فراخوان به ملل متحد و دولت آمریکا، برای تضمین حفاظتهای انساندوستانه درلیبرتی، و ممانعت از نقض تعهدات و کنوانسیونها ازسوی دولت عراق
برگزار کنندگان کنفرانس: فرانس لیبرته بنیاد دانیل میتران، جنبش ضد نژادپرستی و دوستی خلقها، انجمن بین المللی حقوق بشر زنان جیافرانکو فاتورینی(رئیس مشترک جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی خلقها )
روز بخیر
انجمن بین المللی حقوق بشر زنان, به شما خوش آمد میگویم.
هدف این جلسه ارائه آخرین تحولات در مورد وضعیت 3400 تن پناهندگان ایرانی است که در عراق هستند و مربوط است به مسئولیت هائی درباره عدم رعایت به حقوق اولیه آنها.
جهت یادآوری این 3400 تن در زمان خود تضمین حفاظت از طرف ایالات متحده آمریکا دریافت کرده بودند، در ژانویه 2009، آمریکا به نوعی کلید کشور را به دولت جدید عراق سپرد که همه مسئولیت ها را پذیرفت، و از ژوئیه 2009 یعنی 6 ماه بعد، دولت عراق به کمپ اشرف حمله کرد، جائی که 3400 تن در آن ساکن بودند، و در آوریل 2011 حمله دومی را مرتکب شد، این دو حمله در مجموع 47 کشته و صدها زخمی بر جای گذاشت. در سپتامبر 2011، 3400 تن ساکنان برای دریافت استاتو، به کمیساریای عالی پناهندگی درخواست فرستادند. و کمیساریای عالی پناهندگی استاتوی پناهندگی را برای ساکنان به رسمیت شناخت.
دولت عراق، خواست خود را برای بستن کمپ در تاریخ 31 دسامبر با کلید تهدید اخراج این افراد به ایران، اعلام کرد. یک هفته قبل از پایان مهلت 31 دسامبر، فرستاده ویژه نماینده ویژه دبیر کل ملل متحد توافقی را با دولت عراق امضا کرد برای انتقال ساکنان کمپ اشرف به یک کمپ جدید، در کنار فرودگاه بغداد، موسوم به کمپ لیبرتی خارج از شرایط این انتقال که عملا به 3400 تن تحمیل شده بود، شرایط هیچ احترامی به حقوق اساسی پناهندگان نگذاشت، و تعهدی از طرف خود دولت عراق داده نشد . و این بطور خاص در رابطه با زندگی افرادی که ناتوانی جسمی دارند، دسترسی به آب، برق و بالاخره محرومیت از مالکیت اموال منقول و غیرمنقول است.
امروز راه حل، به رسمیت شناختن کمپ لیبرتی به عنوان کمپ پناهندگی است، که بایستی تحت حفاظت کمیساریای عالی پناهندگان قرار گیرد.
آن ماری لیزن(رئیس افتخاری سنای بلژیک)
امروز میخواستم بیایم، ابتدا چون این، سمبل مقاومتی است که انسانها در مواجهه با شرایطی که چشم انداز ندارد، قادر به انجام آن هستند.
اگر لیست کارهای نکرده برای لیبرتی را در نظر بگیریم می بینیم که نقض حقوق پایه ایی صورت گرفته و تبدیل به زندان شده است.
وقتی سازمان ملل مسئولیت کمپی را به عهده میگیرد و آن را یک کمپ موقت انتقال می نامد، جایی که انسانها در آن زندگی میکنند، حتی اگر یک زندان هم باشد شما مجبورید که آب و برق آن را تامین کنید و شرایط انسانی را مهیا کنید.
در رابطه با دولت عراق باید گفت که این دولت مسئله آب کمپ لیبرتی را حل نکرده است و حاضر نیست اجازه آن را صادر کند.
اما در اینجا کسی از آنها بودجه نمیخواهد. فقط اجازه برای حل مشکل آب را میخواهند. این یک امر اساسی است. آزمایش واقعی اینجا است و اجازه میدهد شرایط انسانی پایه ای فراهم شود. همینطور برای امکانات مربوط به ناتوانان و بیماران
میدانید که یکسری قوانین بین المللی دقیق در این رابطه وجود دارد و نهادهای ملل متحد باید آنها را اجرا کنند. پس مسئله این است که ما بودجه نمیخواهیم فقط خواستار اجازه برای انتقال اموال هستیم. همینطور برای برق و اجازه برای ساختن سایبان.
