پایگاه اینترنتی فاکس نیوز دات کام
16 آوریل 2012 ( 28 فروردین 1391)
به قلم تام ریج، ژنرال هیو شلتون، پاتریک کندی
باور به اینکه از سرگیری مذاکرات در استانبول ممکن است – و یا هرگز خواهد توانست -- از یک ایران هسته ای و شعله ور شدن خاورمیانه جلوگیری کند، مانند باور به پیروزی امید بر تجربه است.
اما، تا آنجا که به نیات آخوندها مربوط می شود، ما بر این باوریم که گذشته بهترین شاخص پایان داستان است.
در نظر بگیرید که در آستانه این مذاکرات، محمود احمدی نژاد با گستاخی ”آخرین شانس” پرزیدنت اوباما به آخوندها را مسخره کرده و اعلام کرد که تحریمها شکست خورده اند چراکه ایران به اندازه کافی ذخیره ارزی دارد که بتواند سالها بدون فروش نفت ادامه بدهد.
چه این ادعا درست باشد یا نباشد، این حقیقت وجود دارد که به اصطلاح ” پی 5 + 1” (ایالات متحده، بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه و آلمان) اولین مذاکرات خودر را 15 ماه پس از آخرین دور مذاکرات که بدون توافقی در ژانویه 2011 به پایان رسید، از سرگرفته اند.
برای ما جای تعجب ندارد که در مذاکرات اخیر بحث محتوایی درنگرفت و اینکه در مورد هیچ پیشنهاد مشخصی یا اقدام اعتماد بر انگیزی نیز فعلا توافق نشده است.
نهایتا، ده سال تلاشهای دیپلماتیک فقط رژیم تروریستی آخوندها را جریتر کرده است. این آخرین مذاکرات فقط رژیم تهران را، درحالیکه در حال ساخت برنامه سلاح هسته ای شان هستند، قادر به خرید زمان میکند .
اما دولت اوباما گزینه دیگری را که ارزش امتحان کردنش را دارد، در اختیار دارد.
حرف وزیر خارجه کلینتون وقتی که توجه جهان را به فاصله تعیین کننده بین مردم ایران و رژیم آخوندهای تروریست سرکوبگر، جلب کرد، کاملا درست بود.
بدنبال کنفرانس سوریه در 1 آوریل، کلینتون به درستی گفت: ”طی 6 ماه گذشته ما توطئه های رژیم ایران را از تایلند تا هند تا گرجستان تا مگزیک و خیلی از اماکن دیگر خنثی کرده ایم، این یک کشور است نه یک گروه تروریستی. این مردم شایسته چیزی بهتر از این هستند تا اینکه تحت سلطه رژیمی که تروریسم صادر میکند، زندگی کنند».
در حالیکه رئیس جمهور اوباما در تلاش برای پیدا کردن یک راه حل برای جاه طلبی های اتمی بطور فزاینده ای تهدید کننده از سوی رژیم ایران است، او باید به این درک برسد که قوی ترین سلاحی که ایالات متحده در حال حاضر میتواند بکار بگیرد، نه تحریم دپیلوماسی و نه جنگ موشکی است، بلکه، حمایت از تغییر رژیم در ایران است.
احزاب اپوزیسیون در داخل ایران بشدت تحت سرکوب هستند و جدی ترین و سازمانیافته ترین مقاومت در کشور، سازمان مجاهدین خلق ایران در تبعید است و بطور خستگی ناپذیری توسط آخوندها طی سی سال گذشته، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است .
رژیم تهران سازمان مجاهدین را بعنوان یک تهدید موجودیت خودش می داند چراکه سازمان مجاهدین خلق ایران برای جایگزینی این رژیم غیر منتخب آخوندی با یک رژیم لیبرال دموکراسی که مبلغ آینده ایران غیر هسته ای ، حقوق مساوی برای زنان و اقلیت ها و آزادی مطبوعات است، تلاش میکند. ولی این مخالفان اصلی آخوندها از محقق کردن آرزوهای خود برای آزادی مردم ایران محروم شده اند چراکه رژیم ایران و ایالات متحده، آنها را بعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری کرده اند.
سازمان مجاهدین خلق ایران جنبشی است که تجسم روح بهار عرب است. با برداشتن این نامگذاری ناعادلانه از روی سازمان مجاهدین خلق ایران ، دولت اوباما میتواند دینامیزم سیاسی جدیدی را ایجاد کند که می تواند به نحو مؤثری اصلیترین حامی تروریسم دولتی را تضعیف کند.
دولت کلینتون ابتدا در سال 1997 سازمان مجاهدین خلق ایران را بعنوان بخشی از یک اقدام سیاسی شکست خورده برای دلجویی از رژیم ایران وارد لیست سیاه وزارت خارجه کرد. او به اشتباه فکر میکرد که آنها در طول زمان مدره خواهند شد. آخوندها خواستار لیست گذاری این گروه بعنوان پیش شرط مذاکرات احتمالی با ایالات متحده شدند. آن مذاکرات در آن زمان هرگز برگزار نشد، و در حال حاضر نیز به جای نخواهد رسید.
با این همه، دولت اوباما به نحو انزجار آوری، خروج سازمان مجاهدین، یک متحد دموکراتیک که اطلاعات ارزشمندی از اماکن و محل سایتهای اصلی هسته ای رژیم ایران ارائه کرده است، از لیست تروریستی را ، برغم اینکه با هیچکدام از معیارهای قانونی همخوانی ندارد، به تآخیر می اندازد.
