حسین اخوان
پرونده متهمی به نام خسرو را نزد شیخ صادق خلخالی حاکم شرع برده بودند که به او حکم اعدام داده بود. در همان حال یکنفر دیگری را نیز با پرونده اش نزد او میبرند تا به وضعیت او هم رسیدگی کند. خلخالی که سرش شلوغ بوده به پاسدار میگوید چرا این را آورده ای؟ پرونده را دیده ام حکمش را صادر کرده ام اعدام است. متهم زبانش بند می آید چرا که یکساعت از دستگیری او بیشتر نگذشته بود. میگوید حاج آقا من تازه دستگیر شده ام، اشتباهی مرا گرفته اند! خلخالی میگوید وقت مرا نگیرید سرم شلوغ است به اینهمه پرونده باید رسیدگی کنم، برای خسرو اعدام نوشته ام . متهم میگوید حاج آقا من خسرو نیستم. اسم من پرویز است . خلخالی از زیر عینک به او نگاه میکند میگوید پدر سوخته اسمت را عوض میکنی؟ متهم قسم آیه میخورد و شناسنامه اش را نشان میدهد که من را بجای کسی که مرا زده است دستگیر کرده اند . اسم من پرویز است. خلخالی میگوید در حکومت ولایت فقیه خسرو و پرویز هر دو متهمند و فرقی ندارند، ببریدش و قبل از اعدام به او آب بدهید. .
دادگاههای امریکا در باره مجاهدین خلق گفته اند تروریست نیستند . اما از قرار معلوم آنها را برای اجرای حکم به زندان لیبرتی برده اند و فعلا آخوند ها توسط نایاک که بعضا جزو مشاورین وزارت خارجه هستند حکم را صادر کرده و برای اجرای حکم پافشاری میکنند . حسن نیت قربانی را هم میخواهند بعدا اگر فرصتی پیداشد شاید پنجاه سال شصت سال بعد از اجرای حکم عذر خواهی کنند که اشتباه شد مردم ما را ببخشید .
کسانیکه بیش از سی سال بر علیه مجاهدین خلق در سایتها یا رادیوتلویزیونها دروغ بافتند در حقیقت مشغول بافتن طناب دار بودند . از روزی که مهمانهای لیبرتی را بزور به زندان برده اند بی بی سی، رادیو فردا و صدای امریکا صدایشان در نیامده چراکه حکم در حال اجرا شدن است و نباید حرفی زد. مگر نمیگفتند که مشتاق هستند با تک تک مجاهدین خلق گفتگو کننئد که چرا بزور در اشرف مانده اند! پس چرا حالا در پشت زندان لیبرتی پیداشان نمیشود؟ علت غایب بودن چیست؟ بی بی سی برای مصاحبه به داخل زندان اوین هم رفته بود.
ایا باید شاهد شروع بیرون آوردن پرونده های گوناگون باشیم . آقائی که مقاله مینوشت و تیتر میزد «روشنفکران اخته» (1) مدعی العموم شده که نامه های او در سی و پنج سال پیش بدستش نرسیده است. پس مجاهدین خلق خشونت طلب هستند . طی سی و پنج سال فرصت نداشته به این مسئله رسیدگی کند و سرش شلوغ بوده ، حالا شاید می خواهد بستگانش را نجات دهد میگوید مخالف خشونت است و به سراغ دشمن خونی آنها رفته به اسم مسعود خدابنده . خدابنده ای که در نامه دستجمعی با سایر ماموران وزارت اطلاعات نوشته بودند بمب اتمی عراق را در کمپ اشرف دیده اند و پای آنرا هم امضا کرده بودند . اینها منابع رژیم آخوندی برای به دام انداختن آمریکائیها درباره بمبهای اتمی ناداشته عراق بودند و راه را برای یک میلیون کشته از مردم عراق و ویرانی این کشور هموار کردند تا آنجا که بر ویرانه عراق مالکی بقدرت رسید و همین خدابنده ها علیه کمپ اشرف و پرونده سازی برای محاکمه آنها مجددا راهی عراق شدند . اقای مدعی حقوق بشر! اینها خشونت طلبی نیست؟
رادیو بی بی سی یکی دیگر از همین مزدوران پیشانی سیاه به نام شاگرد جلاد اوین را آورده که او هم مخالف خشونت است و در زندان توبه کرده و خامنه ای حکم داده که او بخارج بیاید تا ماموریتهایش را در خدمت به اسلام عزیز انجام دهد. به عبارت دیگر طرف میخواسته نقش عباس شهریاری را بازی کند که نتوانسته و دلخور است . چون مجاهدین خلق نگذاشتند ماموریتی را که می بایست انجام دهد به سر انجام برساند، حالا به اصطلاح سوسیال دمکرات شده و مشغول است.
