گردهمایی بزرگ حفاظت از پیشتازان آزادی ایران در اشرف و لیبرتی حمایت از مقاومت برای آزادی در ایران(قسمت هفتم)



استرون استیونسون:
به خاطر این استقبال پرشورتان متشکرم. قبل از اینکه آغاز کنم، به هیأت نمایندگی پارلمان اروپا که همراه من هستند خوش‌آمد می‌گویم، نایب رئیس پارلمان، آلخو ویدال کوآدراس، قهرمان بزرگ استونی، تونه کلام، و یکی از حامیان بزرگ سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت از لهستان، ریچارد چارنسکی
خانمها و آقایون، ما هفته خیلی جالبی را در پارلمان اروپا داشتیم. در آخرهفته ‌یی که گذشت، من از دفترم در هیأت رابطه با عراق یادداشتی را دریافت کردم. سفارت عراق در بروکسل لیستی را ارسال کرده بود که حاوی اسامی 14تن ازمقامات ارشدعراقی بود که می‌خواستند روز سه شنبه هفته گذشته به بروکسل بیایند. آنها می‌خواستند در جلسه ماهانه هیأت رابطه با عراق شرکت کنند. در کنار هیچ یک از این 14 اسم سمت فرد مشخص نشده بود. بنابراین من این لیست را بلافاصله به دوستانم در اشرف ارسال کردم و آنها لیست را به همراه تمام سمتها به من برگرداندند.
بگذارید به شما بگویم که این لیست شامل معاون وزیر خارجه، شامل نام جورج باکوس از دفتر نخست وزیری می‌شد، ولی همچنین حاوی اسامی چند عضو برجسته از ارتش و اطلاعات و سرهنگ بدنام صادق بود که الان افسر فرمانده کمپ لیبرتی است.
همچنان که همه ما می‌دانیم سرهنگ صادق توسط قضات اسپانیا به خاطر دست داشتن در کشتار 47 نفر در دو قتل عام در کمپ اشرف و درگیر بودن در سرکوب و شکنجه به دادگاه احضار شده است.
بنابراین من بلافاصله سفارش کردم که باید مانع از ورود این شخص به پارلمان اروپا شد. باید نشان امنیتی از وی گرفته شود. و من در روز سه‌شنبه در اتاق جلسه منتظر ماندم تا هیأت نمایندگی عراق از راه برسد. آنها 20 دقیقه تأخیر داشتند چون وقتی که به در پارلمان اروپا رسیدند، مقامات امنیتی جواز امنیتی سرهنگ صادق را از وی گرفتند و به وی اجازه ورود به ساختمان را ندادند.
خانمها و آقایون، ما به متهمین به قتل در پارلمان اروپا خوش‌آمد نمی‌گوییم. به این ترتیب، وقتی هیأت عراقی رسید چهره‌هایشان سرخ و خشمگین بود و ما یک جلسه خیلی پرتنشی داشتیم. جورج باکوس به ما گفت ساکنان لیبرتی و اشرف هیچ استاتوی قانونی در عراق ندارند و سزاوار نیستند که به آنها پناهنده گفته شود و همه آنها تروریست هستند.
و آنگاه آلخو ویدال کوادراس به آنها گفت: «این شما هستید که این افراد را به قتل رساندید. به نظر می‌آید که شما افتخار می‌کنید به اینکه آنها را به قتل رسانده‌اید». میدانید وحشت‌آورترین نکته در مورد این ماجرا این بود که روز دوشنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن در وزارت خارجه، یک مقام ارشد از وزارت خارجه به مطبوعات گفت: «ما، ایالات متحده، مفتخریم  که از این گروهی که از بغداد به بروکسل می‌آید، حمایت کنیم».
وزارت خارجه آمریکا افتخار می‌کرد که از گروهی حمایت می‌کند که شامل یک متهم به قتل است! شما امروز چیزهای زیادی را در مورد عملکرد وزارت خارجه شنیدید. شما شنیدید که چقدر تنزل پیدا کرده‌اند، ولی این دیگر تراشیدن ته بشکه است. حالا ما درس جالبی به دولت عراق دادیم چون سرهنگ صادق اینجا در پاریس دستگیر شد. او با قرار وثیقه آزاد شده ولی پرونده هنوز باز است. او به عراق بازگشته است ولی من به شما اطمینان می‌دهم  ازاین پس نوری مالکی قبل از اینکه چنین شخصی را به اینجا بفرستد، دوبار راجع به آن فکر خواهد کرد.
