یک سال و هفت ماه از آغاز خیزش در سوریه می گذرد. در این مدت مردم به پاخاسته سوریه، دلاورانه، نه تنها با رژیم بشّار اسد که با رژیم ایران نیز چنگ در چنگ اند. بعد از قتل عام وحشیانه بیش از ده هزارتن از اخوان المسلمین و طرفدارانشان در اوایل فوریه 1982 به دستور حافظ اسد، پدر بشّار اسد، در شهر حَماه، در غرب سوریه، تصوّر این که باردیگر در سوریه قیامی کمر راست کند، ناممکن می نمود. امّا سی سال بعد از آن کشتار، نسیم بهار عربی بر سوریه نیز وزیدن گرفت و شعله قیام زبانه کشید.
روز جمعه 28اسفند 1389، شماری از مردم دَرعا، در جنوب دمشق و در نزدیکی مرز اردن، به خیابانها ریختند و خواهان اصلاحات سیاسی شدند. قیام برای آزادی از همان روز آغاز شد. با این که تظاهرات کاملاٌ مسالمت آمیز بود، امّا وحشیانه سرکوب شد. از آن روز تا چهارشنبه 3فروردین 1390، 5تن از تظاهرکنندگان بی سلاح به دست به خون غلتیدند.
سایتهای حکومتی ملا ها «دستهای پنهان خارجی» را عامل این کشتار شمردند. «تابناک» در روز 4فروردین90 نوشت: «صدها تن از مردم دَرعا، روز چهارشنبه (3 فروردین)در حالی که در برابر مسجد عمرو تجمّع کرده و خواستار اصلاحات سیاسی شده بودند، مورد حمله افراد مسلّح ناشناس قرارگرفتند. یکی از نیروهای امنیتی سوریه نیز درمیان کشته شدگان دیده شده است. ساکنین شهر درعا بر این باورند که دستهای پنهان خارجی در پس این حمله مسلّحانه قرار دارد».
«عصر ایران»، 3فروردین90 هم به اعتبار همین «دستهای خارجی» نوشت: «حوادث سوریه با حوادث لیبی و بحرین فرق دارد». «ایرنا» نیز در مصاحبه با بشّار جعفری، نماینده دائم سوریه در سازمان ملل متّحد، این گفته او را برجسته کرد: «کسانی که مسائل سوریه را با مسائل کشورهایی مانند بحرین و لیبی قیاس می کنند، گرفتار نوعی جهل هستند».
ـ «جهان نیوز»، 3فروردین90 هم به «رسانه های غربی» ایراد می گیرد که این مسأله را وسیله یی برای تحریک مردم سوریه به «اغتشاش» کرده اند: «پس از حمله یک گروه مسلّح ناشناس در شهر دَرعا در سوریه به مردم و کشتار یک کادر پزشکی، رسانه های غربی هر روز آمار جدیدی از کشته ها اعلام و تلاش می کنند مردم این کشور را به اغتشاش تحریک کنند».
تلویزیون سی.ان.ان، در روز 6فروردین 90 گزارش داد: «در دَرعا نیروهای نظامی و امنیتی سه روز است تظاهرکنندگان را به محاصره درآورده اند. برق شهر را قطع کردند و بر روی مردم محاصره شده آتش گشودند. در سه روز گذشته در این شهر 16نفر کشته شدند».
بعد از این کشتارها، مردم شهرهای دیگر سوریه نیز به جوش آمدند و خیزش گسترده تر شد. از همان هفته اول قیام، «تک تیراندازان» نیز از پشت بام ساختمانها به شکار قیام آفرینان پرداختند. در روزهای شنبه و یکشنبه (6 و 7 فروردین90 ـ 26 و 27 مارس2011)، در شهر بندری لاذقیه، در غرب سوریه، نیروهای امنیتی تک تیرانداز حداقلّ 6تن را به قتل رساندند.
قیام آفرینان از آغاز قیام، پرچم راهشان را برافراشته بودند: سرنگونی نظام بشار اسد. به گزارش رویتر در روز 8فروردین، جوانان معترض عکس حافظ اسد را به زیر کشیدند و به جایش پلاکاردی نصب کردند که بر روی آن نوشته شده بود: «ملت خواستار سقوط نظام است» (الشّعب یُرید اسقاط النّظام).
روزنامه «الوَفد» در روز 8فروردین نوشت: «ترس مردم از مقابله با نیروهای امنیتی و ارتش ریخته است. مقرّهای امنیتی و حزب بعث به آتش کشیده شد و عکسهای بشار اسد پاره پاره شد و مجسّمه های پدرش ، حافظ اسد، واژگون شد و شعار اصلاح نظام به "سرنگونی" نظام تبدیل شد. این همان سناریویی است که در پایتختهای دیگر خاورمیانه نیز تکرار می شود».
ـ «دویچه وله» در روز 10فروردین 90 (30مارس 2012): «بشار اسد در اولین واکنش نسبت به تظاهرات خیابانی، در سخنانی در پارلمان سوریه گفت: «دشمنان، اصلاحات و احتیاجات روزمرّه شهروندان را به هم ربط داده و این فتنه را به تحریک کانالهای ماهواره یی از چند هفته پیش آغاز کرده اند».
ـ سی.ان.ان (10فروردین): پس از سخنان بشّار اسد، که تظاهرات مردم را «توطئه خارجی» نامید، مردم درعا و لاذقیه (بندر اصلی سوریه) به خیابانها ریختند و علیه رژیم اسد شعار دادند. در این تظاهرات یک تن از تظاهرکنندگان به دست نیروهای امنیتی کشته شد.
قیام سر بازایستادن ندارد و هرچه می گذرد، شعله اش بالاتر می رود. شهر حَماه این بار نیز در برابر یورشها قامت برافراشت و جانانه، به ایستادگی پرداخت. نظامیان هار اسد به کینه این مقاومت دلیرانه وقتی در 31 ژوییه 2011، پس از یک ماه محاصره و آتشباری پیوسته بر سر مردم بی دفاع، شهر را به تصرّف درآوردند، 80تن از مردم شهر را، به وضعی فجیع، کشتند. امّا حما در زیر آوار بمبارانها و کشتارها نه تنها از پا نیفتاد، تیزگام تر شد.
«مجاهدین ایران هم به سوریه می روند»!
دو روز پیش از کشتار شهر حماه، فعّالان سیاسی و نظامی مخالف رژیم اسد، «ارتش آزاد سوریه» را در 29ژوییه 2011 به وجود آوردند و یک ماه و نیم بعد، در 15سپتامبر 2011 (24 شهریور 1390) «شورای ملی سوریه»، به مثابه بازوی سیاسی ارتش آزاد، تشکیل شد و مبارزات پراکنده مردم به پاخاسته شکل و سازمان جدیدی به خود گرفت. تصوّر این که شکل گیری این دو نهاد جدید مبارزاتی از «ارتش آزادیبخش ملی» و «شورای ملی مقاومت» الگوبرداری شده باشد، برای سرکردگان و دست پروردگان رژیم هشداردهنده و وحشت آفرین بود.
همزمان با رخداد دوم، خامنه ای برای تغییر فضای سیاسی کشورهای اسلامی منطقه ـ که به شدت علیه کشتارهای بشّار اسد برانگیخته شده بود ـ یک گردهمایی ناهنجار با نام «اجلاس بیداری اسلامی» برگزار کرد، در سخنرانیش در این اجلاس حتی نامی از سوریه نبرد، امّا سایتهای زنجیره یی اش، سازمان مجاهدین را آتش زنه قیام سوریه قلمداد کردند. ازجمله، سایت حکومتی «تعامل نیوز» در روز 26شهریور 1390 (17سپتامبر2011)، دو روز پس از تشکیل «شورای ملی سوریه»، در مطلبی زیر عنوان «مجاهدین ایران هم به سوریه می روند»، نوشت: «سازمان مجاهدین جهت ادامه حرکت اعتراضی و دامن زدن به درگیریها و ناآرامیها در شهرهای مختلف سوریه تلاش گسترده یی را در دستور کار خود قرار داده است. سازمان مجاهدین ضمن ارتباط با گروههای مخالف سوریه در کشورهای غربی برای هماهنگ کردن و سازماندهی اپوزیسیون آن کشور جهت ادامه حرکت اعتراضی و دامن زدن به درگیریها و ناآرامیها در شهرهای مختلف سوریه تلاش گسترده یی را در دستور کار خود قرار داده است. تماسهای مجاهدین با اپوزیسیون سوریه برای آموزش روشهای مقابله با حکومت سوریه است».
اعزام نیرو و تسلیحات به سوریه
تصور پیوند سیاسی سازمان مجاهدین با «شورای ملی» و «ارتش آزاد سوریه»، تلاش خامنه ای و سرکردگان دست اندر کار رژیمش را برای حفظ نظام بشّار اسد، صدچندان کرد. از آن پس، دامنه اعزام نیروهای نظامی و کمکهای تسلیحاتی به سوریه، به ویژه، از مرز زمینی و هوایی عراق، گسترده تر شد.
ـ تلویزیون الشّرقیه 25آبان1390 (16نوامبر2011): «شورای عالی انقلاب سوریه از دولت عراق خواست تا ورود ۱۰۰ اتوبوس حامل شبه نظامیان به سوریه را برای حمایت از رژیم این کشور توضیح دهد. این شورا با صدور بیانیه یی اعلام کرد این اتوبوسها که نیروهای عراقی آنها را همراهی می کردند، بدون این که مدارکشان مُهر ورود بخورند، وارد سوریه شدند. این شورا از اتّحادیه عرب خواستار تحقیق در این مورد و پایان دادن به این دخالتها شد».
ـ به گزارش تلویزیون الجزیره، 18دی1390: «سپاه بدر عراق، شعبه سپاه پاسداران برای تشکیل یک نیروی نظامی برای جلوگیری از سرنگونی بشّار اسد فراخوان داد. شیخ حسن الرّاشد، یکی از مقامهای بدر در شهر بصره، خواستار تشکیل ارتشی توسط عناصری از سپاه بدر، ارتش مهدی و افراد مسلّح وابسته به فراکسیونهای سیاسی شد. وی گفت: تشکیل این ارتش برای مقابله با سقوط احتمالی نظام سوریه است».
ـ خبر دستگیری شماری از پاسداران اعزام شده به سوریه، گه گاه، در سایتها یا مطبوعات رژیم می خوانیم:
ـ سایت حکومتی «افکار نیوز»، 3دی90: از ربوده شدن 2 «متخصّص» و 5 «مهندس» خبرداد که توسط «افراد ناشناس» در شهر حُمص ربوده شدند. بعد از «ربوده شدن» این هفت نفر، همکارانشان در حُمص از ترس جان، فرار را بر قرار ترجیح دادند و به دمشق گریختند. سایت «تابناک» در همان روز 3دی 90 نوشت: «پرسنل شرکت ایرانی پیمانکار ساخت نیروگاه جندر [در حمص] به نشان اعتراض نیروگاه را ترک نموده و در دمشق مستقر شدند».
