به مناسبت 30دی ـ روز آزادی مسعود ـ همه چیز مجاهدین از زندان
« نامت؛ با طل السحر ناداری»
آیه نامت باطل السحر ناداری است
مسحور عطر ناپیدایی که تکرار بی وقفه حیات من است
در تحمل شگفت بیقراری قلبم…
در سکوت بی پروای میان گلبرگ میخکهای سرخ
راز پنهانم را سروده ام؛
و گلهای باغ، دهان به دهان روایت کرده اند…
از شرمساری قصة رنجی که فلسفهاش تنها به پای تو نوشته شد.
«فلسفه رنج انسان» را که آفریدگارت نوشت تا ترا،
به ستایش خویش درخور کند و کرد…
و من ریزه خوار خوان توام به بلندای هزار اکرام،
از هرچه سودا که درجهان بوده و هست…
تواز بیکرانگی یکرنگی، بی نامی را از آن خویش کرده یی،
اما نشان داران، دلدادگان تواند؛
چه نام آور و چه پررونق… از عشق تا سرفرازی…
از خاک تا خدا.
آیه نامت باطلالسحر ناداری است…