خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو,جفری رابرتسون - وکیل برجسته انگلستان با رتبه مشاورت ملکه، اولین قاضی دادگاه ملل متحد برای سیرالئون، متخصص حقوق بین الملل و نظریه پرداز حقوق,ورا گولاند دباس- نظریه پرداز و استاد حقوق بین الملل (انستیتوی بین المللی ژنو),پروفسور آلفرد زایاس- مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت ۲۲ سال، استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی ژنو,اریک وورو- نماینده پارلمان فدرال سوئیس,ژان شارل ری ال- نماینده پارلمان فدرال سوئیس، معاون شورای شهر ژنو و همچنین سرهنگ وسلی مارتین و پائولو کازاکا، خواهان تامین حفاظت ساکنان اشرف و تشکیل کمیته تحقیق در باره وضعیت آنان و مجاهدان مستقر در لیبرتی شدند.
اجازه دهید با توصیف کمیساریای عالی پناهندگان از جابجایی ساکنین کمپ اشرف به کمپ جدید لیبرتی به عنوان یک محل موقت انتقالی به قصد تعیین موقعیت پناهندگی شروع کنم. آنها ساکنین کمپ اشرف را پناهجویان رسمی بر طبق قانون بین المللی نامیده اند که نیاز به تامین حفاظتهای بنیادی و رفاهی. برای آنهاست. مایلم به این توصیف اعتراض کنم. موقعیت ساکنین کمپ اشرف بسیار فراتر از پناهجو است.
اول از همه همانطور که بارها و بارها شنیده اید آنها افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند. کمپ اشرف یک موقعیت حفاظت شده به عنوان یک کمپ پناهندگی دارد و بعد از مذاکرات بین آمریکا و عراق، درست قبل از تحویل مسئولیت کمپ اشرف، این تحویلدهی مشروط به تضمین عراق برای استمرار برسمیت شناختن موقعیت حفاظت شده ساکنین آن بود.
دوم، ساکنین کمپ اشرف خارجیانی بودند که از نظر قانونی حق اقامت دراز مدت، داشتند و به این دلیل برخوردار از برخی حقوق کسب شده که به فرد وابسته است بودند که به تغییر دولت ربط ندارد، منجمله حق مالکیت، که نمی تواند با قوانین بعدی، تغییر یا تقلیل یابد. آنها از حقوقی، که هم شهروندان آنجا و همینطور خارجیان را شامل میشود، و طبق کنوانسیون بین المللی که عراق یک امضا کننده آن است، از حقوق مدنی و سیاسی برخوردارند، و از آن خارج نشده اند. البته بر طبق کنوانسیون این حقوق باید بدون تبعیض تضمین یابد، منجمله حق حیات، آزادی، امنیت و آزادی تردد.
و سوم اینکه آنها همچنین دارای موقعیت پناهندگی هستند. بنابراین تا آنجایی که به عراق برمی گردد آنها موقعیت کاملی دارند. ساکنان اشرف عملا به عنوان پناهنده در عراق توسط عراق شناخته شده بودند و همین گونه با آنها رفتار شده است. این ممکن است شناسایی ضمنی باشد ولی توسط رژیم کنونی رد نشده است و در مدارک متعددی به آن اذعان شده است. در واقع نماینده عراق در شورای امنیت رسماً این موقعیت را درست همان روز حمله عراق به کمپ اشرف در 8 آوریل در برابر شورای امنیت به رسمیت شناخت. من نقل قول می کنم: "من موضع دولت عراق را می دانم، مشخصا اینکه افراد کمپ اشرف را پناهنده قلمداد می کند و اینکه حقوقی که دارند، آنها را مجبور نخواهد کرد به کشور مبدا باز گردند." بنابراین این یک بیانیه رسمی در برابر شورای امنیت بود.
خلاصه کنم، نکته ای که می خواهم بگویم و بسیار مهم است، در ارزیابی از کمپ لیبرتی، مهم است که تصریح کنیم آنها نه مهاجرین غیر قانونی هستند، نه پناهجو در عراق، بلکه افراد منتظر انتقال هستند. و همینطور با مجبور شدن به جابجایی از اشرف، آنها می توانند موقعیت افراد جابجا شده اجباری داخلی را بگیرند. همه اینها یک نگرانی در مورد جابجا شدن به کمپ ایجاد می کند و اول اینکه آیا به واقع انتقال است یا جابجایی خودسرانه اجباری؟ اگر چه این امر در پی یادداشت تفاهم بین نماینده ویژه سازمان ملل متحد در عراق و دولت عراق که همه شما درباره آن شنیدید صورت گرفته است، علیرغم اشاره دبیرکل به ماهیت داوطلبانه انتقال، به زحمت کسی میتواند انکار کند که این یک جابجایی غیرقابل قبول در نقض حقوق ساکنین است.