ـ «تابناک»، 7بهمن90: به گفته «مسعود اخوان، مدیر نمایندگی سازمان حج و زیارت در سوریه، زائران ایرانی که با اتوبوس از حلب در شمال سوریه عازم دمشق بودند، در مسیر راه مورد تعرّض افراد مسلّح قرارگرفتند و 11تن از آنها ربوده شدند. این زائران که در شمار کاروانهای بدون مجوّز هستند، قرار بوده که پس از زیارت عتبات مقدّسه در سوریه عازم عراق شوند. در روزهای اخیر بیش از 5هزار از زائران ایرانی به سوریه سفر کرده اند».
ـ سایت «عصر ایران» در روز 12بهمن 90 از «دزدیده شدن» شهروندان ایرانی دیگر که برای زیارت «عتبات مقدسه» به سوریه سفر کرده بودند، خبرداد. همراه با این توضیح که در روزها و ماههای قبل نیز در سه مرحله، 18شهروند ایرانی در سوریه ربوده شده بودند.
خبر این سایت با این پرسش همراه است: «معمولاٌ دولتها در صورت بروز ناامنی و بی ثباتی در دیگر کشورها... به مردم خود هشدار می دهند. حال سؤال اینجاست چرا چنین هشداری از سوی مقامات ایرانی درباره سوریه صادر نمی شود؟ این درحالی است که مقامات دولت سوریه شبانه روز می گویند که این کشور با ناامنی رو به روست. آنها می گویند که بیش از یک هزار نفر از نیروهای پلیس و ارتش سوریه، در ناآرامی ها کشته شده اند. واقعاٌ چنین کشوری امنیت دارد؟ کشوری که در مناطق مختلف آن ، عملیاتهای نظامی و مسلّحانه در جریان است، امنیت دارد؟ البته، این نیز خود به طنزی تبدیل شده است که مقامات سوریه با صدای بلند فریاد می کشند که گروههای تروریستی در کشورشان فعال هستند و آدمکشی گسترده یی رواج دارد، امّا از آن سو در ایران، سعی می شود اوضاع سوریه، آرام نشان داده شود.. حال آن که براساس آمارهای سازمان ملل متحد بیش از 5500 نفر در ناآرامیهای سوریه کشته شده اند و این کشور به گفته شفّاف و صریح مقامات دمشق و البته تلویزیون دولتی سوریه، با ناامنی و کشت و کشتار گسترده یی روبرو است».
سوریه، خط قرمز نظام ولایت
سه روز قبل از آن که آدمکشان اسد در سالگرد قتل عام شهر حَماه کشتار تازه یی را در 14بهمن90 آغاز کنند، خامنه ای در روز 11بهمن، طی سخنانی، قاطعانه، از جنایات بشار اسد حمایت کرد و مخالفان او را اجنبی و وابسته به آمریکا و اقمار آن شمرد. بخشی از سخنان خامنه ای به نقل از سایت «خبر آنلاین» 11بهمن: «در خصوص سوریه اگر با دید جامع و فراگیر به تحوّلات این کشور نگریسته شود، طرّاحی آمریکا برای سوریه کاملاٌ مشخص است... برخی کشورهای خارجی و منطقه نیز در این طرّاحی آمریکا مشارکت دارند... هدف اصلی طرّاحی آمریکا در سوریه، ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است. زیرا سوریه از مقاومت فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان حمایت می کند... موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه... مخالفت با دخالت آمریکا و کشورهای دنباله رو آن، در مسائل داخلی سوریه است».
کمتر از دو هفته پیش از دفاع خامنه ای از بشّار اسد، رسانه حکومتی «فارس» (متعلق به سپاه پاسداران)، در روز 30دی90 (20 ژانویه2012) سخنان علی اکبر ولایتی، مشاور خامنه ای، را در دیدار با سفیران کشورهای خارجی منتشرکرد: «... ما در جمهوری اسلامی اعتقاد داریم که توطئه بین المللی علیه سوریه وجود دارد. سوریه خط قرمز ماست و ما به کسی از طرفهای منطقه یی و بین المللی اجازه نمی دهیم که با هدف براندازی نظام آن، در آن خاک دخالت کنند...».
چند روز پیش از آن نیز، خامنه ای قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، را برای دیدار از بشار اسد به سوریه فرستاد تا به وی اطمینان دهد که جمهوری اسلامی از او، قاطعانه، پشتیبانی خواهد کرد. خبرگزاری فرانسه در روز 25دی 90 در این باره نوشت: «مقامات ارشد آمریکا گفتند بشّار اسد از [قاسم سلیمانی] فرمانده سپاه قدس، در دمشق استقبال می کند. رژیم ایران برای کمک به سرکوب قیام مردم سوریه، سلاح و مهمّات به سوریه می فرستد... واشینگتن مدارک کافی دارد که نشان می دهد رژیم ایران تجهیزات مربوط به موارد امنیتی و جنگ افزار و مهمّات به سوریه می فرستد».
حدود سه هفته بعد از سخنان خامنه ای، خبرگزاری فرانسه در روز اول اسفند90 (20فوریه 2012) خبرداد که «دو کشتی جنگی ایران در بندر طرسوس [در کناره دریای مدیترانه] پهلو گرفتند». گمان بر این بود که کشتیهای جنگی ایران حامل سلاح و مهمّات برای مقابله رژیم اسد با خیزشهای مردم است.
ـ فردای آن روز، «عصر ایران»، 2اسفند90 از بازگشت این دو کشتی به ایران خبرداد: «دو ناوچه ایرانی در بازگشت از بندر طرسوس سوریه به سمت ایران وارد کانال سوئز مصر شدند. مقامات نیروی دریایی ایران گفتند هدف از اعزام این ناوچه ها به سوریه، اجرای توافقنامه دو جانبه درباره آموزش نیروی دریایی سوریه بوده است». آن دو ناوچه فقط یکی دو روز، آن هم گویا برای تخلیه محمولاتی که به همراه آورده بودند، در بندر طرسوس ماندند و سپس به سرعت روانه ایران شدند؟
ـ دو روز بعد، خبرگزاری فارس در 4اسفند90 خبرداد که ولایتی باردیگر حمایت تامّ و تمام جمهوری اسلامی ایران را، از اقدامات بشّار اسد برای خاموش کردن صدای اعتراضات مردم به جان آمده سوریه، اعلام کرد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران درمقابل آنهایی که علیه سوریه تلاش می کنند، می ایستد و از دولت سوریه حمایت می کند. آنها به حساس ترین محور حمله کرده اند، غافل از این که ایران، عراق و حزب الله، محکم، در کنار سوریه ایستاده اند؛ روسیه و چین هم... این امر که حکومت سوریه ساقط شود، محقّق نخواهد شد».
حُمص، شهر قیام و پایداری
شهر حُمص، در جنوب شهر حَماه و در نزدیکی مرز شرقی لبنان، از ماههای آغازین خیزش مردم سوریه، آماج همیشگی گلوله بارانها و بمبارانها بود. به گزارش سی.ان.ان، در روز 27دی1390 (17ژانویه2012)، عماد غَلیون، که 5 سال نماینده این شهر در پارلمان سوریه بود، بیش از آن تاب نیاورد و پس از فرار به قاهره به مخالفان بشّار اسد پیوست. او در ضمن اعلام این پیوستگی درباره ویرانیهای شهر حُمص گفت: «شهر حمص تبدیل به شهر ارواح شده است که مملو از وحشت است. هیچ کلمه یی نمی تواند وقایع آنجا را توصیف کند... شرایط انسانی حمص خطرناک است و هیچ خدمات پایه یی و منابع غذایی یا بیمارستانی... وجود ندارد. به خاطر تک تیراندازانی که مردم را می کشند، ساکنان شهر نمی توانند از یک محله به محله دیگر بروند».
شهر حمص ویران شد، امّا از پانیفتاد. دو هفته بعد از گزارش عماد غلیون، نظامیان بشّار اسد، که از پشتیبانی نیروی قدس سپاه پاسداران برخوردار بودند، در شامگاه روز جمعه 14بهمن 1390 (3فوریه2012)، در سالگرد قتل عام شهر حَماه در سی سال پیش، منطقه «خالدیه» شهر مقاوم حُمص را هدف توپ باران گسترده و حملات وحشیانه زرهی قراردادند. به گزارش رویتر، در این آتشباری سهمگین، 36 منزل مسکونی و بیمارستان «الخالدیه» به کلی ویران شد. به گزارش تلویزیون الجزیره، این یورش خونین، «330 شهید و 1600 زخمی به جاگذاشت».
این موشکباریها بر شهر پایدار حمص،بی وقفه، ادامه یافت. به گزارش رویتر در روز 2 اسفند90 (21فوریه2012)، در هجدمین روز آتشباری، 70تن از مردم بی دفاع شهر کشته شدند.
همزمان با گلوله بارانهای شهر حمص، شهر حماه نیز آماج موشکباران بود. به گزارش خبرگزاری فرانسه در روز 4اسفند90، دست کم 61تن، از جمله 7کودک، در شهر حماه کشته شدند. در همین روز، نظامیان اسد، 13نفر از اعضای یک خانواده را در حومه حماه به خط کردند و آنها را به رگبار بستند.
به گزارش تلویزیون الجزیره در روز 4اسفند90، «طی تقریباٌ یک سال که از آغاز قیام سوریه می گذرد، بیش از 30 خبرنگار و روزنامه نگار محلی، تنها در شهر حمص کشته شدند. آخرین آنها "رامی السید" 27ساله بود که روز سه شنبه (2اسفند) در حمص، بر اثر اصابت گلوله تانک نظامیان اسد به قتل رسید. رامی السید، از مشهورترین خبرنگاران عکّاس سوریه بود. برخی از بهترین گزارشهای تصویری را او از حمص در اختیار خبرگزاریها قرار می داد».
دیلی تلگراف، چاپ لندن، در روز 4اسفند90 نوشت: «رژیم سوریه به نظامیان خود دستور داده است خبرنگاران را هدف حمله قرار دهند. این روزنامه از قول ژان پیر پَرن، خبرنگار فرانسوی، که اخیراٌ به حمص رفته بود، نوشت: چند روز پیش مقامات رژیم سوریه به ما دستور دادند هرچه زودتر حمص را ترک کنیم، در غیر این صورت، کشته خواهید شد».
«سرباز خط مقدّم اسلام»!
در اوج کشتارهای شهر حمص، خبرگزاری فارس در روز 4اسفند90، به نقل از ولایتی، مشاور خامنه ای، اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران از دولت سوریه حمایت میکند و مخالف آنهایی است که علیه سوریه اقدام میکنند... اقدام جهت سرنگون کردن دولت سوریه به واقعیت تبدیل نخواهد شد و خط مقدّم مقابله با رژیم صهیونیستی محو نخواهد شد...».
ولایتی دولت سوریه را «خط مقدّم» جبهه اعلام می کند و روزنامه حکومتی «ایران» در روز 6فروردین90، بشّار اسد، جلاد مردم سوریه، را «سرباز خط مقدّم اسلام فراگیر و روشن بین» می نامد و او را بر کرسی عرش می نشاند: «اقدامات شجاعانه و سریع بشّار اسد... نه تنها مردم آن کشور بلکه برای خاورمیانه حائز اهمیت است. اصلاحات واقعی او، که همراهی اکثریت سوریها را نیز به دنبال داشته... به نوعی حرکت ایدئولوژیک نیز هست... اسد بی آن که بخواهد به سرباز خط مقدّم اسلام فراگیر و روشن بین بدل گشته است... او باید بی درنگ گامهای بعدی برای شکست جبهه شیطانی را با استواری تمام بردارد... و به طور رسمی کشور سوریه را "جمهوری اسلامی" بنامد... بی شک پوشش اسلامی "اَسماءالاسد" و حضور او در اجتماعات مردمی... شگفتی ساز و برگ برنده یی برای سوریه خواهد بود».
