گردهمایی در پارلمان انگلستان درآستانه نوروز,تأکید بر مسئولیت ملل متحد ، انگلستان و آمریکا برای تضمین حقوق مجاهدان اشرف و لیبرتی

در یک گردهمایی که در آستانه نوروز1391، در پارلمان انگلستان برگزار شد، اعضای مجلسین عوام و اعیان این کشور از احزاب محافظه کار، کارگر و لیبرال دمکرات، و همچنین وکلا و شخصیت های حقوق بشری در دفاع از حقوق ساکنان اشرف و لیبرتی سخنانی ایراد کردند.
بارونس بوتروید عضو برجسته مجلس اعیان و رئیس و سخنگوی سابق مجلس عوام ، بارونس ترنر معاون سابق مجلس اعیان انگلستان و از اعضای برجسته حزب کارگر در مجلس لردها، لرد مگ گینس نماینده مجلس اعیان، برایان بینلی نماینده مجلس عوام از حزب محافظه کار، دیوید ایمس نماینده مجلس عوام از حزب محافظه کار، مارک ویلیامز نماینده مجلس عوام از حزب لیبرال دمکرات، استیون مک کیب ناظم سابق پارلمانی دولت کارگر، لرد کینگ عضو مجلس اعیان از حزب کارگر، از جمله قانونگذارانی بودند که در این گردهمایی در حمایت از مجاهدان اشرف و لیبرتی سخنرانی کردند.
همچنین مالکوم فاولر عضو کمیته حقوق بشر کانون وکلای انگلستان و ولز به نمایندگی از طرف کانون وکلای انگلستان و ولز و مارگارت اوون وکیل برجسته حقوق بشر و رئیس انجمن زنان ضمن تبریک نوروز به ساکنان اشرف و لیبرتی و خانواده های مجاهدان اشرف و مردم ایران برایستادگی و تعهد خود برای تضمین حقوق مجاهدین تأکید کردند.

بارونس بوترویت
خانمها و آقایان دوستان
این افتخار بزرگی است و البته بسیار خوشایند، که امروز با همة شما همراه شوم تا این سال جدید ایرانی را جشن بگیریم. این جشن سال نو با خودش البته رسیدن بهار، زندگی جدید و امیدی نو را برای سالی که فرا میرسد همراه میاورد. فکر میکنم که شما خانمها و آقایان میدانید که این زمانی است که ما باید دوستانمان را به یاد بیاوریم، که بعضاً اصلاً آنها را ندیده ایم ولی دوستمان هستند و از آسایشی که ما در زندگی روزمره  برخورداریم برخوردار نیستند. مطمئن هستم که شما میدانید من دارم به مردم ایران اشاره میکنم که آرزو دارند در صلح و آزادی و در دموکراسی در کشور خودشان زندگی کنند ولی توسط وحشتناکترین دیکتاتوری سرکوب می شوند.
خانمها و آقایان این زمان همچنین وقتی است که به مقامات در سطح بین المللی یادآوری کنیم قراردادی را که با حسن نیت توسط سازمان ملل متحد بسته شده بود و اینکه ساکنان اشرف هم توافق کردند به کمپ لیبرتی منتقل شوند، اما به این قرارداد توسط دولت عراق و جامعه بین المللی احترام گذاشته نشد. شما میدانید که وقتی ما میتینگ برگزار میکنیم  به سازمان ملل متحد، به نمایندة ویژه دبیرکل در عراق، سفیر کوبلر و به دولت آمریکا و به سفرای بریتانیا میگوییم که نباید فریب دولت عراق را بخورند و باید خودشان شرایط غیرانسانی و غیر قابل قبولی را که بر ساکنان کمپ لیبرتی تحمیل شده، از نزدیک بررسی کنند، شرایطی که به‌طور واضح با قانون بین المللی مغایرت دارد.
و در این سال نو وقتی زندگی تازه آغاز میشود به سفیر کوبلر فراخوان میدهیم که صدایش را بلند کند و آتوریته اش را، آتوریته سازمان ملل متحد را، علیه شرایط محاصره غیرانسانی که بر کمپ لیبرتی تحمیل شده بکار بگیرد تا ساکنان مجاز باشند نیازهای درمانی، آب تمیز، و اطمینانهای حداقل انسانی را دریافت کنند و در محیطی  خالی از آزار و سرکوب باشند.
دوستانم الان همچنین وقت آن است که وقتی ما این سال نو را گرامی میداریم تقویمهایمان را هم علامت بزنیم برای تاریخی که ورورد رئیس جمهور مریم رجوی را به خاکمان به گرمی خوش آمد بگوییم.
 تقویمهایتان را دربیاورید و بیایید با هم به تاریخی چشم بدوزیم که او را در اینجا دیدار کنیم، در سرزمین من در قلمرو من.  برای من خیلی خوشایند است که به پاریس بروم و با ایشان ملاقات کنم ولی مایلم که ایشان را اینجا در کشور خودم ببینم.
یک ملاقات در اینجا و بعد حرکت به سمت یک ایران دموکراتیک و آزاد، نمی توان گفت زمان آن فرا نرسیده است. سال نو به شما و به همة ما مبارک و اجازه بدهید امیدوار باشیم که سال جدید سال بهتری برای مردم ایران و برای همة رفقایمان در سراسر جهان باشد.
