یزدان حاج حمزه: دستاویزهای «مخفی کاری» اتمی رژیم ولایت فقیه

 یزدان حاج حمزه

دستاویزهای «مخفی کاری» اتمی رژیم ولایت فقیه و چشم انداز تحول اوضاع؟

 

آخرین گزارش آژانس بین ا لمللی انرژی اتمی در مورد فعالیت های اتمی رژیم ایران، (که روز 30 اوت 2012 منتشر شد)، روی دو مسأله محوری این فعالیت ها تأکید می کند. نخست سرعت گرفتن و تشدید فعالیتهای اتمی علنی ولی ممنوعه رژیم ایران و دوم ادامه مخفی کاری و فقدان شفافیت و عدم همکاری این رژیم با بازرسان آژانس. اگر در نظر بگیریم که فعالیتهای اتمی علنی و آشکار رژیم ایران به عنوان عضو «پیمان منع تکثیرسلاح اتمی»، به علت مخفی کاری های اتمی رژیم ایران، ممنوع و مستلزم تعلیق شده است، می توان گفت مسأله ریشه ای که فعالیتهای اتمی رژیم ایران برای جامعه جهانی به وجود آورده، مخفی کاری های این رژیم است و نه «حق مسلم استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز». اگر رژیم ایران به مدت 18سال فعالیتهای اتمی اش را از بازرسی آژانس مخفی نمی کرد، اگر این رژیم، به حکم عضویت در «پیمان منع تکثیر»، بعد از افشای این مخفی کاری خطرناک توسط مقاومت ایران، رابطه شفافی با آژانس برقرار می کرد، به سوالات و حساسیت های امنیتی که برای این چشم و گوش سازمان ملل مطرح شده پاسخ می داد، درها را باز می کرد و پروتکل الحاقی این پیمان را به اجرا می گذاشت ، راه حل و فصل مسأله ریشه ای اش با آژانس باز می شد و دیگر لزومی نداشت که شورای حکام آژانس  پرونده اتمی رژیم ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستد.  لزومی نداشت که این شورا طی 6 قطعنامه یکریز خواستار آن شود که درهای بسته را به روی بازرسان آژانس بازکند، دست از مخفی کاری ها بردارد و مدتی فعالیتهای غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد و از این طریق، و نه با قسم و آیه خوردن خامنه ای، در عمل به بازرسان آژانس ثابت کند که فعالیتهای اتمی اش صلح آمیز است.
اما تلاش پیگیر آژانس برای روشن کردن جواب سؤالات بی پاسخ مانده ای که جنبه مخفی (نظامی) فعالیتهای هسته ای رژیم ایران پدید آورده، تا به حال بی نتیجه مانده است. ضمیمه گزارش ماه نوامبر2011 آژانس نشان می دهد که دهها سؤال حساس در مورد  مدارک به دست آمده از کارهای مخفی تحقیقی، تجربی و آزمایشی که مستقیماً به ساخت سلاح هسته ای مربوط است،  معلق و بی جواب مانده است. آخرین نمونه بی پاسخ ماندن کندوکاو آژانس برای تعیین جنبه نظامی مخفی کاری اتمی رژیم ایران به سایت پارچین برمی گردد که چند ماه اخیر ادامه داشته و به بن بست رسیده است. پارچین از نظر آژانس سایت نظامی به شدت مشکوکی است که محتمل است در آن آزمایشات انفجاری مربوط به سلاح هسته ای انجام گرفته باشد. از آغاز سال جاری میلادی بازرسان سطح بالای آژانس و کارگزاران رژیم برای شرایط بازرسی سایت پارچین سه جلسه اعلام شده و چند جلسه اعلام نشده برای این منظور داشته اند. آقای آمانو دبیرکل آژانس شخصاً برای این منظور به تهران سفر کرده است. با این وجود آخرین گفتگوی کارشناسی که در این مورد بین طرفین روز 24اوت2012 انجام گرفت، در حالی با بن بست و شکست مواجه شد که عکسهای ماهواره ای از پارچین نشان می دهند که رژیم برای پاک کردن آثار آزمایشهای انفجاری که انجام داده، به تخریب برخی از ساختمانها و زیرورو کردن خاک محل آزمایش پرداخته و چیزی برای بازرسی آژانس باقی نگذاشته است!!
کارگزاران رژیم ولایت فقیه این مخفی کاری، این فرار از حسابرسی و این دهن کجی آشکار به آژانس، سازمان ملل متحد و قدرتهای صاحب وتو در شورای امنیت را نه در شرایط قطع رابطه، بلکه در متن دیالوگ و نشست و برخاست با آنها به پیش می برد و برای پیشبرد کار خود دستاویزهای دیپلوماتیک خاصی دارد. برخی از این دستاویزها عبارتند از:
یکم - ادامه عضویت در «پیمان منع تکثیر سلاح اتمی (ان.پی .تی)»