این مساله بر اساس رضایت آنها نبوده و بخاطر فشار شدید و اقدامات اجباری اخیر که علیه آنها بکار گرفته شده، بوده است. یادداشت تفاهم همچنین بنظر می رسد بدون اطلاع یا تایید ساکنین اشرف یا نمایندگان آنها امضا شده است. هیچ انگیزه قابل قبولی برای این جابجایی اجباری ارائه نشده است، هیچ شواهدی از یک فوریت عمومی که باعث شود دولت عراق از تعهداتش بر طبق کنوانسیون عقب نشینی کند، بخصوص بند 12-1 که می گوید هر کس که قانونا در قلمرو یک دولت است، باید در آن قلمرو حق آزادی جابجایی و آزادی انتخاب محل سکونتش را داشته باشد. با شهادتهای متعدد، و احکام دادگاهها به خوبی مشخص شده که ساکنین هیچ تهدیدی برای نظم عمومی نیستند و خشونت را رد کرده اند. اصول راهنمای سازمان ملل برای جابجایی داخلی می گوید که هر انسانی باید حق این را داشته باشد که در برابر جابجا شدن خودسرانه از محل استقرار یا سکونت معمولش محافظت شود. حالا می خواهم به شرایط کمپ لیبرتی بپردازم، محل جدید نمی تواند بعنوان یک کمپ موقت برای انتقال قلمداد شود.
شما همچنین شنیدید که نماینده ویژه تایید کرده است که زیرساختها و تاسیسات کمپ لیبرتی از استانداردهای بین المللی انساندوستانه که در یادداشت تفاهم عنوان شده برخوردار است. او خواستار جابجایی باقیمانده ساکنین شد. سازمان ملل متحد نمی تواند انتقال به کمپی را در صورتیکه شرایط زندگی ساکنین آن را بدتر کند بجای اینکه بهتر کند، تایید کند. بنابراین درست این است که شرایط کمپ را که دارد ظاهر می شود همانطور که دیدید، با شرایطی که در جزوه آموزشی کمیساریا که در سایت کمیساریا آمده مقایسه کنیم. و گفته شده که این جزوه از حقوق بشر شناخته شده بین المللی استخراج شده است و البته همانطور که می دانید کنسوانسیونی که عراق را متعهد می کند به همه افرادی که در قلمروش هستند و در حوزه اختیاراتش هستند اطلاق می شود. حالا اگر به حداقل استانداردهای رفتاری در این جزوه نگاه کنید که البته کمیساریا توسط پرسنل خودش که از این کمپها دیدن می کنند و آنها را برآورد می کنند و تایید می کند شامل این حقوق است ولی قطعا به اینها محدود نمی شود:
زندگی و شخصیت افراد نباید مورد رفتار بیرحمانه و اهانت آمیز قرار گیرد، عدم تبعیض، آزادی اندیشه، انجمنها و تجمعات، دسترسی آزادانه به دادگاهها و سایر مقامات مربوطه اداری معتبر، آزادی تردد.
با توجه به این جزوه در کمپ همچنین باید این تسهیلات در نظر گرفته شود:
غذا، مسکن مناسب و امکانات پایه ای بهداشتی، امنیت در برابر نقض حقوق ساکنین، دسترسی به امکانات بهداشتی و تفریحی مناسب، حفاظت ، ساکنین با محدودیت تردد مواجه نشوند، و ساکنین اجازه داشته باشند اموال منقول خود را منتقل کنند.
همانطور که شما دیده اید و مشاهده کردید کمپ لیبرتی بسیار پایین تراز این استانداردها قرار دارد، علیرغم تضمینهایی که داده شده اند، در درجه اول شرایط نامناسب زندگی، همینطور مساحت کمپ بطور قابل توجهی از آن چیزی که قول داده شده بود کوچکتر شده است، این منجر به ازدحام بیش از حد خواهد شد. تاسیسات بهداشتی مناسب و موارد شبیه به آن موجود نیست. محدودیت در مورد انتقال وسایل. ساکنین کمپ اشرف از بردن خودروهایشان و اموال منقولشان به کمپ منع شده اند. محدودیت در مورد آزادی تردد. استقرار پلیس مسلح، ساختن دیوارها، عدم دسترسی به وکلا، عدم دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی.
بنابراین می توانید در خاتمه ببینید که در کمپ جدید فضای عمومی که وجود دارد کرامت بنیادین و حقوق اساسی ساکنین را تحت تاثیر قرار می دهد و همانطور که خودشان مشاهده کرده اند آنها احساس می کنند که سختی های غیرضروری و رفتار توهین آمیز تحمل می کنند. و در آخر تنها چند کلمه در مورد مسئولیت مقامات ذیربط. سازمان ملل متحد البته یک مسئولیت اخص در قبال ساکنین اشرف دارد. در حال حاضر بطور کلی این امر به رسمیت شناخته شده که سازمانهای بین المللی می توانند در نقض قانون بین المللی دست داشته باشند منجمله بخاطر کمک به یک دولت، در انجام عملی که از نظر بین المللی غیرقانونی است و سازمان ملل نباید خودش را در معرض هرگونه شریک جرم شدن در چنین اعمالی قرار دهد.
بسیار متشکرم.
وسلی مارتین: افسر اول ضدتروریسم برای نیروهای ائتلاف در عراق، فرمانده سابق پایگاه عملیات پیشرفته، مسئول حفاظت اشرف
متشکرم خانم رئیس. خانمها و آقایان. هیچکس بیش از یک جنگجو از جنگ نفرت ندارد. هیچکس از شکستن یک توافق زمان جنگ بیش از جنگجویانی که روی آن کار کرده و امضا و اجرا کرده اند نفرت ندارد.
