در واشنگتن روز سوم فوریه 2012 (14بهمن1390) کنفرانسی در کنگره آمریکا برگزارشد ، دراین کنفرانس پیام خانم ایلیانا رزلهتینن رئیس کمیته خارجی کنگره آمریکا برای شرکت کنندگان پخش شد ،همچنین دانا روهرا باکررئیس کمیته تحقیقات و نظارت بر اعمال دولت در کنگره آمریکا، برد شرمنعضو ارشد کمیته خارجی کنگره آمریکا،رئیس دموکراتها در زیر کمیته تروریسم و منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی، شیلا جکسون لی عضو ارشد کمیته قضایی و کمیته امنیت داخلی کنگره آمریکا، دن لانگرینرئیس کمیته مدیریت کنگره آمریکا، قاضی تدپوعضو کمیته خارجی کنگره آمریکا، ترنت فرانکسعضو ارشد کمیته قوای مسلح کنگره آمریکا، سناتور آلفاس دیماتو، مارک گینزبرگ معاون مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا در سیاست خاورمیانه 1978 – 1981،سفیر آمریکا در مراکش از سال 1994- 1998 جیم هاجزفرماندار ایالت کارولینای جنوبی 1999 - 2003 ، پروفسور کایرون اسکینر محقق ارشد در دانشگاه استانفوردعضو هیأت سیاست گذاری وزات دفاع 2001 -2007، ادوارد رندل فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011،رئیس حزب دموکرات 1999- 2001، پروفسور آلن درشویتزمعرفترین وکیل جهان در پرونده های جنایی، لوئیس فریرئیس اف.بی.آی (اداره تحقیقات فدرال) 1993 ـ 2001، پرفسور روث وج وودرئیس بخش حقوق بین الملل و دیپلماسی دانشگاه جان هاپکینز،عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا 2003-2009، ژنرال دیوید فیلیپس فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف 2004 ـ 2005، شرکت داشتند و به موضوع تضمین عدالت و حفاظت برای ساکنان اشرف پرداختند.
پیام ایلیانا رزلهتینن رئیس کمیته خارجی کنگره آمریکا به کنفرانس سوم فوریه
به رغم بیانیه های خوش باورانه سازمان ملل متحد و دولت آمریکا، من سخت نگران شرایط ساکنان اشرف هستم.
من باور ندارم که یادداشت تفاهم امضاشده بین سازمان ملل و دولت عراق، دربرگیرنده حفاظت کافی برای ساکنان اشرف باشد. به ویژه من از این بابت نگرانم که به رغم تعهدات پیشین، متن یادداشت تفاهم، انتقال داوطلبانه افراد را تضمین نمیکند.
ضمن این که به اجرای منصفان آن نیز شک و شبهه دارم.
به نظرم انتقال ساکنان اشرف، کاری عجولانه و فاقد اطمینانهای لازم برای حفاظت از ساکنان اشرف است.
من به وزیر خارجه آمریکا، خانم کلینتون و دبیرکل سازمان ملل متحد، آقای بان کیمون نامه نوشته ام و نگرانی خودم را درمورد ساکنان اشرف مطرح کرده ام و از آنان خواسته ام که مواضع خود را در این مورد به روشنی بیان کنند و از هر آنچه که می تواند حقوق حقه ساکنان اشرف را تضمین کند، کوتاهی نکنند.
نامه مشابهی نیز برای ریاست کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد خواهم فرستاد.
این مسأله ای واضح است. در این مقطع بحرانی، موضع آمریکا باید روشن و قاطع باشد. باید به حقوق بشر احترام گذاشت و قوانین بین المللی حقوق بشر را باید به طور کامل و با کلیه تعهداتش در رابطه با ساکنان اشرف به کار گرفت.
