طبعا یک عامل جدی که زنان ما را به عنوان یک عامل جدی وارد صحنه مبارزه کرده است, همان ماهیت زن ستیز رژیم آخوندی و فاشیست مذهبی است, که بدلیل خصلت زن ستیزی اش, برای همه مردم به ویژه برای زنان، یک جهنم بر پا کرده است, یعنی سرکوب وحشیانه, تحقیر سیستماتیک در خانه و در خیابان, آپارتاید جنسی و سلب ابتدایی ترین حقوق و آزادیهای زنان.
بیلان اینهمه فشار و سرکوب و فقر و پریشانی که طبعاً بار بیشترش هم بر دوش زنان است، از جمله عبارتست از:
ـ دو میلیون زن بسیار فقیر که سرپرستی خانوادههایشان را برعهده دارند.
ـ سیصد هزار قربانی فحشا فقط در پایتخت وجود دارد.
ـ انبوهی از زنان که به افسردگی و اختلال روانی دچار شدهاند
ـ و سرانجام سهم 12 درصدی از اقتصاد برای زنان که 50 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
البته الحق که این رژیم در یک زمینه سهم زنان را تمام و کمال و بالاتر از تساوی پرداخته و آن هم سرکوب وحشیانه زنان است. به نحوی که هزاران زن مخالف اعدام شدهاند دهها هزار زن مخالف شکنجه شدهاند و میلیونها نفر از حرفه و کارشان اخراج و تصفیه شده اند یا تعداد زیادی مجبور به ترک کشور و تبعید شده اند.
بگذاریم از زجر روزانه یی که بابت کنترل و تفتیش و انواع و اقسام تحقیر و اهانتها در کوچه و بازار و سرکار از طرف انواع و اقسام پاسدارها و بسیجیها و مزدوران سرکوبگر رژیم بر زنان اعمال می شود.
یک قلم, همین موضوع بد حجابی, که خود عنوانش واقعاً مسخره است, و معلوم نیست که معیار رژیم برای آن چیست.
یک قلم دیگر تجاوز سیستماتیک در زندانها نسبت به زنان زندانی است. رژیمی که مدعی اسلام است و اینهمه مرز بندی برای زنان و مردان در جامعه گذاشته است تا جایی که می خواهد کلاسهای درسی دانشگاهها را هم جدا سازی کند, آنوقت در زندانها، شکنجه گران و دژخیمانش چه ها که با دختران و زنان این میهن نکرده اند. در واقع تجاوز, یک شیوه شکنجه سیستماتیک در رابطه با زنان زندانی و به ویژه زندانیان سیاسی است.
این فشار و سرکوب گسترده اجتماعی یک پتانسیل بسیار قوی برای حرکت زنان و دختران ما ایجاد کرده و باعث شده که آنها چنین انگیزه یی برای تغییر وضعیت جامعه پیدا کنند. چرا که می دانند رهایی و پیشرفت واقعی زمانی پیدا می شود که ستم و ظلم از بین رفته باشد. بنابراین مقاومت زنان ایران در برابر این رژیم, در واقع بیشتر برای حق زندگی انسانی است و مبارزه شان برای سرنگونی کل نظام. به همین دلیل است که می بینیم در شعارهایشان می گویند مرگ بر اصل ولایت فقیه. نوک تیز حمله متوجه سمبل این رژیم یعنی شخص خامنه ای است و عکس او را پاره و لگد کوب می کنند.