از همان اول مجاهدین خلق سلاحهایشان را تحویل دادند آنها در اشرف جمع شدند. موقعیت افراد حفاظت شده را پذیرفتند.
اکنون ما با کمپ لیبرتی مواجه هستیم. در سال 2004 کمپ لیبرتی توسط آمریکاییها ساخته شد. این یک پایگاه برجسته با امکانات فرماندهی، تجهیزات، کارگاهها، سالن غذاخوری، آسایشگاه و امکانات تصفیه آب بود. بیشتر آب آشامیدنی نیروهای آمریکایی در مرکز عراق از کمپ لیبرتی میآمد. برای چند ماه در سال 2006 من در کمپ لیبرتی زندگی کردم. وقتی آمریکاییها کمپ لیبرتی را به عراقیها تحویل دادند کمپ غارت شد، تخریب شد و به آن بی توجهی شد.
کمپ لیبرتی محصور شده با دیوارهای حفاظتی است، این یک غارت توسط ارتش و دولت بود. حالا در کمتر از یک و نیم مایل مربع از مساحت کمپ لیبرتی، 397 عضو مجاهدین زندگی میکنند. با اعتماد به قولهای سفیر کوبلر، آنها به عنوان برنامه آزمایشی برای رسیدگی پناهندگی توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به آنجا آمدند.
سفیر کوبلر به همه اطمینان داد که کمپ لیبرتی به سطح همه استانداردهای انساندوستانه سازمان ملل متحد رسیده است. من از سفیر کوبلر میپرسم شما برآوردتان از کمپ لیبرتی را چگونه انجام دادید؟ ورود شما به لیبرتی نمیتواند با گامهای صادقانه ای باشد، اگر آنجا رفته اید حتما در آن زمان شما صادقانه گام برنداشتید.
کمپ لیبرتی که مجاهدین در آن قرار داده شده اند یک فاضلاب روباز است که به یک اردوگاه کار اجباری تبدیل شده است. این کمپ مسلح دارد که از 6 مرکز در داخل کمپ کار میکنند. سفیر کوبلر، از سال 2006 پلیس عراق شدیداً وابسته به مقتدی صدر و متکی به جیش المهدی او شده است. از سال 2008 همین را میشود درباره ارتش عراق گفت. علاوه بر آن میتوانید سوگند وفاداری مالکی به دولت بنیادگرای رژیم ایران را اضافه کنید. هر روز این 397 نفر عذاب دیدن این اوباش را تحمل میکنند.
سفیر کوبلر من این پیشنهاد را میکنم: چون شما معتقدید کمپ لیبرتی استانداردهای انساندوستانه را برآورده میکند ما دو نفر میتوانیم به آنجا برویم و آنجا زندگی کنیم و من با این اونیفرم می آیم و شما میتوانید لباس رسمیتان را بیاورید. سفیر کوبلر من شک دارم که شما در این فضای ادعا شده استانداردهای انساندوستانه یک شب دوام بیاورید.
حالا مالکی میخواهد گروه بعدی را به کمپ بیاورد. این واقعاً احمقانه است. با 397 نفر اول بطور مناسب برخورد نمیشود. این 397 نفر باید به کمپ اشرف برگردند قبل از اینکه کشتاری صورت گیرد و قبل از اینکه آن فاضلاب باز در گرمای فزاینده به یک خطر حتی بزرگتر بیولوژیکی و شیوع اپیدمیک تبدیل شود. درعین حال ما نیاز به یک تحقیقات داریم که چطور این رسوایی کمپ لیبرتی صورت گرفت. سفیر کوبلر، تبعیت از مالکی را متوقف کنید. این خطای مجاهدین نیست، آنها مجتمعها را تخریب نکردند. قبل از اینکه وارد شوند اینطور بود. مجاهدین قربانی هستند نه مقصر.
سفیر کوبلر، کمپ لیبرتی هرگز محل استقرار تفنگداران دریایی نبوده بلکه همیشه محل ارتش آمریکا بود. دیداری که شما ادعا میکنید از کمپ اشرف کرده اید فقط 15دقیقه طول کشیده است و وقتی ساکنین واقعیتها را ارائه کردند شما تمایلی به شنیدن آن نداشتید و بیرون رفتید. همانطور که گفتم اعتماد کردن و استمالت از مالکی را متوقف کنید.
او از وقتی قدرت را در دست گرفت بازداشتگاههای مخفی به راه انداخته است. من بعنوان فرمانده عملیاتی پیدا کردن بازدشتگاهها این را میدانم. ما این بازداشتگاهها را کشف و به آن حمله میکردیم که شامل دو مجموعه در وزارت کشور بود.
مالکی خودش را بعنوان وزیر دفاع و وزیر پلیس نگه داشته است. او هم ارتش و هم پلیس را کنترل میکند. او از دفترش برای حمله به رقبای سیاسی استفاده میکند. طارق هاشمی، معاون رئیس جمهور سنی یک نمونه بارز است. او همچنین تظاهرات میدان تحریر در سال 2011 را سرکوب کرد. شش تیپ ارتش که او برای خودش نگهداشته گارد نخست وزیری خودش شده اند.