رژیم ایران، مثل برخی از دیکتاتورهای منطقه، مرتکب اشتباه اخراج بازرسان آژانس و لغو عضویت خود در «ان.پی.تی» نشده است. این رژیم بدون آنکه تعهدات عضویت خود در این پیمان بین المللی را رعایت کند، می خواهد از مزایای این عضویت بهره مند باشد. در زیر پوش این عضویت، منکر «استفاده از بمب اتمی» است و هنوز به نوعی با چین، روسیه و چند کشور تازه بپاخاسته در عرصه اقتصادی نظیر هند، برزیل و کشورهای در حال توسعه ارتباط تجاری دارد، به برخی از آنها نفت می فروشد، لوازم پیشبرد کارش را مخفیانه تهیه می کند و با استفاده از امکانات این کشورها تحریم های غرب را دور می زند. رژیم می داند اولین پیامد سیاسی لغو عضویت او در پیمان مذکور این است که همه مخاطب های خارجی اش آن را نشانه بارز رفتن به سمت استفاده از بمب تلقی می کنند. در این شرایط است که زمینه برای تحریم تجاری همه جانبه رژیم ولایت فقیه، مشابه تحریم رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی، در سطح شورای امنیت آماده می شود. این رژیم نفتی نمی خواهد با خروج از پیمان ان.پی.تی راه نفس خود را مسدود کند ضمن آنکه عضویت در این پیمان زبان او را دراز کرده که فرافکنی کند و برای آنکه قدرتهای اتمی جهان مزاحم پیشروی او به سمت بمب نشوند، شعار خلع سلاح اتمی آنها را می دهد!    
دوم - مذاکره با قدرتهای جهانی برای وقت خریدن
مذاکره با قدرتهای نامتحد عضو گروه 1+5 نه برای حل و فصل دعوا بلکه برای خرید وقت و ایجاد شکاف بین این قدرتها، شگرد دیپلوماتیک دیگر رژیم ایران است. این مذاکرات بارها به بن بست رسیده اما در بیشتر موارد این رژیم ایران بوده که با ابراز تمایل برای ازسرگیری این مذاکرات طرف خارجی را، به طمع سازش، به پشت میز مذاکره کشانده است. شاهد مثال آنکه پس از به بن بست رسیدن مذاکرات معروف به «استانبول 1» در سال 2011، خانم اشتون رابط قدرتهای مذکور به طور علنی نسبت به نتیجه بخش بودن مذاکرات ابراز یأس کرد. اما حدود یک سال بعد پس از آنکه جلیلی نماینده رژیم ایران طی نامه ای برای ازسرگیری مذاکره، بدون قید پیش شرط های قبلی، ابراز تمایل کرد، قدرتهای جهانی در ماه آوریل 2012  نشست «استانبول 2» را با این توهم با رژیم ایران برگزار کردند که رژیم زیر فشار تحریم کوتاه بیاید و ابتدا دست از غنی سازی 20درصدی اورانیوم بردارد و آنچه را از این اورانیوم غنی شده انبار کرده با آنها داد و ستد کند. اما طی نشستهای بی نتیجه متعاقب این نشست که در بغداد و بعد در مسکو برگزار شد، رژیم سنگ بزرگ لغو تحریم و به طور تلویحی، لغو قطعنامه های شورای امنیت را برداشت و آن را شرط تعلیق غنی سازی 20درصدی و نه 5/3درصدی اورانیوم قرار داد و به این ترتیب بار دیگر مذاکرات طرفین به بن بست رسید. و حالا در حالی که رژیم ایران، طبق آخرین گزارش آژانس، به تولید اورانیوم 20درصدی ادامه می دهد و طی مدت سه ماه ظرفیت بالقوه تولید این نوع اورانیوم را، در دژ نظامی فردو ،دو برابر کرده است، همچنان به ادامه مذاکره با قدرت ها ابراز تمایل می کند.
 نشستن نمایندگان رژیم پشت میز مذاکره، طرف مقابل را که قدرتهای نامتحد عضو گروه 1+5 باشند به این توهم می اندازد که رژیم برای سازش و بده بستان به سمت مذاکره آمده است. همین توهم قاطعیت آنها را در برخورد با رژیم سلب می کند و به رژیم فرصت می دهد که مخفی کاری های اتمی خود را ادامه دهد.  
سوم - استفاده از «غیرمتعهدها»
در شرایطی که کاسه صبر «جامعه جهانی» از خلافکاری های اتمی خطرناک این رژیم لبریز شده و برخورد های قاطع تری با این خلافکاری ها در چشم انداز قرار گرفته، رژیم ایران تقلا می کند تا در عرصه بین المللی تجمع «غیرمتعهدها» را، که از دوران جنگ سرد باقی مانده، به مثابه سنگری برای ادامه مخفی کاری و خلافکاری های اتمی خود مورد استفاده قرار دهد. رژیم خیز برداشته تا در دوران ریاست سه ساله خود بر «جنبش غیرمتعهدها» بیش از پیش از این «سنگر» برای مقابله با طرف خارجی استفاده کند. با وجود آنکه درعرصه عمل، اعضاء «جنبش غیرمتعهدها» نظیر هند زیر فشار آمریکا قرار دارند و در تنظیم رابطه با رژیم ایران تحریمهای این قدرت جهانی را (به خصوص در حوزه نفت و گاز)، کما بیش، رعایت می کنند، اما با امضای «بیانیه تهران» دستاویزی به این رژیم داده اند که می تواند با توسل به آن از موضع «رئیس جنبش غیرمتعهدها» با تحریم های یکجانبه آمریکا و اروپا ابراز مخالفت کند و با سنگر گرفتن پشت شعارهایی نظیر «خلع سلاح اتمی» عمومی، از پاسخگویی به آژانس بین المللی انرژی اتمی شانه خالی کند و به مخفی کاری اتمی خود ادامه دهد.