تا روزی که ملاها در قدرت هستند همین وضع هست . هر روز یک سناریوی جدیدی بطور خلق الساعه تولید می شود . منجمله فشارها روی خانواده ها زیاد می شود که از فرزندانشان بخواهند دست از مبارزه بردارند . لابیهای نفت و خون هم پرونده های مختلفی را زیر بغل دارند که کمک کنند تا کار مجاهدین خلق یکسره شود و اخوندها نفس راحتی بکشند .
امریکائیها میگویند خودتان را منحل کنید.
ولی مجاهدین خلق وقتی با شاه و آخوند روضه خوان وارد مبارزه شدند از آنها دستور نگرفته بودند که حالا لازم باشد دستورات آنها را اجراکنند . وقتی آمریکائی ها میگویند خشونت نباشد و مجاهدین باید خویشتن داری کنند یعنی وقتی قمه بدستان به سراغتان آمدند به آنها روی خوش نشان دهید و عکس و فیلم هم نگیرید و مقابله نکنید . همه چیز بخوبی و خوشی به سرانجام میرسد. آنوقت در لیست تروریستی تجدید نظر خواهند کرد. اصلا شاید آنروز دیگر نیازی به خارج کردن از لیست هم نباشد.
وضعیت امروز لیبرتی بیشتر شبیه کیپ تاون- شهری در افریقای جنوبی- در دوران آپارتاید است که در آن سیاه پوستان هیچ حقی نداشتند. چون از نژاد بر تر نبودند. طنز تلخ تاریخ اینست که در این صف بندی بعضی از مدعیان دمکراسی و عدم خشونت حقوق بشری قمه بدستان در کنار مالکی دست نشانده خامنه ای علیه مجاهدین خلق در لیبرتی میباشند که تاریخ نام آنها را همان جائی ثبت خواهد کرد که هستند .
خوابهائی را برای نابودی مجاهدین خلق دیده اند و دارند قوروم قوروم میکنند که تقصیر خودشان است، خشونت طلب بودند.
اما انها که از نیروهای خارجی تقاضای سرکوب مجاهدین خلق را داشته اند و میگویند آنها را در لیست تروریستی نگه دارید در پرونده سازی شریک بوده اند ، همین ها وقتی در قدرت بودند سرکوبگران بیرحمی بودند همگی در کشتار مجاهدین خلق دست داشتند و تائید میکردند.
حال که از یابوی قدرت توسط رقبا بزیر کشیده شده اند از امریکائیها تقاضای سرکوب دارند! اینها نمیتوانند فردا برای مردم ایران دمکراسی وحقوق بشر بیاورند چون ماهیت ضدمردمی دارند و همانند ثابتی میباشند .
ادم کش منزه و جنایتکار خوب در تاریخ نداشته ایم .
شاه و اخوندها دهها بار حکم نابودی مجاهدین خلق را صادرکردند وجشن هم گرفتند و همپالکی هایشان به مددشان شتافتند و بعد از بمباران توسط انگلیسی ها و آمریکائی ها حلوای ختم آنها را هم خوردند و نماز میت را هم خواندند. اما خامنه ای همچنان از اسم مجاهدین خلق بر خود میلرزد و نشانه این ترس و لرز هم همین فشارهای همه جانبه از طرف مدعیان عدم خشونت است .(2)
(1)- نشریه ایرانشهر بهار 1362 – مقاله «روشنفکران اخته» از غلامحسین باقر زاده
(2) - منتظری در نامه اش به خمینی گفته بود مجاهدین خلق فرد نیستند و با کشتن تمام نمیشوند ، آنها یک سنخ فکر هستند و با کشتن ترویج می شوند. دست از کشتار زن و بچه آنها بردار، به زنان بچه دار رحم کن. اما خمینی که پشه را هم نمی آزرد و در حق یک مگس هم خشونت نمیکرد از خود گورهای دسته جمعی بجا گذاشت ولی مجاهدین خلق باز هم هستند و در لیبرتی و اشرف و همه جا برای سرنگونی رژیم مبارزه میکنند .