بسیار متشکرم، کلمه رفیق بهترین تعبیری است که یک انسان از  انسان دیگری میتواند داشته باشد.
دیوید ایمیس: از بارونس به خاطر بیانات الهام بخششان تشکر میکنیم. من به دولت خودمان هشدار میدهم که اگر به اخطار بارونس بی اعتنایی کنند، هزینة آنرا باید بپردازند!

لرد مگینس
دوستان لرد، خانمها و آقایان و دوستان، نمیدانم فارسی را درست تلفظ میکنم. نوروز شما مبارک. یکبار دیگر خیلی خوشحالم که در اینجا با دوستان ایرانی باشم که به تصویر مشترکی از ایرانی آزاد، در شروع سال جدید،  گوش فرا بدهم.
امروز ما در اینجا گرد هم آمده ایم تا سال نو ایرانی را جشن بگیریم. ما نمی توانیم صد ها وطن پرست که همه ساله جان خود را از دست میدهند، افرادی که به دلیل تلاش برای آزادی به قتل رسیده اند، را فراموش کنیم. و نمی توانیم فداکاری 3400 ایرانی پناهنده در کمپ اشرف را فراموش کنیم. دوباره می گویم، نوروز بر آنها مبارک باد. 
تصور میرفت و تضمین داده شد بود که کمپ لیبرتی یک جایگزین مقبول در ازای اشرف است. ولی درعمل یک زندان کثیف یا یک اردوگاه کار اجباری با فاضلاب در همه جا، بدون آب لوله کشی، بدون برق، بود .
دولت آمریکا به چه کاری در این مورد مشغول است. ما می دانیم که اگر این مقامات بی اعتقاد، دروغ های خود را باور داشتند، به ما ها که حرف دیگری داریم اجازه بازدید از کمپ لیبرتی را می دادند. چرا وکلا، گزارشگران، سیاستمداران، دوستان، شامل پرسنل عالیرتبه نظامی که در عراق خدمت کرده اند و حقایق را بیان می کنند، اجازه ندارند که به آنجا بروند و از کمپ لیبرتی بازدید کنند. چه چیزی برای مخفی نگه داشتن دارند؟ البته حقیقت را می خواهندمخفی کنند، ولی ما حقیقت را می دانیم. 
بنابراین دوستان، امروز به دلیل نوروز در اینجا جمع شده ایم. و من نمی توانم از ذکر نام یک انسان که متاسفانه امروز در میان ما نیست،  لرد کوربت خودداری کنم.
 رابین بسیار دلیر بود و می دانم که او از ما انتظار دارد راه را همچنان ادامه بدهیم گویی که او هنوز در میان ما هست. اما می خواهم از طرف کسانی که اینجا حضور دارند صریحا به خانم کلینتون بگویم که به جای اینکه مقامات وزارتخانه او به دروغ پراکنی بپردازند، او باید همه ملاحظات سیاسی سال انتخابات را کنار بگذارد، و از حقیقت و عدالت و حکومت قانون برای ساکنان اشرف دفاع کند. بگذارید که نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف کند. همان طور که انگلستان و پارلمان اروپا حذف کرده اند. چگونه او می تواند به نادیده گرفتن حکم دادگاه ناحیه کلمبیا در ایالات متحده به وزارت خارجه ـ مبنی بر ارائه دلایل خود در نگه داشتن مجاهدین در لیست ـ ادامه بدهد؟. یقینا او هم مثل ما می داند، که  کرنش سال 1990 درتسکین و مماشات با حاکمان تهران، به شکست منتهی میشود و کاری غیر اخلاقی است.
ما می بایست سخت تلاش کنیم تا شاهد تضمین امنیت و حفاظت ساکنان شجاع اشرف و لیبرتی باشیم. این می بایست تصمیم مشترک سال جدید ما باشد. این می بایست شاخص کوشش ما باشد. بنابراین به همه شما سلام می کنم، و برایتان سال نو بسیار خوبی را آرزو می کنم، به امید پیروزی های بیشتر، برای عدالتی برتر در ماههای آتی. 
باشد تا پیام نوروز در بطن تلاشها و تصمیم هایمان قرار گیرد. تا اینکه بهار آزادی در ایران شکوفا شود و ایران آزاد شود. از خداوند می خواهم که همه شما را در تلاشهایتان یاری کند.

مارک ویلیامز
دوستان بگذارید چند کلمه بگویم قبل از اینکه زنگها برای رأی دادن دوباره به صدا درآیند.
فکر میکنم مناسب باشد با یادآوری که چند لحظه پیش راجع به دوست خوبمان لرد رابین کوربت شنیدیم، شروع کنم. جای خالی حضور فیزیکی بی وقفة او و پیگیری سرسختانه اش در کارزار ما در اینجا، همه کسانی که این برنامه را نگاه میکنند و همة کسانی که در سراسر دنیا به آزادسازی تهران متعهد هستند، حس میشود.
