سناتور روی بلانت
ژنرال دیوید دپتولا
معاون ستاد اطلاعات نیروی هوایی آمریکا 2005-2006
مایکل موکیزی
وزیر دادگستری آمریکا 2007 - 2009
پاتریک کندی
بیل ریچاردسون
کاندیدای ریاستجمهوری
وزیر انرژی آمریکا 1998ـ 2001
لیندا چاوز
رئیس مرکز فرصتهای برابر
پروفسور آلن درشویتز
معروفترین وکیل جهان در پرونده های جنایی
جان سانو
نایب رئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا
ریاست تیم رهبری کنندة شورای امنیت ملی در دولت بوش
زیرنویس: نایب رئیس بخش محرمانه اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت بوش
ژنرال دیوید فیلیپس
فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف 2004 ـ 2005
سناتور بلانت:
من روی بلانت سناتور از میسوری هستم. به عنوان عضو کمیته اطلاعاتی سنا می خواهم بدون برملاکردن هیچ اطلاعاتی شگفت انگیزی ، این را بگویم که هیچ موضوعی وجود ندارد که ما درکمیته اطلاعات بیشتر از موضوع رژیم ایران رویش وقت بگذاریم.
من همچنین بعنوان عضوی از کنگره و سنا می خواهم بگویم که، مدتی است فکر می کنم که اگر از من بپرسید دو جای دنیا که بیشتر از همه جا نگران آن هستیم کجاست؟ حتما ایران دراین لیست هست. یعنی یکی از دو جایی که در دنیا نگران کننده هستند.
به خاطراینکه داریم راجع به مجاهدین صحبت می کنیم و کمپ اشرف. به خاطراینکه داریم راجع به مردم ایران صحبت می کنیم که بسیار مشتاق آزادی هستند. به خاطر اینکه درباره فعالیتهای اتمی رژیم ایران صحبت می کنیم که به نظرمی رسد خیلی از ما به وضوح معتقدیم به سمت بسیار بدی در حرکت است.
من فکر میکنم اینکه این هیأت مهم سخنرانان امروز در اینجا گرد آمده اند و اینکه دراین سالن این تعداد افراد جمع شده اند، و سطح افرادی که در این اتاق هستند، نشان دهنده نگرانی و علاقمندی بسیاری از خانواده ها در مورد این مشکل و این بحث ادامه دارد است و اینکه چکار می توانیم انجام دهیم تا مشکل را آسانتر کنیم.
من می گذارم که خود پنل خودش را معرفی کند. من چند دقیقه ای خواهم ماند و وواگذار می کنم کار را به دوست خوبم از مجلس نمایندگان: پاتریک کندی.
ما باهم در مجلس نمایندگان چندین سال پیش کار میکردیم و ماتوانستیم کارهای متعددی با هم انجام دهیم، به رغم اینکه در احزاب متفاوتی بودیم. ما چندین موضوع برای کار پیدا کردیم. این یکی از مسائلی است که توانسته ایم با هم روی آن کار کنیم.
پاتریک خوشحالم که اینجا هستی تا برنامه را مدیریت کنی. کسی که اطمینان میدهد هیأت سخنرانان شانس مطرح کردن نظراتشان را به طور یکسان مطرح کنند.
می بینید که چه کسانی اینجا هستند، براستی که عمق دانش این افراد در مورد سیاست خارجی و قانون و ایران و بحث امروز، خارق العاده است.
من مفتخرم که فقط توانسته ام بخشی از این برنامه باشم و همراهم با این گروه که اینقدر در مورد موضوعی که قرار است آمریکا و جهان و آنهایی که ایران را دوست دارند و خانواده هایشان درایران هستند و تاریخ بزرگ ایران را درک می کنند، همانطور که خیلی از شما این را می دانید.
با تشکر از همه شما که دراینجا حضوریافته اید.
پاتریک، من می خواهم بقیه بحث و این پنل بزرگ را به دست تو بسپارم.
