بحران هرچه بادا باد، زیر عبای خامنه ای!

بن بست بازار سکه وارز که نه ناشی از یک شرایط اقتصادی صرف بلکه زائیده سیاستهای ضد بشری وچپاول گر و... سی واندی سال حکومت مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه است چنان شرایط مردم را به مرز انفجار وطغیان  کشانده که اینک رسانه های حکومتی روزانه هشدارداده و آژیر خطر می کشند.
به نمونه زیر توجه کنید:
آقای احمدی نژاد! این بود سر و سامان دادن تان به بازار سکه و ارز؟!
مردم رئیس جمهور تعیین می کنند که علاوه بر اداره امور در حالت عادی،در چنین مواقعی نیز وارد عرصه شود و مشکل گشایی کند نه این که نه خود کاری کند و نه اجازه دهد راهکار دیگران اجرا شود.آیا واقعاً شرم آور نیست که قیمت سکه در یک ماه اخیر از 600 هزار تومان به یک میلیون تومان افزایش یابد؟ مگر قیمت جهانی طلا چقدر بالا رفته است؟! درست یک ماه قبل در چنین روزی دلار 1420 تومان بود و حالا صحبت از 2000 تومان است. آیا این هم به بازار جهانی مربوط است؟! منظورتان از ساماندهی بازار ارز و طلا همین بود؟
سایت حکومتی عصرایران ۰۲ بهمن ۱۳۹۰ - مدیریت بازار سکه و ارز ، حتی از برآوردهای مردم نیز فشل تر بود. اواسط دی ماه که سیر صعودی قیمت های ارز و سکه آغاز شد ، خیلی ها با بدبینی پیش بینی کردند که سکه تا عید نوروز به یک میلیون می رسد و دلار هم می شود دو هزار تومان!
اینک اما هنوز سه هفته از آن روزها نمی گذرد و هنوز در ابتدای بهمن هستیم که خبر می رسد سکه بهار آزادی به یک میلیون رسیده و دلار هم دو هزار تومان شده است. (خبرگزاری ایسنا -وابسته به دولت- 2 بهمن 90)
در طول این مدت ، تقریباً همه رسانه ها در سطحی وسیع به این موضوع پرداختند و با تیترهایی چون " خواب زمستانی مسوولان" و "افزایش قیمت سکه و ارز در جاده بی تدبیری" و نظایر این ها کوشیدند تلنگری به مسوولان بزنند تا بلکه رگ غیرتشان بجنبد و کاری کنند ؛ اما انگار که بازار استراتژیک ارز و طلای این کشور سر و صاحبی ندارد و مانند بوفالویی وحشی به هر سو و با هر سرعتی که می خواهد می تازد و کاری هم ندارد که در این وانفسای اقتصادی این مردم فقیر و متوسط جامعه هستند که زیر سم هایش له می شوند!
البته پیش از این ، مردم  جواب برخی انتقادهای خود را گرفته اند و فهمیده اند که به قول آقای دکتر احمدی نژاد ، رئیس جمهور ، سکه خوردنی نیست و فقط به درد هدیه دادن می خورد. (اظهارات احمدی نژاد در سفر استانی همدان - 13 مهر 90)
اما آقایان در قبال افزایش بی رویه قیمت ارزهای خارجی و از جمله دلار "سکوت الهام بخش رضایت" کرده اند و نمی گویند که هر چند دلار خوردنی نیست اما کوچکترین افزایش قیمتش ، منجر به بالا رفتن قیمت ها می شود و فشار را بر مردمی که قبل از این افزایش قیمت ها هم در فشار بودند ، ده برابر می کند.
واقعاً تأسف انگیز است که رئیس جمهور یک کشور در سخنرانی عمومی خود بگوید که بازار ارز و سکه را ساماندهی خواهد کرد و قیمت دلار را به زیر هزار تومان خواهد رساند و در اندک مدتی بعد از همان سخنان ، دلار دوهزار تومان شود و همان رئیس جمهور به روی خودش هم نیاورد و کاری نه برای حفظ ارزش پول ملی که لااقل برای حفظ ارزش سخن و وعده خود ننماید!
نکته تأسف بار و مشکوک ماجرا این است که در حالی که تمام کارشناسان می گویند در شرایط بحرانی کنونی باید در بانک ها ایجاد جاذبه کرد تا نقدینگی مردم از سکه و ارز به سمت بانک ها برود ، رئیس جمهور اصرار دارد که نباید نرخ سود بانکی را به بالای نرخ تورم برد و از تأیید مصوبه شورای پول و اعتبار در این خصوص خودداری می کند و حتی علتش را هم نمی گوید!
مردم رئیس جمهور تعیین می کنند که علاوه بر اداره امور در حالت عادی ، در چنین مواقعی نیز وارد عرصه شود و مشکل گشایی کند نه این که نه خود کاری کند و نه اجازه دهد راهکار دیگران اجرا شود.
آیا واقعاً شرم آور نیست که قیمت سکه در یک ماه اخیر از 600 هزار تومان به یک میلیون تومان افزایش یابد؟ مگر قیمت جهانی طلا چقدر بالا رفته است؟!
راست می گویند! سکه که خوردنی نیست و هر چه باداباد ! ولی دلار چرا در همین یک ماه اخیر این همه بالا رفته و مهیای شکستن کمر ملت شده است؟ درست یک ماه قبل در چنین روزی دلار 1420 تومان بود و حالا صحبت از 2000 تومان است. آیا این هم به بازار جهانی مربوط است؟!
آقای احمدی نژاد! شما قرار بود رئیس دولت حامی محرومان و طبقه متوسط باشید ولی هیچ می دانید هر چه زمان می گذرد ، این دلال ها هستند که عاشق تان می شوند و دوست دارند شما رئیس جمهور مادام العمر کشور باشید؟!
شوخی و تعارفی در کار نیست! اگر وضعیت مشابهی در خیلی از کشورهای دنیا رخ می داد و ارزش پول ملی در عرض 30 روز 30 درصد پایین می آمد ای بسا دولت ها استعفا و سقوط می کردند ولی این جا حتی به روی خودشان هم نمی آورند!
واقعاً ما مردم ایران به کدامین سو روانه ایم؟ به خدا سوگند افزایش قیمت ها به حدی درد و سوز ندارد که بی توجهی و " کی بود کی بود من نبودم" مسوولان دارد!
... دولت پاسخگویم آرزوست!
سرنگونی کل نظام اما آرزوی ملت ایران است واینچنین خواهد شد.
بابک سرفراز
03.بهمن1390