خامنه ای روز 19 مهرماه 91 وارد بجنورد شد و 8 روز در خراسان شمالی بود و در روز 26 مهر 91 در پایان مسافرتش به مشهد رفت. خامنه ای در این سفره 8 روزه 11 سخنرانی داشت و در پایان یک جلسه کابینه در حضور او در خراسان شمالی تشکیل شد که احمدی نژاد در آن شرکت نکرد. که خامنه ای دستوراتی در رابطه با خراسان شمالی به دولت داد.
در درون رژیم گفته میشود که خامنه ای در این شرایط بحرانی نظام نیازمند بود، برای مهار بحران، برای روحیه مزدوران، ناامید از آینده، پاسخ به مدعیان و اعلام خطوطش در سیاست داخلی و خارجی برای مزدوران سپاهی و بسیجی و دیگر نیروهایش بدهد.
در گزارشات درونی در مورد خطوط مطرح شده و خواسته های خامنه ای از نیروهایش در این سفر از جمله گفته شده در زیر اشاره میشود:
سیاست خارجی
خامنه ای در سخنرانی های عموی و جلسات با گروههای خاص نکات زیر در مورد سیاست خارجی را مطرح کرد:
• تاکید بر تداوم خط مقابله با غرب و پیشبرد خط اتمی به هر قیمت. بطوریکه از سخنان خامنه ای مشخص میشود که (نظام = ولی فقیه) دست کم تا اطلاع ثانوی قصد ندارد به دلیل فشار تحریم ها، دست از فعالیت های هسته ای بردارد. و جام زهر را سر بکشد. و اینکار نه بخاطر این است که بحران کنونی و تهدید آن برای نظام کمتر از بحران سال 1367 است که خمینی بعداز فتح مهران توسط مجاهدین از وحشت “فردا“ تهران جام زهر خورد تا نظامش حفظ شود. برعکس تهدید بسیار بیشتر است، بویژه اینکه آمریکا بعداز 15 سال مجاهدین را از لیست خارج کرده است. بلکه خامنه ای میگوید وضعیت کنونی با سال 1367 که خمینی زهر خورد این تفاوت را دارد که خمینی زهر خورد و نظام حفظ شد، در حالیکه در این شرایط این زهر هم مرا میکشد و هم نظام را بسیار زودتر این بحران سرنگون میکند.
• خامنه ای در عین حال تأکید کرد که در نظر دارد فضای گفتگو و مذاکره با غرب را زنده نگاه دارد. تا با خرید زمان اجازه ندهد که میزان تحریم ها افزایش یابد. خامنه ای کاملا مشرف است که تحریم برایش کشنده است ولی از طرف دیگر نظامش ظرفیت یک قدم عقب نشینی را ندارد. غرب از خامنه ای اجرای قطعنامه های شورای امنیت را میخواهد و این همان غلط کردن گفتن و جام زهر است و لذا جواب ندارد ولی در این بن بست ادامه مذاکرات بی نیتجه برایش یک نعمت است
• خامنه ای تلاش کرد به نیروهایش که بشدت در این بحرانی اقتصادی در وحشت از شورش گرسنگان هستند، ولذا این حرف که بخاطر معیشت مردم از اتمی کوتاه بیائیم خامنه ای تلاش کرد که رابطه تحریم ها و مجازات بین المللی با فعالیت های هسته ای رد کند و آنرا در تئوری توطئه و دشمنی غرب با نظام جا بیاندازد. خامنه ای مدعی شد که مشکل غرب نه تنها برنامه هسته ای نیست بلکه حتی خود جمهوری اسلامی نیز به تنهایی شامل نمی شود بلکه با پیشرفت و استقلال مردم ایران مشکل دارد.!!
تحریم ها: خامنه ای تلاش کرد که نقش تحریم ها و مجازات بین المللی را در بحرانی اقتصادی پائین بیاورد و عامل اصلی در بحران اقتصادی را محصول عوامل داخلی و خارجی بنامد و نقش بی تدبیری و سیاست های غلط اقتصادی توسط احمدی نژاد را برجسته کرد تا نقش تحریم ها را پائین بیاورد. ولی حتی نتوانست احمدی نژاد و دولت او که این بی تدبیری به آن برمیگردد، اسمی ببرد زیرا قبل از هرچیز عامل این بدبیری خودش است. احمدی نژاد بهترین رئیس جمهورش معرفی کرده بود. خوب اگر دولت مقصر است چرا کاریش نمیکند؟
تصفیه حساب با احمدی نژاد، رفسنجانی، خاتمی، عسکراولادی و ..