پاتریک کندی:
متشکرم سناتور.
برای من مشکل است که در سنای ایالات متحده باشم ولی به پدر فقیدم فکر نکنم که زندگی اش را در این سنا گذراند است؛ در حمایت از حقوق بشر، حقوق مدنی و گسترش عدالت اجتماعی، نه فقط در ایالات متحده بلکه در سراسر دنیا.
من مفتخرم که دراین جا با این هیئت سخنرانان بسیار ارزنده هستم که کمی بعد آنها را معرفی خواهم کرد. ولی قبل از اینکه این کار را انجام بدهم، میخواهم اجلاس امروز را شروع کنم با صحبت در مورد آنچه سناتور بلانت در سخنان مقدماتی خود متذکر شد.
سناتور بلانت عضو کمیته اطلاعات سنای آمریکاست.
و او صحبت را با این جمله شروع کرد که هیچ موضوعی نیست که بیشتر از موضوع ایران در کمیته اطلاعات سنا مطرح شود. چرا اینطور است؟ چون رژیم ایران بزرگترین حکومت حامی تروریسم در جهان است. این حکومت بزرگترین خطر امنیت ملی علیه ایالات متحده و بقیه کشورهای جهان است. بنابراین این آن چیزی است که امروز همه ما را با هم اینجا می آورد، تا در مورد سیاست ایالات متحده در مورد ایران در این لحظه بسیار حساس صحبت کنیم.
به گمان من تصادفی نیست و کمک کننده است به درک علت تشکیل این جلسه دراین جا و من توجه شما را به جلب کنم به این که امروز در نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال دو مقاله اصلی در مورد سیاست آمریکا در رابطه با ایران نوشته شده است.
اولین مطلب که من آنرا دیدم، نیویورک تایمز بود و در آن سرتیتر می گوید:
«با توجه به واقعیت برنامه غنی سازی، مقامات ایران مدعی پیروزی هستند.»
در مقاله دوم در وال استریت جورنال، می گوید «گروه تبعیدی ایرانی به تولدی دوباره در آمریکا نزدیک می شود.» واشینگتن به سمت خارج کردن مجاهدین از لیست گام بر می دارد.
بنابراین شاید خوب باشد بپرسیم، چطور می شود این دو مطلب مرتبط باشند؟ چطور است که ، رویارویی با تهدید رژیم تهران که با تولید سلاح اتمی و اینکه این چطور آنرا تشویق خواهد کرد تا بخواهد به سیاستش به عنوان بزرگترین حامی تروریسم دولتی در جهان ادامه دهد؛ این چه ربطی به خارج کردن گروه اصلی اپوزیسیون ملایان تهران، مجاهدین خلق، از لیست دارد. بزرگترین و سازمانیافته ترین جنبش اپوزیسیون ایران علیه رژیم کنونی در ایران.
خوب، من به شما می گویم که این چه ربطی با آن دارد. واقعیت این است که اگر ما منافع آمریکا خودش را در ایجاد روزگار نویی را در ایران می بینیم و اینکه یک حکوت جدید در ایران برقرار شود، در آن صورت تنها کار منطقی این است که اپوزیسیون اصلی رژیم تهران، رژیم ملایان در ایران رها شود، یعنی مجاهدین خلق ایران.
حالا، چیزی که امروز ما خواهیم شنید، سخنان طیف گسترده ای از مقامات برجسته آمریکایی است که در مورد بسیاری از جوانب این موضوع صحبت میکنند.
ولی مهمتر از همه این است که اذعان کنیم در این مقالات وزارت خارجه و وزارت دادگستری، در مورد سازمان مجاهدین خلق دیگر بعنوان یک تهدید تروریستی صحبت نمیکنند. آنها در مورد مجاهدین بعنوان یک موضوع سیاسی صحبت میکنند که با آن باید برخورد کنند.
