گزارش سایت حکومتی ایسنا چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۱، گوشه ای از عمق این فاجعه را نشان میدهد:
قالی زواره از دار افتاده است
زواره شهری تاریخی در حاشیه جنوبی دشت کویر ایران است. این شهر در مختصات جغرافیایی ۳۳ درجه و۲۷ دقیقه شمالی و ۵۲درجه و۲۷ دقیقه شرقی و در فاصله ۱۲۰ کیلومتری شهر اصفهان (در شمال شرقی استان اصفهان) در مجاورت کویر مرکزی ایران واقع شدهاست.
در این شهر در قدیم مشاغلی مانند عبابافی، آهنگری، گلیمبافی، رنگرزی، سفالگری، قالی بافی و... رواج داشته و برخی از این مشاغل مانند عبابافی در این شهر به طور کلی منسوخ شده و برخی دیگر مانند فرش بافی نیمه فعال است.
منطقه اصفهان، با اشاره به نیمه فعال شدن قالی بافی در منازل مردم زواره میافزاید: بافت قالی در این شهر به شدت کاهش یافته است چرا که دختران جوان دیگر تمایلی برای پرداختن به این هنر با درآمد اندک آن ندارند و از سوی دیگر کار در بیرون از منزل را بیشتر میپسندند.
زمانی درآمد قالی بافی از کارمندی بیشتر بود
امروزه کوچه پس کوچههای قدیمی زواره از صوت نقشه خوان و جواب بافندگان خاموش است. گروهی از قالیبافان قدیمی شهر میگویند از کودکی با این صدا بزرگ شدهاند، آن روزگاران زن و مرد دختر و پسر به شادمانی در خانه مشغول به بافت فرش بودند و اهل منزل زمان افتادن قالی از دار سرمست از شادی به تماشای هنر دست خود مینشستند، اما اکنون که قالیهای زواره دیگر برای همیشه از دار افتادهاند، آهی میکشند از روزهای خوشی که باز نمیگردد و مینالند که دیگر کسی علاقه و حوصلهای به این کار نشان نمیدهد.
سکینه رضایی، یکی از قالیبافان زوارهای میگوید: نزدیک به 50 سال سن دارم و از 10 سالگی بر دار قالی نشستهام اما درآمدم اینقدر اندک است که همسرم میگوید اصلا برای روزی دو یا سه هزار تومان چه دلیلی برای خارج شدن از خانه داری؟
او به خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان میگوید: زمانی درآمد قالی بافی از کارمندی در این شهر بیشتر بود و واقعا کمکی بزرگ برای مخارج مالی خانواده محسوب میشد، اما امروزه دیگر هزینه نصب دار قالی را هم نداریم دیگر چه رسد به بافت آن!
رضایی ادامه میدهد: 30 سال پیش در زواره حدود 1500 خانه وجود داشت که در تمام آنها دار قالی برپا بود، اما اکنون کمتر از 100 دار قالی از مجموع چهار هزار خانه این شهر وجود دارد.
وی در خصوص رونق هنر فرش بافی در زمانهای گذشته میافزاید: در تمامی خانههای زواره دارهای قالی برپا بود و به قدری این حرفه درآمد داشت که تمامی اعضای یک خانواده حتی کودکان نیز پس از بازگشت از مدرسه سهم بافت داشتند.
ابطحی ادامه میدهد: به جرات میگویم در دورانی که دبیر آموزش و پرورش بودم دستمزد قالی بافی من از حقوق معلمیام بیشتر بود، اما به مرورزمان در 30 سال گذشته و به ویژه در مدت 15 سال اخیر با توجه به مشکلات صادراتی موجود در بازار فرش و نیز پایین بودن درآمد این شغل دیگر قالی بافی هیچ گونه صرفه اقتصادی ندارد.
دولت از نقش واسطههای فرش بکاهد
مدیر مرکز خیریه کوثر زواره در خصوص هدف این مرکز از فعالسازی فرش بافی تاکید میکند: هر بافنده برای هررج 500 تومان بیشتر دستمزد نمیگیرد و تا شب حداکثر چهار تا پنج رج نمیتواند ببافد پس مشخص است که هدف از تشکیل کارگاه فرشبافی در این خیریه سودجویی مادی نیست و اعضای آن را برای نجات از افسردگی، بیکاری و نیز احیاء این هنر فراموش شده گرد هم آوردهایم.
ابطحی میافزاید: درآمد فرشهای فروخته شده خرج امور خیریه مانند وام قرض الحسنه با اولویت اعطا به اعضای فعال در این خیریه میشود.
این قالی باف آزادی عمل، رسیدگی به موقع به خانواده وکمک اعضا به اتمام بافت قالی را از محاسن نصب دار قالی در منازل میداند و ادامه میدهد: اتمام فرش به دلیل عدم کارگروهی منسجم و به دنبال آن فروش فرش در بازار زمان زیادی را میبرد که در نتیجه بافنده قالی باید مدت زمان زیادی برای رسیدن به پول خود صبر کند.
مدیر مرکزخیریه کوثر زواره میگوید: واسطهها در کارفرش نیز با خرید ارزان و فروش با قیمت بالا به مصرف کنندگان عمل میکنند که دولت باید از نقش آنان در این امر بکاهد.
وامهای قالیبافی درمسیر واقعی خود اعطا نمیشود
وی با بیان اینکه درحال حاضر در شهر زواره کمتر از صد دار قالی درخانهها نصب شده است، میافزاید: آمارهای بالایی که تحت عنوان وام به قالی بافان ذکر میشود؛ واقعیت ندارد، چرا که متقاضیان این وامها با ارایه فاکتورهای خرید رنگ، چله، خامه و... وام را دریافت میکنند، در حالیکه در منازلشان هیچ دار قالی نصب نیست و وام را برای تهیه جهیزیه، تعمیرات منزل و... هزینه میکنند.
ابطحی معتقد است که با توجه به درآمد اندک موجود در این شغل، آموزشهای فنی و حرفهای نیز بینتیجه است چون افراد رغبتی به کار با درآمد اندک ندارند و دولت باید اقدام به ایجاد سیستمی موثر در راستای هدفمندی آموزش، اعطای تسهیلات و فعالیت عملی و صحیح در این رشته هنری کند.
وی می افزاید: استاد صاحب نامی درفرش زواره وجود ندارد و تمامی افراد مسن که از کودکی در پای دار قالی نشستهاند، به طور کامل استادکار محسوب نمیشوند.