• خامنه ای در سخنرانی ها تلاش کرد کارگزاران و مخالفین خودش را تحت عنوان “ریزشی – بریده“ مطرح کند و در مقابل آن ادعا کند که “رویش“ بیشتری نظام داشته و نظام متکی به این نیروهای جدید است.“ تا این بحران بریدگی و فروپاشی بالای نظام را توجیه کند. خامنه ای از جمله گفت:
o “ برخی افراد به دلایل مختلف همچون احساس خستگی یا تردید در گذشته خود و یا فریفته شدن به لبخند دشمن، از مسیر انقلاب خارج شدند اما در مقابل، به برکت خون شهیدان، رویش های جدید و فراوانی که در نسل جوان بوجود آمده، سراسر کشور را لبریز از روحیه ایستادگی، ثبات و عزت کرده است“
o "با وجود برخی ریزش ها از میان قافله انقلاب، رویشهای فراوان انگیزه های جدید و عزمهای راسخ و آگاه، ملت ایران را اکنون به خط شکن شجاعت و ایستادگی در مقابل فزون خواهی سلطه گران تبدیل کرده است.“
• از اشاراتی که در این سخنرانی ها داشت، منظورش از کسانیکه او آنها خسته (بریده)، “تردید در گذشته“ و ... کارگزاران نظام هستند. که در علن و صدبرابر آن در جلسات خصوصی گفته اند که خامنه ای با این خطوطش همه را مرا به نابودی میبرد. رفسنجانی، احمدی نژاد، عسکراولادی و بعضی از فرماندهان به صراحت مطرح میکنند که بحران اقتصادی راه به بحران اجتماعی و بعد راه به بحران امنیتی که از آن بعنوان قیام گرسنگان نام میبرند که آنوقت برای هر تغییری دیر است به سرنوشت بشار اسد ما را میبرد. اما از این سخنان خامنه ای و اظهارات صریح او برمیاید که سیاست خامنه ای این است که خامنه ای تصمیمش را گرفته که روزنه ای برای بازگشت به قدرت خاتمی و هاشمی رفسنجانی ندهد
برخورد با آخوندها
خامنه ای به صراحه اعلام کرد که آخوند سرباز نظام است و آخوند غیر حکومتی نداریم!: “هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد.“ .. وی در دامه گفت: “یک آقائی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است.“ و از طرف دیگر گفت که: “حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.“
واقعیت این است که آخوندها متوجه شدند که این نظام را کسی قبول ندارد و آخوند حکومتی منفورترین آدم است و لذا به طرقی تلاش کرده و میکنند که این فاصله را نشان دهند و این برای نظامی که روی آخوند سوار است و ولایت فقیه استوار است بر “فقه و فقها“ لذا خامنه ای ناچار شده که گوشه ای از دعوای پشت پرده را روی صحنه آورد و برای مراجعی مانند وحید خراسانی و صافی گلپایگانی که اصلا خامنه ای را مرجع قبول ندارد، خط و نشان بکشد و تهدید کند و از طرف دیگر به بقیه آخوندها که با احساس سرنگونی این نظام تلاش میکنند خود را از این رژیم جدا کنند، که به آنها مارک سکولار و التقاط بزند
بسیج بعنوان اصلی ترین نیروی سازمان یافته
خامنه ای با بسیج بعنوان اهرم اصلی و قابل اتکاء خودش برخورد کرد و تلاش کرد که ضمن تعریف و تمجید و یکسری رهنمودهای تشکیلاتی، آنها را تقویت کند و بعد خطوطی را که میخواهد در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با آنها پیش ببرد را به آنها ابلاغ کرد.
خامنه ای در تعریف از بسیج آنها را “کلید طلائی“، “هدیه خداوند“، “بازکننده گره ها“، “پیش برنده مسائل مهم“ و “پدیده بی نظیر“ نامید. و تاکید کرد: “سازماندهی" بسیج کمک کرد که این حرکت عظیم راه را گم نکند و از انحراف و کجروی مصون بماند.“
خامنه ای از بسیجیان خواست که بصیرت داشته باشند!! تا نقطه درگیری با دشمن را عوضی نگیرد.! و توپخانه را روی دوست بجای دشمن باز نکند. و در این مورد خطوط زیر را به بسیج داد:
البته گاهی ممکن است یک فرد در لباس خودی باشد اما حرف های دشمن را تکرار کند، این فرد را باید نصیحت کرد و اگر نصیحت مؤثر واقع نشد باید با او حد و مرز و خط فاصل تعریف کرد. خامنه ای تأکید کرد که با کسانی که با نگاه اسرائیل ولو با ادبیات دیگر مقابل نظام می ایستند باید همانند برخورد با اسرائیل با آنها برخورد کرد.!!
خامنه ای به چپ و راستی که بسیج باید رعایت کند اشاره کرد و گفت: عده ای با دشمن برخورد دوست را میکنند و عده ای دیگر با اندک اختلاف دوست را دشمن می نامند. هرچند اختلاف عمیق نباید دوست را به جای دشمن گرفت
2) خامنه ای به بسیج در مورد انتخابات در سه محور گفت که چه میخواهد و آنها باید چه چیز را محقق کنند:
مشارکت عظیم مردم در انتخابات: از هم اکنون روی حضوری گسترده مردم در انتخابات متمرکز شوید. (تقلب)
از صندوق در آوردن کاندیدای مورد نظر: “باید همه چشمان خود را نیز باز کنند تا نتیجه انتخابات، گزینش به صلاح انقلاب و کشور باشد.“ (مهندسی انتخابات تا کاندیدای ولی فقیه از صندوق بیرون بیاید)
مقابله با افشای تقلبات و جلوگیری از اعتراضات اجتماعی : “انتخابات مایه آبرو و افتخار کشور است و همه مراقب باشند که این مسئله مایه بی آبرویی نشود.“
بطور خلاصه
دغدغه و نگرانی اصلی خامنه ای در این وضعیت رژیم، از اعتراضات و قیام های مردمی است. بویژه در شرایطی که نیروهای اخص اش هم مأیوس و سرخورده شده و آخوندها از او برائت میجویند و سران نظامش به جان هم افتاده اند.
خامنه ای در این سفر تلاش کرد که به نیروهایش بگوید مأیوس و نا امید نباشید!
به کارگزاران نظامش گفت که حاضر به شنیدن هیچ صدا مخالفی نیست. به آنها گوشزد کرد که اهل خوردن جام زهر نیست چون اینبار با با سال 1367 فرق دارد و زهر او و نظامش را از پای در میاورد ....
انتخابات مهندسی شده است با آرای بالا کاندیدای مورد نظرم را از صندوق در میاورم و ....