خانمها و آقایون، این از روز اول یک پروژه «کلینتون» بوده است. بیل کلینتون بود که در روز اول مجاهدین و شورای ملی مقاومت را برای استمالت از ملایان در لیست آمریکا قرار داد. و این هیلاری کلینتون است که به عنوان وزیر خارجه بر ادامه آن اصرار می‌ورزد و  با تصمیم دادگاه فدرال خودش مخالفت میکند تا آنها را در لیست نگه دارد. این ظالمانه و ننگ آور است.
هیچ فایده‌ یی در استمالت از ملایان تهران وجود ندارد. تغییر رژیم تنها  راه حل است. شما می‌دانید، ما وضعیتی داریم که 2000 تن از این مبارزان آزادی، این پناهندگان بی سلاح، در یک محوطه به مساحت نیم کیلومتر مربع محصور هستند، در کمپی که به اصطلاح  اسمش لیبرتی است و رژیم عراق تلاش می‌کند تصمیمات خودش را بر ما تحمیل کند و 1000 نفر باقیمانده را از اشرف به لیبرتی منتقل کند، جایی که آنها در شرایط غیر قابل تحملی زندگی می‌کنند، جایی که دارند با شرایط انسانی نامناسبی دست و پنجه نرم می‌کنند.
من می‌توانم به شما بگویم که تعریف کمپ لیبرتی به عنوان مکان موقت ترانزیت توسط سازمان ملل متحد کاملاً جعلی است. افراد به مدت چهار ماه در آنجا هستند. لیبرتی باید مجدداً به عنوان یک کمپ پناهندگی تعریف شود و حقوق آنها باید مورد احترام قرار گیرد.
خانمها و آقایا ن، ما امروز اینجا هستیم تا برای یک ایران آزاد و دموکراتیک بجنگیم. ما اینجا هستیم که متعهد شویم از میلیونها سرکوب شده در ایران حمایت کنیم. اینجا هستیم که از جنگجویان آزادی در خط اول در اشرف و لیبرتی تشکر کنیم.
در سال 1320 میلادی، تقریباً تمام اشرافیت ارشد در کشور من، اسکاتلند، یک سند تاریخی را امضا کردند که اعلامیه آربروت نام داشت. کلمات آن سند سالها بعد در اعلامیه استقلال آمریکا منعکس شدند. می‌خواهم چند سطر از آن اعلامیه را برای شما نقل کنم که از نظر من باید یک شعار محوری در اینجا باشد:
در حقیقت ما برای شکوه و ثروت و احترام نمی‌جنگیم، بلکه برای آزادی می جنگیم، برای تنها چیزی که هیچ انسان درستکاری را هرگز تسلیم نمی‌کند، مگر بعد از مرگ.
خانمها و آقایا ن، می‌خواهم صحبتهایم را اینطور به پایان برسانم: آزادی برای ایران، آزادی برای اشرف، آزادی برای لیبرتی و پیروزی برای خانم رجوی.
حالا، بگذارید دوست بزرگم را معرفی کنم، نایب رئیس پارلمان اروپا، آلخو ویدال کوادراس.

آلخو ویدال کوآدراس:
خانم ر‌ئیس جمهور گرامی، دوستان عزیز!
 برای من مایه افتخار است که امروز در میان شما باشم و این جمعیت زیاد را ببینم که برای دموکراسی در ایران گرد هم آمده‌اند. دوستان و اعضای خانواده برخی از شما در اشرف و لیبرتی هستند و دارند برای همین اعتقادات رنج می‌کشند. من خوشحالم که الان آنها می‌توانند ما را ببینند و به این تجمع عظیم ببالند و تشویق شوند. البته ما می‌خواهیم حمایت خودمان را به آنها نشان دهیم. و همچنین عشق‌مان و همبستگی‌مان را. ولی ما همچنین عمل می‌خواهیم. وزارت خارجه  باید عمل کند و شورای ملی مقاومت را از لیست خارج کند. دولت عراق باید عمل کند و با ساکنان لیبرتی طبق اصول انسانی و احترام به حقوق بشر رفتار کند. اتحادیه اروپا باید عمل کند و استقرار آنها را در اروپا بپذیرد. سازمان ملل متحدباید عمل کند و پروسه تعیین موقعیت پناهجویی ساکنان را تسریع کند. ما عمل می‌خواهیم و دیگر، بهانه بس است. تأخیر بس است. دروغگویی بس است. استمالت بس است. عمل، عمل، ما عمل می‌خواهیم.