روز جمعه 5خرداد91، روستای حوله، در نزدیکی حمص، در اثر بمبارانها و آتشباری تانکها ویران شد و 108 تن از ساکنان بی دفاع و غیرنظامی روستا، ازجمله 49کودک زیر ده سال و 34 زن، کشته شدند.
به گزارش تلویزیون سی. ان.ان، 8خرداد91، شورای امنیت ملل متحد در اجلاس 7خرداد، با صدور بیانیه یی این جنایت را محکوم کرد و دولت سوریه را در انجام این جنایت مقصر شمرد.
همزمان با اجلاس شورای امنیت، سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، جانشین سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در نیروی قدس سپاه پاسداران در ۷ خرداد ۱۳۹۱ در گفتگو با «خبرگزاری ایسنا» حضور سپاه قدس در سرکوب و قتل عام مردم بی دفاع سوریه را تأیید کرد و گفت: «اگر جمهوری اسلامی در سوریه حضور نداشت، کشتار مردم آن چند برابر شده بود... تا وقتی در سوریه نبودیم، کشتارهای مردم آن توسط معارضین زیاد بود، امّا با حضور جمهوری اسلامی، به طور فیزیکی و غیر فیزیکی؛ جلو کشتارهای بزرگ در سوریه گرفته شد... سوریه جفرافیای مقاومت است».
خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) در روز 12خرداد91، قتل عام هولناک مردم بی دفاع روستای «حوله» را کار «معارضین» و «وابستگان و مزدوران غرب»، برای بدنام کردن بشار اسد و مشروعیت بخشیدن به حمله به سوریه، داست: «به نظر می رسد که جنایت حوله را باید مرحله تازه یی از تلاشها برای براندازی نظام اسد خواند. با جنایت حوله، که طی آن با پوشش خبری گسترده و نسبت دادن به دولت انجام گرفت، تلاش شد تا جامعه جهانی به مسیری سوق داده شود که انتهای آن شروع یک جنگ بین المللی علیه حکومت سوریه است».
به گزارش خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) در روز 9خرداد91، 4روز پش از قتل عام 108 تن از ساکنان بی دفاع روستای حوله، پاسدار فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح رژیم در «همایش امنیت پایدار» در جواب خبرنگاری که درمورد دخالت در سوریه پرسیده بود، گفت: «سوریه کشور دوست و خط مقدّم مقاومت است... و در تصمیمات مثبی که دولت سوریه گرفته، جمهوری اسلامی نقش داشته... ما می خواهیم سوریه امنیت داشته باشد و کمک خواهیم کرد که امنیت سوریها پایدار شود که تا حدودی به دست آمده است».
سخنان پاسدار قاآنی و فیروزآبادی سند رسمی دخالت رژیم در جنایات سوریه است.
در پی آشکارشدن نقش رژیم آخوندی در کشتار مردم سوریه و وحشت از واکنشهای قاطع بین المللی دربرابر این جنایتهای فجیع، پاسدار علی لاریجانی، رئیس مجلس رژیم، با لحن تهدیدآمیزی گفت: ««سَبُعیّت جدیدی است که در یکی دو روز اخیر در بیانات مقامات آمریکایی و اقدامات آنها و برخی کشورهای غربی نسبت به سوریه مشاهده میشود... سوریه به هیچ وجه مختصّات لیبی را ندارد و بنغازیسازی در سوریه به داخل فلسطین کشیده میشود و خاکستر این آتشافروزی قطعأ رژیم صهیونیستی را میپوشاند» (خبرگزاری سپاه پاسداران- فارس، 10خرداد91).
حمایتهای رژیم آخوندی برای حفظ نظام سوریه از آن پس نیز با شتابی بیشتر ادامه یافت:
گزارش تلویزیون الشّرقیه در روز 20تیر91 (10ژوییه2012)، به نقل از سایت «ویکی لیکس»: «در ماه ژوئن گذشته [2012]، هزاران نفر از اعضای سپاه پاسداران ایران و افراد حزب الله لبنان در طرفداری از نظام اسد در سوریه می جنگیدند. در نامه یی که از مرکز "فور استار برای اطلاعات و تحلیلهای استراتژیک" به بیرون درز کرده، آمده است که افراد مسلّح ایرانی و حزب الله، سربازان سوری را که حاضر به شلیک به سمت تظاهرکنندگان نمی شوند، فوراٌ اعدام می کنند. مرکز "فور استار" از یک منبع در داخل حزب الله، که وی را از فعالان حزب الله معرفی کرده، نقل می کند در سوریه سه هزار تن از افراد سپاه پاسداران و دو هزار جنگجوی حزب الله و سیصد نفر از افراد "جنبش امل" می جنگند. تا به حال ۴۲ تن از افراد سپاه پاسداران و ۲۷ تن از افراد حزب الله در سوریه کشته شدند و هواپیماهای سوری کشته های ایرانی را به تهران منتقل می کنند و کشته های حزب الله را هم با خودرو به لبنان می فرستند».
ازجمله کشته شدگان ایرانی در سوریه، که در بهشت زهرا به گور سپرده شد «سرگرد پاسدار محرّم ترک» است که بر سنگ مزار او نوشته شده: «محل شهادت: دمشق؛ روز شهادت:29دی1390».
گویا این «سرگرد پاسدار» از شمار آن «زائران» ایرانی بود که «تابناک» 7بهمن90، درباره آنها نوشت: «زائران ایرانی که با اتوبوس از حلب در شمال سوریه عازم دمشق بودند، در مسیر راه مورد تعرّض افراد مسلّح قرارگرفتند و 11تن از آنها ربوده شدند».
در اوج کشتارهای دیکتاتور سوریه، حمایتهای رژیم از وی همچنان ادامه دارد:
ـ به گزارش «یورو نیوز» ۲۴تیرماه ۱۳۹۱، بر اثر حمله «واحدهای مکانیزه، آتشباری غیرمستقیم و بمباران هلیکوپترهای ارتش و شبه نظامیان، در روزهای پنجشنبه و جمعه (22و 23تیرماه)، به روستای سنّی نشین تریمسه، در استان حَماه، دست کم 220نفر کشته شدند.... برخی شاهدان گفتند پس از حمله شبه نظامیان، خانواده ها و افراد غیرنظامی راه فرار نداشتند و تعداد زیادی با گلوله و تعدادی با سلاح سرد کشته شدند».
به گزارش سایت حکومتی «عصر ایران» در روز 27تیرماه91، 4روز پس از قتل عام وحشیانه روستاییان غیرنظامی و بی دفاع تریمسه، ولایتی، مشاور بین المللی خامنه ای، اعلام کرد: «جمهوری اسلامی از سوریه به عنوان یک حلقه اساسی (متّحد جمهوری اسلامی) دفاع میکند. دولت سوریه دولت قانونی این کشور است و برخی از مخالفان مزدوران بیگانه بوده و مردم بیگناه سوریه را میکشند».
ضربه سهمگین ـ واکنشهای رژیم آخوندی
ظهر چهارشنبه 28تیرماه 91 (18ژوییه2012)، «ارتش آزادی» در چهارمین روز نبرد برای آزادسازی دمشق، در یک عملیات بزرگ ساختمان شورای امنیت رژیم سوریه، که در آن هیأت وزیران و شماری از فرماندهان امنیتی جلسه داشتند، منفجر کرد. در این انفجار، سپهبد داوود راجحه، وزیر دفاع، محمدابراهیم الشعار، وزیر کشور و آصف شوکت، شوهر خواهر بشار اسد، معاون وزیر دفاع، رئیس سازمان اطلاعات و معاون رئیس ستاد مشترک ارتش، ترکمانی، مشاور امنیتی بشّار اسد و دهها تن دیگر از مسئولان نظامی و امنیتی رژیم اسد کشته شدند. خبرگزاریها گزارش دادند که ژنرال ترکمانی، وزیر پیشین دفاع و مشاور نظامی بشار اسد نیز در شمار کشته شدگان این انفجار است. این عملیات پیروزمند ضربه یی کارساز بر پیکر ماشین نظامی و امنیتی دیکتاتور سوریه فرودآورد و به مبارزه برای آزادی سوریه شتاب بیشتری بخشید. ارتش آزاد سوریه طی بیانیه یی مسئولیت این انفجار را به عهده گرفت و کشته شدگان را «عاملان قتل عامهای وحشیانه» مردم معرفی کرد.
این ضربه یی سهمگین بر پیکر ماشین سرکوب دیکتاتور سوریه، چشم انداز سرنگونی این رژیم جنایتکار را در چشم اندازی نزدیک قرارداد. از این رو، ترس و وحشت را بر بندبند رژیم ولایت فقیه و سرسپردگانش جاری کرد و آنها را به تک و دو انداخت.
ـ رسانه حکومتی «عصر ایران»، 29تیر1391، مکارم شیرازی: « بشّار اسد یا حزب حاکم سوری، هدف اصلی نیست، آنها می خواهند بشار اسد را زمین بزنند تا (جبهه ایران، سوریه و حزب الله) را با مشکل مواجه کنند. کسی که کوچک ترین آگاهی از مسائل داشته باشد، این را متوجه می شود؛ آنها بعد از سوریه...، عراق و جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار دارند».
ـ «عصر ایران» (ارگان خبری وزارت اطلاعات رژیم)، 29تیر91: «انفجار در ساختمان شورای امنیت ملی سوریه را می توان یک ضربه استراتژیک به نظام سوریه توصیف کرد ... برای مخالفین بشّار اسد در دستگاه امنیتی سوریه حذف فردی مانند آصف شوکت یک دستاورد بزرگ خواهد بود... ساعات سرنوشت ساز سوریه نزدیک است و صد البته، ساعات سرنوشت ساز خاورمیانه»!
ـ «عصر ایران»، اول مرداد91: «برخی محله های دمشق به دلیل درگیریهای شدید مسلّحانه میان نیروهای دولتی و ارتش آزادی سوریه به صحنه جنگ واقعی تبدیل شده اند....»
به گزارش رسانه های حکومتی «فارس» و «مهر» در روز سوم مرداد، وقتی صالحی، وزیر خارجه رژیم در مورد انتقال ایرانیانی که در فرودگاه دمشق جمع شده اند، مورد سؤال قرارمیگیرد، می گوید: «مشکلی در سوریه وجود ندارد که بخواهیم نگران آن باشیم. دمشق وضعیتی عادی دارد و اتباع ایرانی که در سوریه هستند، مشکلی در این خصوص ندارند. مسائل ایمنی برای کسانی که به منظور انجام مأموریت در سوریه حضور دارند، گفته شد و آنهایی نیز که در شرایط فعلی لزومی به حضورشان نبود به کشور بازگشتند».