آنچه از چند ماه پیش خواسته میشود دادن اجازه توسط دولت عراق است. این کار ساده ایی است که دولت عراق میتواند انجام دهد.
این قیمتی است که دولت عراق به رژیم ایران می پردازد. اما آنچه که غیرعادی است موضع نمایندگان سازمان ملل است. آنها چه کار میکنند؟ بطور مثال کاری که میکنند این است که تلاش میکنند که از طریق دفتر خانم اشتون روی پارلمانترهای اروپایی تاثیر منفی در این رابطه بگذارند و عزم آنها را برای تقاضای حل مسئله آب و برق کاهش دهند. چرا آنها این کارها را انجام میدهند؟
برای اینکه رابطه خاصی با دولت عراق حفظ کنند. نتیجه اش این میشود که آنها همیشه مجبورند از دولت عراق تشکر کنند. شما با این موضوع در سازمان ملل آشنا هستید. اما باید بتوانیم به دولت بگوییم باید اجازه را بدهد. نماینده ویژه امکان این را دارد. ما از آنها بودجه نمیخواهیم از آنها فقط اجازه میخواهیم. ولی نماینده سازمان ملل این کار را نمیکند. او به عکس روی ساکنان اشرف فشار می آورد و میگوید: شما زیاده خواه هستید!
اما مهم این است که نماینده ویژه سازمان ملل مشوق مواضع دولت عراق بوده است. موضعی که در واقع، توصیه شده توسط رژیم ملاها است.
این در تناقض کامل با حقوق بشر است که هم سازمان ملل و هم پارلمان اروپا در تلاش برای دفاع از آن هستند. لذا می بینیم که این نوع فشارها منطبق با ضوابط سازمان ملل نیست. اگر هدف این است که کمپ لیبرتی قابل زندگی بشود باید روی دولت عراق فشار بیاورد.
مواردی که برای لیبرتی تقاضا میشود بسیار ساده و قابل حصول است. مخصوصا اگر فشار خارجی اعمال شود و نشان دهد که وضعیت کمپ لیبرتی را دنبال میکند. اما سازمان ملل این کار را نمیکند و این فشارها را روی بغداد منتقل نمیکند و تلاش نمیکند این خواسته ها را بدست آورد. به عکس رو به ساکنان کرده و میگوید شما زیاده خواه هستید. ششمین کاروان را بفرستید و این کارها را بکنید!
من همچنین به این دلیل وارد این موضوع شدم که علاقمندم ببینم که زنان و خانواده های بسیاری هستند که برای بهبود وضعیت این دو کمپ تلاش میکنند. هم برای ناتوانان و بیماران و هم برای زنان که حقوق آنها توسط دولت عراق محترم شمرده نمیشود.
چرا سازمان ملل و نماینده ویژه اش روی دولت عراق فشار نمی آورند؟ در حالی که طبق ضوابط پایه یی سازمان، ملل این نقش آنان است که این کار را بکنند. مسئله این است که 3400 نفر را به گروگان گرفته اند.
پس باید گفت که نماینده سازمان ملل، قلب مسئله نیست. طرف حساب اصلی آمریکا است. اوست که دنبال منافع خود در این کشور است.
پس می بینیم که چه تناقضاتی وجود دارد و این همان تناقضاتی است که در سیاست خارجی آمریکا هم وجود دارد.
تناقض واقعی اینجا است. چرا آنها به کسانی که سالها است علیه ایران مبارزه میکنند کمک نمیکنند؟
و چرا به هر ترتیب تلاش میکنند سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی نگه دارند.
این از نظر من یک موضوع بسیار مهم در آینده یی نزدیک است. زیرا در صورت کنار رفتن رژیم بشار اسد اوضاع همچنین پر تنش خواهد بود. آیا این درست است که آنها را در اروپا پراکنده کنیم؟
گروهی که ایدئولوژی دارد و قادر است تامین کننده عناصر مهم این مبارزه را ارائه دهد. آیا این درست است که آنها در کشورهای مختلف پراکنده کنیم. کشورهایی که میخواهیم آنها ساکنان لیبرتی را بپذیرند. پس تحلیل این است. البته در روزها و هفته های آینده اوضاع متحول خواهد بود ومقامات رژیم ایران تلاش خواهند کرد مناقشه سوریه را تبدیل به یک مناقشه منطقه یی کنند. آمریکا هم تلاش خواهد کرد از واکنش روسیه پیشگیری کند و همچنین مانع از حمایت یک طرفه عراق بشود.