و من مفتخر بودم که دوشنبه پیش همراه لرد کلارک به دیدن مریم رجوی در محل اقامتش در پاریس برای برنامه یادبود لرد کوربت برویم. و خیلی جالب بود وقتی که داشتیم گلها را روی بنای یادبود لرد کوربت میگذاشتیم یک کبوتر رها شد که پرواز کرد و  روی عکس روبروی ما نشست، عکس لرد کوربت، مرد صلح،  مردی که به آزادی ایران متعهد بود و ما جای خالیش را عمیقاً حس میکنیم. مجدداً ما به  همسرش ول و به خانواده اش تسلیت میگوییم.
من فقط میخواستم تأیید کنم که هرچند لرد کوربت درمیان ما نیست، ولی ما به عنوان یک  گروه پارلمانی متعهد هستیم و متعهد باقی میمانیم. دستاوردهای گروهمان تحت رهبری رابین کوربت را گرامی میداریم که قبل از هر چیز و مهمتر از هر چیز خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست است. این جنگ همانطور که شنیدید به آمریکا هم امتداد مییابد.
من همچنین میخواهم ریاکاری صورت گرفته در مورد کمپ لیبرتی را یادآوری کنم. ما راجع به فشار زیادی که بر دوستانمان در کمپ اشرف وارد میشود، شنیده ایم. بگذارید جای هیچ شکی برای کسی باقی نگذاریم که کمپ لیبرتی راه حلی برای مشکلاتشان و برای آزادی و حقوقشان ارائه نمیکند. اگر تونی کلارک امروز  اینجا بود آن را به عنوان یک اردوگاه کار اجباری از بدترین انواع آن توصیف میکرد و ما باید با آن مقابله کنیم و باید برای آزادی آن اشخاص به کارمان  ادامه بدهیم و اطمینان حاصل کنیم که سازمان ملل متحد به تعهدات خود در قبال این اشخاص احترام بگذارد. سال نو مبارک. من فقط اضافه کنم که روزی فرامی رسد که آزادی واقعی در ایران برقرار باشد و پارلمانترها و مردم ایران بتوانند همانطور که دوستم دیوید ایمس و من میتوانیم رای بدهیم، آنها هم  آزادانه رأی بدهند.

بارونس ترنر
واقعاً بسیار متشکرم، سال نو مبارک، سال نو ایرانی بر همة شما مبارک
البته همان‌طور که سخنرانان قبلی گفتند من هم خیلی نگران مشکلاتی هستم که ساکنان اشرف با آن روبرو هستند. به‌طور مستمر ما در کمیتة مان سؤالاتی را در اجلاس پارلمان راجع به آنها مطرح کرده ایم.  ما برای دخالت سازمان ملل متحد، برای تأمین آیندة آنها فشار آورده ایم و وقتی  که فرصت کنیم دوباره در اجلاس پارلمان از آن صحبت کنیم، این کار را خواهیم کرد و تلاش می‌کنیم افراد خودمان را تشویق کنیم از جانب ساکنان شجاع اشرف که موردظلم قرارگرفته اند، دخالت داشته باشند. در این فاصله آنها همیشه در اندیشة ما هستند و ما سعی میکنیم بهترین کاری را که میتوانیم برای آنها انجام دهیم، هرچند خیلی از ما فاصله دارند ولی ما به‌طور مستمر به آنها فکر میکنیم و بسیار چشم به راه روزی هستیم که آنها به زندگی آزاد و عادلانه و شادمان در کشور خودشان دست یابند.
سال نو ایرانی به همه شما مبارک باد.

لرد کینگ
عصر بخیر خانمها  و آقایان
سخنانم را با کلمات «عیدتان مبارک» به همة مردم ایران شروع میکنم و همزمان برای  ساکنان محصور شده در کمپ لیبرتی و ساکنان اشرف آروز می کنم که سال جدید برای آنها که مورد ظلم قرار گرفته اند، با امید همراه باشد. 
طبعاً ما برای آزادی آنها مدتهاست کار میکنیم ولی به نظرمی رسد قدرتهایی که قرار بود کاری انجام بدهند، چندان کاری نمی‌کنند.
و من امیدوارم که کشوری مثل آمریکا و سازمان ملل متحد اطمینان حاصل کنند که اطمینانهای حد اقل تأمین شوند. در این گردهمایی، ما از سازمان ملل متحد، آمریکا و انگلستان میخواهیم به دولت عراق فشار بیاورند تا اطمینان حاصل کنند پروسة انتقال افراد به کشورهای ثالث به سرعت انجام شود . در واقع هیچ موضوعیتی نداشت  افراد را از کمپ اشرف به کمپ لیبرتی ببریم. آنها باید کار انتقال به کشور ثالث را در همان کمپ اشرف انجام میدادند. بنابراین ما از این گردهمایی به طرفهای مسئول فراخوان میدهیم که آنها  موضوع را خیلی خیلی جدی بگیرند و به دو سه چیز به طور خاص توجه کنند. اول اینکه آب باید به نحو درستی تأمین شود. شرایط کمپ باید بهتر شود و مشکلات مهمی مثل تأمین خدمات و نیازهای درمانی باید رفع شود. و فکر میکنم اینها امور مبنایی و حقوق بشر اولیه هستند و ما باید درخواست کنیم که این نیازها برآورده شوند.