ـ به گزارش رسانه حکومتی «جهان نیوز» ۶ مرداد ۱۳۹۱، ولایتی، مشاور بین المللی خامنه ای، در وحشت از پیشروی روزافزون ارتش آزادی سوریه و چشم انداز نزدیک سرنگونی بشاراسد گفت: «همانطور که نماینده سوریه در سازمان ملل اعلام کرد مسأله اصلی آمریکا و متّحدانش ایران است... آمریکا و متحدانش در اروپا و جهان عرب دنبال این هستند که جبهه حامیان جمهوری اسلامی... را بشکنند و سوریه حلقه طلایی این جبهه است.
اگر آنها بتوانند بر سوریه غلبه کنند، سراغ عراق میروند و باید دانست که این رویارویی یک رویارویی جدّی...است».
ـ رسانه حکومتی «فارس» در روز 9مرداد1391 گزارش داد: 245 عضو مجلس رژیم، امروز طی بیانیه یی از بشار اسد حمایت کردند و وی را به ادامه کشتار فراخواندند. در این بیانیه آمده است: «دولت سوریه قطعاً می داند که استقامت است که می تواند همه توطئه ها را خنثی کند».
ـ به گزارش «عصر ایران»، ۱۵ مرداد ۱۳۹۱: دستغیب، نایب رئیس کمیسیون امنیت مجلس، گفت: ما باید هرکاری را که لازم باشد، انجام بدهیم تا از سقوط بشّار اسد جلوگیری کنیم. «اراده ایالات متحده، غربیها و متحدانشان در خاورمیانه بر این است که سوریه را به زانو درآورند تا بتوانند از این راه، فشارهای دوچندان بر جمهوری اسلامی ایران و عراق وارد آورند. پس منافع جمهوری اسلامی ایجاب میکند تا در قبال سوریه ورود جدّیتری داشته باشد».
ـ سایت «تابناک»، 19مرداد91 : «برخی باور نمیکنند که در صورت سقوط سوریه، ممکن است تهدیدی جدّی متوجه مرزهای غربی ایران شود... عدهیی ... گمان میکنند که میتوان با خبرسازی، مردم یک کشور را از وقوع تحوّلات منطقه یی و جهانی بی خبر نگاه داشت. شاید برای این عده، مسدود کردن خبر درباره سوریه، آسانترین راهکار باشد و قطعاٌ بهترین راهحل نیست!».
ـ خبرگزاری فارس، 23مرداد91، محسنی قمی، مشاور بین الملل دفتر خامنه ای، در جلسه یی در صدا و سیمای رژیم گفت: « در سوریه مخالفین اعلام کردهاند که اولین گامشان پس از سقوط اسد قطع رابطه با ایران و حزب الله... است. این موارد نشان میدهد چرا باید نسبت به تحولات سوریه با تأمّل بیشتری وارد شد.... هدف غرب پس از عبور از دمشق، تهران است...»
ـ به گزارش رسانه حکومتی «مهر» 25مرداد91، جزایری، معاون امور بسیج ستاد کل نیروهای مسلّح، گفت: «موضوع سوریه مسأله بسیار مهمی است و خط قرمز [ما] به حساب می آید... جبهه استکبار به طور علنی و وقیحانه اقدامات براندازانه علیه دولت سوریه را انجام می دهد. براین اساس کشورها باید به طور جدی از سوریه در برابر دشمنانش حمایت کنند».
ـ تلویزیون الشرقیه، 25مرداد91: «سیاستمداران عراقی می گویند در اثر تحولات سوریه یک حالت بهم ریختگی و نگرانی بر مقامهای دولت عراق حاکم شده است. دولت مالکی تصمیم گرفته است در لحظه سرنگونی بشّار اسد، پروازهای هوایی میان عراق و سوریه را متوقف کند و معابر مرزی میان دو کشور را ببندد. به گفته این منابع، یک آماده باش اعلام نشده در بغداد و برخی دیگر از شهرها به مرحله اجرا درآمده است».
ـ به گزارش رسانه حکومتی تابناک ۲۷ مرداد ۱۳۹۱، مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه، گفت: «اگر قرار باشد درگیری در کشور ما شکل بگیرد این درگیری باید تا نزدیکی مرزهای دشمن ادامه پیدا کند و هرچقدر که لازم است باید حریم کشور ما حفظ شود. منافع زمانی بهتر تأمین خواهد شد که درگیری به داخل سرزمینهای دشمنان ما منتقل شود. وقتی کشورهای فرامنطقه یی سعی میکنند در منطقه فتنه ایجاد کنند، با کمترین هزینه، هزینههایی را به کشورهای منطقه تحمیل میکنند، ما باید این هزینه را به کشورهای خود آنها منتقل کنیم. از این دید سوریه عمق استراتژیک ماست؛ سوریه نقطه تقابل تمام استکبار با تمام اسلام و جریان مقاومت شده است. اگر آنها موفق شوند در سوریه فتنه یی رابه پاکنند و جریان غیرمردمی را روی کار آورند کشورهای مستقل در منطقه با مشکل مواجه می شوند».
ـ خبرگزاری فارس، 27مرداد91، مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه رژیم: «اتفاق خطرناکی در منطقه در حال رخ دادن است. فتنه بزرگی دنبال میشود... و با تمام قوا وارد شدهاند... اگر نظام سوریه را ساقط کنند، میتوانند بین جبهه مقاومت (ایران،سوریه و حزب الله) شکاف ایجاد کنند و بعد از آن سراغ تک تک کشورها بروند... حتماٌ هدف بعدی آنها کشورها و جریانات دیگر منطقه خواهند بود».
ـ به گزارش خبرگزاری فارس 27مهر91، محمدعلی بزرگواری، نماینده مجلس رژیم، درباره تحوّلات سوریه گفت: «سوریه زمانی که تمامی کشورها...جنگ را به ما تحمیل کردند در کنار ما بود و امروز خاکریز سوریه، خاکریز ماست. امروزه سوریه در مقابل شیخنشینان متعفّن قرار گرفته و هدف آنها حذف سوریه است، ما وظیفه داریم از سوریه با تمام توان حمایت کنیم».
ـ به گزارش خبرگزاری فارس 28مرداد91، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سخنانی در جمع شماری از ایادی رژیم، با ابراز وحشت از سرنگونی رژیم بشاراسد گفت: «با قاطعیت اعلام میکنم که ما در سوریه با فینال نهایی ایران و آمریکا روبروییم و باید به این نکته توجه کرد که اگر سوریه به دست آمریکا بیفتد بیداری اسلامی کلّاٌ در اختیار آمریکایی ها قرار میگیرد».
ـ به گزارش رسانه حکومتی «خبر آنلاین» ۶ شهریور ۱۳۹۱، علی لاریجانی، رئیس مجلس رژیم، در دیدار با وزیر اعزامی دیکتاتور سوریه تأکیدکرد: «جمهوری اسلامی در بحران کنونی در کنار سوریه ایستاده و از آن حمایت خواهد کرد».
کمک به رژیم سوریه، با تمام توان
عملیات بزرگ انفجار ساختمان شورای امنیت رژیم سوریه و کشته شدن وزیر دفاع و معاونش، وزیر کشور و دهها تن از مسئولان نظامی و امنیتی رژیم اسد، ضربه سهمگین و خُردکننده یی بر پیکر دستگاه نظامی ـ امنیتی دیکتاتور جنایتکار سوریه وارد کرد و رژیم بشار اسد را به آستانه سرنگونی کشاند. خامنه ای و سرکردگان و سرسپردگان رژیمش پس از این ضربه مرگبار، به گونه یی تمام عیار، به تلاششان برای حفظ نظام لرزان بشار اسد شدّت بخشیدند. نمونه هایی از تلاشهای مالی، تسلیحاتی و نیرویی رژیم و وابستگانش را در زیر می خوانید.
ـ اثیل النُجیفی، استاندار نینوا و از شخصیتهای ائتلاف "العراقیه" در مصاحبه با «الشرق الاوسط» 2مرداد91 گفت: «دو تن ازنظامیان سوریه از ارتش رژیم فرارکرده و به اراضی عراق در استان نینوا پناه آوردند. نیروهای مرزی وابسته به نوری مالکی آنها را دستگیر کرده و به نیروهای رژیم سوریه تحویل دادند. آنها توسط نظامیان بشّار اسد اعدام شدند».
ـ کیهان، 5مرداد91: «عراق در قامت یکی از مهمترین همسایگان سوریه و در قامت رئیس اتحادیه عرب نقش بارزی در به شکست کشاندن طرحهای ضدسوری غرب و کشورهای عربستان، ترکیه و قطر داشت. روز شنبه 31تیرماه، ارتش عراق به سمت مرزهای این کشور با سوریه حرکت کرد و مواضع تروریستها در گذرگاه ابوکمال را زیر آتش گرفت و موجب فرار آنان از استان شرقی "دیرالزّور" سوریه شد».
ـ «العربیّه» (به زبان فارسی) 6مرداد91 (27ژوییه2012)، به نقل از روزنامه لبنانی «النّهار»، از انتقال نیروهایی از حزب الله به سوریه به منظور کمک به نیروهای دولتی این کشور در سرکوب مخالفان خبرداد. آنها در استان حُمص مستقر شدند.
ـ به گزارش تلویزیون بغداد، 10مرداد91، احمد العلوانی، نماینده پارلمان عراق از العراقیه، گفت: «رئیس حزب الله لبنان، وابسته به رژیم ایران، در قتل صدها غیرنظامی سوری دست دارد».
ـ به گزارش «العربیه» فارسی، 11مهر91، حزب الله لبنان در بیانیه یی اعلام کرد که «ابوالعباس، فرمانده عملیات حزب الله لبنان، در شهر حُمص کشته شد. ارتش آزاد سوریه، همچنین، تعدادی از اتباع لبنانی را، که آنها را "عضو حزب الله" معرفی کرده بود، در مناطق مختلف این کشور دستگیر کرد».
ـ تلویزیون بغداد ۱۳مرداد۱۳۹۱(3اوت2012)، به نقل از تلویزیون دولتی سوریه گزارش داد علی حسنزاده، مشاور نظامی سفارت رژیم ایران در سوریه، به قتل رسید. تلویزیون العربیه نیز در این زمینه گفت: «ابو نور، فرمانده گردان عمر فاروق، مسئولیت قتل دیپلومات رژیم ایران را در دمشق برعهده گرفت. وی هشدار داد هر فردی را که به عنوان شبه نظامی (شَبیحه) در سوریه عمل کند، چه ایرانی باشد و چه غیرایرانی، مورد هدف قرار خواهد داد».
ـ 14 مرداد1391: نیروهای ارتش آزادی سوریه 48تن از عوامل اعزامی دیکتاتوری آخوندی را در این کشور دستگیر کردند. به گزارش رسانه حکومتی «فارس»، در حالی که دو هفته پیش سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده بود، به دلیل نا امن بودن سوریه، زائری به این کشور اعزام نمی شود، سفارت جمهوری اسلامی در سوریه اعلام کرد دستگیرشدگان زائرانی هستند که در کاروانهای آزاد به سوریه سفر کرده اند. مهدی شهسواری، مدیرکل عَتَبات عالیات سازمان حج و زیارت، وجود زائر در سوریه را رد کرد و گفت: «باتوجه به شرایط ویژه سوریه، ما زائر در این کشور نداریم».