چشم انداز تحول اوضاع؟
 به رغم تقلاهای رژیم ایران برای خرید وقت، فرصت زیادی برای تعیین تکلیف جامعه جهانی با فعالیتهای اتمی خطرناک این رژیم باقی نمانده است. یکی از شاخص هایی که می تواند گویای چشم انداز آینده این دعوا باشد، موضع چین و روسیه در تنظیم رابطه اقتصادی آنها با رژیم ایران است. این دو قدرت جهانی ضمن پیگیری منافع تجاری کوتاه مدت خود در رابطه با رژیم ایران، طی ماههای اخیر در حال جمع کردن بساط سرمایه گذاری بلندمدت خود در بخش نفت و گاز ایران هستند. چین قرارداد سرمایه گذاری بزرگ خود برای بهره برداری از ذخایر گاز پارس جنوبی و همچنین قرارداد سرمایه گذاری برای ساخت کارخانه مایع سازی گاز در ایران را منتفی و لغو کرده است. شرکتهای روسی دست از تلاش برای اجرایی کردن توافقهای نفتی خود با ایران برداشته اند (شرکت نفتی «لوک اویل» روسیه از اجرای پروژه اکتشاف نفت در اناران شانه خالی کرده شرکت دولتی «گازپروم» روس از اجرای توافقنامه سال 2009 خود با شرکت ملی نفت ایران، برای بهره برداری مشترک از میدانهای نفتی آذر و شنگوله در حوزه نفتی اناران سر باز زده و شرکت «تات نفت» روسیه با وجود تشکیل شرکت با بنیاد مستضعفان به نام «پارس تات» هنوز قرارداد نفتی با رژیم ایران امضاء نکرده است.
کنار کشیدن قدرت های پشتیبان رژیم ایران از سرمایه گذاری بلندمدت در ایران از آینده نگری واقع بینانه آنها نشأت می گیرد. علاوه بر آمریکا و اروپا این قدرت ها نیز نمی توانند روی آینده رژیم ایران، به خصوص بعد از تحولاتی که در سوریه و برخی دیگر از کشورهای منطقه پیش آمده، سرمایه گذاری کنند. با قیام مردم ایران علیه رژیمی که هستی آنها را وخامت بار کرده، فاصله گیری قدرتهای جهانی با رژیم ولایت فقیه سرعت خواهد گرفت. 

یزدان – حاج حمزه
 15شهریور 91