 یکبار دیگر به همة آنها که آنجا با مشکلات مواجه هستند سال جدید را تبریک میگویم و امیدوارم که امسال برایشان شادی آور باشد. فکر میکنم که ما به عنوان نمایندگان پارلمان در اینجا به رهبر فقیدمان لرد کوربت مدیونیم برای این که این کارزار  را ادامه بدهیم و مطمئن  هستم و از طرف همه همکارانم میگویم که ما این کار راخواهیم کرد. متشکرم.

مارگارت اوئن
چقدر ناراحت کننده و غم انگیز است که ما دیگر لرد کوربت را نداریم تا هدایتمان کند ولی ما به راه ادامه خواهیم داد و همة کارهایی را که تعهد داده بودیم به خاطر می سپاریم و به حمایت از ساکنان شجاع اشرف ادامه می دهیم.
من نمیدانم آیا در همین لحظه که بارک اوباما و دیوید کامرون در واشینگتن ملاقات دارند اصلاً نقض وحشتناک حقوق علیه همه قوانین بین المللی و  نقض کنوانسیونهای ژنو را در مباحثشان در واشینگتن مطرح میکنند یا نه. من نگرانم که نه این کار را نمیکنند و از نظرمن شرم آور است که این مسائل مطرح نمیشوند.
من همین الان از آمریکا از کنفرانس کمیسیون موقعیت زنان سازمان ملل متحد می آیم. به زنان خارق العاده و شجاع در اشرف فکر میکردم و حالا در کمپ لیبرتی، چه اسم طعنه آمیزی، کمپ لیبرتی یک اردوگاه کاراجباری است. و من نمیتوانم بفهمم چطور هیلاری کلینتون که خودش یک وکیل با چنان شهرت جهانی است توانسته مناسب و قابل قبول بداند که افرادی را به چنین محلی با این وضعیت وخیم منتقل کنند.
من نمیخواهم وقت شما را زیاد بگیرم. به قول بارونس بوتروید، نوروز، زمانی است برای امید، برای زندگی جدید، برای بهار و در این نوروز من برای همه شما و همه مردم در ایران ـ  مردم بیشماری که در ایران تحت رژیم کنونی رنج می‌برند، و همة کسانی که در اشرف، مرد، زن و جوانان که حقوق اولیه شان نقض میشود و حتی از حقوق بسیار مبنایی محرومند. حق دسترسی به آب، بهداشت، درمان، خدمات درمانی برای بیماران. ما در این روز به آنها فکر میکنیم و مبارزه برای برخورداری آنها از عدالت را فراموش نمی‌کنیم. امیدوارم که رئیس جمهور برگزیدة  مقاومت ایران را زیر این سقف در مجلس اعیان خیلی خیلی زود ببینیم.
برای همه شما سال نو و خیلی مبارکی را آرزو میکنم و همه با همه کار خواهیم کرد و این هدف عالی را هیچوقت رها نخواهیم کرد.
بسیار متشکرم. 

 

دیوید ایمس
ما دیدیم که چگونه مخالفان رژیم ایران در کمپ اشرف بیشترین احترام را برای رعایت قانون در قبال یکی از وحشیانه ترین جنایاتی که علیه آنها صورت گرفت نشان دادند. به آنها تهاجم شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و ما شاهد بودیم که نزدیک به 50 تن از ساکنان در وحشتناکترین شرایط کشته شدند.
و حالا 400 نفر دیگر از ساکنان به کمپ لیبرتی منتقل شده اند که  تعداد کل آنها را امروز به 800 میرساند. ساکنان کمپ اشرف مرتباً امتیازاتی داده اند تا این وضعیت را به یک پایان صلح آمیز برسانند ولی همانطور که  دوستان شنیده اید جامعه بین المللی و دولت عراق به قولشان به ساکنان عمل نکرده اند. به آنها قول داده بودند که کمپ لیبرتی  یک محیط مناسب برای زندگی خواهد بود ولی به وضوح اینطور نیست. در واقع همان طور که شنیده اید آنها به مکانی منتقل شده اند که یک اردوگاه کار اجباری است.  سربازان عراقی هنوز در داخل محوطه هستند و کنترل دوربینهای متعدد امنیتی را دارند که برای نقض حیطة خصوصی ساکنان استفاده میشود. ساکنان از دسترسی به وکلا و خانواده شان منع شده اند، حقی مبنایی که حتی در زندانها به رسمیت شناخته می شود. 
آنها  دسترسی به آب لوله کشی سالم ندارند و الان به خاطر آن رنج می برند. این وضعیت باید فورا درست شود.
بنابراین در نتیجه گیری، خانمها و آقایان، وقت آن رسیده که دبیرکل ملل متحد قدم پیش بگذارد و اطمینان حاصل کند که قانون بین المللی رعایت می شود و اعتبار سازمان ملل نجات یابد.

مالکوم فاولر
دوستان و همکاران! نوروز مبارک
لرد مگینس من با شما مخالفم رابین کوربت اینجاست. آنجاست.