ـ رسانه حکومتی «مهر»،14مرداد91: «سرکنسول سفارت جمهوری اسلامی در تماس تلفنی خبرنگار واحد مرکزی خبر در دمشق گفت: این گروه از زائران ایرانی قبل از عزیمت به فرودگاه قصد داشتند تا برای زیارت خداحافظی راهی مرقد مطهّر حضرت زینب (س) در حومه شهر دمشق شوند که در جاده فرودگاه ربوده شدند».
به گزارش «العربیه»، در اعترافاتی که از چند نفر از ایرانیان ربوده شده منتشر شد، برخی از آنها از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی شدند.
ـ 15مرداد91: بَسّام الجعاره، از اعضای شورای ملی سوریه در اروپا، به تلویزیون الجزیره گفت: «روز گذشته ۴۸ایرانی را دستگیر کردیم که می گویند برای زیارت و نماز آمده اند! آیا در دمشق جایی برای نماز باقیمانده است!؟ بلکه تنها برای کشتار جا وجود دارد. آنها آمده بودند تا رژیم اسد را نجات دهند. زمان آن رسیده است که جهان به روسیه بگوید، دیگر کافی است، باید جلو حزب الله را گرفت، باید جلو دولت مالکی را گرفت زیرا همه اینها در جنگ با مردم سوریه هستند».
ـ خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس)، 15مرداد91: «ایران که در جریان جنگ 33 روزه در کنار حزب الله حضور داشته و موجبات شکست صهیونیستها را فراهم کرده است، قطعاٌ خواهد توانست در کنار سوریه موجب شکست تروریستهای دست پرورده صهیونیسم جهانی (رزمندگان ارتش آزاد سوریه) شود».
ـ «پارس دیلی نیوز، 17مرداد91: به گزارش شبکه تلویزیونی «العربیه»، به نقل از یک فرمانده نظامی ارتش سوریه، که به تازگی به صف مخالفان پیوسته، «در هفته های گذشته بیش از سه هزار تک تیرانداز ایرانی برای پشتیبانی از اسد به دمشق وارد شدند».
ـ «عصر ایران»، 18مرداد91: صالحی، وزیر امور خارجه، که برای بازگرداندن 48 «زائر» ایرانی به ترکیه سفر کرده است، آن افراد را «48 نفر از بهترین عزیزان» توصیف کرد و گفت: «برای ما مهم است که این عزیزان را از بند اسارت رها کنیم».
صالحی که سه روز پیش مدّعی شده بود «این افراد زائرانی هستند که خارج از برنامه دولت و رأساٌ به سوریه رفته اند»، اعتراف کرد: «مدتی بود که زائرین به سوریه نمیرفتند، امّا از زمانی که دمشق آرام شد، مجدّداٌ آغاز به اعزام زائرین کردیم و بازنشستگان ادارات مختلف، از سپاه و وزارتخانههای دیگر، به نوبت در لیست زائران قرار گرفتند و به هر حال تعدادی از این عزیزان از بازنشستگان سپاه و ارتش بودهاند، البته افرادی نیز از ادارات مختلف دیگر بودهاند».
صالحی از ارتش آزاد سوریه خواستار آزادی دستگیرشدگان شد و گفت: «با توجه به این که در ماه مبارک رمضان قرار داریم و گروگانگیران و گروگانها، هر دو ،مسلمان هستند و بنا به دلایلی بحرانها و مسائلی پیش آمده است، به کسانی که هموطنان ما را در اسارت خود دارند، از طریق رسانهها پیام میفرستیم و تأکید میکنیم با توجه به قرارداشتن در این ایام مبارک و به ویژه لیالی قدر از باب اُخوّت اسلامی اقدام لازم را در جهت رهایی این هموطنان عزیزمان انجام دهند».
ـ (عجب! پس این گروگانگیرهای «مزدور استکبار و صهیونیست» مسلمان و روزه گیر هستند!)
ـ رژیم آخوندی برای پوشاندن افتضاح ادعای وزیر خارجه اش که دستگیرشدگان «زائر» بوده اند، اما حتی یک زن هم در میان آنها نبوده است، از طریق رسانه حکومتی «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران در روز 18مرداد91 اعلام کرد: «یک مقام آگاه در وزارت امور خارجه در پاسخ به سؤالی در مورد ابراز نگرانی خانوادههای برخی از زائران ربوده شده [گفت] اتوبوس دیگری ویژه بانوان در دمشق بوده و آنها در حال حاضر به کشور بازگشتهاند».
ـ به گزارش تلویزیون «الشّرقیه»، ۱۸ مرداد ۱۳۹۱، سعید جلیلی، دبیر ارشد شورای امنیت ملی رژیم ایران، که به طور غیرمنتظره از دمشق به بغداد رفته، از مقامات عراقی خواست تا اجازه دهند هواپیماهای ایرانی بیشتری جهت انتقال سلاح به سوریه از آسمان عراق عبور کنند. منابع عراقی در بغداد گفتند جلیلی امروز به محض ورود به بغداد خواستار افزایش تعداد هواپیماهای ایرانی شد که در دو روز آینده برای انتقال سلاح به سوریه از آسمان عراق عبور می کنند».
ـ تلویزیون الجزیره، 19مرداد91 (9اوت 2012): «نضال درویش، مدیر دفتر سیاسی هیأت عمومی انقلاب سوریه، به تلویزیون الجزیره گفت: رژیم ایران شریک جدّی و عمیق در تمام جزئیاتی است که در سوریه رخ میدهد. سوریه یکی از پایههای حفظ قدرت رژیم ایران است».
ـ العربیه ، 26شهریور91 (16سپتامبر2012): «محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، در یک کنفرانس خبری در تهران، در پاسخ به این سؤال که "ارزیابی جنابعالی از حضور سپاه در سوریه چیست؟" گفت: "سپاه در گذشته واحدی به عنوان نهضت اسلامی داشت که این واحد به مستضعفین کمک می کرد، امّا در حال حاضر نیروی قدس با هدف حمایت از ملتهای مظلوم وظیفه خود را انجام می دهد، ضمن آن که در گذشته تعدادی از اعضای این نیرو در لبنان و سوریه حضور داشتند».
ـ خبرگزاری رویتر، 29شهریور91 (19سپتامبر2012): «بر اساس یک گزارش اطلاعاتی غربی، ایران از هواپیماهای غیرنظامی برای انتقال نیروی نظامی و مقادیر زیادی تسلیحات از طریق حریم هوایی عراق به سوریه استفاده می کند تا به آقای بشّار اسد برای سرکوب قیام ۱۸ماهه علیه دولت وی، کمک کند... سپاه پاسداران این نقل و انتقالات را سازماندهی می کند... این هواپیماها تقریباً هر روزه از ایران به سوریه میروند. محموله آنها، پرسنل سپاه پاسداران و دهها تُن سلاح برای نیروهای امنیتی و شبه نظامیان سوری است که با شورشیان میجنگند...»
ـ العربیّه (فارسی)، 31شهریور91 (21سپتامبر2012): «بشّار اسد در دیدار با علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در دمشق، گفت: رویدادهای کشورش نه تنها سوریه را هدف قرار داده است بلکه نابودی "محور مقاومت" هم را درنظر دارد. منظورش از "محور مقاومت"، همپیمانی ایران، سوریه، حزب الله لبنان و شماری از گروههای فلسطینی است.
ـ حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران، «در حایشه رژه روز جمعه 31شهریور91 نیروهای مسلّح ایران در پاسخ به سؤال خبرنگار "ایلنا" درباره سخنان بشّار اسد که جنگ سوریه را جنگ ایران عنوان کرده بود، گفت: آقای بشّاراسد درست گفته است زیرا سوریه خط مقدّم مقاومت در برابر اشغالگران قدس بوده و سالهاست این خط را حفظ کرده است. از آنجا که یکی از آرمان و اهداف انقلاب اسلامی ایران نیز مقاومت در برابر تجاوز اسرائیل است، بنابراین، دو کشور ایران و سوریه در این هدف با هم مشترکند».
ـ خبرگزاری رویتر، 31شهریور91: «وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیه یی اعلام کرد 117 فروند از هواپیماهای شرکتهای ایران ایر، ماهان ایر و یاس ایر متعلق به رژیم ایران، که توسط سپاه پاسداران اداره می شوند و قبلاً در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفته اند، از مسیر عراق برای رژیم سوریه تسلیحات حمل می کنند... این هواپیماها هر روزه از ایران به مقصد سوریه پرواز می کنند و نیروهای سپاه پاسداران و انبوه سلاحهای رزمی را برای یاری رسانی به نیروهای امنیتی سوریه و لباس شخصیها، که علیه مخالفان می جنگند، حمل می کنند. علاوه بر این، رژیم ایران با کامیون نیز از طریق عراق به سوریه سلاح می فرستد».
جدایی از ننگ دیکتاتور خونریز
پس از عملیات بزرگ انفجار ساختمان شورای امنیت سوریه در نیمروز 28تیرماه 91 (18ژوییه2012)، توسط رزمندگان دلیر «ارتش آزادی» در چهارمین روز نبرد برای آزادسازی دمشق، موج گستن از صفوف دیکتاتور خونریز سوریه، که از مدتها قبل آغاز شده بود، بالاگرفت.
ـ روز 4مرداد91 (25ژوییه2012) سرتیپ مناف طلاس (پسر مصطفی طلاس، که 23سال وزیر دفاع سوریه و از نزدیکان حافظ اسد بود)، افسر ارشد گارد ریاست جمهوری، دوست دوران کودکی بشّار اسد و یکی از نزدیکترین کسان به وی، با انتشار بیانیه یی از تلویزیون «العربیّه»، جداییش را از حکومت بشار اسد و پیوستنش را به صفوف مخالفان او، اعلام کرد. قسمتی از این بیانیه خطاب به مردم سوریه است: «با شما سخن می گویم، نه به عنوان یک مقام مسئول بلکه به عنوان یکی از فرزندان سوریه و یکی از فرزندان ارتش عربی سوریه، که مخالف رفتارهای مجرمانه این حکومت فاسد است... با دعای آمرزش و احترام به روح شهدای این انقلاب بزرگ، خواهان انجام اقداماتی برای حفظ وحدت سوریه و تضمین شروع در ساخت سوریه جدید هستم».
همزمان با جدایی سرتیپ مناف طلاس، خانم لمیاء الحریری، سفیر سوریه در قبرس و عبداللطیف الدبّاغ، سفیر سوریه در امارات نیز از سمت خود استعفا کردند و پیش از آن دو نیز سفیر سوریه در بغداد جداییش را از حکومت بشار اسد اعلام کرده بود.
ـ خبرگزاری فرانسه، 13مرداد91: «یک تیمسار دیگر ارتش سوریه از مرز ترکیه گذشت تا به صفوف رزمندگان اپوزیسیون بپیوندد. وی که همراه با خانواده اش سوریه را ترک کرد، بیست ونهمین ژنرالی است که از ارتش بشّار اسد جدا شده است. ترکیه به ۴۵۵۰۰نفر از پناهجویان سوری... پناه داده است».
ـ به گزارش خبرگزاری فرانسه، 16مرداد (6 اوت)، ریاض حجاب، نخست وزیر سوریه، و چهار وزیر دولت سوریه از رژیم بشار اسد جداشدند. ارتش آزادی سوریه اعلام کرد طی عملیاتی حفاظت نخست وزیر را تأمین، و ترتیبات خروج امن او از کشور را فراهم کرده است.