این موضوعی بود که میخواستم با شما مطرح کنم. معتقدم خروج مجاهدین از لیست، با اشاره به تناقضات آمریکا، یک امر اجتناب ناپذیر است چون یک تصمیم دادگاه بوده است.
آنها میخواهند از خرابی وضعیت ساکنان لیبرتی به عنوان امتیاز یا معامله یی استفاده کنند و اجازه میدهند عراق خواسته های رژیم ایران را برآورده کند. این آن بازی است که امروز جریان دارد و سازمان ملل نباید به هیچ وجه از آن حمایت کند.
سازمان ملل باید از خود قاطعیت نشان بدهد. ما در این جلسه باید به دبیرکل ملل متحد بگوییم که اصل موضوع را دریافته ایم و او باید رویه دیگری را اعمال کند.
کار سازمان ملل فقط این نیست که به دولت ها بگوید شما کارتان را خوب انجام میدهید. خیر. مخصوصا در اینجا در ژنو باید بتوانیم بگوییم که شما کار خود را خوب انجام نمیدهید و شما باید اجازه های مورد نیاز برای کمپ لیبرتی را، امروز بدهید.
متشکرم
پرفسور ژان زیگلر(نایب رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق بشر ملل متحد)
آقای رئیس، خانمها، آقایان،
آنچه خواهم گفت صرفاً در کادر حقوق بین الملل است. من صرفاً یک تحلیل بر اساس چارچوبها انجام خواهم داد.
اما قبل از اینکه این تحلیل را ارائه دهم میخواستم از مقاومین ایرانی در اشرف و لیبرتی تقدیر و تحسین کنم. آنهایی که کرامت انسانی را نگهبان هستند. آنهایی که مقاومت و دفاع از ارزشهای ناشی از کنوانسیون های بین المللی را نگهبان هستند و به همه ما و به افکار عمومی جهان الگویی کاملا استثنایی از شرافت و مقاومت را ارائه میدهند.
می بینیم که حتی در چنین شرایطی آنها درسی از شرافت و مقاومت به ما میدهند که فی الواقع تحسین جهانیان را برمی انگیزد.
من همچنین میخواهم تحسین خود را برای خانم مریم رجوی و شورای ملی مقاومت ایران بیان کنم که حاضر شدند به جامعه بین المللی اعتماد کنند. آنها طرح کمیساریای عالی پناهندگی و دبیرکل ملل متحد را پذیرفتند که میگفت ساکنان اشرف از این شهر بزرگ ساخته شده توسط مجاهدین به کمپ دیگری منتقل خواهند شد تا آنها ثبت نام شوند. و این روند اکنون در جریان است و تقاضای پناهندگی توسط کمیساریای عالی به کندی انجام میشود.
چون طرح و پیشنهادات مشخص و دقیقی وجود داشت، طرحی که می بایست در تئوری توسط نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد مارتین کوبلر نظارت شود، خانم رجوی و شورای ملی مقاومت به جامعه بین المللی اعتماد کردند.
این یک اقدام بسیار شجاعانه بود. اما معلوم شد که فریبکاری وحشتناکی بوده است. از این رو من فکر میکنم ما هیچ ایرادی نمیتوانیم به مقاومت ایران بگیریم. به عکس باید اعتراف کرد که تنها طرفی که بر سر عهد خود وفادار بوده است و به تعهدات خود عمل کرده است شورای ملی مقاومت بوده است.
همانطور که خانم لیزن گفتند سه طرفی که درگیر این موضوع هستند: آمریکایی ها، جامعه بین المللی از طریق نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد، و شورای ملی مقاومت و ساکنان اشرف.
از سه طرف مذکور تنها طرفی که به توافق (دسامبر) 2011 پایبند بوده است شورای ملی مقاومت ایران است.
برای نشان دادن چگونگی این فریبکاری که شورای ملی مقاومت ناخواسته قربانی آن بوده است برایتان از گزارش گروه کار بازداشت های خودسرانه نقل قول میکنم.