من دوباره دارم راجع به کمپ اشرف دچار بی خوابی میشوم. من حالتهای مختلفی راجع به این موضوع داشتم. دچار معما بودم. موضع یا عدم موضعگیری دولتم و فتنه انگیزی و ابهامها برایم معما بود. من شنیدم که درمان پزشکی از آنها دریغ شده است حتی وقتی که بیماری خطرناک دارند یا به صورت برگشت ناپذیری مریض هستند، در آخرین لحظات درمان از آنها دریغ شده است. بنابراین به خاطر رفع ابهام و عزمی که داشتم در ظرف 24 ساعت گذشته از موقعیت ابهام به عصبانیت کشانده شدم. عصبانیت از آنچه میگذرد.
دیوید ایمس خیلی درست میگوید من از جانب کانون وکلا صحبت میکنم. قبلا هم گفته ام ولی جا دارد که تکرار کنم که حداقل 130000 وکیل هستند. این سیاست کانون وکلاست که که این هدف را تا نهایت دنبال کند. یکی از دلایلی که من آنقدر عصبانی هستم این است که ما اینجا چیزی داریم از سازمانهایی که خیلی خوب تثبیت شده اند و ادعا میکنند که به اجرای قانون متعهد هستند و اصرار دارند که تحت قوانین بین المللی ما از آنها حمایت کنیم، که یک بازی بچه گانه بکنند. بازی بچگانه پاس کاری و «بسته را رد کن به نفر بعدی»! ولی وضع از این هم بدتر است چرا که هیچ کس از وزارت خارجه ما در واقع در جایگاه بچه های در حال بازی در روی زمین هم ننشسته است. وزارت خارجه درگوشه اطاق بی توجه به محیط ایستاده و هیچ نقشی به عهده نمیگیرد.
این یک رسوایی است و طبعاً به یک محکومیت از جانب امثال کن (لرد مگینس) و بارونس بوتروید و دیوید (ایمس) و مارک (ویلیامز) و همه کسانی که اینجا هستند و همه دوستان پارلمانی ما می انجامد. این وضعیت غیر قابل تحمل است. چطور میتوانیم ما به عنوان یک ملت به طور جدی از طریق صدای دولتمان علیه نقض حقوق بشردر سراسر عالم اعتراض کنیم، وقتی که تنها دارایی ما کسی است که در واقع حضور ندارد. تنها چیزی که داریم این است که موضوع را روی میز بیاوریم ولی هیچ کس، هیچ کس حاضر نیست که توپ را بردارد و با آن بدود. و این سازمانها تشکیل شده بودند، فرمول بندی شده اند که این بار سنگین را برایمان بردارند ولی ما الان کسانی هستیم که بار سنگین را برمیداریم. این وضع باید تغییر کند و سریعاً تغییر کند.
شانه خالی کردن از تعهدات همه جا هست. تعهد ما، عزم حرفة من ادامه مییابد و تجدید میشود. چرا تجدید میشود؟ مارک ویلیامز درست میگفت. رابین اینجاست. ما همیشه قادریم درساعات اولیه صبح وقتی که ترس ما را فرا گرفته از خود سؤال کنیم که رابین چه کار میکرد؟  رابین چه میگفت؟ و بالاخره آیا رابین حتی برای یک لحظه به آن فکر میکرد که دست بردارد؟ نه در هیچ شرایطی.
افتخار ما به او که ما را به پیش میبرد. به خاطر صبرتان  متشکرم. لطفاً باور داشته باشید که مبارزه ادامه خواهد یافت، تجدید خواهد شد، دوبرابر خواهد شد، سه برابر خواهد شد، هرگز شک نکنید.

برایان بینلی
خانم ها و آقایان،
اجازه می خواهم مراتب خرسندی خودم را از اینکه امروز با شما هستم ابراز کنم. حال فقط نگران تلفظم هستم. ولی می خواهم فرصتی دیگری داده باشم تا بازهم با گفتن عیدتان مبارک از تلفظم ایراد بگیرند. با دریافت این سطح از تشویق، بیشتر از این ادامه نمیدهم و می گویم که از بودن با شما در سالی جدید، در بهاری نو، و در فصلی نوین خرسندم. در واقع عید نوروز در اکتبر 2009 رسماً توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی تمدن بشر ثبت شده است. می دانیم 300 میلیون  نفر این روز خاص را جشن میگیرند. یک روز برای امیدی جدید، یک روز از بهاری نو. این یک رسم و سنت برای دوستان ایران آزاد است که این روز را جشن بگیرند. روزی که همزمان با پایان زمستان است. سر آغاز فرارسیدن بهاری گرم و دلنشین. بنابراین سمبل زندگی و خوشنودی است. چقدر خوب است که ما هنوز میتوانیم این امید را تجلیل کنیم، با این وجود که دوران بسیار سختی را، به خصوص برای ساکنان اشرف، در سالهای گذشته طی کردیم.
بنابراین دعا می کنیم که این نوروز، زمستان اختناق در ایران را پشت سر نهاده ایم و امیدواریم نسیم آزادی شکوفه های رهایی و عدالت را به گهوارة زیبای تمدن باستانی به ارمغان آورد.