باید اقدام منسجمی صورت گیرد. این 397 نفر را از لیبرتی خارج کنید. همه ساکنین اشرف را از عراق خارج کنید ولی نه به ایران.
ایالات متحده باید مجاهدین را از لیست خارج کند. باید به آمریکا فشار آورد که توافقنامه خود با ساکنین اشرف را محترم بشمارد. سازمان ملل متحد باید همراه با جامعه بین المللی بیشتر کمک کار باشد. ما نمیتوانیم شاهد تکرار آنچه در رواندا اتفاق افتاد باشیم، رواندا درخواست کمک کرد ولی از طرف ژنرال دالر نادیده گرفته شد. ژنرال دالر حالا درباره اشرف به ما هشدار میدهد. در پایان من بخشی از نامه مورخ 6 دسامبر 2011 او را میخوانم:
بدون حفاظت جامعه بین المللی یا سازمان ملل متحد، هرگونه جابجایی ساکنین و متفرق کردن آنها معادل قتل عام آنها دور از دید جامعه بین المللی است. انتقال اجباری آنها به ایران قطعاً آنها را در معرض اعدام و شکنجه قرار خواهد داد.
خانمها و آقایان متشکرم.
پروفسور آلفرد زایاس- مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت ۲۲ سال، استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی ژنو
همکاران عزیز، خانمها و آقایان،
قاضی رابرتز انگشت خود را بر روی مسأله دروغ و افترا گذارده است. عواقب برچسب تروریستی کماکان مسأله را سختتر نموده است، حتی در درون دبیرخانه سازمان ملل متحد، تا دست به اقدامی برای جلوگیری از هتک حرمت و جنایتی که علیه پناهندگان در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی صورت گرفته است، بزنند.
ما پیش از این درباره مارتین کوبلر و دیگران شنیدیم. این مرا بیاد صحبتی که استاد سابقم در هاروارد، آلن درشویتز، در کنفرانسی در واشینگتن دی.سی کرد، می اندازد. او در این کنفرانس انگشت خود را روی زخم اصلی گذاشت و گفت که آن چه ما به آن نیاز فوری داریم یک کمیسیون حقیقت یاب است تا مشخص کند چگونه این شیادی انجام گرفته است. این تقلبی که ما در اینجا شاهد آن بودیم قالب کردن کمپ لیبرتی بعنوان مکانی که شما میتوانید واقعاً هزاران نفر را در آنجا تا تعیین وضعیت پناهندگی آنان مستقر کنید. من به نقل قول از آلن درشویتز ادامه میدهم «چه کسی این را تصدیق نمود و چه کسی این جهنم دره یا آشغالدانی را تأیید کرد؟ چه کسی گفت این با استاندارهای ملل متحد مطابقت دارد؟ بالاخره یکنفر مرتکب این شیادی شده است و 400 نفر بیگناه را فراموش کرده است که باید سلامتی و جان خود را با آلوده شدن به آشغالها به خطر بیندازند و این چنین ریسکهایی را برای سلامتی خود بپذیرند. ما باید ته این قضیه را در بیاوریم».
این پنل به موضوعات اساسی حقوق بشر پرداخته است ازجمله اصل مسئولیت حفاظت. این ارزش برجسته این پنل است و باید به عنوان سند عمومی ثبت گردد که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد قتل عام در اشرف را محکوم کرده است. این که دفتر کمیساریای عالی پناهندگان مشغول تعیین موقعیت پناهندگی میباشد و گزارشگر ویژه نیز مسئولیتهای خاص خود را دنبال میکند.
معیارها مشخص و روشن میباشند، روشن است که عراق مجبور است تعهداتش را تحت قانون بین المللی اجرا کند، به طور مشخص حق حیات، بند 6؛ حق آزادی از شکنجه، بند 7؛ و قطعاً حق محفوظ بودن از ارعابی که ساکنان کمپ اشرف و لیبرتی متحمل میشوند که میتوانند به عنوان یک نوع شکنجه محسوب شوند
اجرای این معیارها برای دولت عراق الزام آور است و برعهده جامعه بین المللی است که خواستار احترام و اجرای آن باشند. این کار میتواند به وسیلة انواع مکانیسمها عملی گردد و به همین علت شورای حقوق بشر وجود دارد.
در پرتو اصل مسئولیت حفاظت، این برعهده جامعه بین المللی است که ساکنان اشرف را با دادن پناهندگی به آنها در کشورهای خود حفاظت کند.
این یک مسأله ثبت شده عمومی است که جنایت علیه بشریت صورت گرفته است. اینها (دولت عراق) باید به خاطر آن مسئول شناخته شوند. در میان سایر مسائل آنها باید در برابر دادگاه بین المللی جنایی و دادستان جدید آی.سی.سی یک تحقیقات در مورد قتل عامی که علیه ساکنان اشرف صورت گرفت، انجام دهد. مصونیت بیش از این قابل قبول نیست.
