اشرفی را باز آزمودن، بی بروبرگرد خطاست

ازصبا وجنگ یارانش بگیر، تا رهبری و رهنماش
مروری بر فرافکنیها و عقده گشائی های جدید  رژیم و وزارت اطلاعات و کارگزارانش از جمله سردژخیمی بنام هاشمی نژاد، رییس شعبه هابیلیان وزارت بدنام آخوندی علیه مجاهدین ، بهانه ای شد تا بتوان به پیروزی خط نبرد و پایداری سی واندی ساله این مقاومت علیه استبدا ضد ایرانی وضد بشری ولایت فقیه که امروزه در رسم جهانی اشرفیان ورهبری ورهنمای آنها خود را متجلی کرده دقیقتر شد.
در اینکه مجاهدین با پرداخت سنگین ترین بهای ممکن، بزرگترین، سازمانیافته ترین وجدی ترین نیروی دمکراتیک ایرانی در شرایط دوران حاضر ومتعهد به آرمان آزادی وحاکمیت مردم در آینده وبطریق اولی سرنگون کننده تمامیت رژیم استبداد مذهبی تروریستی ولایت فقیه هستند، حرفی نیست، در اینکه مجاهدین با افتخار به انجام وظیفه ملی ومیهنی خود در گل گرفتن تنور جنگ ضد مردمی خمینی خواسته  با عزیمت به عراق وتشکیل ارتش آزادیبخش ملی بخود می بالند باز هم حرفی نیست، در اینکه مقاومت ایران افشا کننده تروریسم وصدور بنیادگرائی فاشیسم ملایان در منطقه وسطح جهانی بوده وهستند، امری روشن وشناخته شده است، در اینکه با افشای پروژه های ضد ملی وضد بشری  آخوندها برای دستیابی به تسلیحات اتمی وکشتار جمعی، علیرغم تمامی کارشکنی ها ومحدودیتها و ...دول مماشاتگر، موفق شده اند که تا این لحظه آنرا سد نموده ویا بطور قابل ملاحظه ای با مانع مواجه نموده اند، دست مریزاد به آنها،  که خود نشانگر شرف ، هوشیاری ونقطه کمال انسانی وصلح دوستی ونفی جنگ وخشونت مجاهدین ومقاومت مردم ایران است وبر گردن صلح جهانی تا همین امروز سهم بسزائی  دارند..
آما آنچه که  به فرافکنی ها و عقده گشائی های جدید رژیم ووزارت بدنام علیه مجاهدین با  نسبت دادن ترور یک کارگزار بسیجی پروژه های اتمی آخوندها در نطنز به مجاهدین بر می گردد، نشانگر آنست که گشتاپوی آخوندی و کارگزارانش از جمله سردژخیم هاشمی نژاد این مأمور شکست خورده و متواری از صحنه جنگ رژیم با اشرفیان پس از سرخوردگی ویأس از مأموریت غیر ممکن تواب سازی وبه تسلیم کشاندن مجاهدان اشرفی پس از اجرا وبکار گیری انواع واقسام حربه ها  وتست های مختلف از جمله جنگ  کثیف روانی همزمان با شکنجه روحی به اسم خانواده و... ، حمله نظامی، موشکباران و..اشرف حالا می خواهد با این قبیل فرافکنیها و دروغپردازیهای مسخره که دررسانه ها و وب سایتهای مختلف رژیم به طور کلیشه ای تکرارمیشود، و...جبهه جهانی حمایت از اشرفیان را از گسترش بیشتر  باز دارد وبه خیال خام خود راه حل مسالمت آمیز بین المللی در باره اشر.ف  را که اینک مستقیما دول آمریکا واروپا و سازمان ملل در آن دخیل هستند ومسئولیت غیر قابل انکاری در روند پروسه مربوطه دارند رابا مانع مواجه نماید. از طرف دیگر برای نجات روحی وروانی خود وولی فقیه در هم شکسته اش از ضربات استراتژیک مقاومت حماسی اشرفیان در این سالیان، راهی جز فرافکنی ندارد .
