشونت در آنجا استفاده نمی کرد؟ این چیزی است که آنها قول دادند. دولت مالکی مقامات وزارت خارجه را متقاعد کردکه آنها فقط می خواهند داخل بروند و زمین اشغالی را بگیرند و خشونتی بکار نخواهند برد.
این حرف خود آنهاست. آنها بارها و بارها و مجدداً دروغ گفتند. ما قول دادیم. ما در بهترین حالت ساده لوح خواهیم بود. در بدترین حالت احمق خواهیم بود. زمان آن است که قولمان را عملی کنیم. نه تنها قولمان به اعضای مجاهدین که سلاحهایشان را تحویل دادند، بلکه قولی که به سربازانمان دادیم، به مردان و زنانی که به عراق فرستادیم تا بجنگند. و این قول این است که آنها برای این می جنگند آنها به برای این جانشان را به خطر می اندازند که یک دولت آزاد و دموکراتیک برقرار کنند که با اصول کرامت انسانی رفتار کند.