در پایان مایلم خودم را با اطلاعیه یی که هفته گذشته توسط 10 نفر از اعضای کمیته مشورتی شورا منتشر شد همراه سازم. در آن اطلاعیه به جامعه بین المللی یادآوری شده است که کمپ لیبرتی منطبق با استانداردهای مراکز پناهندگی نیست و در آن پناهندگان از حق آزادی ورود و خروج و دسترسی آزادانه به وکلا و به خدمات پزشکی برخوردار نیستند. جابه جایی ساکنان کمپ اشرف به کمپ لیبرتی، غیرانسانی بوده است. دولت عراق پناهجویان را از دسترسی به آب آشامیدنی و برق محروم کرده است. مخازن روباز، فاضلابها را در سطح کمپ جاری و باعث آلودگی شده و سلامت ساکنان را به خطر انداخته است. شورای حقوق بشر را فرامیخوانیم تا این شرایط را محکوم سازد، به رویه های ویژه برای اقدامات فوری دست بزند و همانطور که در بیانیه اقدام فوری آمده است گزارشگر ویژه را فرابخواند تا از دبیرکل بخواهد که وضعیت حقوق بشر پناهجویان را ارتقا دهد و از دولت عراق بخواهد تمام نیروهای مسلح را به خارج دیوارهای اطراف کمپ لیبرتی منتقل نماید.
کمپ لیبرتی آنطور که امروز میباشد، کثیف و غیربهداشتی است و قطعاً یک کمپ پناهندگی نیست. جامعه بین المللی باید یک راه حل پایدار برای 3400 پناهجوی کمپ اشرف و کمپ لیبرتی بیابد. همانطور که کمیسر عالی، ناوی پیلای، سال گذشته در بیانیه اش در ماه آوریل 2011 گفت «دولتها باید گامهای عملی و سخاوتمندانه برای حل مشکلی که غیرقابل دفاع خوانده می شود بردارند».
متشکرم
خانم حشمت سریری
خانمها، آقایان، دوستان عزیز
بسیار خوشوقتم که امروز با شما هستم. من در زمانی با شما صحبت می کنم که بسیار نگران شرایطی که برادران و خواهرانم در کمپ لیبرتی در آن زندگی می کنند هستم. وقتی اولین 400 نفر برای نشان دادن حسن نیت به لیبرتی رفتند، علیرغم این واقعیت که از بنیادی ترین حقوقشان محروم شدند، در مقابل انتظار داشتند که سازمان ملل با حسن نیت پاسخ دهد و اینکه دولت عراق را وادار کند که همین کار را بکند. ولی متاسفانه نه تنها اینطور نشد، بلکه فشارها و محدودیتها ادامه یافت و ساکنین لیبرتی علیه رفتاری که با آنها می شود، اعتراض کردند، اما آنها خودشان بخاطر شرایط وحشتناک کمپ لیبرتی، متهم شدند. این البته یک تاکتیک شناخته شده توسط مستبدین است که قربانیانشان را متهم می کنند؛ تا اعمال جنایتکارانه خودشان را بپوشانند. با اینحال ما این انتظار را از سازمان ملل نداشتیم.
در مورد شرایط کمپ لیبرتی من سعی کرده ام هر روز خودم را بجای آن 400 نفر بگذارم که ببینم چه احساسی می داشتم اگر توسط نماینده ویژه دبیر کل ملل متحد که همه اعتماد و مسئولیت این سازمان را حمل می کند به من گفته می شد که همه چیز در کمپ لیبرتی آماده است. و موقع ورودم به کمپ مواجه با منابع پر زباله، نبود آب، نبود برق، و یک فضای آلوده با بوی بسیار بد و فاضلاب جاری در سطح زمین مواجه می شدم. و اگر سوال کنم که اجازه بدهید از اشرف تانکر آب و ژنراتور برق بیاوریم و این را دولت عراق رد کند، چه احساسی می داشتم؟ اگر خودروهای حامل دارو به لیبرتی می رسیدند و نیروهای عراقی آنها را بدون توجیهی برمی گرداندند من این را چطور می توانم ببینم؟ اگر من یک بیمار سرطانی بودم که می خواستم برای یک قرار فوری پزشکی در بیمارستان بغداد، لیبرتی را ترک کنم و نیروهای عراقی من را بیش از 5 ساعت نگه می داشتند قبل از اینکه اجازه از نخست وزیری عراق دریافت شود که به من اجازه دهد که کمپ را ترک کنم و بعد قرارم لغو شده، چطور نسبت به این واکنش نشان می دادم؟ و بدتر از همه چه احساسی می کردم اگر بطور خاص بعنوان یک زن خودم را در بین تعداد زیادی نیروهای مسلح عراقی می یافتم، آنهایی که خواهران و برادران مرا یک سال پیش در حمله ای به اشرف کشتند. و باز چه نوع فشار روانی باید متحمل می شدم اگر خودم را تحت نظر دوربینهای مراقبت که من را 24 ساعته زیر نظر دارند و اسناد آن به رژیم ایران داده می شود می یافتم. و نهایتا چه احساسی می داشتم اگر می دیدم که فشارهای اعمال شده بر من تاییدیه سازمان ملل را دارد؟