این من را وادار می کند که در هر فرصتی که دست میدهد در این مورد صحبت کنم. یعنی دوران بعد از 11 سپتامبر، این فکر که دولت ایالات متحده گروهی را بدلایل سیاسی در لیست تروریستی نگه دارد، امنیت ملی ما را تضعیف میکند. ما به عنوان کشوری که نمی تواند یک 11 سپتامبر دیگر را تحمل کند، نمی توانیم در مورد دشمن واقعی خودمان صریح نباشیم و تصمیم بگیریم که سازمانی را بدلایل سیاسی در لیست نگهداریم، بجای اینکه بدلایل امنیت ملی این کار را بکنیم.
زیرا در این مقالات به این اشاره می کند که چگونه مجاهدین از لیست همه متحدین ما در اروپا خارج شده اند از جمله متحد اصلی ما انگلستان.
حالا حدس بزنید که کشور دیگری که مجاهدین را در کنار ایالات متحده در لیست قرار داده و تروریست می داند،کدام است؟ رژیم ایران!
این برای سیاست خارجی ما اصلا خوب نیست که ما درعمل در همان موضعی باشیم که مخالف اصلی ما در جهان است و ما با آنها یک موضع مشترک داشته باشیم.
چرا آنها می خواهند که مجاهدین در لیست باشند؟ چون که مجاهدین بزرگترین تهدید بقای آنها هستند. چرا؟ برای اینکه مجاهدین از یک ایران غیر اتمی دفاع میکنند.
مجاهدین از دولتی مبتنی بر جدایی دین و دولت و برابری حقوق زنان دفاع می کنند.
ما امروز از هیئت سخنرانان در مورد عواقب لیست گذاری مجاهدین و سیاست حقوق بشری و مسائل امنیت ملی خواهیم شنید.
من به عنوان نتیجه گیری میگویم : به نظرمن به موازات منافع ملی ما ست که قدرت سازماندهی سرنگونی رژیم تهران را از درون ایران آزاد کنیم، بجای اینکه فکر کنیم ایالات متحده یا کشورهای غربی می توانند این را به تنهایی انجام دهند و یا اینکه ما باید تنها موضوع اتمی و گزینه های ان را روی میز داشته باشیم.
من به نوبه خودم نمی خواهم نیروهای آمریکایی را در خاک ایران ببینم و ما می توانیم ازچنین چیزی احتراز کنیم، درصورتیکه اپوزیسیون ایران وجود دارد که علیه ملایان در تهران آماده شده اند و سازماندهی کرده اند و درتلاشند برای برقراری یک دولت جدید در ایران تا یک دولت دموکراتیک در ایران برقرار شود، من فکر میکنم ما بگذاریم که جنبش ایرانی که دارند این کار را انجام میدهند، بگذاریم کارشان را بکنند و این کار را برای همه ما در جهان بکنند که میخواهیم شاهد تغییر در تهران باشیم.
من امروز مقداری خارج از برنامه شروع میکنم, چرا که دولت، وزارت دادگستری، وزارت خارجه می گوید احتمالا مانعی بر سر راه برداشتن برچسب تروریستی وجود دارد و اینکه ممکن است در کمپ اشرف اسلحه باشد.
من این مسئله را به عنوان یک بی احترامی می بینم به آمریکاییها و به زنان و مردانی که به ارتش آمریکا، به ژنرال اودیرنو تاییدیه دادند که هیچ سلاحی وجود نداشته است. ولی من فکر می کنم که ما باید واقعیت را ازکسی بشنویم که آنجا در صحنه بوده است، کسی که مسئول بوده و یونیفورم نظامی ایالات متحده را به تن داشته است: ژنرال فیلیپس، که وقتی اشرف سلاح ها را تحویل داد، در آنجا بود.
و من فکر میکنم مهم است او را بشنویم، بجای اینکه از کس دیگری بشنویم که ممکن است چیزی بگوید ولی نداند که واقعا چه خبر است.
پس ژنرال فیلیپس، آیا ممکن است که شما در این رابطه صحبت کنید که در واقع هیچ سلاحی در صحنه وجود ندارد؟