ما چهار نفر و خیلی از همکارانمان در پارلمان اروپا عمل می‌خواهیم. می‌خواهیم که اشتون عمل کند. استرون (استیونسون) داشت دیدار هیأت نمایندگی عراقی به پارلمان اروپا را بازگو می‌کرد که توسط معاون وزیر خارجه عراق هدایت می‌شد. ما به واقع شوکه شده بودیم وقتی متوجه شدیم که سرهنگ صادق همراه این هیأت بود، کسی که حملات به اشرف را هدایت کرده و در آن حملات دهها شهروند بی‌سلاح به ضرب گلوله کشته شدند. ما به وی اجازه ندادیم که وارد پارلمان شود. ما به وی اجازه ندادیم که وارد پارلمان شود، بیشتر به خاطر دلایل زیست محیطی چرا که در پارلمان اروپا ما می خواهیم هوای تمیز تنفس کنیم. ما درک میکنیم که آقای مالکی این هیأت را به پارلمان اروپا فرستاده است، برای اینکه می‌خواهد با ما صحبت کند. او می‌خواهد با ما همکاری کند. حال اگر آقای مالکی الان دارد به ما از طریق تلویزیون ماهواره یی نگاه می‌کند، من می‌خواهم یک پیام به او بفرستم. به من گوش کن آقای مالکی! می‌خواهی با ما صحبت کنی، ما با تو صحبت خواهیم کرد. می‌خواهی با ما بحث سازنده بکنی، ما با تو بحث خواهیم کرد. می‌خواهی با ما همکاری کنی، ما حاضریم که با تو همکاری کنیم. ولی اگر می‌خواهی همه این کارها را با ما بکنی، جنایتکاران را برای انجام آن نفرست. چراکه نظر ما در مورد برخورد با جنایتکاران با نظری که تو داری متفاوت است، آقای نخست وزیر! شما آنها را در مواضع فرماندهی نیروهایت قرار می‌دهی، ولی ما آنها را به زندان می‌فرستیم. بنابراین اگر می‌خواهی با ما، استرون، تونه کلام، چارنسکی و یا با من، وارد گفتگو شوی، ما حاضریم. ولی حواست به عملکردت در اشرف و لیبرتی باشد. چون حتماً یک روز توهم خواهان دیدار از اروپا خواهی شد و ما با تو همان رفتاری را خواهیم کرد که با ساکنان اشرف و لیبرتی کردی.
و حالا که این گفتگوی دوستانه با آقای مالکی را از تلویزیون ماهواره یی شروع کردم، اجازه بدهید بگویم که ما  از حکم صادره از دادگاه فدرال استیناف آمریکا استقبال می کنیم، این حکم می گوید سازمان مجاهدین در ظرف چهار ماه از لیست خارج خواهد شد، مگر اینکه هیلاری کلینتون اثبات کند که آنها باید در لیست باقی بمانند. و این قسمت حکم که می گوید در صورت ناتوانی وی در تصمیم گیری، دادگاه آنها را از لیست خارج خواهد کرد نشاندهنده این است که مجاهدین از اول نباید در این لیست قرار می‌گرفتند.
الان رو به دوستانم صحبت می‌کنم. دوستان خیلی خوبم. ساکنان شجاع و شرافتمند من در اشرف و لیبرتی. ما می‌دانیم که شما درگیر نبرد هستید. ما یک وظیفه اخلاقی داریم که در کنار شما بجنگیم. ما به اعمال فشار برای احترام گذاشتن به حقوق شما ادامه می‌دهیم، برای اینکه سازمان شما از لیست خارج شود و شما به خانه‌های جدیدی بروید، جایی که بتوانید در صلح و آزادی باشید. ما شاهد بودیم که چگونه شما هرگز تسلیم نمی‌شوید. مطمئن باشید که ما هم در پارلمان اروپا هرگز تسلیم نخواهیم شد.
و بگذارید صحبت‌هایم را به اسپانیایی به پایان برسانم: زنده باد ایران آزاد. زنده باد اشرف. زنده باد لیبرتی.