این حماقت به رژیم ایران و مزدورانش در عراق مجوز کشتار هزاران عضو سازمان مجاهدین خلق را داده است، منجمله قتل عام 8 آوریل سال گذشته که 36 کشته، منجمله 8 زن بر جای گذاشت و یا جراحت صدها عضو بی سلاح مخالف تبعیدی سازمان مجاهدین که در کمپ اشرف در عراق زندگی می کنند، د رحالیکه به تک تک آنها یک تضمین مکتوب حفاظت از طرف دولت آمریکا داده شده بود.
اکنون که نیروهای آمریکایی عراق را ترک کرده اند، ایران مصمم است که نفوذ اش را در منطقه گسترش بدهد و مصمم است این مردان و زنان بی سلاح در کمپ اشرف را نابود کند. تمامی ساکنان اشرف از طرف «اف بی آی» و 7 آژانس آمریکایی دیگر مصاحبه شده اند و هرگز کوچک ترین مدرکی مبنی بر اینکه کسی در این کمپ انگیزه، علاقه، و یا دارای توانمندی انجام اعمال تروریستی است، پیدا نشده است.
در یک ابتکار دوحزبی، نزدیک به 100 عضو کنگره، منجمله رؤسای کمیته اطلاعات، نیروهای مسلح، نظارت و و اصلاحات دولت، به خروج سازمان مجاهدین از لیست فراخوانده اند.
لیست گذاری بی پایه سازمان مجاهدین تنها مجوز قتل برای نیروهای عراقی و دادگاه های فرمایشی در ایران است، دادگاه هایی که بطور منظم افراد را بخاطر وابستگی شان به سازمان مجاهدین دستگیر، شکنجه و به قتل میرسانند.
وزارت خارجه می باید از این پروسه تعیین تکلیف وزارت خارجه که به غلط لیست سیاه را برای اهداف گمراه کننده سیاسی نگه داشته است که مانع بازاسکان امن ساکنان اشرف در کشورهای دیگر منجمله ایالات متحده، جایی که بسیاری از شهروندان ایرانی آمریکایی منتظرند که به اعضای تبعیدی خانواده خود ملحق شوند، می باشد، شرم کند.
نزدیک به دوسال بعد از اینکه یک دادگاه استیناف آمریکایی حکم داد که وزارت خارجه حق دادرسی عادلانه سازمان مجاهدین خلق ایران را نقض کرده است و حکم به ارزیابی مجدد داد. وزیر خارجه کلینتون هنوز در حال ”بازبینی” این نامگذاری ناشایست و غیر قانونی است.
بر اساس یک توافق که توسط هیئت مساعدت سازمان ملل در عراق (یونامی) تنظیم شده است، ساکنان اشرف در پروسه جابجایی به یک پایگاه متروکه نظامی سابق در بغداد که بعنوان کمپ لیبرتی شناخته میشود، میباشند. برغم شرایط غیر قابل زیست آنجا و حملات مکرر توسط پلیس عراق، وزیر خارجه کلینتون به کنگره گفت که همکاری ساکنان در جابجایی از خانه 26 ساله شان به کمپ لیبرتی یک پیش شرط برای لغو نامگذاری خواهد بود.
تا کنون، 1600 تن از ساکنان به کمپ لیبرتی منتقل شده اند و طی این پروسه یک نفر جان باخت و منجر به یک حمله بی دلیل توسط پلیس عراق (به خواسته رژیم ایران) در هفته گذشته شد که 29 مجروح بر جای گذاشت.
سازمان مجاهدین خلق ایران همکاری و خویشتنداری قابل توجهی از خود نشان داده است و با بدرفتاری های عراقی ها بسیار بردبار و مسالمت آمیز برخورد کرده است. با این همه، وزارت خارجه خروج سازمان مجاهدین از لیست را به تأخیر می اندازد، امری که روشن می سازد چرا دادگاه تجدید نظر فدرال ایالات متحده در واشنگتن دی سی مبنی به وزارت خارجه دستور داد که در روز 8 مه در دادگاه حاضر شده و علناَ دلایل خودش را بخاطر بی عملی در مورد این موضوع تعیین کننده که دارای عواقب وخیم بشردوستانه می باشد، ارائه نماید.
در این میان، تنها میشود امیدوار بود که وزیر خارجه کلینتون وقتی که میگوید که مردم ایران مستحق این هستند که از دست آخوندها آزاد بشوند، واقعا راست میگوید. باز کردن زنجیرهای لیست سیاه ناموجه از دست و پای جنبش اصلی اپوزیسیون ایران و پایبندی به تعهد ایالات متحده مبنی بر تضمین حفاظت ایرانیان تبعیدی مخالف، قطعا میتواند یک نقطه شروع خوب باشد.
ژنرال هیو شلتون چهاردهمین رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده آمریکا بود. فرماندار سابق ایالت پنسیلونیا تام ریج بعنوان اولین وزیر امنیت ملی ایالات متحده آمریکا خدمت کرده است. پاتریک کندی از سال 1995 تا 2011 نماینده منطقه 1 ایالت رود آیلند در مجلس نمایندگان بود.