ریاض حجاب طی بیانیه یی اعلام کرد: «من امروز به رژیم کشتار و تروریسم پشت کردم و پیوستن خود را به صفوف انقلاب و سرفرازی اعلام می کنم. من اعلام می کنم که از امروز، سربازی از سربازان این انقلاب خجسته هستم. زنده باد سوریه آزاد و زنده باد خلق سوریه و زنده باد ارتش آزادی.
ژنرال ریاض اسعد، فرمانده ارتش آزادی سوریه، به تلویزیون الجزیره گفت: عملیات خارج کردن نخست وزیر از دمشق و رساندن وی به اردن، بیانگر نفوذ اجتماعی زیاد و مردمی بودن ارتش آزادی است. وی افزود ارتش آزادی آماده است هر مقامی را که به رژیم اسد پشت کند، به سلامت از کشور خارج کند.
عبدالباسط صیدا، رئیس شورای ملی سوریه، گفت: جداشدن نخست وزیر سوریه از بشار اسد، یک نقطعه عطف در انقلاب مردم سوریه است.
اپوزیسیون سوریه و تحلیلگران عربی و بین المللی این تحوّل را ضربه مهمی به متّحدان حکومت بشار اسد، به ویژه به رژیم ایران که پاسدارانش را برای حفظ رژیم بشار اسد به سوریه می فرستد، ارزیابی کردند.
ژنرال مصطفی شیخ، رئیس شورای نظامی ارتش آزادی سوریه، گفت: پشت کردن شخص نخست وزیر به رژیم بشّار اسد، برای رژیم ایران و حمایت کنندگان بشّار اسد پیام مهمی دربردارد».
ـ در حالی که خبر پیوستن نخست وزیر سوریه به قیام مردم و رفتن او به اردن در کانون خبرهای جهان قرار دارد، شبکه عرب زبان رژیم آخوندی به نام «المنار»، که در اختیار حزب الله لبنان است، ادعاکرد که نخست وزیر سوریه برکنار شده و هم اکنون در دمشق به سر می برد و خبر سفر وی با خانواده اش به اردن صحّت ندارد.
رسانه حکومتی «مهر» نیز در همین روز در وحشت از پیشرویهای ارتش آزادی سوریه در حلب، ساعتهای آینده را «سرنوشت ساز» توصیف کرد. «مهر» نیز مدّعی شد که ریاض حجاب، نخست وزیر، از منصب خود کنار گذاشته شد.
ـ به گزارش رسانه حکومتی «فارس»، 17مرداد، ، خامنه ای، پاسدار سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت رژیم، را سراسیمه به سوریه فرستاد. جلیلی در دیدار با دیکتاتور در حال سقوط، بار دیگر حمایت رژیم آخوندی را از وی اعلام کرد. او در این دیدار ـ که در محل اختفای بشار اسد صورت گرفت و هیچیک از سرکردگان رژیم سوریه در آن حصور نداشت ـ به نحو مسخره یی مدّعی شد: تنها راه حل معضل سوریه دموکراسی و احترام به انتخاب مردم این کشور است و در عین شرکت رژیم در کشتار وحشیانه مردم سوریه، با وقاحت افزود: «ایران آماده ارائه کمکهای انساندوستانه به سوریه است».
ـ به گزارش تلویزیون العربیه، ۱۸ مرداد (8 اوت)، سرتیپ فواز الجباوی، معاون پلیس حُمص، به رژیم اسد پشت کرد و در هماهنگی با شورای نظامی ارتش آزادی در دَرعا خود را به اردن رساند.
ـ تلویزیون العربیه ۱۸ مرداد (8 اوت) خبرداد که یک نماینده مجلس از استان حلب، جداییش را از رژیم کنونی سوریه و پیوستنش را به انقلاب این کشور و ارتش آزاد را اعلام کرد. او گفت: «من نماینده مجلس، علی البش ابن محمد، از استان حلب، هستم که جدایی خود را از این رژیم جنایتکار، که مردم بیگناه را به قتل می رساند و پیوستنم را به انقلاب بزرگ؛ انقلاب شرف و افتخار اعلام می کنم. از ارتش آزادی و تیپ عاصفه شمال، که امنیت من و خانواده ام را تأمین کردند و هنوز در حفاظت آنها هستم، سپاسگزارم».
ـ به گزارش العربیه ۲۱مرداد (11اوت)، «دانی بعاج، نماینده سوریه در شورای حقوق بشر سازمان ملل، جداییش را از رژیم این کشور اعلام کرد. بعاج از سال ۲۰۱۰ نماینده سوریه در شورای حقوق بشر سازمان ملل بود».
ـ تلویزیون العربیه، 26 مرداد (16 اوت): «یعرُب الشّرع، پسر عموی فاروق الشّرع، معاون بشّار اسد، که ریاست شعبه اطلاعات و بخش امنیت سیاسی رژیم سوریه را برعهده داشت، به بشّار اسد پشت کرد و به اپوزیسیون پیوست. وی در یک پیام ویدیویی، از نظامیان سوریه خواست تا از رژیم اسد جدا شوند».
ـ به گزارش خبرگزاری فرانسه، 24مرداد (14اوت)، ریاض حجاب، نخست وزیر جداشده از رژیم بشار اسد، در اولین حضورش در مقابل رسانه های خبری از زمان پشت کردنش به بشار اسد، گفت: زمان سرنگونی نظام نزدیک است و رژیم اسد کنترل خود را بر دو سوم کشور از دست داده است. رژیم سوریه تنها بر ۳۰ درصد سرزمینهای کشور کنترل دارد و از بابت نظامی، اقتصادی و روحیه فروپاشیده است. من با توجه به تجربه، موقعیت و منصبی که داشتم به شما اطمینان می دهم که رژیم سوریه ترک خورده و در هم شکسته است».
ـ تلویزیون العربیّه، 30مرداد (20 اوت): «بشار اسد بر خلاف سالهای گذشته در مسجد الحمد در منطقه مهاجرین نماز عید فطر را ادا کرد در حالی که فاروق الشرع معاونش حضور نداشت. در سالهای گذشته بشار اسد معمولاً به همراه اعضای خانواده اش در مسجد اموین در مراسم نماز عید فطر شرکت می کرد و فاروق الشرع نیز او را همراهی می کرد. منابع مطلع می گویند عدم حضور فاروق الشرع در این مراسم کناره گیری وی از قدرت را بیشتر اثبات میکند».
ـ تلویزیون العربیه، 29شهریور (19سپتامبر) گزارش داد «بُشری اسد، خواهر بشّار اسد، همراه با فرزندانش دمشق را ترک کرد. بنا به این گزارش، بشری اسد به دلیل اختلافش با بشار اسد در رابطه با کشتار مردم، کشور را ترک کرده است. همسر بشری اسد، عاصف شوکت، معاون رئیس ستاد بود که در انفجار مقرّ هسته بحران در دمشق کشته شد».
«دشمن مشترک، درد مشترک»
عملیات بزرگ انفجار ساختمان شورای امنیت رژیم سوریه و کشته شدن شماری از بالاترین عاملان سرکوب و کشتار در 28تیرماه 91 (18ژوییه2012)، در شرایطی رخ داد که ارتش آزادی سوریه در چهارمین روز نبرد برای آزادسازی دمشق بود و در اوج اقتدار و رژیم بشّار اسد در منتهای بی سامانی و در هم ریختگی.
چهار روز بعد از این پیروزی درخشان، در روز 31 تیرماه (21ژوییه) ماه رمضان (1433هجری قمری) آغاز شد. در افطار دوشنبه 2مرداد (3 رمضان ـ 23 ژوییه) گردهمایی مقاومت ایران در همبستگی با جنبش مردم سوریه در شهر «اُور سور اوآز» برگزار شد. در این مراسم باشکوه که شماری از فعالان سیاسی اپوزیسیون سوریه هم شرکت داشتند، خانم مریم رجوی طی سخنانی گفت: «... آخوندهای حاکم بر ایران ... همه قوای خود را برای مداخله در کشورهای عربی و مسلمان و در این روزها به خصوص برای نگهداری دیکتاتور خونریز سوریه به کار میگیرند. آنها می ترسند که با سرنگونی رژیم اسد جغرافیای سیاسی منطقه ... به سود نیروهای دموکراتیک و به زیان رژیم ولایت فقیه دگرگون شده و طرّاحی آخوندها برای صدور ارتجاع بر باد برود. امّا اراده خلقهای منطقه، از ایران تا کشورهای عربی و مسلمان، بر آن است که به دیکتاتوری و به خصوص به سُلطه دیکتاتوری رژیم ولایت فقیه پایان بدهند». خانم رجوی در سخنرانیش، همه مسلمانان و همه مردم جهان را به یاری مردم سوریه فراخواند.
در «کنفرانس عربی ـ اسلامی» که در مراسم بزرگ افطار دوشنبه 14مرداد91 (15رمضان 1433 ـ 4 اوت2012) در پاریس برگزار شد، دو تن از فرماندهان ارشد ارتش آزادی سوریه به طور مستقیم با کنفرانس ارتباط یافتند و سخنانی ایرادکردند.
سرهنگ مالک الکردی، از فرماندهان ارتش آزادی سوریه در حلب، در سخنانش خطاب به حاضران گفت: «... سلام برهمه شما آزادگان، روی سخنم با خواهر مجاهد خانم مریم رجوی است. خداوند ایشان را از گزند مشکلات مصون و محفوظ بدارد. هم چنین، همه برادران رؤسای شهرداریهای پاریس و ائمه مساجد پاریس و نمایندگان ارتش آزاد سوریه و برادرانم پارلمانترهای آزاده از سراسر این جهان فراخ و گسترده، همه برادران حاضر، خداوند به همه شما پاداش نیک بدهد. برادران، من حامل درودها و سلامهای ارتش آزاد سوریه به شما هستم از دمشق و از حلب پایدار! من می خواهم به شما پیروزی مان را در حلب بشارت بدهم. همین دقایقی قبل خبر رسید که قهرمانان ارتش سوریه آزاد به سمت قلعه سر به فلک کشیده حلب در حال پیشروی هستند. آنها برخی گردانهای ارتش و نیروهای لباس شخصی رژیم را به محاصره درآورده اند و خسارتهای سنگینی به آنها وارد کرده اند. این رژیم که به دروغـگوئی اش ادامه می دهد در تلویزیونش می گوید که در شهر حلب هیچ اثری از ارتش آزاد سوریه وجود ندارد! امّا هواپیماهایش اینجا و آنجا را بمباران می کند، برای چه این کار را می کند؟!