نماینده ترنت فرنکز: خوشحالم که امروز در جمع شما هستم. می دانم انتظار شما این بود که جلسه کمی دیرتر شروع شود. ولی چون قرار است یک رأی گیری هم اکنون درکنگره شروع شود، با عرض معذرت و به ناگزیر زودتر آمدم، ضمن اینکه می خواستم تصور نشود که در تعهدم نسبت به شما، ضعفی بوده است و به همین دلیل آمدم. زیرا من عمیقاً معتقدم که پشتکار شما یک سرمشق برای کنگره آمریکاست و من شما را مکرراً می بینیم که به این جا می آیید و برای آرمان آزادی در ایران می جنگید. من خیلی از شما تشکر می کنم و مطمئن هستم که ساکنان اشرف هم از شما خیلی تشکر می کنند زیرا مطمئن هستم که آنها هر وقت احساس تنهایی کنند و هر روز وقتی که با چالشهایی ناشناخته مواجه شوند، شما در کنارشان هستید. من می دانم این کارهایی که شما می کنید ساده نیست ولی وقتی به چالشهایی که آنها با آن مواجه هستند فکر می کنیم، این امر که ما پیشقدم شویم و برای آزادی آنها تلاش کنیم خیلی لذت بخش است. لذا من باز هم خیلی از شما به خاطر مبارزه تان برای آرمان کرامت و آزادی انسانها قدردانی می کنم.
باید به شما بگویم که سال 2012 یکسال تعیین سرنوشت است. برای ایران، برای آمریکا و برای تمام دنیا.
ما شاهد تحولات و اتفاقات بزرگی در کشورمان آمریکا هستیم. در ارتباط با انتخابات و در ارتباط با مسیری که از نظر فلسفی طی خواهیم کرد و این برای مدت طولانی طول خواهد کشید. من با شما خیلی شفاف صحبت می کنم. از نظر من این دولت بارها در برخوردش با مخالفان در ایران شکست خورده است. در سال 2009، زمانی که مردم ایران برخاسته بودند، بهترین فرصت بود که پا پیش بگذارد و بگوید کسانی که آزادی در جهان را نمایندگی می کنند در کنار شما هستند و خود را نسبت به آرمان آزادی در ایران متعهد می دانند و سرکوبی را که احمدی نژاد متوجه مردم ایران کرده است درک می کنند و من متأسفم که رئیس جمهور ما این کار را در زمانی که فرصت بود، نکرد. امید من این است که در سالی که در پیش است این رویه تغییر کند و اگر تغییر نکند، امید من این است که ما رئیس جمهور را تغییر دهیم.
من شفاف صحبت می کنم. من امیدوارم شما فراموش نکنید که باید به روزهای روشنتری فکر کنید، زیرا ما در دوران بسیار پرچالشی به سر می بریم. اگر احمدی نژاد قادر شود به تسلیحات اتمی دست یابد، متأسفانه باید گفت که کنترل او بر قدرت و تلاشش برای سرکوب آزادیها و مخالفان در ایران، تقویت خواهد شد. و خیلی مهم است که ما با هم کار کنیم که مطمئن شویم چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
از نظر من، شما جنگجویان آزادی طراز اول هستید و شما را تشویق می کنم که در این لحظات خطیر امید خود را ازدست ندهید، زیرا می دانم که موفقیت یا عدم موفقیت شما روی همه جهان تأثیر خواهد داشت.
ما می دانیم که رژیم ایران جنایات زیادی را علیه مردم ایران مرتکب شده است، اما هیچ کس بیش از ساکنان اشرف از این سرکوب رنج نبرده است.
من می خواهم شما بدانید این رژیم که مردم خودش را سرکوب می کند، روزهایش به شمارش افتاده است. امیدوارم بدانید که بسیاری در این کشور با قلبشان در کنار شما هستند. وقتی ما جنایات را در ایران دیدیم ما، از موضع مردم، واکنش نشان دادیم و متوجه شدیم که شما برای چه آرمانی مبارزه می کنید.
زمانی بود، خیلی قبل، وقتی که ارتش فیلیپس پادشاه اسپانیا به سوی انگلستان روانه بود (فکر می کنم در سال 1588 بود) وضعیت مأیوس کننده بود. به نظر می رسید که هیچ راهی نبود که در برابر این همه کشتی که از اسپانیا می آمد، بشود مقاومت کرد و این تصور وجود داشت که ممکن است انگلستان منقرض شود. آنها به ملکه انگلستان گفتند محتمل است که شکست بخورند. ملکه شخصاً به ارتش نامه نوشت و نکاتی را گفت که به آنها انگیزه داد و آنها بزرگترین پیروزی را در تاریخ انگلستان به دست آورند و نهایتاً نبردی را که همه فکر می کردند شانسی ندارد، به پیروزی رساندند. او نوشت، دوستانم، دوست عزیز من، ما بادبانهای دشمن را می بینیم که درحال رسیدن هستند. ما صدای توپهای آنها را در آن سوی آبها می شنویم. به زودی ما با آنها رو درو خواهیم شد. من مصمم هستم که به آن جا بیایم و نزد شما یا بمیرم و یا زنده بمانم. اگر ما با هم بمانیم، هیچ اشغالگری نمی تواند ما را شکست دهد. حتی اگر با ارتش جنهم بیایند قادر به عبور از صف ما نخواهند بود. وقتی روز نبرد تمام شود ما دوباره همدیگر را خواهیم دید، یا در بهشت و یا در صحنه پیروزی.
