با این چیز ها قبر آقا درست نمیشود

اوج گیری جنگ گرگها در ماههای پایانی دولت منصوب ولی فقیه که نعل به نعل خط خامنه ای را پیش برده و بیشترین حمایت را توسط شخص ولی فقیه داشته، بعد هم به گل نشستن ارابه بی ترمز و دنده و شکست کامل خط ولی فقیه، اما هم عبرت انگیز و هم در عین حال فریبکارانه است. تلاش ولی فقیه اینست که تمامی شکستها و خرابی های هشت سال گذشته را روی سر احمدی نژاد و دولتش بریزد و خود را در معرکه خر بگیری وارد نکند. به همین خاطر یکی از رسانه های وابسته به وزارت اطلاعات سنگ تمام گذاشته و تا توانسته هیزم های تر و خشک را به تنور جنگ گرگها که بین مجلس و دولت در جریان است ریخته تا آنرا شعله ور تر کند و افکار عمومی و توجهات را از روی خامنه ای به سمت احمدی نژاد سوق دهد. غافل از آنکه که در ایران کیست که نداند احمدی نژاد بدون خامنه ای نه رئیس جمهور می شد و نه می توانست دو دوره خر ولی فقیه را در نظام براند. مطلب زیر را بطور کامل بخوانیم تا در انتها به دو نکته اشاره کنیم.

۲۷ مهر ۱۳۹۱ - سایت حکومتی عصرایران
استیضاح هایی برای خدمت به محمود احمدی نژاد!

در چنین وضعیتی که خطای بعدی احمدی نژاد حتی می تواند منجر به سر ریز شدن کاسه های صبر شود و او را با خطر جدی برکناری مواجه سازد، اقداماتی مانند استیضاح وزیران و دیگر ضربات احتمالی بر دولت، در حکم زلزله های کوچکی هستند که قدرت لایه های زمین را تخلیه می کنند و مانع از تراکم انرژی و نهایتاً زلزله ای با ریشتر بالا می شوند.

- موتور استیضاح مجلسی ها درست در شرایطی گرم شده است که خورشید دولت احمدی نژاد بر لب بام رسیده است و چند ماه دیگر در انتخابات خرداد ، رئیس دولت دهم باید غزل خداحافظی را بخواند به تاریخ بپیوندد ، هر چند که خود او ، تمایلی به وداع با قدرت ندارد!

این در حالی است که نارضایتی از عملکرد دولت، اکنون از سطح عمومی مردم به میان سیاستمداران غیر دولتی نیز رسیده و مقامات بلندپایه نظام هم از ایراد انتقادات صریح و غیرصریح ابایی ندارند ولی واقعیت این است که مقوله ای به نام استیضاح وزرا در این وضعیت ، اساساً چاره ساز نیست و مشکلات را مضاعف نیز می کند.

مجالس هفتم، هشتم و نهم به عنوان هم دوره های دولت های نهم و دهم ، در طول 7 سال گذشته، کمترین نظارت مؤثر را بر دولت داشته اند و این سابقه ، استیضاح های کنونی را شدیداً زیر سوال می برد.

هم اکنون بعد از سال ها سکوت، جز طرح استیضاح وزیر ورزش و جوانان که منتفی شد ، طرح استیضاح وزرای کشاورزی ، صنعت ، معدن و تجارت ، آموزش و پرورش و ... از سوی برخی نماینده ها دنبال می شود اما کمتر کسی این سوال را مطرح می کند که "بعد چه؟".

به فرض این که فلان وزیر احمدی نژاد در این ماه های آخر دولت استیضاح شود، چه اتفاقی می افتد؟ آیا جز این است که چنین استیضاحی، غسل تعمید مجلسی هاست که " ایها الناس ! دیدید چگونه بر دولت نظارت کردیم؟! " و این در حالی است که مجلس ، در اساسی ترین امور نظارتی بر دولت کوتاهی های انکار ناپذیر داشته است ، به حدی که کار به جایی رسیده که دولت به عنوان مجموعه ای تحت نظارت مجلس ، اساساً مجلس و مجلسیان را جدی نمی گیرد و گاه حتی پارلمان را به سخره می گیرد! (توهین با لحن لمپنی احمدی نژاد در نیویورک به مجلس آخوندی) آیا این وضعیت جز به خاطر مماشات و بی خیالی مفرط مجلسی ها در قبال قانون گریزی بی پایان دولت و رأس دولت است؟!

استیضاح وزرا در شرایط کنونی، نه تنها تنبیه دولت نیست بلکه هدیه ای از طرف مجلس به شخص احمدی نژاد است و از این رو ، گمان می رود برخی از دولتی های هوشمند و نمایندگان همسو و البته تعدادی نماینده منتفد به طور ناخواسته در این سناریو ایفای نقش می کنند.

فراموش نکنیم که شخص محمود احمدی نژاد - که به عنوان رئیس جمهور مسوول بسیاری از نابسامانی های کنونی است - هم اکنون زیر شدیدترین انتقادات قرار دارد و حتی سخن از برکناری او نیز هست ؛ چه کسی فکر می کرد روزی فرا برسد که فردی مانند احمد توکلی مصاحبه کند و بگوید که ادامه ریاست احمدی نژاد به صلاح کشور نیست.