شما میدانید که بعداً معلوم شد که لیبرتی یک کمپ پناهندگی منطبق با ضوابط کنوانسیون 1951 نیست. در ماده های 18 و بعدی یک تعریف از کمپ پناهندگی ارائه میدهد. میگوید شرایط امکانات، تامین آب و غذای آن چگونه باید باشد، شرایط رفت و آمد در داخل و خارج آن را توضیح میدهد. یک تعریف بین المللی فوق العاده دقیقی در رابطه با قواعد آن وجود دارد. البته لیبرتی با هیچ یک از این ضوابط مطابقت ندارد.
این را به عینه میتوان گفت زیرا که اکنون شورای ملی مقاومت هشت خواسته مشخص برای کمپ لیبرتی ارائه داده است تا بتواند به یک کمپ پناهندگی مطابق کنوانسیون 1951 تبدیل شود. بطور مثال در رابطه با آب باید بدانیم که در 150 متری آنجا یک کانال آب وجود دارد که ساکنان لیبرتی قادر هستند آن را به کمپ وصل کنند. بجای اینکه مجبور شوند آن را از دوازده کیلومتری با مخارج سنگین صدها هزار دلاری برای مقاومت حمل کنند.
همچنین ساکنان در رابطه با امکانات مربوط به کسانی که ناتوانی جسمی دارند، و تعدادشان زیاد است با رویکردی سرکوبگرانه روبرو هستند.
شورای حقوق بشر یک ارگان ویژه ای دارد به نام گروه کار درباره بازداشت های خودسرانه. هر بار که کسی در هر جای جهان به دلایل سیاسی بازداشت شود گروه کار مداخله کرده و وضعیت را بررسی میکند. این گروه کار ارگان رسمی شورای حقوق بشر است. چهل و هفت کشور توسط مجمع عمومی ملل متحد برای این شورا انتخاب شده اند و رفتار کشورهای عضو ملل متحد را نسبت به رعایت حقوق بشر بررسی میکنند. که به زبان انگلیسی نوشته شده است و من گزارش این گروه کاری ملل متحد درباره بازداشت های خودسرانه را که درباره لیبرتی که از نظر قانونی یک کمپ پناهندگی است برایتان میخوانم:
”شرایط کمپ لیبرتی همردیف شرایط یک بازداشتگاه میباشد. زیرا ساکنان آزادی رفت و آمد ندارند، آزادی ارتباط با جهان بیرون را ندارند، در داخل کمپ نیز از آزادی رفت و آمد و شرایط زندگی آزادانه برخوردار نیستند. شرایط ساکنان در کمپ لیبرتی معادل شرایط بازداشت شدگان یا زندانیان است.“
به این ترتیب دولت مالکی، با تأیید ضمنی و به سبب بزدلی ملل متحد بویژه مارتین کوبلر، این کمپ پناهندگی را به یک بازداشتگاه تبدیل کرد. و آنهایی که طبق قانون متقاضی پناهندگی هستند اکنون در بازداشتگاه هستند. زیرا گفتیم که کمیساریای عالی پناهندگان مصاحبه ها و احراز هویت را آغاز کرده است و همانطور که خانم لیزن گفت تنها چیزی که کار نمیکند پذیرش آنها در کشورها است که هنوز پاسخی به درخواست این متقاضیان پناهندگی نداده اند.
اما به هر حال احراز هویت دارد انجام میشود و کمیساریا کارش را انجام میدهد. مسئله این است که این متقاضیان پناهندگی که اکنون در بازداشتگاه و در زندان هستند، در کمپی قرار دارند که گروه کاری و شورای حقوق بشر ملل متحد میگوید شرایط غیرانسانی بوده که مغایر با ضوابط کنوانسیون 1951 درباره کمپ های پناهندگی میباشد.
گویا یک رویکرد کاملا متناقض در سازمان ملل وجود دارد. از یک طرف مصاحبه ها انجام میشود و کمیساریای عالی کارش را انجام میدهد و ملل متحد اذعان میدارد که آنها متقاضی پناهندگی هستند، ولی از طرف دیگر میپذیرد که با آنها مثل زندانیان در زندان برخورد شود.
