حکم دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا در امریکا و عواقب این زلزله عظیم حقوقی - سیاسی هنوز مورد بحث مطبوعات بزرگ جهانی است . سخنگوی وزارت خارجه امریکا در این رابطه به روزنامه نیویورک تایمز گفته است که وزارت خارجه از حکم دادگاه تبعیت خواهد کرد .
ممکن است که از زوایای مختلف بتوان به این  قله عظیم تاریخ مبارزات مردم ایران نگریست و هر فرد بنا به دیدگاه خود از این رخداد به طریق خویش یاد کند، اما به جرات میتوان گفت که این اولین بار است که یک جنبش ازادیبخش در مسیر پر فراز و نشیب خود توانست وزارت خارجه ابر قدرت  پیروز مند دوران جنگ سرد را به صورت قانونمند و حقوقی به چالش کشیده و حقانیت خود را بر کرسی بنشاند.
اما در ورأی مسائل حقوقی پیچیده که نویسنده این سطور خود را فاقد صلاحیت ورود به ان میداند ، حقیقت  سهل و ممتنع درخشانی بر همگان نمایان است . قائم به ذات بودن این مقاومت که خود را در تعبیر متداول " کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من " معرفی کرده، مبنا ی اصلی این پیروزی است . مقاومتی که از روز اول به نیروی خود و مردم خود متکی بوده و راه خود را با پرداخت بهای بسا سنگین از جان و مال خویش ، باز کرده است . در پانزده سال گذشته چه جانهای پاکی که در راه ازادی مردم خویش ، فدا شدند، چه قهرمانانی که چون ندا و صدیقه بر شب تار توطئه با نور جان تاختند و شعله ی جانشان در تاریخ میهن مان جاودان شد ، چه جانهای مثل صبا هفت برادران که جهانی را به مظلومیت مجاهدین که تا آخر ایستاده اند را آشنا کرد.
اما درد و رنج که به این ختم نشده است . سیاست مماشات که نقش آن به زنجیر کشیدن مقاومت مردم ایران علیه رژیم آخوندی  بوده و هست اکنون  در هم ریخته و منهزم شده است . ادامه حکومت سنگسار و کشتار تنها در سایه  سپاه جنون میسر نشده بلکه سیاست مماشات فضای حیاتی لازم برای رژیم را فرآهم اورده است.
وجه دیگر این پیروزی ، که بسیار مشخص و یگانه است ، برانگیخته شدن صفی از برجسته ترین شخصیتهای سیاسی ، علمی و حقوقی اروپا و امریکا نه تنها در دفاع از حقوق پایه ای مجاهدین و مقاومت ایران ، بلکه در دفاع از ارزشهای بنیادین حقوق بشر  و دموکراسی ، بسیار درخشان و باعث افتخار همه ماست. تلاش برای استیفای حقوق مجاهدین بیانگر جهان شمول بودن پیام  مقاومت ایران است. خاطره شخصیت های مثل لرد کوربت ، لرد اسلین در تاریخ ما همواره با احترام و عزت شایسته این رادمردان ، عجین خواهد بود . ما دموکراسی را به صفت این نمایندگان راستین و نه شوخ چشمانی مثل جک استرا و شیراک ، باز خواهیم شناخت.
اما در کانون و بطن این پیروزی ، مقاومت مجاهدان اشرف و اکنون بعضا لیبرتی ، قرار دارند که به آرمان ازادیخواهی ایران در این دوران ، با مقاومتی   فراسوی طاقت انسانی ، غنا و معنا ی دیگری بخشیده است.
آری پیام میتوان و باید خانم مریم رجوی اکنون در فراز بام جهان دوباره اثبات شده است. میتوان و باید به ازادی دست یافت ، میتوان  و باید رژیم اخوندی را ساقط و سرنگون کرد ، آری میتوان و باید به یک اینده درخشان چشم دوخت.
چنین باد !