من واقعاً فکر می کنم که تمام جهان باید از شما در این اتاق تشکر کند، زیرا نبرد شما نه فقط یک نبرد برای آزادی در ایران، بلکه نبردی برای امید و آزادی در سراسر این کره ارض می باشد. اگر شما پیروز شوید و در نبردتان فائق بیایید، من فکر می کنم یک تهدید بزرگ علیه بشریت یعنی احمدی نژاد با انگشتش روی ماشه سلاح اتمی، برای همه ما مرتفع خواهد گردید و از بین خواهد رفت. این تهدید به نفع قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
و اگر در مبارزه برای دفاع از ساکنان اشرف پیروز شوید، آنگاه شما در آرمان کرامت انسانی در سراسر جهان پیروز خواهید شد. شما در مبارزه برای آزادی انسانی موفق خواهید شد.
من فقط دو چیز می گویم، فقط دو چیز، از قلبم از شما تشکر می کنم و از طرف مردم جهان از شما تشکر می کنم و از طرف دو قولوهای سه ساله ام از شما تشکر می کنم و تشکر می کنم از این که شجاعت دارید که در دفاع از کسانی که نمی توانند از خودشان دفاع کنند، برخیزید.
حرف دوم من این است که امید خود را ازدست ندهید. زیرا در سراسر جهان دیکتاتورهایی بوده اند که سعی کرده اند آزادیخواهان را سرکوب کنند و تلاش کرده اند آرمان آزادی را سرکوب کنند و در دورانی از تاریخ به نظر می رسد توانسته اند برای مدتی در قدرت بمانند، ولی در نهایت همه آنها سرنگون شده اند. لذا از آنجا که شما در طرف درست قرار دارید، شما حق دارید به آینده فکر کنید به روزهای بهتر و پیروزمندتر و من معتقدم که این اتفاق خواهد افتاد و من دعا می کنم که سال آینده در این اتاق در روز پیروزی گردهم جمع شویم.
خدا همه شما را حفظ کند.
نماینده تدپو :من تد پو از ایالت تگزاس هستم و به شما در این جلسه خوشامد می گویم.
از حضور در این جمع بسیار خوشوقتم. ما امروز در اینجا گروه برجسته یی داریم و درباره یک موضوع بسیار مهمی صحبت می کنیم. این موضوع در مورد افراد است، افراد واقعی، اعضای خانواده و دوستان وطن پرست شما که در این جا حضور به هم رسانده اید.
سازمان ملل متحد به ما می گوید کمپ لیبرتی آماده پذیرش ساکنان کمپ اشرف است و عراقیها به ما اطمینان می دهند که کمپ لیبرتی امن است. اما من شخصاً به عراقیها اعتماد ندارم. من دلیل شخصی خودم را دارم.
بگذارید به شما نمونه آنچه سال گذشته اتفاق افتاد را بگویم. من و سایر اعضای کنگره، هم جمهوریخواه و هم دموکرات، به عراق رفتیم. ما نه تنها نیروهایمان را دیدیم بلکه با مالکی ملاقات کردیم.
در مذاکراتمان با مالکی موضوع کمپ اشرف مطرح شد و ما از نخست وزیر مالکی خواستیم که اگر ممکن است خودمان به عنوان اعضای کنگره از کمپ اشرف دیدن کنیم و خودمان بالاخره دریابیم در کمپ اشرف چه اتفاقی افتاده است.
آخر، همه یادمان هست که سال گذشته افرادی در کمپ اشرف به قتل رسیدند. آنها توسط نیروهای مهاجم دولت عراق به قتل رسیدند. ما فقط می خواستیم با افرادی که زنده ماندند صحبت کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است.