برادران گرامی، در این جلسه که برادران اعضای مجاهدین خلق حضور دارند، آنها با ظلم و سرکوب رژیم سرکوبگر ایران مبارزه کرده اند... ما به درد و رنجی که بر آنها وارد آمده آگاهیم. ما احساس می کنیم که این غربت و دوری از وطن برای آنها تلخ و سنگین است. ما ارزش این جهاد آنها را درک می کنیم. به خصوص که ما زنان مبارز را در کنار مردان در صفوف رزم بر روی تانک و در پشت توپ و دست بر ماشه تفنگ می بینیم. شما الگویی از فداکاری و از خودگذشتگی برای رسیدن به آزادی ارائه کرده اید. مردم سوریه همیشه با شما بوده و امروز به نام مردم، به شما قول می دهم که خانه های مردم سوریه و قلبهایشان به روی شما باز است و انشاءالله روزهای اندکی بیشتر به پیروزی ظفرمند بر این رژیم باقی نمانده است و پس از آن ما دست به دست شما خواهیم داد برای رسیدن به آزادی خودتان و آزادی مظلومین در همه جا. دنیای امروز فقط جای کسانی است که خواستار دموکراسی هستند و به آن ایمان دارند و آن را در حرف و عمل اجرا می کنند، نه کسانی که از آن بسیار دم می زنند ولی اقدام به سرکوب مردم خودشان می کنند. برادران گرامی در این دیدار به همه شما درود میفرستم».
سخنان سرتیپ عدنان نورس سلو، از فرماندهان شورای عالی ارتش آزادی سوریه:
«خواهرمحترم، مریم رجوی، حاضران در کنفرانس، از طرف میلیونها سوری برخاسته در خاک کشورم به شما دورد می فرستم، دور نیست روزی که بتوانیم در سوریه آزاد با هم دیدار کنیم، دشمن ما یکی است و دردهایمان نیز مشترک است. ظلم و کشتار و سرکوب و آوارگی، که حاصل همدستی دو رژیم کینه توز است، یعنی رژیم جنایتکار حاکم در دمشق و آخوندهای عمّامه به سر تهران؛ رژیمی که در حال حاضر دست به کشتار هزاران تن از مردم سوریه می زند و رژیم حاکم در سوریه را آلت دستی قرار داده تا مردم را با سلاحهایشان کشتار کنند. آنها از انواع سلاحها، از جمله هلی کوپترها و میگهای ۲۳ ، که روسیه به آنها داده، استفاده می کنند تا مردم را زیر ضرب قرار دهند. امّا ما چیزی غیر از اراده و ایمان به پیروزی در دست نداریم. دستان شما را می فشاریم و برایتان در مبارزه برحقتان علیه رژیم استبدادی حاکم بر ایران آرزوی موفقیت داریم و با شما تا برقراری یک دولت آزاد و مستقل و برابر در ایران، همراه خواهیم بود.
خواهران وبرداران عزیز، درحال حاضر رژیم جنایتکار بشّار اسد دست به بدترین اقدامات ضدانسانی، از جمله کشتار و تخریب و تجاوز علیه مردم خودش می زند و تمامی شهرهای سوریه را ویران کرده است و تمام این جنایات توسط رژیم ایران حمایت و پشتیبانی می شود.
ما در کنار شما و در یک سنگر با شما ایستاده ایم و انقلاب ما و انقلاب شما، به امید خداوند، پیروز خواهد شد و آرزومندیم که مبارزه مشروعتان به زودی به گُل بنشیند و تمام مردم ایران آزاد شوند و پرچم آزادی در تهران و دمشق برافراشته شود.
زنده باد انقلاب پیروزمند شما علیه ظلم و استبداد. درود بر تمامی آنان که در داخل کشور برای آزادی دست به فداکاری می زنند، درود بر هیأت سوریه که در کنفرانس شما شرکت دارد».
در کنفرانس بین المللی عربی ـ اسلامی و افطار 15 رمضان 1433 (14مرداد91) در پاریس، شیخ عبدالله ثامر الملحم، عضو شورای ملی سوریه، شهر «حُمص» در سوریه را به عنوان شهر خواهر «اشرف» اعلام کرد و گفت: «... رئیس جمهور شورای ملی مقاومت خانم مریم رجوی بزرگوار، خواهران و برادران در لیبرتی، خواهران و برادران در ایران مظلوم، حضار محترم و خواهران و برادران در اشرف، همه جهانیان و ما در سوریه درباره مبارزه، صبر و پایداری مخالفان رژیم ایران، که در ستیز با یک باند فاسد که تنها با سلاح و آتش حکومت می کند، شنیده ایم؛ رژیمی که خود را زیر پوش دین و عمامه پوشانده است. به اعضای خانواده مان در اشرف و لیبرتی می گوییم صبح آزادی در حال دمیدن است. بر شماست که صبر کنید و راه را به اتمام برسانید. بعد از قربانیهایی که مردم سوریه برای هر انسان آزاده و شریفی تقدیم کردند، ما همیشه آماده ملاقات با هر انسانی در سراسر جهان که از حق و حقیقت پشتیبانی می کند و برای نیل به آزادیش، برای کرامت و انسانیتش تلاش می کند، هستیم. در این وقت که برای شما از سوی قبائل سوریه انقلابی صحبت می کنم باید بگویم که الحمدلله شاهد بازگشت انقلاب و اثرگذاری آن بر روی قبائلش هستیم. فرزندان نظامی و غیرنظامی ما در رکاب انقلاب مشارکت کردند و آنها اکنون در حال نگارش تاریخ آینده سوریه با سایر مردم سوریه هستند.
حضّار محترم! جنایت و ظلم، دین ندارند، مذهب ندارند چرا که ظالم همیشه هدفش به تباهی کشاندن جامعه و سرقت سرمایه هایش است. ما این جا در مبارزه و ایستادن در کنار مظلوم، هر جا که باشد، مشترک هستیم. به شما با اطمینان می گوییم که قبائل سوریه شریک اصلی و عامل اساسی در هر حرکت انقلابی و در پیروزی آینده هستند. وقتی که انقلاب از مهد قبائل در دَرعا شعله کشید، اهداف خاصی نداشت بلکه اهدافش عام و به اسم انسانیت و آزادی برای همه مردم سوریه بود. ما برای ساختن پلهای محبت و دوستی و همکاری بر اساس حقوق شهروندی و روابط دوستانه با همه شوق بسیار داریم. بدون هر گونه عقب نشینی از محقّق شدن هدفمان که ساختن یک دولت جدید در سوریه است.
ای آزادگان در اشرف و سراسر جهان!
به زودی و نه دیر، خبر پیروزی در کشور درهم کوبیده شده سوریه را خواهید شنید. با تلاش مردم که برای آزادی شان پایداری می کنند و به رغم همه این محاصره یی که جامعه بین المللی علیه مان اعمال کرده است، انقلاب بزرگ ما با دشمنانش عبرتی برای طاغوتهای زمانه که اجبار و فشار را بر مردمشان روا داشته اند و مقدّرات کشورشان را به بازی گرفتند و لذّتهای زندگی را به آنها حرام کرده اند، خواهد بود. فراموش نمی کنیم که انقلاب ما برای ما حقائقی را فاش ساخته که چه کسانی دوستان ما و چه کسانی دشمن ما هستند خدا آن شاعر را بیامرزد که گفت: "خدا به دنبال سختیها ما را با خیر و خوشی پاداش می دهد. خدا را شکر که دشمنم را از دوستم شناختم".
شما با تمام افتخار از صداقت پیشگانی هستید که در کنار انقلاب ما ایستاده اید. سوریه به یاری خدا به زودی پیروزی می شود.
از این تریبون گرامی برای شما و برای هر ا نسان آزاده یی در جهان، شهر حُمص سرکوب شده را به عنوان شهر خواهر قرارگاه اشرف مجروح اعلام می کنم».
شش روز پس از برگزاری گردهمایی مقاومت ایران در افطار سوم رمضان (2مرداد) در همبستگی با جنبش مردم سوریه در شهر «اُور سور اوآز»، خبرگزاری حکومتی «ایسنا» در روز 8مرداد در مقاله یی با عنوان «ضیافت در "اُور سور اوآز"، معانی پیدا و پنهان پذیرایی از مخالفان حکومت سوریه» نسبت به برگزاری این مراسم واکنش نشان داد و به روال معمول سیاست تبلیغاتی رژیم تروریست پرور آخوندی، با وارونه گویی رذیلانه، قیام میلیونها مردم به جان آمده سوریه را «تحرّکات گروههای تروریستی» و «گروههای تندرو و افراطی حاضر در سوریه ... عمدتاً نیروهای القاعده و غیرسوری» و نبرد آزادیبخش ارتش آزادی را «هفت تیرکشی در کوچه و خیابان» برای برهم زدن «امنیت مردم» (در حقیقت امنیت رژیم سفّاک حاکم) نام برد، با این پندار ابلهانه که سرانجام بشاراسد خونریز، مالکی وار، رزمندگان پاکباز ارتش آزادی سوریه را نیز در یک «لیبرتی» دیگر تخته بند خواهدکرد:
«...ورود مجاهدین به حوادث سوریه ناشی از ذوقزدگی آنان از برهم خوردن امنیت مردم یک سرزمین و هفت تیرکشی در کوچه و خیابان است، امّا میتوان مطمئن بود که دخالت آنان در این کشور و مشاوره دادن به تروریستها در سوریه، باعث شکست خفّتبار همپالکیهایشان در این کشور خواهد شد و احتمالاً پس از مدتی آنها نیز در اردوگاهی شبیه لیبرتی مهار خواهند شد تا مردم از گزند آنان در امان بمانند».
بمبارانهای ویرانگر و خونبار
پس از ضربه سهمگین عملیات بزرگ انفجار ساختمان شورای امنیت رژیم سوریه و نابودی شماری از بالاترین عاملان سرکوب و کشتار در 28تیر (18ژوییه)، روند ریزش سران و بدنه دستگاه سیاسی و نظامی رژیم بشار اسد از یک سو، و پیشرویهای ارتش آزادی سوریه و گسترش دامنه نفوذ آن به ویژه در دو شهر دمشق و حلب، از سوی دیگر، شتاب بیشتری به خود گرفت. از این رو، سرکوبیهای نظامی پیشین جوابگوی مقابله با پیشرویهای تازه نبود و بمبارانهای ویرانگر هوایی شهرها و کشتارهای وحشیانه با شدّتی باورنکردنی آغاز شد. در اثر این بمبارانها برخی از شهرها به تلی از خاک و خاکستر بدل شد. هفت روز پس از این ضربه کمرشکن، دیکتاتور سوریه در روز 4مرداد «برای اولین بار با جتهای جنگنده شهر حلب را بمباران کرد» (سایت اوگاریت، 4مرداد ـ 25ژوییه). نمونه هایی از بمبارانها و کشتارهای وحشیانه را در زیر می خوانید:
ـ خبرگزاری رویتر، 17مرداد (7اوت): در اثر بمباران هوایی و حملات سنگین جنگنده های میگ روسی در شهر حلب و سایر شهرهای سوریه تا عصر امروز (17مرداد) دست کم ۱۰۰تن کشته شدند.
