جمشید پیمان: آقای کوبلرمواظب باشید، دست هایتان دارند الوده می شوند

 

وقتی دادگستری انگلستان دولت این کشور را موظف کرد که نام سازمان مجاهدین خلق را  از
سازمان های تروریستی حذف کند، همه ی دشمنان مقاومت ایران پوز خند می زدند و می گفتند در شرائطی که مناسبات دولت فخیمه و رژیم آخوندی از مرزهای دوستانه گذشته و به عوالم عاشقانه رسیده است، مجاهدین باید خواب تمکین دولت انگلستان را ببینند. اما آن که آفتاب صبحگاهی به پهلویش تابید و حقیقت پیروزی مجاهدین را به چشم دید، همین معاندین بودند. مدتی پس از آن هم اتحادیه اروپا در برابر حقیقت و حقانیت مقاومت سر خم کرد و نام مجاهدین را از لیست سیاه خود بیرون آورد. حتی دولت آن روزگار فرانسه هم که در مغازله با رژیم آخوندی هیچ دست کمی از انگلستان نداشت، همه ی تلاش ها و توطئه هایش علیه مقاومت باد هوا شد . این اواخر هم که دادگستری آمریکا به خانم کلینتون دستور داده است  دست از مجامله بر دارد و ظرف چهار ماه با پرونده مجاهدین تعیین تکلیف کند. ما هم آموخته ایم که بایستیم و پیکار کنیم و صبور باشیم. و با این روش و منش ادامه می دهیم .این وسط معلوم نیست آقای کوبلر حمالت الحطب کدام ابو لهبی تشریف دارد.
حالا و در این میان که مساله پیشتازان این مقاومت در اشرف و لیبرتی از حیطه ی عمل این و آن کشور بیرون است و به لحاظ اهمیتش بایستی در عرصه بین المللی، آنهم در بالاترین و حساس ترین سطح یعنی شورای امنیت سازمان ملل متحد، حل و فصل شود ، آقای از مرحله پرت مارتین کوبلر معلوم نیست محض رضای چه کسی دست دراز کرده تا گریبان این مقاومت را در اشرف و لیبرتی بگیرد. بوی بد رفتارش که ابدا به وظیفه و شغلش نمی خورد، پیشتر و بویژه در سفر بی مناسبتش به ایران فضا را آکنده بود.  در همین رابطه  چنان شَتَلَق های محکم و صداداری را از حقوق دانان و پارلمانترها ی اروپائی و آمریکائی دریافت کرد که یک کاسه شکر  حل نشده را به جای جام زهر سرکشید و به قسم و آیه افتاد که سفرش به درگاه سرکرده تروریست های بین المللی هیچ ربطی به موضوع اشرف نداشته است.  ما هم سعی کرده ایم که ملاحظه اش را بکنیم و نگذاریم اندازه حرمت و احترامش  عیان شود . بنا براین گفتیم که یکی چشم گاو است و انشاء الله  همینطور است که می فرماید.
امّا روز پنج شنبه بیست و نهم تیرماه این آقای کوبلر در رابطه با ماموریتش در عراق ،گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل متحد تقدیم کرد که ما را از همه ی چشم پوشی هایمان پشیمان ساخت. اگر اسم این آقا مارتین کوبلر نمی بود و اگر پیشتر او را به عنوان نماینده دبیر کل ملل متحد در عراق معرفی نکرده بودند، مخاطب گزارشش  بدون ذره ای تردید و بی اندکی درنگ می گفت که این جناب نماینده نوری المالکی است و دارد گزارش عملکرد موکلش  در رابطه با مساله اشرف را به شورای امنیت می دهد. کتمان حقیقت ، زدن تهمت به اشرفیان ، وارونه جلوه دادن واقعیت، نا دیده گرفتن فشارهای جسمی و روانی وارده بر اشرفیان از جانب دار و دسته مالکی، عشوه گری های مهوع در جهت دفاع از عملکرد مشتی جنایتکار ،تنها تصویر واقعی است که از گزارش اخیر اقای مارتین کوبلر ارائه می شود.
من وقتی گزارش این جناب را دیدم، زبانم لال ، زبانم لال،  بدون قصد هیچ مقایسه ای، همینطوری و بی هوا قیافه ی همولایتی شصت هفتاد سال پیش  ایشان در نظرم مجسم شد که همان روزگار و در اوج اقتدار پوشالی جناب هیتلر فرموده بود دروغ را هرچه بزرگ تر بگوئید تا کسی جرات نکند آن را دروغ بپندارد. این نکته را آقای مارتین کوبلر به احتمال زیاد بهتر از ما می داند . ولی ای کاش یکی از همان فارسی زبانان دور و برش در عراق و از همه بهتر مترجم در جریان سفرش به ایران ،این مَـثَـل فارسی را برای ایشان توضیح می داد که هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد. حالا آن همولایتی چیزی گفت. قرار نیست که کسی آن را سرمشق خودش بکند.
من سعی می کنم به خودم بقبولانم که اقای کوبلر اهل دروغ و دغلبازی نیست . اما با قاطعیت عرض می کنم که میان ایشان و آن همولایتی مذکور هیچگونه قرابتی اعم از نسبی و سببی وجود ندارد . مشابهت های کم و زیاد هم الزاما به معنای همسان بودن اعمال و افکار نیستند. در این میان  البته خود آقای کوبلر هم باید در کردار و گفتار مراعات جنبه های حساسی را بکند تا برای کسی و از جمله آنان که می کوشند نسبت به ایشان حسن نیت داشته باشند ، شبهه هائی از این دست پدید نیاید. به ویژه که آقای کوبلر خوب و بسیار بیشتر از امثال من می داند که تاریخ در داوری بسیار بیطرفانه و قاطعانه و در صورت لزوم بیرحمانه عمل می کند. بنا بر این بهتر است که به قول ایرانی ها جوّ گیر نشود و نپندارد اوضاعی را که موقتا در آن سر می برد، دائمی و پایدار میماند . به آقای کوبلر که فکر می کنم گوش شنوائی دارد توصیه می کنم نیم نگاهی به مصر و تونس و لبنان بیندازد و فکر نکند که نوری المالکی زیر پایش سفت و سخت تر از بن علی و مبارک و قذافی است. اصلا چرا راه دور برویم. فاصله دمشق  و بغداد چندان زیاد نیست که فریادهای مرگ بر بشّار، عزیز کرده ی  مالکی و حمالت الحطب خامنه ای ، به گوش جناب کوبلر نرسد . توصیه بزرگترم به ایشان این است که حق را نادیده نگیرد و حالا که با این گزارشش به شورای امنیت نشان داده است که مرتکب زشتکاری شده است ، سعی کند حق را پایمال نکند .
آقای کوبلر! قربانی کردن پیشتازان مقاومت ایران جنایتی نابخشودنی است. شما یقینا نمی خواهید دستتان در این جنایت الوده شود و یقینا نمی خواهید نکبت مُقَـدّری که مالکی را در خود خواهد بلعید، دامن شما را هم بگیرد .
آقای کوبلر!
بی سبب خشت ها زدی بر آب
گل به مـهتاب می کشی ا ینک