30 سال از مبارزه فعال زنان در برابر دیکتاتوری آخوندی می گذره طبعا حضور این سی ساله تاثیرات گسترده ای از خودش بجا گذاشته . شما این تاثیرات را چگونه می توانید بیان و فرموله کنید؟
واقعیت این است که بدون این حضور 30 ساله امکان نداشت که چنین نقشی را زنان بتوانند در قیام ایران داشته باشند. این مبارزه یک قدمت تاریخی دارد, و مهمتر از آن یک تاریخ سی ساله از مبارزه بسیار درخشان و سرسخت دارد با سمبلها و ارزشهای آن از شهیدان والاقدرش، تا دهها هزار زندانی زن در شکنجه گاهها و سلولهای انفرادی, درقفس ها و در سلولهای ”واحد مسکونی” مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفته اند. و تا 1000 زن اشرفی در متن یک مبارزه سرسخت و پیچیده و طولانی. و رهبری یک مقاومت توسط یک زن، مریم رجوی. چنین پشتوانه و پتانسیلی است که در ماههای اخیر یک باره در قیام قهرمانانه زنان ایران می شکفد
در صدمین سالگرد اعلام روز جهانی زن هستیم, به نظر می رسد به ویژه با توجه به پیشرفتهای جنبش زنان در قیام ایران, در بحث زنان چه از جنبه بین المللی و چه در داخل ایران, فضای متفاوتی وجود دارد؟ آیا شما هم چنین فضایی را می بینید؟
می دانید که امسال پانزدهمین سالگرد کنفرانس جهانی پکن است. کنفرانس جهانی پکن, تاثیر بسیار زیادی روی جنبش جهانی زنان داشت. برنامه عمل 12 ماده ای این کنفرانس, که در واقع یک برنامه عمل پیشنهادی سازمان ملل به کشورها بود, تا سالها بعد از کنفرانس در جلسات سالانه کمیسیون زنان سازمان ملل, مورد بحث قرار می گرفت و کشورها موظف به دادن گزارشها حول اقداماتشان بوده اند.
امسال هم به مناسبت پانزدهمین سالگرد, جلسات ویژه ای در کمیسیون زنان برگزار می شود. موضوع و باصطلاح تم روز جهانی زن برای امسال از سوی دبیرکل ملل متحد،«حقوق برابر، فرصتهای مساوی و پیشرفت برای همه» مشخص شده است و کشورهای بسیاری روی تعهدات خودشان در قبال حقوق پایه ای و برابر زنان در کشورهایشان تاکید کرده اند.
موضوع زنان به خصوص به دلیل نقشی که زنان و دختران شجاع ایرانی در قیامهای امسال داشته اند, موضوع بسیار مطرحی در سطح جهانی شده است. به طوریکه این روزها کمتر سیاستمداری را می توان دید که در حرفهایش وقتی به مسئله ایران می پردازد, به مسئله حضور زنان و نقش آنها در قیامها اشاره نکند. و یا اینکه صحنه شهادت ندا تا چه حد جامعه جهانی را تکان داد و ندا, تبدیل به ندای زنان ایران برای آزادی و برابری شد.
در بسیاری از موارد، جوایز زنان شجاع به زنان ایران اهداء شد, بهترین عکس سال, مربوط به فریادهای شبانه چند زن در ایران بود. و تظاهرات هفتگی مادران عزادار و سوگوار, درست مانند مادران میدان صلح آرژانتین, انعکاس جهانی گسترده ای یافت.
هفته قبل در پارلمان اروپا، یک گروه همبستگی متشکل از پارلمانترهای پارلمان اروپا به نام گروه همبستگی با زنان ایران برای یک ایران آزاد اعلام موجودیت کرد. لطفا در ارتباط با این کمیته و اهمیت تشکیل چنین ارگانی در این شرایط توضیح بدهید.
کمیته همبستگی با زنان ایران برای یک ایران آزاد که در جلسهیی در پارلمان اروپا در حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، اعلام موجودیت کرد، کمیته یی متشکل از برجسته ترین زنان نماینده مردم اروپاست. این کمیته طی بیانیهیی اهداف خود را اعلام کرد. از جمله این اهداف می توان از موارد زیر نام برد:
۱ -افشا و محکوم کردن نقض حقوق زنان در ایران، به ویژه در جریان قیام سراسری مردم ایران
۲- حمایت از خواست مردم ایران برای یک جمهوری دمکراتیک و مبتنی برجدایی دین ازدولت
۳- تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و دستگیر شدگان قیام, به ویژه زندانیان زن
۴-حمایت از طرح پلاتفرم خانم مریم رجوی برای تحقق برابری کامل زنان در همه زمینه ها
۵- حمایت از حقوق ۱۰۰۰ زن مجاهد اشرف, اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، طبق قطعنامه ۲۴ آوریل پارلمان و تلاش برای لغو محاصره ظالمانه و ضد انسانی اعمال شده برآنها.
من فکر می کنم که این کمیته می تواند منشا اقدامات موثری در راستای اهداف اعلام شده خود باشد و در همین جا تشکیل این کمیته را هم به سهم خودم به زنان ایران تبریک می گویم