آقای مالکی گفت نه، نخیر نخیر نخیر شما نمی توانید به کمپ اشرف بروید. چرا؟ چون من مسئول هستم و شما نمی توانید بروید، و این اساس دلیل او بود. درحالی که این اصلاً دلیل درستی نیست، من اشتباه کردم و یک سؤال دیگر از او کردم.
ما یکی از بزرگترین وکلای آمریکا را در این جا داریم که می داند نباید بیش از یک سؤال بپرسید مگر این که واقعاً بخواهید جواب را بشنوید.
من پرسیدم شما چه چیزی در کمپ اشرف دارید که مخفی کنید؟ آیا نمی خواهید جهان حقیقت را بداند؟
این سؤال اشتباهی بود که پرسیدم.
چون ناگهان جلسه تمام شد و ما رفتیم. ما میخواستیم به جاهای دیگری از عراق برویم و با هلیکوپترهای نظامی آمریکایی پرواز می کردیم. چیز بعدی که فهمیدیم این بود که مالکی گفته بود ما از کشور اخراج شده ایم. به ما گفته شد که عراق را ترک کنیم.
بنابراین حدس می زنم ما سؤال اشتباهی را از آقای مالکی پرسیدیم. البته ما تا وقتی که کارهایمان را به عنوان اعضای کنگره آمریکا تمام نکردیم، از عراق بیرون نرفتیم.
ولی این رفتار مالکی دریک تجربه کاملاً شخصی، نشان داد که دولت عراق با ساکنان گرانقدر اشرف چگونه رفتار می کند.
و حالا ما کمپ لیبرتی را داریم. یکبار دیگر ما با همین موضوع مواجهیم. اگر چیزی برای مخفی کردن در کمپ لیبرتی نیست بگذارید وارد شویم و ببینیم چه چیزی دارد صورت می گیرد.
اول از همه با وکلا شروع کنید. چطور است که بگذاریم وکلا وارد شوند؟ چطور است که اعضای خانواده ها وارد شوند. حتی در زندانها ما می گذاریم وکلا موکلینشان را ببینند و خانواده ها اعضایشان را ببینند.
ولی در این زندان آنها نمی توانند بروند. چرا اینطور است؟ شاید چیزهایی دارد صورت می گیرد که آنهایی که در قدرت هستند نمی خواهند ما بدانیم.
موضوعات متعددی وجود دارند و من می خواهم شما بدانید که ما اعضای کنگره به صورت دوحزبی هر کاری که بتوانیم می کنیم تا این موضوعات را پیش رو قرار دهیم، نه تنها اینجا در واشینگتن، بلکه برای مردم، برای مردم آزادیخواه جهان.
و ما به بحث و جدل درباره این موضوعات ادامه می دهیم.
1ـ ضرب الاجل:
ضرب الاجل سه ماهه ای که داده شده زمان کافی برای رسیدگی به موضوعات تمام افراد کمپ اشرف نیست. برای این کار حداقل شش ماه لازم است.
سازمان ملل متحد یک سازمان دولتی است. دولت نمی تواند ظرف سه ماه کاری بکند یا مؤثر باشد. ما زمان بیشتری برای رسیدگی به مسائل این افراد می خواهیم. سازمان ملل متحد نیاز به زمان دارد که با این افراد مصاحبه کند. ما باید اطمینان یابیم که امنیت و حفاظت ساکنان تضمین شده است.
2ـ موضوع پناهندگان سیاسی:
چه اتفاقی می افتد اگر سازمان ملل آنها را پناهنده سیاسی اعلام کند؟ بعد این مسأله مطرح می شود بسیار خوب آنها پناهندگان سیاسی هستند. کجا می روند؟
دلیل اینکه آنها نمی توانند جایی بروند به خاطر دولت ماست، دولت ایالات متحده کماکان سازمان مجاهدین را در لیست وزارت خارجه قرار داده است. تا وقتی اینطور است، سایر کشورها اکراه خواهند داشت، همانطور که تا به حال داشته اند، که اجازه بدهند افراد کمپ به آنجا که در بسیاری موارد شهروندش هستند برگردند.
ما باید بعنوان یک کشور، در ایالات متحده اطمینان یابیم که وزارت خارجه لیست گذاری مجاهدین را برای آن افراد خوبی که در آن سوی جهان هستند بر می دارد، چون برچسب تروریستی باید برداشته شود و کسی که باید برچسب بخورد احمدی نژاد است، همان دیکتاتوری که دارد به جای کسانی که در اشرف هستند، در ایران حکومت می کند.