من صمیمانه گفته‌ام که جشن امروز ما با غباری از دلتنگی آمیخته است. به‌خصوص در حزن از دست‌رفتن دوست من، دوست ما و همه همکارانمان،  لرد کوربت کاسل ول. او فردی بود که بسیار سخت کوشید تا این کمیته را تأثیرگذار کند. این کار را با دلسوزی و مروت انجام داد. به یاد دارم سفری را که با قطار یورو استار به پاریس با راسل جاسون و رابین کوربت داشتم. باید عرض کنم که من به عمد در آن کابین بودم. ولی این یکی از شیرین ترین خاطرات دوران زندگی پارلمانی من بود. برای اینکه اگر تنها دو نفر وجود میداشتند که وسعت تجربه و عمق آگاهی و یک چنین دلواپسی اصیلی برای انسانیت داشته باشند، به‌طور حتم این دو نفر بودند.  و این غم بزرگی است که رابین مدتی است با ما نیست و راسل چندی قبل فوت کرد.
دو هفته پیش، این کمیته زندگی پربار او را مورد تجلیل قرار داد. امروز ما او و کار با ارزشش را به خاطر می آوریم و تجدید عهد می کنیم که نبرد را تا آزادی ایران ادامه بدهیم.
حال که سال گذشته ایرانی، به پایان می رسد خوب است که مروری بر آن داشته و دستاوردها را خلاصه کنیم. همة شما می دانید که سال نو گذشته با حمله سنگین به اشرف توسط قوای نظامی عراقی، بدون شک تحت فرمان نخست وزیر نوری ملکی برای راضی کردن حکومت تهران، آغاز شد. این حمله در سرتاسر جهان محکوم شد. خانم پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر، خواستار تحقیق در این باره شد، همینطور وزارت خارجه انگلستان، وزارت خارجه آمریکا و خیلیهای دیگر، اما متأسفانه هیچ اقدامی صورت نگرفت. در عوض آقای مالکی ضرب الاجل بستن کمپ را تحمیل کرد. به عنوان یک شهروند انگلیسی و به عنوان یک پارلمانتر، من به طور فزاینده یی نگران این موضوع هستم که قربانی شدن آن افراد جوان نظامی موجب شد تا دولتی به نیابت از دیکتاتوری قرون وسطایی، که معتقدم اهریمنی است، تشکیل شود. به نظر من باید این پیام را به رهبران احزابمان برسانیم. چرا که باید در موردش درنگ کرده و بیندیشیم. 
بنابراین، رهبران جهان به جای اینکه ضرب الاجل مستبدانه را محکوم کنند و خواستار تحقیق در مورد واقعیت کشتار جمعی شوند، سکوت اختیار کردند، و این در حالی است که مالکی خواسته سخیف رژیم ایران مبنی بر مقهور ساختن و از میان برداشتن مخالفان سازمانیافته، را پیش میبرد. 
به یمن تلاش همة شما در اینجا و سراسر جهان، و آن دوستان عزیزی که  حال در میان ما نیستند، و به خاطر رهبری شجاعانه و قدرتمند خانم رجوی،  کارزار بین المللی دفاع از اشرف شتاب گرفته و اشرف به یک نماد بین المللی غیر قابل انکار تبدیل شده است. در سپتامبر سال گذشته ما موفق بودیم، در واقع من این افتخار را داشتم، که عضوی از هیأتی باشم که با کمیساریا ملاقات کرد. ما موفق بودیم و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل حق پناهندگی 3300 تن ساکنان   اشرف را برای تقاضانامه های باز تأیید پناهندگی به رسمیت شناخت. این یک گام اساسی به جلو بود.
این البته جایگزین حکم سابق شهروندان اشرف مبنی بر افراد حفاظت شده طبق کنوانسیون ژنو نبود. صرفاً حق مشخصی را به استاتو اضافه کرد، که دولت عراق موظف به محترم شمردن آن بود. طبیعی است که دولت عراق مانند همیشه منکر این حق وحقوق است. متأسفانه بعد از این فرصت کوتاه از ملاحظه، فشار بیشتری به اشرفیان وارد آمد تا جایی که تا کنون 13 تن از ساکنان، خود را از دست دادند. در حالی که باید حمایت می شدند، توسط دولتی که قدرتهای غربی سر کار گذاشتند تا آزادی و دموکراسی را به عراق آورد نه اینکه جوهره و ایدئولوژی دیکتاتوری ایران را در عراق پیاده نماید.
یکبار دیگر، ما باید رهبران خود را از این اندیشه خاص مطلع کنیم. نه تنها رژیم تهران به این کار سخیف ادامه داده ، نه تنها قدرتهای غربی در این مورد سکوت اختیار کرده اند، بلکه آنها همچنان در این مورد که مقامات عراقی اجازه ندادند که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، مصاحبه های پناهندگی را در اشرف یا اطراف آن انجام دهند، سکوت کرده اند. متعاقباً، نمایندة ویژه سازمان ملل متحد، مارتین کوبلر -  و باید اضافه کنم که شرمگینم از اینکه او نماینده من باشد و می خواهم که این پیام به مارتین کوبلر برسد - به این دلیل که این بحث عبث را تقویت میکرد که انجام مصاحبه در اشرف، نقض حاکمیت عراق خواهد بود. او توافق کرد که ساکنان اشرف به نقطه یی که به اشتباه کمپ آزادی نامیده میشود، برده شوند. خوب، در شگفتم که آیا آقای کوبلر به راستی معنی لغت لیبرتی را میداند؟ ممکن است کمپ لیبرتی برای زمانی که سربازان آمریکایی در آنجا بودند درست بوده ولی حالا ما میدانیم که در واقع این یک زندان است. جایی که ساکنان نه تنها از سطح زندگی در اشرف برخوردار نیستند بلکه حقوق اولیه انسانی آنها، مبنی بر ملاقات با وکیل، خانواده و دوستان،  نیز از آنها دریغ شده است. تقاضای مکرر سیاستمداران و رهبران نظامی، در جهت ارتقای وضعیت، رد شده یا به عمد نادیده گرفته شده است. 