در زمانی که تحت چنین فشارهایی هستم، بخاطر همین فشار ها توسط سازمان ملل مقصر شناخته می شوم. به من گفته می شد که کمبودی در کمپ لیبرتی نیست و من دارم وانمود می کنم که هست!. من شیر اب را باز نگه داشته ام که وانمود کنم آب وجود ندارد! من لوله فاضلاب را ترکاندم که وانمود کنم فضا آلوده است! من اجازه ورود تانکرهای آب و فاضلاب را نمی دهم که وانمود کنم عراقیها دارند روی من محدودیت اعمال می کنند! و سایر اتهامانی شبیه به آن که البته بسیار پوچ است. این نیروهای عراقی هستند که هر گونه ورود یا خروج از کمپ را کنترل می کنند. بنابراین این اتهامات ساختگی علیه من چیست؟ تناقضات زیادی از گزارشات رسیده از لیبرتی وجود دارد. واقعیت این است که دولت عراق دارد ساکنین لیبرتی را به درخواست رژیم ایران به بهانه حق حاکمیت عراق سرکوب می کند. سازمان ملل متحد بعنوان یک نهاد جهانی برای تضمین حقوق بنیادی انسانی همه انسانها در جهان پا به عرصه وجود گذاشت. بنابراین سکوت و بی عملی سازمان ملل در برابر فشارهای اعمال شده و سرکوب دولت عراق روی ساکنین لیبرتی، به بهانه حق حاکمیت عراق، قابل قبول نیست. ما می خواهیم سازمان ملل یک موضع بی طرف داشته باشد و دولت عراق را مجبور کند با مسئولیتهای حقوقیش مواجه شود و آنها را اجرا کند. من همچنین می خواهم اشاره کوتاهی به استماع اخیر در کنگره امریکا بکنم که وزیر خارجه امریکا گفت همکاری مجاهدین در بستن موفقیت آمیز و مسالمت آمیز کمپ اشرف یک عامل کلیدی در مورد هر گونه تصمیم برای خروج مجاهدین خلق از لیست سیاه امریکاست. اول از همه این به خوبی نشان می دهد که نامگذاری مجاهدین بعنوان یک سازمان تروریستی از اول غیر قانونی و نامشروع بوده است. ولی ربط دادن نامگذاری به جابجایی ساکنین اشرف باز یک اظهارات ناعادلانه توسط وزارت خارجه امریکاست که تنها یک چراغ سبز به مالکی برای کشتار ساکنین می دهد. بنابراین بجای ایراد چنین اظهاراتی، ما می خواهیم که دولت امریکا دولت عراق را برای انجام موارد زیر مجبور کند:
ما می خواهیم سیستمی که درلیبرتی برقرار شده که آن را مثل زندان می کند منحل شود.
ما تضمینهای حد اقل برای احترام به حقوق بشر 400 نفر ساکنان را می خواهیم.
ما می خواهیم نیروهای مسلح عراقی به بیرون کمپ منتقل شود.
ما می خواهیم دوربینهای جاسوسی و وسایل شنود برداشته شود.
ما می خواهیم ساکنین آزادی تردد داشته باشند.
بعد، اولین 400 نفر یا باید بلافاصله انتقال داده شوند، یا اگر چشم اندازی برای انتقال سریع نیست، لیبرتی دیگر یک کمپ انتقالی نیست و این 400 نفر باید به اشرف برگردند و آنجا برای انتقال صبر کنند.
ساکنین لیبرتی، خانواده های آنها، و همه ما مطمئن هستیم که با حمایت قوی اروپا ما به همه اینها دست خواهیم یافت.
من از همه شما متشکرم.
شارل ری ال- نماینده پارلمان فدرال سوئیس، معاون شورای شهر ژنو
در تاریخ 31 ژانویه آقای مارتین کوبلر نماینده دبیرکل ملل متحد در عراق، اطلاعیه ای صادر کرد که براساس آن زیر ساختها وتسهیلات کمپ لیبرتی مطابق با استانداردهای انسانی قید شده در یادداشت تفاهم بود.
اکنون در چند جمله نگاهی به وضعیت تکنیکی و بهداشتی کمپ لیبرتی می اندازیم و چند تصویری که به شما نشان داد شد و درست است که تصویر از هر بیانی قوی تر است.
ـ گسترش نیروهای پلیس در داخل کمپ به صورتی است که زندگی شخصی افراد به طور مستمر در معرض دید و کنترل قرار دارد و در عمل، هیچ حیطه اختصاصی برای ساکنان به رسیمت شناخته نشده است.
ـ در نقاط مختلف کمپ دوربینهای قوی و دستگاههای شنود کار گذاشته شده است تا همه رفت و آمدهای داخل کمپ را کنترل کنند. این یک شیوه آزاردهنده است و شکنجه روانی به حساب می آید که قبلاً بطور واضح در رابطه با اشرف افشا شده بود.
ـ کمبود آب و خرابی شبکه آبرسانی بهشدت آزاردهنده است.
ـ نیمی از کمپ فاقد برق است. ظرفیت دو ژنراتور موجود بسیار کمتر از میزان برق مورد نیاز است.