بنابراین می خواهم بگویم و شما را تشویق کنم که در این مبارزه پا برجا بمانید. همان طور که میدانید قیمت هر چیز را باید پرداخت، هر چیزی زمان میخواهد و لازم است شما درگیر این موضوع شوید.
ما کنار نمی رویم و تأمین امنیت آن افراد خوب مستقر در کمپ اشرف، نه تنها برای شما بلکه، برای هر انسان آزادیخواه در جهان، بالاترین چیز است.
و بهترین امید برای جهان، با همه بحثهایی که در مورد سلاحهای اتمی این کوتولة بیابانی، احمدی نژاد مطرح است، بهترین امید جهان این است که او توسط مردم ایران سرنگون شود و مردم ایران کنترل کشورشان را در دست بگیرند.
درگیری ما با مردم ایران نیست. درگیری ما با احمدی نژاد دیکتاتور است که مصمم به نابودی کشورهایی است که صرفاً آنها را دوست ندارد.
بنابراین ما درکنار شما می ایستیم و اطمینان می یابیم که امید و مشعل آزادی با اعضای کمپ اشرف کماکان نور افشانی کند و ما در مجلس نمایندگان ایالات متحده، هر کاری که بتوانیم به صورت دوحزبی انجام خواهیم داد تا اطمینان یابیم آن افراد امن هستند و نور آزادی کماکان خواهد درخشید. تا پسران آزادی و دختران دموکراسی نا امید نشوند. ما در کنار شما هستیم.
و این چنین خواهد بود. بسیار متشکرم.
سخنان ایلیانا رز لهتنین ، رئیس کمیته خارجی کنگره آمریکا: از شما خیلی تشکر میکنم، من ایلیانا رز لهتنین، رئیس کمیته خارجی کنگره آمریکا هستم و آقای نماینده کنگره لانگرن از کالیفرنیا، رئیس کمیته اداری کنگره آمریکا هم اینجا حضور دارند. شما در اینجا یک جنگنده بُرّاتر از من برای دفاع از کمپ اشرف و ساکنان آن به نام نماینده شیلا جکسون لی را دارید.
ما همه درگیر یک رأی گیری در کنگره هستیم، لذا نمی توانیم این جا بمانیم و فرصت بیشتری نداریم الا اینکه چند کلمه یی بگوییم.
شما پیام حمایت مرا در اختیار دارید، من برای شما می جنگم.
من یک کپی از نکاتی که در آن پیام بود را دوباره تقدیمتان می کنم. من با شما هستم، رئیس جلسه دن لانگرن، متشکرم
سخنان دن لانگرن: فقط می خواهم بگویم که ما صلح و انتقال عادلانه یی را برای ساکنان کمپ اشرف می خواهیم که اگر در آن توفیق پیدا کنیم، یعنی ما پیروز شده ایم. متشکرم، خیلی متشکرم
آلن درشوویتز: من آلن درشوویتز، پروفسور دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد هستم. به این جا آمده ام تا بگویم که ما با یک وضعیت اضطراری حقوق بشری مواجه هستیم. این دیگر یک موضوع آکادمیک نیست. دیگر یک موضوعی نیست که ما زمان تأمل و تفکر در رابطه با آن را داشته باشیم. ما با یک وضعیت اضطراری واقعی روبه رو شده ایم.
دلیل این وضعیت این است که شرایط عراق واقعاً غیرقابل پیش بینی شده است.
تهدیداتی که متوجه جان تک تک اعضای مجاهدین و ساکنان اشرف است فوری، واقعی، روشن و حاضر هستند. هیچ زمان اضافی برای بحث و جدل وجود ندارد. ما باید دست به عمل بزنیم. این اقدام باید دو جنبه داشته باشد.
اول اینکه نام سازمان مجاهدین خلق ایران باید فوراً از لیست حذف شود. این یک التزام قانونی است که هم اخلاق و هم حقایق پرونده آن را لازم می سازند.
دادگاه استیناف آمریکا حکمی صادر کرده که به وزارت خارجه دستور می دهد در این نامگذاری تجدیدنظر کند. وزارت خارجه در این زمینه تعلل نموده است. آنها حرفهای متناقض می زنند. ما بارها با نمایندگان وزارت خارجه تلفنی صحبت کرده ایم.