براستی اگر در رژیمی که حتی مهره های دست پرورده شخص ولی فقیه وسر سپردگان وشکنجه گرانی نظیر سعید امامی وسعید حجاریان درروز روشن بفرموده ولی فقیه واجبی خور و ترور می شوند ویا نخست وزیر ذوب در خط خمینی ورئیس مجلس  ولایت مدارمحبوس! چرا باز وزارت اطلاعات ،مجبور است که با زدن چنین اتهامات آخوندی ساخته آنهم در آستانه پایان ضرب الاجل " همایش زنده جراحی وحذف درانتخابات آخوندی مجلس" موضوع را در اذهان ولو به اندازه یک ساعت هم که شده منحرف نماید. واقعیت اینست که رژیم با شتاب بیشتری از تاریخ لغو ضرب الاجل 31 دسامبربرای قتل عام اشرفیان، بطرف سقوط پیش می رود.
تمامی برنامه ریزیها واقداماتش روی این ارزیابی و محاسبه استوار بود که تا 31 دسامبر تکلیف اشرف را مشخص کرده و مجاهدین را یا کشته ویا هم به تسلیم می کشاند ومالکی وایادی او در عراق آنها را کتف بسته تحویل آخوندها می دهند یعنی بطور غالب تضاد اصلی وسد اصلی در امر اجرای خط ولی فقیه وبقای نظام را که هم بازتاب ودستاورد داخلی وهم قدرت نمائی خارجی برایش دارد را حل می کند. اما این فرصت را از کف داد.لاکن الزامات عملی مرحله کنونی برای  خامنه ای نه تنها باقی ماند بلکه برای ادامه بقا باید بهای بیشتری بپردازد زیرا اصلی ترین حلقه مفقوده در جدول سیاستهای راهبردی واستراتژیک رژیم که نابودی مقاومت است ویا لااقل از دور خارج کردن آنها برای یک دوره میباشد کماکان بی جواب مانده ودر دسترس رژیم نیست. لذاهم تضادش را با جامعه جهانی در عرصه های گوناگون تشدید می کند هم در درون با بحرانهای حل ناشده وایضا تازه سر بر آورده و.. روبرو می شود( چه سرکوب عمومی، چه انقباض در درون باند حاکم). برای نمونه:
/حمایت بیشتر از رژیم سوریه، حتی به بهای اینکه مثلا با مانور نظامی وجنگ افروزانه در تنگه هرمز  تشدید فشار بر بشار اسد را با  چرخاندن توجهات به این منطقه وتضادی عمده ترپاسخ گوید و مقابله  خود را با تهدید  کشورهای عربی وغربی مخالف رژیم سوریه نشان دهد وهم با شانتاژابراز نگرانی و وحشت خود را از تحریم نفتی وبانک مرکزی توسط جامعه جهانی نشان داده وشاید بتواند از انجام آن ممانعت بعمل آورد.
..................................
/بهم زدن میز توافقات سیاسی در عراق
............................................
 
/پافشاری بر غنی سازی اتمی  وراه اندازی این کار در سایت اتمی فردو
.............................................
دخالت بیشتر در امور داخلی کشورهای منطقه ویا راه اندازی پروژه تشدید جیغ های بنفش به زبان لاتین برای تقویت جبهه متحد فرا منطقه ای/
......................................................
تشدید اعدام وسرکوب داخلی
...........................................
تعمیق شقه وشکاف در رأس نظام وشکست قاطع ماموریت آخوند مهدوی کنی در به وحدت رساندن اجزای متفرق ومتخاصم باند ولی فقیه زیر یک چتر سیاسی تحت امر خامنه ای
........................................................................
  حذف مهره ها وجریانات باند حاکم که کمترین احتمال شکاف ویا زاویه ای از طرف آنها در آینده ای ناملوم علیه ولی فقیه وشخص خامنه ای متصور است
..........................