ـ سوخت به اندازه نیاز آنها تأمین نمیشود. ساکنان به ناچار در طول روز از هرگونه استفاده از وسایل گرمایشی چشم پوشیده اند. در همین حال، طبخ غذا امکانپذیر نیست. همه جا سرد میشود. سیستمهای آب و فاضلاب از کار میافتد، فاضلاب بیرون میزند و به سطح زمین میآید. ما الآن فیلم آن را دیدیم. هم اکنون فاضلاب تا یک متری بنگالهای ردیف اول مجموعه را پوشانده است.
ـ وضعیت بهداشتی کمپ خطرناک است. درب فاضلاب نیروهای پلیس در محوطه ساکنان باز می شود و بوی وحشتناک پخش میکند و محیط را بهشدت آلوده کرده است، بهنحوی که سلامتی ساکنان به طور جدی تهدید میشود.
ـ عدم تخلیه و بالا آمدن فاضلاب در سطح کمپ، ریسکهای جدی بهداشتی ایجاد کرده است.
ـ بیشتر سرویسهای بهداشتی خراب و غیرقابل استفاده است و بسیاری از آنها آب ندارد یا سیستم لوله کشی آن از دور خارج شده است.
ـ در روز 23فوریه2012 لوله اصلی منبع فاضلاب لیبرتی ترکید و بخش وسیعی از محوطة لیبرتی را فراگرفت. ساکنان توانستند گسترش فاضلاب را که به یک متری بنگالها رسیده بود متوقف کنند.
ـ گزارش تکنیکی 31 ژانویه (10بهمن و اطلاعیه 11بهمن) یونامی در مورد زیرساختهای لیبرتی به طور مطلق عاری از صحت بوده است و انتقال ساکنان اشرف به لیبرتی غیرقانونی و نقض آشکار استانداردهای انساندوستانه بوده است.
حداقل تضمینهای لازم بهشرح زیر است:
ـ انتقال همه نیروها و ماموران مسلح و ایستگاه پلیس به ورودی در خارج کمپ.
ـ دوربینهای جاسوسی و دستگاههای شنود بهطور کامل برچیده میشود.
ـ پلیس غیرمسلح در هماهنگی با ساکنان وارد کمپ شود.
ـ دسترسی آزادانه و مستقیم ساکنان به خدمات پزشکی در عراق
ـ آزادی رفت و آمد ساکنان
ـ فراهم کردن زیرساختهای معقول برای ساکنان ازجمله برای آب آشامیدنی و خدماتی، برق، سیستم فاضلاب مناسب و سرویسهای بهداشتی لازم.
برای اجتناب از تبدیل لیبرتی به زندان اجرای مواد بالا الزامی است و اگر این موارد تأمین نشود و بهخصوص حضور پلیس در داخل کمپ ادامه یابد، لیبرتی از هم اکنون یک تجربه شکست خورده است و انتقال سایر افراد به آن امکانپذیر نیست.
چه کسی مسئول این شرایط جهنمی و این زباله دانی است؟
اینجا یک کمپ پناهندگی نیست یک بازداشتگاه است.
این یک افتضاح سیاسی است. تصاویری را که آقای کوبلر ارائه داد با واقعیت فرق داشت. چه کسی مسئول فرستادن ساکنین به این زباله دانی است.
مسئول آن باید بیاید و در مقابل روزنامه نگاران پاسخ بدهد.
پائولو کازاکا
متشکرم خانم رئیس، میخواستم بگویم که من نیز خود را در صحبتهای سخنران قبلی، سهیم میدانم.
میخواستم گواهی دهم که به عنوان رئیس یک سازمان غیردولتی که از دوسال پیش با شماری از دوستانم تأسیس کردم به نام «ائتلاف برای تجدید همکاری بین آحاد نوع بشر» شاهد بودم که چندین نماینده از دولتهای عضو ملل متحد، در اینجا پرونده ای حاوی عکسهای مشخصی را دریافت کرده بودند، که این مجموعه عکس با آنچه که ساکنان اشرف بعد از رسیدن به لیبرتی بدست ما رساندند مطلقاً متفاوت و برخلاف آن بود.
بنابراین سؤالی که هست بسیار روشن و بسیار ساده است: آقای کوبلر شما باید بلادرنگ توضیحات روشنی بدهید. یا عکسهای شما درست است؟ و در آنصورت باید بگویید که پس چطور ساکنان اشرف چنین عکسهایی را ارائه داده اند؟!
چطور ممکن است که در همان روز اول رسیدن به محل چنین توده انبوهی از زباله ایجاد شده باشد؟ چطور ممکن است که ساکنان اشرف خودشان سیستم فاضلاب را منفجر کرده باشند و چگونه ممکن است آب را دور ریخته باشند؟
آقای کوبلر میخواهد سعی کند این را به ما بقبولاند که کمپ لیبرتی شرایط مناسبی دارد. اما آنطور که من از گواهی سرهنگ مارتین فهمیدم اینها عکسهایی هستند مربوط به سالها قبل و از وقایعی که در آنجا طی این مدت رخ داده فاصله دارند، این غیرقابل باور است و من باید بگویم که به هیچوجه دیگر نمی شود ادامه داد، آنهم با چنین رفتاری.
