هافینگتون پست 13دی، مطلبی دارد به قلم دیوید ایمس و مینویسد: راه حل رویارویی پر تنش بین مجاهدین خلق ایران و دولت عراق روز 25 دسامبر وقتی که سازمان ملل و عراق روی طرحی برای انتقال ناراضیان در کمپ اشرف به یک پایگاه نظامی رها شده امریکایی در نزدیکی بغداد بنام کمپ لیبرتی توافق کردند شروع شد. با اینحال ناراضیان بطور قابل فهمی از هر گونه قول دولت نوری مالکی نگران بودند و نیاز به تضمینهای مجامع جهانی قبل از موافقت با انتقالی که می توانست آنها را در برابر حمله قرار دهد داشتند.
نهایتا با قولهای امنیت و رفاه ساکنین از طرف سازمان ملل، اتحادیه اروپا و رهبران ایالات متحده، رییس جمهور برگزیده مقاومت ایران خانم مریم رجوی یک ژست حسن نیت اعلام کرد که بر طبق آن 400 ساکن اشرف آماده رفتن به کمپ لیبرتی هستند.
رسیدن به این نقطه انعطاف زیادی از طرف رهبر اپوزیسیون ایران و تلاش زیادی از وزیر خارجه هیلاری کلینتون، دبیر کل ملل متحد بان کی مون، نماینده عالی اتحادیه اروپا بارونس اشتون، و کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل آنتونیو گوترس را طلب می کرد. این رهبران اعتبار خود را در معرض تهدید گذاشتند تا بتوان امیدوار بود که بتوان پیش رفت.
در واقع ملاهای تهران امیدوار بودند که تا 31 دسامبر اپوزیسیون را در کمپ اشرف قفل کنند، آنها را قتل عام کنند و بعد انگشت اتهام را به رهبران اپوزیسیون بعنوان کسانی که باعث فاجعه انسانی شده اند نشانه روند. آنها دنبال یک شرایط برد-برد بودند. ولی دست آنها خوانده شد و پس زده شد.
تا حالا خوب است. ولی راههای پر خطر زیادی در پیش روست.
اول البته تهدید حملات بیشتر به کمپ اشرف یا توسط نیروهای عراقی به دستور ملاهای ایران یا مزدوران موشک انداز ایرانی است. چنین حملاتی حد اقل سه بار از زمانی که موافقت نامه سازمان ملل و عراق انجام گرفت صورت گرفته است.
بعد ادامه انتقال امن همه 3400 ساکن اشرف است که باید بصورت کاروان در زمینی که بمب گذاری و سایر حملات به دفعات بیشتری از زمانی که امریکا نیروهای رزمیش را از عراق بیرون کشید صورت می گیرد حرکت کنند.
به این دلیل است که بیانیه 25 دسامبر وزیر کلینتون اینقدر مهم است و به این دلیل است که کمک کرد خانم رجوی از هوادارانش در اشرف بخواهد که به کمپ لیبرتی بروند. کلینتون روی امنیت و حفاظت تصریح کرد و گفت مقامات سفارت امریکا در بغداد بطور منظم و به کرات از کمپ لیبرتی بازدید خواهند کرد.
اگر همه چیز بر طبق برنامه پیش برود، و این یک "اگر" بزرگ است، و همه ساکنین اشرف به سلامت با همه امکانات قبل نقلشان به کمپ لیبرتی بروند، برای جلوگیری از بروز مجدد خشونت حد اقل تضمینهای انساندوستانه و حقوقی منجمله توقف همه گونه محاکمه و آزار ساکنین و لغو احکام تقلبی بدون استثنا و اینکه نیروهای عراقی باید در بیرون محوطه محصور محل جدید باشند تا از امنیت و آرامش بخصوص برای 1000 زن مسلمان اطمینان یابند، باید محقق شود.
از آنجا مرحله بعدی شروع می شود.
همه تقاضای پناهندگی سیاسی کرده اند. سازمان پناهندگی سازمان ملل ماههاست که خواسته تقاضاهای آنها را به جریان بیندازد ولی دولت مالکی مانع آن شده است. امیدواریم در کمپ لیبرتی با حفاظت امریکا و سازمان ملل چنین پروسه ای بتواند پیش برود.
اینجا هم یک مانع اصلی وجود دارد. آن گذاشتن مجاهدین در لیست سازمانهای تروریستی وزارت خارجه امریکاست، حرکتی که 15 سال پیش در تلاش برای استمالت تهران صورت گرفت. این پرونده نشان می دهد که استمالت کار نمی کند – ملاها در نفرتشان از امریکا کوتاه نیامدند و برای سلاحهای هسته ای و تهدید به بستن تنگه هرمز فشار می آورند.
هدف این است که به پناهندگان کمپ اشرف اجازه داده شود در کشورهای ثالث اسکان پیدا کنند ولی در حالی که آنها در لیست تروریستی هستند، امریکا و متحدینش نمی توانند آنها را بپذیرند.
مجاهدین سالها مبارزه کردند که از لیست خارج شوند و در اتحادیه اروپا و انگلستان موفق شدند و دادگاهها حکم دادند که پایه ای برای چنین نامگذاری وجود ندارد.
در امریکا، یک دادگاه فدرال نیز قبول کرد که این لیست گذاری اشتباه است ولی تنها وزارت خارجه می تواند مجاهدین را از لیست خارج کند. بطور عجیبی، در پایان تهاجم به رهبری امریکا به عراق، بعد از اینکه مجاهدین داوطلبانه خلع سلاح شدند، مقامات امریکا از تک تک ساکنین اشرف بازجویی کرده و آنها را شایسته حفاظت تحت کنوانسیون ژنو یافت. کنگره امریکا و دهها مقام سابق امنیت ملی امریکا در یک کارزار نادر دو حزبی طرفدار خروج از لیست هستند.
بنابراین وزارت خارجه منتظر چیست؟
وزیر کلینتون در تلاشهای انساندوستانه اش برای ساکنین اشرف قوی بوده است. حالا زمان آن است که هم منطق و هم قانون اساسی را بکار گیرد و مجاهدین را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کند.
در واقع هیچگاه یک سازمان تروریستی نبود. ولی بجای تمرکز روی گذشته، امریکا باید به جلو برود. (امریکا) می داند که تهران یک دوست نیست و اینکه تهران از مجاهدین می ترسد (که به این دلیل است که ملاها موفق شده اند دوست عراقیشان مالکی را برای تلاش برای از بین بردن اشرف قانع کند)
امریکا باید محدودیتها را از مجاهدین بردارد تا بتواند به مبارزه اش برای یک ایران دمکراتیک ادامه دهد.