آنها این وضعیت را تحمل میکنند و چشمان خود را روی رفتار به غایت مذموم دولت مالکی می بندند. مالکی میخواهد اراده دموکرات های ایرانی و مقاومت را بشکند. او میخواهد اراده آنها را بطور فیزیکی درهم بشکند.
اما قادر به این کار نیست زیرا که آنها مجاهدین هستند. آنها تعدادی خرده بورژوای سوئیسی نیستند، بلکه مجاهدین هستند. و چون قادر نیست آنها را درهم بشکند و چون شرافت در مقاومت و مقاومت در شرافت به تداوم خود ادامه میدهد، در اشرف و هم در لیبرتی آنها فشار را مرتباً بالا میبرند.
به این دلیل است که این جلسه در مقر دائمی شورای حقوق بشر از اهمیت حیاتی برخوردار است.
ما باید مقاصد جنایتکارانه و نفرت انگیز مالکی را افشا کنیم. زیرا او هم شورای ملی مقاومت را فریب داده است، هم کمیساریای عالی را و هم آمریکایی ها را.
زیرا او این افراد را نه به یک کمپ پناهندگی بلکه به یک بازداشتگاه منتقل کرده است. این را که شرایط آنجا غیرقابل تحمل هستند را شورای ملی مقاومت یا مجاهدین یا خانم مریم رجوی نمی گویند، بلکه این را گروه کار میگوید یعنی یک ارگان تخصصی شورای حقوق بشر ملل متحد. او میگوید این نه یک کمپ پناهندگی منطبق با ضوابط کنوانسیون های 1951 بلکه یک بازداشتگاه است. و آنچه مالکی انجام داده است انتقال تعدادی متقاضی پناهندگی به یک زندان به عنوان زندانی است. همراه با انکار حقوق آنها به عنوان متقاضی پناهندگی. و دولت ها سکوت کرده اند.
این دولت ایران است که مالکی و دولت را کنترل میکند.
باید فوراً دستگاه امنیتی عراق که کمپ را احاطه کرده و شرایط غیرقابل تحمل را در لیبرتی ایجاد کرده است، منحل شود.
همچنین باید تحت نظارت بین المللی کمپ لیبرتی به یک کمپ پناهندگی تبدیل شود. باید حقوق پایه یی مندرج در کنوانسیون و اعلامیه جهانی حقوق بشر برای ساکنان لیبرتی محترم شمرده شود. اگر این شرایط تأمین شوند یک سوم باقی مانده در اشرف منتقل خواهند شد. آنچه غیرقابل تحمل است وضعیت فعلی کسانی است که مانند زندانیان در لیبرتی هستند. آنها فریب داده شدند.
شورای ملی مقاومت فریب داده شد. آنها از یک وضعیت غیرانسانی که حیثیت شان را مورد هدف قرار داده رنج میبرند. آنها از فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی، سلامتی که دائما رویشان است، رنج میبرند. نه تنها یک زندان است بلکه یک زندان غیرانسانی است. چون پیشینه آوریل 2011 موجود است. از این رو ما باید بوروکراسی سازمان ملل متحد را که در یک تناقض وحشتناک قرار دارد از خواب بیدار کنیم، که تهدیدهای مالکی را بدون اعتراض تحمل میکنند.
تغییر آن از یک کمپ متقاضیان پناهندگی به یک زندان با همه عواقب تحقیرآمیز آن و انکار حقوق را می پذیرند.
در پایان میخواهم تاکید کنم که همبستگی ما باید کامل باشد. آنچه مطرح است اعتبار سازمان ملل است. صرفا مسئله یک حادثه در یک نقطه در این خاورمیانه خونین نیست، مسئله، مسئله اعتبار سازمان ملل متحد است و اگر سازمان ملل به مالکی اجازه دهد کارش را بکند و یک بازداشتگاه در لیبرتی دایر کند، این ارگان نه تنها ارزش خود را نابود کرده است بلکه اعتبار خود را از دست خواهد داد.
اما سازمان ملل تنها قدرتی است که حقوق بین الملل و شورای حقوق بشر و دبیرکل از آن برخوردار است. این اعتبار اکنون در معرض داوری است.
مجدداً تکرار میکنم که ما مبارزه مقاومین ایرانی چه در لیبرتی و چه در اشرف را تماماً تحسین میکنیم.