از یک طرف آنها به ما می گویند که باقی ماندن یا لغو این نامگذاری هیچ فرقی ندارد. از طرف دیگر آنها به ما می گویند که کشورهای اروپایی پذیرای سازمان مجاهدین نیستند، دقیقاً به این دلیل که نام این سازمان در لیست باقی مانده است.
این افراد باید از لیست خارج شوند و این موضوع بسیار اهمیت دارد. اهمیت دارد زیرا طبق قانون آمریکا این موضوع در افکار و واقعیات تأثیر می گذارد. من بسیار در رابطه با این فرآیند دو مرحله ای که تحت بررسی است نگرانم. یعنی ابتدا انتقال چندصد نفر و سپس انتقال باقی ساکنان.
باید بازدیدی از اشرف به همراه گرفتن عکس و شواهد قانونی صورت پذیرد تا از تلاش دولت عراق برای جاسازی مدرک جعلی در آن جا جلوگیری شود. چون آن چه دولت عراق اکنون می خواهد انجام دهد این است که بهانه به دست آورد تا آن چه می خواهد انجام دهد. آن خواسته حمله مجدد به ساکنان کمپ اشرف است.
آنها برای پیش بردن این حمله به یک بهانه نیاز دارند، چراکه اکنون به یمن این فعالیتهای بزرگ در دفاع از حقوق بشر که ما اکنون درگیر آن هستیم، جهان آنها را تحت نظر دارد.
این یکی از فعالیتها و پروژه های کلاسیک در زمینه حقوق بشر بوده است و بسیار موفقیت آمیز عمل کرده تا این موضوع را مورد توجه جامعه بین المللی و مطبوعات جهان قرار دهد.
دولت عراق می داند که ما نظاره گر اعمال آن هستیم. اما آنها هم چنان به دنبال دست آویزی برای ارتکاب اعمال موردنظرشان هستند. ما باید مطمئن شویم که چنین بهانه ای به دست نخواهند آورد.
بنابراین، اولین کار عبارت است از لغو نامگذاری، چون دولت عراق ادعا می کند که با تروریستها درگیر است. می گوید ما با افرادی مواجه هستیم که دولت ایالات متحده آنها را به عنوان تروریست قلمداد نموده و آنها تمایلات تروریستی دارند.
اما صرف برچسب تروریست زدن به افراد از آنها تروریست واقعی نمی سازد. هیچ شواهدی در پشتیبانی از این برچسب وجود ندارد. ما می دانیم که قطعاً در دهه گذشته هیچ عملیات نظامی و تروریستی صورت نگرفته است.
دومین کاری که باید انجام شود این است که ما باید نه تنها در رابطه با انتقال ساکنان از کمپ اشرف به کمپ لیبرتی فکر کنیم که این یک قدم اولیه کوتاه مدت و بسیار خطرناک است، بلکه باید نسبت به این هدف نهایی اطمینان حاصل کنیم که تک تک ساکنان کمپ اشرف دیگر در قلمرو حکومت عراق نباشند. آنها باید هر چه سریعتر از عراق خارج شوند. امکان دارد این کار دو مرحله ای باشد، ما نمی توانیم منتظر بمانیم تا کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا و سایر کشورها بالاخره روزی ساکنان را بپذیرند. باید قدمی میان مدت در این جا برداشته شود. این اقدام می تواند مثلاً انتقال هوایی ساکنان به اردن یا انتقال هوایی به کشور ثالث در خارج از عراق باشد.
منظور ما کسب رفاه و راحتی نیست. این خیلی اشتباه است که وزارت خارجه می گوید اوه شما ناراحت هستید که زمین بازی برای بچه ها ندارند که مثلاً ما نگران این یا آن تأسیسات و امکانات باشیم. موضوع اصلی این نیست. این یکی از نگرانیها است اما موضوع اصلی ما نیست. موضوع اصلی تحصیل امنیت و سلامت فیزیکی ساکنان است.
همان طور که گفتم وضعیت اضطراری است. زمان کافی برای طی کردن مراحل عادی و آهسته دادرسی وجود ندارد. لغو نامگذاری باید فوراً صورت گیرد.
