دقیقه ۹۰
قسمت اول
دقایق و ثانیههای پایانی یک مسابقه ورزشی با توجه به نتیجه آن از حساسیت و منطق خاص خودش برخوردار است.حساسیت و منطق از آن جهت که تماشگران، مربیان، بازیکنان، بینندگان تلویزیونی، شنوندگان رادیویی و خبرنگاران انتظار اتفاق یا حادثهای را دارند.البته این اتفاق یا حادثه بر خلاف نظریه شانس و یا بد شانسی قانونمندی ویژه خود را دارد.مربیان فوتبال در صحبتهای تاکتیکی و تکنیکی و آمادگی روحی بازیکنان یک جمله و دستور را همیشه تاکید میکنند که ۱۰ دقیقه پایانی مسابقه البته با توجه به نتیجه، منطق تاکتیکی حاکم بر بازی را نباید داشته باشد. باید توپ از محوطه جریمه و نیمه خودی به هر شکل دور و به زمین حریف شلیک شود، هرچه بیشتر و زمان طولانی توپ از محوطه جریمه دور باشد فرصت گل زدن به حریف داده نخواهد شد.
بر خلاف این نظریه، مربیانی هستند که تاکید دارند که هر نتیجهای تا این زمان حاکم باشد توپ را بیشتر در اختیار داشتن(در اصطلاح فوتبال " حفظ توپ") نه تنها به حریف فرصت گل زدن نخواهد داد بلکه فرصت برای گل زدن به حریف را هم بوجود خواهد آورد. نظریه دوم در فوتبال مدرن امروزی طرفداران بیشتری دارد
آنچه بعد از انتقال حفاظت شهر اشرف از سوی آمریکاییها به دولت عراق تا امروز اتفاق افتاده است از جمله: شهید شدن 47 اشرفی، مجروح شدن بیش از 1000 اشرفی، محاصره کامل، عدم دسترسی به مواد غذایی، دارویی، خدمات پزشکی و آب آشامیدنی که در بدترین زندانها نیز کمتر دیده میشود مگر در حاکمیت آخوندها، اکنون برای هیچکس در اقصی نقاط دنیا پوشیده نیست. روشن است که شخص مالکی خواسته است و اهداف ملاها را در ارتباط با اشرفیان دنبال میکند . مهلت زمانی را تا پایان سال ۲۰۱۱ اعلام کرده است و با توجه به تجربیات ۲حمله گذشته و کشتار اشرفیان در آنها ، اکنون علیرغم فشارهای بین المللی و سازمانهای حقوق بشری و همینطور خواستهای کمیساریای عالی پناهندگی و جریانات و شخصیتهای با وجدان عراقی، دولت عراق و شخص مالکی با هر راه حل منطقی و مسالمت آمیز مخالفت میورزد و مستمرا تاکید بر بستن اشرف و انتقال و جا به جایی اشرفیان در داخل خاک عراق میکند. چه خام خیال، جنایتی که مالکی کرده است هیچ جای شک نیست که کشتار اشرفیان با شکل و گونهای متفاوت در سر پوک خامنهای پسند وی با رویا ی سرسپردگی هرچه بیشتر به ملاها شب و روز برایش نه مانده است
بنابرین مالکی و یا به عبارتی دقیقتر خامنهای در یکسو و یا در یکطرف میدان مستقر شده اند و سعی در سوء استفاده از تمام امکانات منطقهای ، محاصره کردن شهر اشرف ، استقرار نیروهای نظامی در محل ، نصب بلندگوهای پخش مزخرفات ، مستقر کردن بریده مزدوران و جانیان در اطراف اشرف و..... قصد دارند که در مدت زمان باقیمانده "توپ" را به زمین اشرف شلیک کنند تا بدین شکل ولی فقیه خامنهای خود و دستگاه ولایت را از سرنگونی و مالکی نخست وزیر جنایتکار را از گزند مخالفین و مبارزین عراقی مصون نگهدارند. دست اندرکاران و تماشاگران این شیوه از دجالگری و توطئه گاه با تشویق غیر انسانی و گاه با سکوت - از جمله دولت آمریکا- به مالکی در پیشبرد اهداف شومش مستقیم یا غیر مستقیم یاری میرسانند.
در سمت دیگر یا در طرف دیگر میدان اشرفیان در محاصره ضد انسانی، با تعدادی زخمی، مجروح و بیمار ، با مقاومت و پایداری نظاره گر گذر زمان و ضرب الاجل سرکوبگرانه مالکی هستند تا ببینند جانیان تاریخ بشری چه در سر دارند . آیا یک کشتار انسانی دیگر را در صفحات ننگین خود میخواهند ثبت کنند . آنها به همه راه های مسالمت آمیز برای حل مسأله اشرف مجهزند و بطور همزمان در برای همه توطئه های خامنه ای – مالکی پایداری خواهند کرد و تسلیم نخواهند شد.