در چنین وضعیتی که خطای بعدی احمدی نژاد حتی می تواند منجر به سر ریز شدن کاسه های صبر شود و او را با خطر جدی برکناری مواجه سازد، اقداماتی مانند استیضاح وزیران و دیگر ضربات احتمالی بر دولت، در حکم زلزله های کوچکی هستند که قدرت لایه های زمین را تخلیه می کنند و مانع از تراکم انرژی و نهایتاً زلزله ای با ریشتر بالا می شوند.

به بیان دیگر ، مواجهه با هر کسی ، حد و حدود و اصطلاحاً کوپنی دارد و در همین مورد موضوع بحث نیز برخورد با وزرای دولت ، می تواند کوپن های برخورد با دولت را بسوزاند تا کار به خود احمدی نژاد نرسد.

وانگهی عزل وزرا در شرایط کنونی ، می تواند از این منظر هم مورد تمایل احمدی نژاد باشد که فرصت تبلیغات مبتنی بر مظلوم نمایی را برای او و دوستان نزدیکش در دولت فراهم می کند و زمینه ساز فرافکنی های بیشتر است.

همچنین با توجه به این که دولت در ماه های پایانی اش قرار دارد ، به فرض آن که هر کدام از وزیران کشاورزی ، صنعت و معدن ، آموزش و پرورش و ... برکنار شوند ، چه اتفاقی رخ می دهد؟

آیا جز این است که احمدی نژاد ، با انتصاب افراد جنجالی - که دور و برش کم هم نیستند - به عنوان "سرپرست سه ماهه" زمینه ساز مباحث حاشیه ای متعدد می شود و بعد هم افرادی که می داند رأی نمی آورند را به مجلس معرفی می کند و یک بازی جدید را شکل می دهد؟!

مجلسی ها بهتر از ما می دانند که متأسفانه در ماه های آخر دولت، روند امور به طور معمول کند می شود. حال اگر وزارتخانه ای بی وزیر  و با سرپرست موقت اداره شود که دیگر "قوز بالا قوز" است، حال بماند که وزیر بعدی که فقط چند ماه بر سر کار است ، تابه خود بیاید و تیم و برنامه بچیند، باید عکسش را به دیوار یادبود وزرای وزارتخانه بکوبد و بیرون برود!

استیضاح ، قاعدتاً برای اصلاح امور است ولی ، استیضاح های کنونی وزرا، نه تنها اوضاع وزارتخانه ها را بهبود نمی بخشند بلکه نیمچه نظم موجود در آنها را در این چند ماه آخر، اجباراً درگیر رفت و آمد مدیران می کنند و عملاً آنها را از حیز انتفاع می اندازند.

به همین دلیل است که برخی معتقدند استیضاح های کنونی، نه برای اصلاح امور ، که صرفاً در مسیر خدمت به رئیس جمهور انجام می شود و البته در این میان ، استیضاح وزیری که ماه های آخر عمر وزارتش را می گذراند ، می تواند زمینه برخی تعاملات خاص بین وزیر مورد استیضاح و برخی مجلسیان را فراهم سازد.

نمایندگان مجلس اگر می خواهند کاری برای ملت کنند، فکری برای اصلاح روند کلی دولت در این مدت باقی مانده کنند و الا برخورد سیاسی با یکی دو وزارتخانه ، نه تنها  مشکلی را حل نمی کند بلکه دردی بر دردها می افزاید چه آن که رویکرد کلی دولت نادرست است ، نه خط مشی فلان وزیر و بهمان وزارتخانه به طور مجزا !

مجلس اگر توان اصلاح رئیس جمهور یا عنداللزوم برخورد قانونی با او را دارد، بسم الله، این گوی و این میدان! ولی اگر زورش به احمدی نژاد نمی رسد و برای خالی نبودن عریضه سراغ چند وزیر می رود ، خودش نیز همانند دولت دچار کجروی شده است.


و اما آن دونکته:
اول اینکه برای نجات ولی فقیه از سقوط محتوم وبیرون کشیدن مقام عظما از این بحران و بن بست فراگیر، چقدر برای کل رژیم هزینه دارد؟ زیرا هم مجبورند حرفهایی را بزنند که اگر کسی چند سال پیش می گفت (حتی ازدرون باند ولی فقیه وغالب) او را فتنه گر و مرتبط با مجاهدین و مهره استکبار می نامیدند و  هم اینکه استخوان لای زخم ولی فقیه با خطر خیزش و طوفان اعتراضات سراسری را تحمل کنند.

دوم اینکه هیچگونه چشم انداز و کور سوی امید و خلاصه راه حلی از درون نظام را نمیتوانند حتی بیان کنند چون خودشان بهتر از هر کس می دانند که تا وقتی که ولی فقیه هست، این نظام، فتنه زا و فتنه زی و فتنه گری بیش نیست. با این آتش بیاری برای جنگ گرگها، بقول معروف "قبر آقا درست نمی شود" و در نتیجه جز سقوط چشم اندازی ندارد.
شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده.

شهین سلامی
۲۷ مهر ۱۳