هم در تورات و هم در قرآن آمده است: کسی که جان یک انسان را هم نجات دهد گویی که جان تمام انسانهای جهان را نجات داده است. ما در شرایطی قرار داریم که می توانیم جان انسانها را نجات دهیم. این بخشی از سنت یهودی، سنت مسیحیت، و سنت اسلام و هر سنت حقوق بشری است. ما در موقعیتی هستیم که باید جان انسانها را نجات بدهیم.
و همان طور که دوست من الی وایزل ـ که ضمناً گفته است به شما بگویم که عمیقاً و بسیار در رابطه با ساکنان کمپ اشرف نگران است ـ او به من مکرراً یادآور می شود که از نظر او درس اصلی هولوکاست همیشه این خواهد بود که تهدیدات دشمنانتان را از وعده های دوستانتان جدی تر بگیرید.
و اکنون دوستانمان در کمپ اشرف هستند. دولت آمریکا وعده هایی را داده است. ما در حال حاضر به این قولها وفا نمی کنیم و خُلف وعده آمریکا بدین صورت رسوایی به بار آورده است.
ما از ساکنان کمپ اشرف خواستیم که از ابزار خود برای دفاع از خودشان بگذرند، و در ازای ، قول جدی و مقدس را دادیم که ما مسئولیت حفاظت و دفاع از آنها را به عهده خواهیم گرفت.
من در این ساختمان کنگره از دولت آمریکا می خواهم که به وعده خود در حفاظت از جان انسانها و جان ساکنان اشرف وفا کند. از شما بسیار متشکرم.
روث وجوود: من روث وجوود هستم، من در دانشگاه حقوق جان هاپکینز پروفسور هستم. من هم چنین به مدت 8 سال در ژنو و نیویورک بهعنوان عضو نمایندگی آمریکا در ملل متحد، در کمیته حقوق بشر بودم.
در مورد این تجربه که یک دولت چه بر سر شهروندان خودش می آورد یک تجربه ای بود و یک استحکام و جدیتی به من داد که تهدیدی که رژیم ایران علیه اشرف انجام می دهد را با ارزشهای واقعی آنها بفهمم. من یکسال پیش با این موضوع آشنا شدم، توسط یک دادستان و قاضی دادگاه جنایات جنگی، آنتونیو کسس، که اخیراً درگذشت، او یک قاضی بزرگ بود که رئیس دادگاه جنایت جنگی یوگسلاوی و رئیس دادگاه جنایت جنگی لبنان بود. او با من تماس گرفت و مرا به آنها وصل کرد و گفت اینهم نمونه دیگری از همان موارد است.
اجازه بدهید قبل از معرفی سخنران بعدی یک جمله بگویم. من یک زن هستم و دارم تلاش می کنم در حرفه ام جلو بروم،
قبل از معرفی کایرون اسکینر
از آنجا که من قانون اساسی را تدریس می کنم می خواهم یک نکته را اضافه کنم که به لیست نکاتی که مطرح شد، به خصوص توسط کارکنان کنگره و خود نمایندگان که این جا حضور دارند، اضافه شود. هرچند قدرت اجرایی به طور سنتی ابزاری بوده است که از طریق آن لیست گذاریهای تروریستی صورت گرفته اند، خود کنگره هم یک قدرت موازی در سیاست خارجی با رئیس جمهور دارد. می تواند مدارک را در نظر بگیرد. هرچند دولت لیست گذاری را انجام داده است، کنگره می تواند خودش این لیست گذاری را بازبینی کند. یعنی به جای آنکه بخواهد سنگی را بدون نتیجه به بالای بلندی هل بدهد در حالی که قله مشخص نیست، کنگره می تواند از قدرت مستقل خودش استفاده کند و تعیین کند چه کسی در لیست باید باشد.
همه ما موافق هستیم که این موضوع نه فقط مربوط به ایران و عراق، بلکه به آینده سوریه، لبنان و خاورمیانه و به زندگی افرادی که بطور فوری در معرض خطر قرار دارند، مربوط می شود. ولی فقط مربوط به جان آنها نمی شود بلکه همچنین ربط به این دارد که آیا ایالات متحده تمایل دارد با گرایش رژیم ایران برای قلدر مأبی در منطقه مقابله کند یا نه. اگر ما در این باره کاری نکنیم. ما چه علامتی به رژیم ایران در برابر بمب خواهیم داد. رژیم ایران با بمب هرکاری را که دلش بخواهد خواهد کرد. از شما تشکر می کنم.