قسمت دوم
مقاومت ایران و اشرفیان قهرمان پس از انتقال حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی در دوسال قبل، بارها و بارها توطئه شوم خامنهای - مالکی را به طرفهای مربوطه بویژه دولت آمریکا گوشزد کرده اند و تهدیدهای آنها را جدی گرفته اند و با تجربه دو حمله برای کشتار دسته جمعی آنان، با پایداری و حماسه ی بی نظیر تاریخی تا این ساعات ، آن توطئه ها را خنثی کرده اند. آنان جهت حفظ خود با استفاده از هر دو شیوه و تاکیتک، یعنی پرتاب "توپ" به زمین دشمن و همچنین حفظ "توپ"برای مانع شدن از وقوع یک کشتار دیگر در دقایق پایانی این ضرب الاجل آنهم در یک جنگ نابرابر با هشیاری و نشان دادن انعطاف بیش از حد راه کارهای کاملا انسانی و قابل اجرا را ارایه داده اند. اما مخالفتهای ولی فقیه با مزدوری مالکی و با استفاده از تمام امکانات میرود که در این جنگ نابرابر کشتار دیگری را آنهم در یک راه حل به اصطلاح" جا به جایی" جنایتکارانه دامن بزند. جنگ و توطئه آخوند خامنهای علیه اشرف در شرایطی است که از یکسو داوران خود فروخته ، سکوت دولت آمریکا، استقرار نیرو نظامی مجهز و از سویی یک گله تماشاگران خودی و غیر خودی طرفدار سیاست مماشات، سیاست امدادهای غیبی آنهم با هزینه کردن از هستی و جان ملت ایران و عراق، به کفّ زدن و هورا کشیدن وقیحانه و ذلیلانه میپردازند.
اشرفیان در میدانی محدود، محاصره شده و دست خالی اما با انبوهی از تجربیات و حماسه گری، البته اکنون در جنگی نابرابر و غیر انسانی تن به خواستههای شوم خامنهای- مالکی نداده اند و با انعطاف پذیری و برخورد مسئولانه جهت حفاظت و رسیدگی به درخواست پناهندگی و انتقال به کشوری دیگر، راه حلهای قابل اجرا ارایه کرده اند و برای همکاری آمادگی نشان داده اند.
آنچه اما د این کارزار حائز اهمیت میباشد ایرانیان هوادار ، پشتیبانان مقاومت، نمایندگان و سیاستمداران کشورهای مختلف از سراسر جهان و مهمتر ملتهای ایرانی و عراقی هستند که با حمایت از اشرفیان در هر مکانی و میدانی یکپارچه و متحد با همبستگی ملی به پا خواسته اند و برای خنثئ کردن طرح و اجرای توطئه ننگین کشتار اشرفیان شب و روز ندارند.این تفاوتی است که اگر چه خامنهای از زمان امام دجالش تا امروز تجربه کرده است اما احمقانه نه از روی عدم آگاهی و ندانستن بلکه به دلیل جبر دیکتاتور و خون آشام بودنش و خیال خام برای کشور گشایی و گسترش و استقرار یک امپراطوری اسلامی البته که میخواهد از روی اجساد اشرفیان عبور نماید.
اشرفیان برای جلوگیری از کش آمدن زمان این ضرب الاجل سرکوبگرانه به دقایق پایانی سال ۲۰۱۱ با آگاهی و مسئولیت پذیری و همچنین با ایستادگی بر آرمانهای انسانی و بشر دوستانه خواستهها و راه حلهای منطقی و منطبق بر اصول و قوانین بین المللی را بیان کرده اند، که رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی مکرراً در تمام ملاقاتها ، سمینارها در عرصه بین المللی مطرح کرده است و نسبت به عمق این فاجعه و توطئه هشدار داده است. در نتیجه خواست و راه حل برای حفاظت و لغو مهلت ضرب الاجل مالکی برای مانع شدن از کشتار دسته جمعی اکنون در دسترس میباشد.
بنابراین این سوی میدان است که باید با بهره گیری از همکاری کشورهای اروپا، کمیساریای عالی پناهندگی، سازمانهای حقوق بشری، مقاومت ایرانیان و بیشتر از همه پایداری خود اشرفیان برای رسیدن به یک راه کار انسانی با اعلام رسمی حفاظت اشرفیان از سوی کلاه آبیها و یا آمریکا و همچنین لغو مهلت پایان دسامبر ۲۰۱۱ امکانات را فراهم کنند که هر چه زودتر به امور در خواست پناه هندگی و انتقال به کشور دیگر رسیدگی شود. در غیر این صورت باید همانطور که خانم مریم رجوی بارها اشاره کرده است "هرگونه جا به جایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق قاطعانه از دستور کار کنار گذاشته شود".
همینطور الخو ویدال کوادراس، این شخصیت شریف و مسئول که شناخت از ساکنین اشرف دارد دلسوزانه این چنین بیان میکند " ما با یک بحران عظیم روبرو هستیم. آنها مرگ با شرافت را بر تسلیم ترجیح میدهند"
براستی راه دیگری باقی میماند؟ بنابر این بیش از همیشه به پا خیزیم و با ایستادگی، با هر وسیله که شده است اشرف گونه مانع از این کشتار شویم. چرا که با کشتن ۳۴۰۰ اشرفی، "آزادی" را هم به مسلخ گاه میبرند.
" ایران - اشرف - آزادی"