بنابراین مارتین کوبلر، از سوی ایرانی آزاد، از شما  هیچ  تشکری ندارم که بکنم. چرا که اگر گزندی بزنی، اگر حقوق انسانی یک انسان را هم نادیده بگیری، در موقعیتی که قرار داری، در انجام وظیفه ات شکست خورده‌ یی و از حقوق بشر من کاسته یی.  
بنابراین حالا در چه نقطه یی هستیم؟ 800 نفر از ساکنان به کمپ لیبرتی با تقاضای خانم رجوی انتقال داده شده اند، تا حسن نیت خود را نشان دهند، که برایشان انتقال صلح آمیز افراد بسیار مهم است. ولی ما حال دریافتیم که نه رژیم ایران و نه عوامل این رژیم در عراق، خواستار اجرای توافق انتقال صلح آمیز نیستند. بر عکس، آنها خواستار حمله و کشتار ساکنان هستند، ولی ساکنان را به امتناع از جابجایی داوطلبانه متهم می کنند.
این یک تعریف جدید از جابجایی داوطلبانه است: یا جابجا شو یا عراقیها تو را خواهند کشت! بنابراین از آقای کوبلر سؤال می کنم که منظور ایشان از جابجایی داوطلبانه چیست؟ زیرا فرض میکنم که آقای کوبلر زبان انگلیسی را خوب میداند، و این دریافت من از تعاریف این لغت نیست.
بنابراین شرایط بسیار نگران کننده است. حداقل نیازهای ساکنان برای حفاظت و امنیت برآورده نشده است. ساکنان اشرف هر آنچه ممکن بود، انجام دادند تا پروسه یی صلح آمیز را ممکن سازند. حال نوبت ماست، نوبت دست اندرکاران جهانی، سازمان ملل متحد، آمریکا، اتحادیه اروپا و دولت ماست تا وارد شوند و اطمینان حاصل کنند که افرادی دیگری از کمپ اشرفی به کمپ لیبرتی تا زمانی که شرایط زندگی و امنیتش تضمین نشده، منتقل نشوند. نه توسط عراق، که آقای کوبلر به‌طور مستمر تکرار می کند، ولی برای اینکه عراقیان به ما ثابت کردند که شایستگی اعتماد ملل متحد، آمریکا و دولت ما را که در این  جا مستقر است، ندارد.
بنابراین خواسته های ما بسیار ساده است، نیروهای عراقی باید از کمپ برچیده شوند. ساکنان افراد آزادی هستند و لازم نیست که نیروهای عراقی آنها را به اسارت بگیرند. آنها حق داشتن اموالشان ، ملاقات با وکلایشان  و با خانواده هایشان را دارندو حضور مطبوعات آزاد نیز باید به همان میزان رعایت شود. 
وقتی کمتر از این خواستها را برای افراد حوزه نمایندگیم نمی خواهم، پس چرا کمتر از این را برای آزاد زندگی کردن افراد خواستار شوم. ساکنان اشرف آزاد زندگی کرده اند، ولی به طور مستمر مورد آزار و اذیت دولت عراق قرار میگیرند.
احتمالاً شما از کارزار شیطان سازیهای اخیر مطلع هستید، که دروغهای ارسالی وزارت اطلاعات رژیم را منتشر می کنند. آنها مدعی هستند که شرایط در لیبرتی آنقدرها که ساکنان آن ادعا می کنند بد نیست. اینها ادعاها واقعیت ندارند. شرایط لیبرتی بد است، حتی بدتر از آن چیزی که ساکنان تا کنون ابراز داشته اند.