آقای کوبلر باید آنچه را که انجام داده به ما توضیح دهد. چطور او قصد داشته که همه را متقاعد کند. و قصد داشته اشرفیها و همه دولتهای عضو سازمان ملل متحد در اینجا را متقاعد کند که شرایط آنجا بسیار عالی است!
او باید تئوری توطئه خودش را برای ما توضیح بدهد. چطور اشرفیها توانسته اند سیستم موجود فاضلاب را منفجر کنند؟!!!
او باید بلادرنگ این کار را انجام دهد و من باید همچنین اعلام کنم که به عنوان مدیر انجمن ««ائتلاف برای تجدید همکاری بین آحاد نوع بشر» » آماده ام همراه سرهنگ مارتین با هم به محل برویم و همینطور با کلیه شخصتیهایی که دراین پنل حضور دارند در چارچوب یک کمیسیون تحقیق در مورد آنچه که رخ داده است، همراه شوم. تا اینکه مشخص شود، چه کسی در مورد شرایط کمپ لیبرتی حقیقت را می گوید و چه کسی دروغ می گوید.
متشکرم خانم رئیس
سرهنگ مارتین:
من مفتخر خواهم شدکه همراه شما بروم
اریک وورو- نماینده پارلمان فدرال سوئیس
میخواهم به حضار در سالن سلام بکنم.
خانمها و آقایان، من بارها حمایت خودم را از اهداف شما نشان داده ام و از طریق شما حمایتم را به پناهندگان در کمپ اشرف رساندم.
همراه با همکاران بسیاری در پارلمان فدرال سوئیس و پارلمانترهای ایالتی و بسیاری شخصیتهای دیگر، ما کماکان مبارزه نمونه خود را برای حمایت از اعضای ارزشمند مجاهدین خلق ایران برای آزادی و دموکراسی با آن درگیر هستند، ادامه میدهیم.
در شروع سال 2012 میتوانستیم امیدوار باشیم که وضعیت بهبود یابد. اما متأسفانه در 21 فوریه گذشته، سخنگوی وزارت امور خارجه ملاها اعلام کرد: ما از ملت عراق و خواسته دولت عراق برای انتقال مجاهدین به کمپ اشرف به کمپ لیبرتی تقدیر و حمایت میکنیم. »
برای ملاها و رژیم ایران این انتقال نشانه ای است از اینکه ساکنان اشرف «صحنه منطقه و عراق را ترک میکنند».
سخنگوی رژیم ایران علاوه بر آن اضافه کرد «ما همچنین ازکمکهایی که سازمان ملل متحد وکمیساریای عالی پناهندگان درخصوص اخراج مجاهدین از عراق کردند استقبال کردیم و همه جوره از این اقدامات حمایت خواهیم کرد».
این سخنان خیلی نگران کننده است واضح است که حرفهای رژیم آخوندی دروغ و مسموم کننده است که برای مردم ایران توسط تلویزیون رسمی بیان میشود.
بنابراین ما در یک وضعیت بسیار حاد هستیم، زیرا هدف انتقال اشرفیان به کمپ لیبرتی نابود کردن اپوزسیون مشروع رژیم ملاهاست.
نخست وزیر عراق هم به این ترتیب به رژیم ایران همه اطمینانها را میدهد که سازمان مجاهدین خلق را در لیبرتی فلج کند.
با توجه به این عناصر، ما فعالیتهایمان را در حمایت از پناهندگان اشرف و لیبرتی در سوئیس و اروپا ادامه میدهیم.
با شروع اجلاس جدید پارلمان سوئیس من توسط پارلمان سوئیس، به عنوان عضو هیأت سوئیس در شورای اروپا انتخاب شدم. با این سمت، عضو کمیسیون مهاجرت، پناهندگان و جابجاشدگان شورای اروپا شده ام.
در همین راستا میخواستم به شما اطلاع بدهم که در 25 ژانویه گذشته، پارلمان شورای اروپا بیانیه ای را به نام «از تبدیل کمپ لیبرتی به زندان برای اشرفیان جلوگیری کنید» به تصویب رساند. در این بیانیه به دولت عراق و رژیم ایران هشدار داده شده است. این بیانیه به اتفاق آرا توسط پارلمان شورای اروپا به تصویب رسید.
اما قبل از همه، ضروری است که دولت آمریکا، مجاهدین خلق ایران را از لیست خود حذف کند. برای توجه شما متشکرم.
خانم کریستین پرگو- عضو شورای قانونگذاری ژنو
از همه شما برای شرکت در این جلسه سپاسگزارم ما میخواهیم در مورد وضعیت کنونی کمپ لیبرتی تلاش خودمان را بکنیم، اما مطلقا مینیمم ها تضمین داده نشده و به طور عملی باید به همه امور احترام گذاشته شود. برای اینکه در جابجایی باید حقوق انسانی رعایت و تایید شود و تمام کشورهایی که در این زمینه مسئولیت دارند، متعهد هستند که شامل اسپانیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا است.
از شما مجددا سپاسگزارم.