شروع پروسه بتأخیر افتاده حذف وکنار گذاشتن کامل رفسنجانی وجناح مغلوب نظام
.......................................
همه این اقدامات ونظایر آن چه در مورد اختلاس مالی ، چه بحرانهای اقتصادی وارزی جاری و...در ریل عملیاتی قرار داشته اند منتهی با این ارزیابی که اشرف از بین رفته ومی توان تمام این کارها را از موضع قدرت ویا به نشانه فاتح جنگ با اصلی ترین دشمن داخلی وتهدید سرنگونی انجام داد.
لذا درست به این دلیل تا همین جا اشرف با پایداری وکل مقاومت با جهانی کردن این کارزار، رژیم را مجبور ساخته که نقدا بهای هر اقدام خود را در سراشیب سقوط  یعنی استراتژیک بپردازد ونه در تاکتیک
به همین خاطر ما با یک سلسله اقدامات سیستماتیک، خطی وپیوسته از طرف رژیم هم در داخل وهم در خارج مواجه بوده وباز خواهیم بود که دیگرقابل بازگشت حتی به شرایط ومختصات قبل از 31 دسامبر نیستند.
به این دلیل فرافکنی های امثال این مهره وزارت اطلاعات تنها ما را در شناسائی ودرک بهتر جایگاه کارزار آزادی که هم اینک در جریان است کمک می کند.
بد نیست خودتان نیز به این اتهامات آخوندی از زبان یک کارگزار رژیم نگاهی بیندازید.
رئیس کانون حمایت از قربانیان ترور اعلام کرد: با حمله تروریستی صبح امروز تعداد شهدای ترور به ۱۷ هزار و ۱۶۰ نفر رسید
رییس کانون هابیلیان با اعلام آمار ترورها در طول سی سال گذشته گفت که بیش از 12هزار شهدای ترور مربوط به اقدامات تروریستی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بوده است.
محمد جواد هاشمی نژاد فرزند شهید هاشمی نژاد که ریاست کانون حمایت از قربانیان ترور در ایران را بر عهده دارد با حضور در خبرآنلاین عنوان کرد که تا امروز و با شهادت شهید احمدی روشن تعداد قربانیان ترور در کشور یه 17160 نفر رسیده است که از این تعداد 12 هزار نفر را گروهک منافقین به شهادت رسانده اند.
هاشمی نژاد با اشاره به سیر اقدامات تروریستی گروهک منافقین در سه دهه اخیر گفت: آنها در هر دوره ای متناسب با نیازهای دشمنان انقلاب اسلامی به فعالیت می پرداختند. در دوره اول انقلاب مردم عادی و چهره های موثر و مدیران انقلاب اسلامی را ترور می کردند و در مرحله دوم با پناهنده شدن به صدام نقش ستون پنجم دشمن را در هشت سال جنگ تحمیلی بر عهده گرفتند.
رئیس کانون هابیلیان سومین دوره فعالیت های گروهک منافقین را مربوط به اقدامات آنها در زمینه فضاسازی و شایعه پراکنی درباره فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران عنوان کرد و افزود: گروهک منافقین در این مرحله برای ادامه حیات خود در راستای سیاستهای سازمان های اطلاعاتی غربی و در راستای پروژه های ادعایی علیه فعالیت های هسته ای ایران عمل کرد.
وی با اشاره به چرخه ای که در چند سال اخیر منجر به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای کشورمان شده است گفت: انتشار اسامی دانشمندان هسته ای در سایت های این گروهک تروریستی و بعد از آن انتقال این اسامی به لیست چهره هایی که در قطع نامه های ادعایی شورای امنیت سازمان ملل منتشر می شد شهادت دانشمنئان هسته ای شکورمان را به دنبال داشت.
فقط می توان به رژیم وتمامی ایادیش چه بیگانه وچه فارسی زبان هشدار مجدد داد که:
اشرفی را باز آزمودن، بی برو برگرد خطاست
ازصبا وجنگ یارانش بگیر، تا رهبری و رهنماش
بابک سرفراز
23 دی1390