پس چرا به روزنامه نگاران اجازه بازدید از کمپ را نمی دهند؟ یک سؤال ساده است؟ آقای کوبلر اگر شما حقیقتاً نماینده سازمان ملل آزاد هستید که معتقد به دموکراسی و حقوق افراد است، بنابراین یقیناً شما به روزنامه نگاران و خبرنگاران اجازه بازدید از کمپ را خواهید داد. چرا به مقامات نظامی که سابقاً در لیبرتی بودند، مثل ژنرال فیلیپس که آشکارا اعلام کرد آماده برای رفتن به لیبرتی و بازدید از شرایط با مخارج خودش است، اجازه نمی دهید. او گفت که از محل با مخارج خودش بازدید خواهد کرد. چرا آقای مارتین کوبلر از این پیشنهاد حمایت نمی کند. و چرا سازمان ملل متحد و آمریکا در این رابطه به عراق فشار نمی آورند؟ و حتی چرا دولت ما این کار را نمی کند؟
به نظر میرسد آنها به همدستی مشغولند و این خطرناک است، بعد از جنگ جهانی دوم این کار مماشات توصیف شده و ما نتایج این مماشات را میدانیم. من اخیراً از کمپ آشویتس دیدار کردم، بسیار مخوف بود. هرچند نمی گویم که شباهتی با آشویتز وجود دارد، من هرگز سعی نمی کنم که یک چنین مقایسه یی بکنم. اما معتقدم وقتی که شروع به خدشه دار کردن آزادیهای فردی و حقوق انسانی افراد می کنید، پس در مسیری مشابه قرار خواهید گرفت که من دعا می کنم و می جنگم و امیدوارم که هرگز اتفاق نیفتد. پس چرا به ژنرال فیلیپس اجازه ملاقات نمی دهند؟
ما باید هشیار باشیم، باید در سال جاری سخت تلاش کنیم تا مطمئن شویم که نه تنها ساکنان اشرف حفاظت شوند بلکه از اصول خودمان نیز حفاظت کنیم، از اعتقادات خودمان، از بنیاد دموکراسی مان که از به پا خاستن نیرو گرفته است. ما نباید بگذاریم مستبدان به ما زور بگویند. ما باید آماده باشیم تا برای آزادی و عدالت در همه جا تلاش کنیم. عدم انجام این کار، آزادی ما را کاهش میدهد، چرا که من نمی توانم به معنی واقعی و صحیح کلمه  آزاد باشم، اگر دیگران حقیقتاً و به درستی آزاد نباشند.
پس اجازه دهید که تعهد خودم را یکبار دیگر متذکر شوم، و به نظر من تعهد کمیته خودمان، کمیته ایران آزاد، این است که ما برای عدالت می جنگیم تا به نتایج پایانی دست یابیم. و همانطور که رابین کوربت می گفت: «ایران آزاد خواهد شد، سلام ایران، سلام اشرف».

استیو مک کیب
عموماً سال نو زمانی است برای دو چیز. اول وقت یاد آوریهاست و بعد وقت جشن گرفتن. اما در رابطه با یاد آوری ، برایان و دیگران خیلی واضح گفتند که در این زمان میخواهیم از فقدان رابین کوربت یاد کنیم که دوست بزرگی برای این جنبش بود. خیلی سخت است که بتوانیم کسی را جایگزینش کنیم ولی بر عهدة همه ماست که تلاشهایمان را چند برابر کنیم تا اینکه چیزی که رابین آنقدر قوی حس میکرد بالاخره به صورت یک ایران آزاد محقق شود.
من فکر میکنم موضوع دیگری که طبعاً باید به آن فکر کنیم و برایان خیلی قوی به آن پرداخت این است که چه درسی میتوانیم از موقعیت افراد در اشرف بگیریم. این یک وضعیت غم انگیز برای غرب است که ظاهراً در دفاع از آزادی ما سبب شدیم که چنین وضعیتی به وجود بیاید. ساکنان اشرف به سمبلهایی تبدیل شده اند، چه در منطقه آزادی باشد، چه نباشد و من کاملاً با برایان موافق هستم که اگر لیبرتی یک اردوگاه کار اجباری نیست و یک زندان نیست آن وقت من بسیار مشتاقم که با برایان و برخی دیگر برویم آن امکانات اعجاب انگیز را ببینیم.
ولی اگر به ما اجازه ورود داده نشود این یک اردوگاه کار اجباری است و برایان این بحث را خیلی قوی مطرح کرد.
در مورد جشن گرفتن دو نکته هست که من امیدوارم بتوانیم در ماههای آینده گرامی بداریم. اول اینکه من امیدوارم در آینده نزدیک این فرصت را داشته باشیم که دیدار خانم رجوی از این کشور را به عنوان رهبر شایسته مقاومت مشروع ایران گرامی بداریم و من مشتاقم که او را در گردهمایی از تمامی احزاب ببینم و نتیجه صحبتهایش با وزاری کابینه را بشنویم. 
موضوع دیگری که من امیدوارم بتوانیم در ماههای آینده جشن  بگیریم و گرامی بداریم این است که میخواهم بشنوم دولتمان به وضوح و قویاً راجع به اهداف اپوزیسیون مشروع ایران صحبت میکند، همانطور که مایل بودیم راجع به امیدهای مردم در مصر و لیبی بشنویم. این یک تست است. موضوع این نیست که در هر موقعیتی باید دخالت کنیم و موضوع این نیست که هر موقعیتی مناسب است که حمایت نظامی به عمل بیاوریم، ولی در هر موقعیتی درست این است که از جنبشهای مشروع دموکراتیکی که به دنبال آزادی هستند و به دنبال مخالفت با استبداد هستند، حمایت کنیم. و دولت ما می‌تواند این کار را بکند. ما جمع هستیم.
بنابراین امیدوارم که دو چیز را در سال جدید جشن بگیریم یکی دیدار خانم رجوی که من بسیار چشم انتظار آن هستم و دیگراینکه چشم انتطار روزی هستم که بشنوم ویلیام هیگ یا دیوید کامرون حمایتشان را از مقاومت مشروع مردم ایران اعلام کنند.
سال نو مبارک.