ملاها بحران درونی خود را به اعراب صادر میکنند
الشرقالاوسط ـ 8 می2012(19 اردیبهشت ماه 1391)
رژیم ملاها (رژیم ملاها) راهبرد روشنی در صدور بحران داخلی خود سرزمین مخالفان خود را در پیش گرفته است. اما تهران بر اساس این خط مشی گوی آتشین را به دور از تناقضهای درون خود پرتاب میکند تا شراره آن بیش از پیش شعله ور نگردد و در اثر برخورد با گویهای پرتاب شده از سوی رژیم ملاها به دور از تور خود منفجر نشوند.
رژیم ملاها میداند که اوضاع داخلیاش نه تنها در سطح مطلوبی نیست، بلکه بحرانی است بطوریکه با کوچکترین گوی آتشین در صورت نزدیک شدن به هیزم این تناقض گویی ها باعث شعله ور شدن آنها درون مرزهای رژیم ملاها خواهد شد. به همین دلیل رژیم ملاها برای گشودن جبهههایی در خارج از مرزهای رژیم ملاها به منظور مشغول کردن دشمنان خود و کاهش فشار بر خویشتن تمام تلاش خود را به کار میبرد.
رژیم ملاها برای تلفات جانی پیش آمده در نبردهای بیرون از سرزمین خود اهمیتی قائل نیست. برای این کشور مهم نیست که در نتیجه سیاستهایش در میان ملتهای منطقه و درون خود ملتها شکاف ایجاد شود. رژیم ملاها به شعلههای برافروخته شده تا زمانی که از یمن و عراق و لبنان و بحرین و سوریه زبانه میکشد، اهمیت نمیدهد.
رژیم ملاها را نمیتوان مایل به حفظ وحدت صفوف مسلمانان تصور نمود مگر آنکه این وحدت ترسیم شده از سوی رژیم ملاها وحدتی باشد که زمام امور را به ولی فقیه بسپارد و بر تمام ملتهای منطقه یک رنگ سیاسی و طائفهای تحمیل کند.
جنگهای رژیم ملاها در خارج از کشور ثمره دیگری نیز برای این کشور به دنبال دارد زیرا باعث میشود از بیرون رژیم ملاها به مانند کشوری بهم پیوسته از درون به نظر برسد و نمیتوان به تاروپود اجتماعی آن ضربه زد و به همین دلیل رژیم ملاها نمیخواهد مخالفانش با او همین بازی را انجام دهند و اگر همین بازی را با او انجام دهند در آن صورت همان نتایجی را به دست خواهند آورد که رژیم ملاها به واسطه اداره جنگها در خارج از مرزهای خود به دست میآورد.
به همین دلیل اعراب امروز باید با رژیم ملاها همان کنند که او با دیگران کشورها میکند. مثلا در رژیم ملاها اهل تسنن و تشیع وجود دارد و در نتیجه ورود به ظلم و ستمهای فراروی اهل تسنن در رژیم ملاها موضوع مناسبی است به ویژه آنکه اکثر اهل تسنن در رژیم ملاها به شدت احساس ظلم و ستم میکنند و در پایتخت ولی فقیه حتی یک مسجد نیز ندارند.....
اعراب باید در روابط خود با رژیم ملا بر اساس اصل برابری و سیاست مقابله به مثل پیش بروند. اعراب از رژیم ملاها قوی ترند و در صورت در پیش گرفتن سیاست واحد در برابر طمع ورزیهای رژیم ملاها در سرنوشت ملتهای منطقه از منابع بیشتری بهره مند هستند.
اعراب برای این رویارویی تنها به یک استراتژی واضح و روشن نیاز دارند. البته منظور من درگیری نظامی نیست بلکه مقابله سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و رویارویی با رژیم ملاها از درون است.
مهمترین مسئله که اعراب باید توجه کنند این است که نگریستن به رژیم ملاها از دور دست این تصور را به وجود میآورد که تا اندازه زیادی از درون دارای انسجام است. اما با نزدیک شدن به مسائل در ایران با تناقضهای بزرگ موجود در این موزائیکها پی ببرد. همین امر بر اعراب لازم میسازد تا نقاط ضعف رژیم ملاها در حال حاضر را بفهمند....
رژیم ملاها از نظر شیوه امروزه همچون اروپای استعمارگر قدیم عمل میکند که در کشورهای ما به بهانه حمایت از اقلیتهای مسیحی عرب دخالت میکرد تا آنکه بر بخش عمده سرزمینهای عرب بطور کامل تسلط یافت.
رژیم ملاها نیز امروزه با دخالت در امور جهان عرب به بهانه حمایت از اقلیتهای شیعه عرب همین کار را انجام میدهد تا بتواند از این روزنه به حقوق به اصطلاح خودش تاریخی و منطقهای و بینالمللی دست یابد.
همانگونه که اقلیتهای مسیحی عرب عامل واقعی وارد شدن اروپای استعمارگر به کشورهای ما نبودند، حمایت از اقلیتهای شیعه عرب زبان نیز دلیل واقعی له له زدن روزافزون رژیم ملاها برای دخالت در امور ما نیست بلکه هدف روشن رژیم ملاها از این کار تسلط بر سرنوشت منطقه و درهم شکستن اراده ملتها و تحمیل سلطه منطقهای بر آن است. ....