پرزیدنت باراک اوباما، مانند جرج بوش قبل از وی، بیان کرده که دستیابی ایران به تسلیحات هستهیی غیرقابل قبول است. اخیراً آقای اوباما با اعلام اینکه وی مصمم به جلوگیری از دسترسی ایران به بمب اتمی میباشد، گام دیگری در این راستا برداشته است.
آیا این معنایش این است که استفاده از نیروی قهریه علیه برنامه هستهیی ایران اجتناب ناپذیر است؟ نه این طور نیست و نباید باشد. من [دنیس راس] این را نمیگویم به این خاطر که باور دارم میتوانیم با ایران هستهیی زندگی کنیم؛ نه به این خاطر. یک ایران مسلح به تسلیحات هستهیی جهان را با خطرهای زیاد روبهرو میکند که شامل خطر بسیار واقعی زدن جرقه جنگ هستهیی در خاورمیانه میباشد.
تصور کنید که بهمحض دستیابی ایران به تسلیحات هستهیی، تقریباً تمامی کشورهای همسایه بهدنبال هستهیی شدن خواهند رفت تا با قدرت و زورگویی ایران رویارویی کنند. با توجه به این اعلامیه ایران که اسراییل را از روی نقشه زمین پاک خواهد کرد، اسراییل احساس میکند هیچ فرصتی برای خطا کردن ندارد و نمیتواند در صورت وقوع جنگ، ضربه اول را بخورد.
این تنها اسراییل نیست که با کوچکترین حرکتی از سوی دشمن عصبی خواهد شد و واکنش نشان خواهد داد. هر کشوری که توانایی رویارویی با حمله هستهیی نداشته باشد، با توجه به وجود عوامل فزاینده محلی برای درگیری و ظرفیت فوق العادهیی برای اشتباه محاسبه، خود را در موقعیت آماده به جنگ در منطقه قرار میدهد. .
این میتواند حاکی از این تفکر ایران باشد که هماکنون به اندازه کافی پیشرفت کرده که بتواند به سرعت یک سلاح بسازد. . .
هیچ کدام از این استدلالها نمیگوید که گارد دفاعی خود را پایین بیاوریم. بر عکس، ما بایستی نسبت به هشدارها مبنی بر پیشروی ایران به سمت اچ. ئی. یو یا تسلیحاتی شدن، هوشیار باشیم. و بایستی از این زمانی که داریم استفاده کنیم تا فشار بیشتری روی ایران وارد کنیم.
پیشینه جمهوری اسلامی ایران یک چیز را به خوبی نشان میدهد: فشار روی ایران کارآیی دارد. رهبران ایران وقتی ببینند که مجبورند رفتار خود را تطبیق دهند این کار را میکنند. آیتالله خمینی، وقتی متوجه هزینه سنگین جنگ 8ساله ایران و عراق در سال 1988 شد، هر چند علاقه به ادامه جنگ داشت، ولی آن را توقف زد و وادار به نوشیدن جام زهر شد. . .
امروز رهبران ایران دوباره درد واقعی را احساس میکنند. آنها اعتبار خود را در منطقه از دست دادهاند، یکی آنکه با آهنگ هوشیاری اعراب همگام نیستند، و دیگر اینکه از کشتار مردم سوریه توسط رژیم بشار اشد حمایت میکند.
ایرانیها همچنین بیش از هر زمان دیگر بهلحاظ بینالمللی منزوی شده و این با رأیگیری ماه پیش مجمع عمومی سازمان ملل قابل مشاهده بود که ایران را فراخواند تا از پرسنلهای دیپلوماتیک حفاظت کند. آنها همچنین از تحریمهای بینالمللی رنج میبرند و احمدینژاد اخیراً به آن بهعنوان یورش شدید اقتصادی که تاکنون هیچ کشوری تجربه نکرده اشاره نمود. این صراحتاً یک گزافهگویی است، و از لفاظیهای آن که میگفت تحریمها برای ایران مانند ”عطسه ”است فاصله بسیاری دارد. . .
در حالی که رژیم ایران تلوتلو میخورد، افزایش فشار میتواند رهبران ایران را بار دیگر در وضعیت پیدا کردن یک راه گریز قرار دهد. این راه گریز نبایستی طوری باشد که ایران هرگاه که بخواهد توانمندی تولید تسلیحات هستهیی را داشته باشد. آنها میتوانند دارای قدرت هستهیی مدنی باشند. لیکن نمیتوانند امکان تبدیل آن به تسلیحات هستهیی را داشته باشند.
آقای رأس مشاور مؤسسه واشنگتن در امور سیاست خاورنزدیک است. تا همین چندی پیش در دولت اوباما بهعنوان دستیار ویژه پرزیدنت، و همچنین مدیر ارشد شورای امنیت ملی برای منطقه مرکزی بود».