ـ 30مرداد (20اوت)، گزارش احمد زیدان، تحلیلگر تلویزیون الجزیره، پس از بازگشت از حلب: «...نیروهای بشّار اسد، به طور مستمر، در حال ریزش هستند. ارتش آزادی نیز مدام در حال پیشروی است. رژیم اسد در حلب در حال سقوط است... برای مثال، جیش الشَّعبی، یک گروه غیرنظامی پُرشمار در دمشق بود که برای رژیم اسد می جنگیدند. این بار که به سوریه رفتیم، به جز هفت نفر در یک مقرّ بسیار بزرگ، کس دیگری وجود نداشت. این نشان می دهد که دست اسد از بسیج نیرو خالی شده و کسی حاضر نیست برای او بجنگد. برخی از کسانی که به تازگی از رژیم اسد جدا شده اند، می گویند دیگر سربازی برای اسد باقی نمانده و نگهبانیها را افسران تا حد سروان می دهند. مشکل دیگر رژیم در حلب از دست دادن کنترل راههای مواصلاتی است که عمده آنها به دست ارتش آزادی افتاده است. برای مثال از یک گردان تانک با 24 تانک، تنها 1 تانک باقی مانده و بقیه منهدم شده اند... اسد می خواهد با شدت بخشیدن به آتش هواپیما، هلیکوپتر و تانک و سوزاندن و ویران کردن خانه ها، ناتوانیش را در بسیج نیرو جبران کند... اسد مرکز تولید برق، شبکه آب رسانی و جاده ها را در حلب بمباران می کند و به این وسیله می خواهد قبل از خروج این شهر را نابود کند… در مقابل این بیرحمیها، آن دسته از مردم که در این شهر باقی مانده اند تلاش می کنند در همکاری و هماهنگی با ارتش آزادی سوریه وضع شهر را، در حدّ امکان، سر و سامان بدهند. مثلاً، در یک خانه شش یا هفت خانواده، در تفاهم کامل با هم، زندگی می کنند و تلاش می کنند برای همدیگر کار کنند و همدیگر را دوست داشته باشند… امّا، بمبارانها 24 ساعته ادامه دارد و لحظه یی قطع نمی شود... آنها حتّی یک دقیقه هم مردم را راحت نمی گذارند...».
ـ خبرگزاری آسوشیتدپرس، 3سپتامبر (13شهریور): روز یکشنبه (دیروز) «دیدبان حقوق بشر سوریه» اعلام کرد 5440تن [مردم] در ماه اوت کشته شدند. با این حساب، ماه اوت به مرگبارترین ماه، از زمان شروع قیام 18ماهه گذشته تبدیل شده است. مرکز ملی ثبت جنایتهای رژیم سوریه اعلام کرد دست کم صد تن از مردم بی دفاع در منطقه حَزّه (hazza)، در حومه دمشق، به دست نیروهای نظامی و لباس شخصیها (شَبیحه) کشته شدند.
استان حُمص و شهر حلب در 24ساعت گذشته به شکل گسترده یی به وسیله توپخانه و خمپاره انداز و جنگنده های هوایی گلوله باران و بمباران شدند. بر اثر بمبارانهای امروز (دوشنبه 3سپتامبر)، دست کم 150تن از مردم کشته شدند.
ـ خبرگزاری دویچه وله (آلمان)، 20 سپتامبر (30شهریور): «در حمله هوایی ارتش سوریه به یک پمپ بنزین در "الرقّه"، بیش از صد تن کشته یا زخمی شدند. شمار کشته شدگان سوری به 29هزارتن رسید».
ـ به گزارش خبرنگار تلویزیون سی. ان.ان، از بیروت در 20سپتامبر (30شهریور)، آمار کشتهها در سوریه، طی هفتههای اخیر به شدّت افزایش یافته است. «تردیدی نیست که رژیم سوریه ماههاست مناطق مسکونی را در سراسر کشور توپ باران میکند.
در ماه گذشته، عفو بینالملل ۲۶ محل را در شمال غربی کشور مورد بررسی قرار داده و گفته است که در آن ۲۵ محلی که بمباران شدهاند، هیچ هدف نظامی وابسته به شورشیان وجود نداشته است... رژیم سوریه، به طور عمد، بر روی مناطق غیرنظامی در سراسر کشور بمب میریزد تا ساکنان بسیاری از شهرها را به وحشت بیفکند. در اثر این بمبارانها، آمار کشتهها، روزانه، به بیش از ۱۰۰نفر رسیده است... »
ـ العربیه فارسی در روز 18اکتبر2012 (27مهر91) به نقل از «کمیته هماهنگی انقلاب سوریه» اعلام کرد: در ۲۴ ساعت گذشته ۱۹۶ تن از مردم غیر نظامی این کشور، از جمله 13کودک و 8زن، به دست نیروهای امنیتی اسد کشته شدند. نیروی هوایی ارتش اسد طی یک روز، ۱۱۴ نقطه از مناطق تحت کنترل مخالفان را بوسیله جنگنده های میگ ۲۳ بمباران کرده است. بر اساس این گزارش نیروی هوایی اسد در اغلب این مناطق از بمبهای خوشه یی و ... بشکه های تی. ان. تی، با انفجار قوی استفاده کرده است. جنگنده های اسد در بمباران پنج نقطه حُمص، حلب، لاذقیه و دمشق، علاوه بر به کاری گیری بمبهای خوشه یی از بشکه های مواد منفجره استفاده کرده اند... نیروهای اسد برای ایجاد انفجار قوی در بمباران مناطق تحت کنترل مخالفان، با هلی کوپتر بشکه های انفجاری بزرگ، که حاوی مواد منفجره " TNT " است، پرتاب می کنند».
ـ به گزارش خبرگزاری آناتولی ترکیه در روز 20اکتبر (29مهر)، مرکز اطلاع رسانی شهیدان انقلاب سوریه اعلام کرد: از آغاز اعتراضات مردمی در سوریه تا کنون ۳۱۷۶ کودک به دست نیروهای امنیتی اسد به قتل رسیدند. اغلب این کودکان در بمبارانها یا به طور مستقیم هدف گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفته و جانشان را از دست دادند.
طبق این گزارش، برخی از این کودکان در اعتراضات خیابانی یا مدارس بازداشت شدند و سپس زیر شکنجه "وحشیانه" عوامل امنیتی و لباس شخصی (شبیحه) جانشان را از دست دادند. حمزه الخطیب اولین کودکی بود که در منطقه حوران در استان دَرعا زیر شکنجه عوامل امنیتی کشته شد و جسد او که آثار شکنجه بر آن مشخص بود به خانواده اش تحویل داده شد. قتل این کودک سوری در زیر شکنجه با محکومت شدید جهانی علیه دمشق همراه بود.
بر اساس گزارش مرکز اطلاع رسانی شهیدان انقلاب سوریه، تنها در قتل عام مردم روستای سنّی نشین حوله، که چند ماه پس از آغاز اعتراضات با هجوم مسلّحانه لباس شخصیها (شَبیحه ها) به آن روستا انجام گرفت، دست کم ۲۰ کودک به قتل رسیدند».
یک نکته گفتنی درباره خلبانان میگهای روسی که شهرهای سوریه و مردمش را با بشکه های انفجاری و موشک و بمب از میان می برند. سرکردگان ماشین جنگی بشّاراسد خلبانان را ماهها دور از دیگران و بی خبر از وضعی که در کشور می گذرد نگه می دارند و موقعی هم که آنها برای بمباران شهری روانه می کنند، به آنها می گویند که این شهر در تصرّف «تروریستهای القاعده و افغانی» است. یکی از خلبانان میگ روسی که هواپیمایش در حین بمباران مورد اصابت گلوله های تیربار ضدهوایی ارتش آزاد قرارگرفت و پس از فرود اجباری دستگیرشد، در گفتگو با تلویزیون انگلیسی زبان الجزیره در روز 26مهر91 (17اکتبر2012) گفت که «در پایگاه هوایی به دور ازد یگران نگهداری می شد و هیچ ملاقات کننده یی نداشت. قبل از حرکت برای بمباران هم به او گفته شده بود که این منطقه پر از تروریستهای مسلّح خارجی است، نه شهروندان سوری».
تکیه گاه کنونی بشار اسد
ـ 28شهریور91 ـ اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت: «... سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده جنایتکار سپاه پاسداران، روز 26شهریور در یک اعتراف بی سابقه گفت: "از زمانی که نیروی قدس تشکیل شد، در کشورهای لبنان و سوریه تعدادی از نیروی قدس سپاه حضور داشتند... از افتخارات جمهوری اسلامی است که برای دفاع از سوریه، که در حلقه مقاومت است، انتقال تجربیات خود و هر گونه کمک فکری را به سوریه داشته باشد... از گذشته نیروهای سوریه برای کمک به لبنان حضور داشتند و طبیعی است که اگر سوریه نیز به کمک نیاز داشته باشد مردم لبنان به آن کمک خواهندکرد...
در اواخر سال90، خامنه ای پاسدار سرتیپ حسین همدانی، فرمانده سپاه استان تهران، را به عنوان یکی از فرماندهان عملیاتی سوریه منصوب کرد و پس از آن یکانهای مختلف نیروی زمینی سپاه به سوریه اعزام شدند تا تحت فرماندهی او به سرکوب مردم این کشور بپردازند. او در همکاری نزدیک با پاسدار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس است...».
ـ خبرگزاری رویتر، ۲۹ شهریور ۹۱ (19سپتامبر2012): «ایران از هواپیماهای غیرنظامی برای انتقال پرسنل و مقادیر زیادی تسلیحات از طریق حریم هوایی عراق به سوریه استفاده کرده است تا به آقای بشّار اسد برای سرکوب قیام ۱۸ماهه مردم علیه دولت وی، کمک کند... این هواپیماها تقریباً روزانه از ایران پرواز کرده و از طریق حریم هوایی عراق به سوریه میروند. محموله آنها، پرسنل سپاه پاسداران و دهها تُن سلاح برای نیروهای امنیتی و شبه نظامیان سوری است که با شورشیان میجنگند... این نقل و انتقالات را سپاه پاسداران سازماندهی می کند».
ـ صدای آمریکا، 29شهریور91 : وزارت خزانه داری آمریکا طی بیانیه یی 117 هواپیمای ایرانی را، که برای دولت سوریه سلاح حمل می کنند، لیست گذاری کرد. این هواپیماها متعلق به شرکتهای هوایی ایران ایر، ماهان ایر و یاس ایر هستند که به غیر از تسلیحات، افراد نظامی را نیز... به سوریه منتقل می کنند... در تجسّسی که در اسفندماه سال گذشته (1390) از یکی از پروازهای "یاس ایر" به مقصد سوریه در ترکیه انجام شد، در حالی که این هواپیما بار خود را "قطعات خودرو" گزارش کرده بود، در آن کلاشنیکوف، مسلسل و 8هزار قطعه مهمّات کشف شد».
ـ العربیه، 28مهر91 (19 اکتبر2012): «منابع دیپلوماتیک غربی اعلام کردند بشّار اسد، رئیس جمهور سوریه، در ماههای اخیر به دلیل بیم از ترور، محافظان شخصیش را عوض کرده و به جای آنها افرادی از سپاه پاسداران ایران را گمارده است. پیش از این، محافظان شخصی اسد و مقامات بلندپایه سوریه را افرادی از علویها تشکیل می دادند. گفته می شود یکی از دلایل اقدام بشّار اسد گسترش مخالفتها در میان علوی ها علیه وی بوده است».
تلویزیون الجزیره، 2آبان 91 (23اکتبر) ریاض حجاب، نخست وزیر جدا شده سوریه، در مصاحبه با این تلویزیون گفت: استمرار نظام سوریه به علت حمایت نظامی رژیم ایران است. هواپیماهای باری ایرانی حامل سلاح فرودگاههای سوریه را پر کرده اند. رژیم ایران از بشار اسد، به طور مطلق، حمایت می کند. اگر حمایت عظیم و روزانه رژیم ایران به بشّار الاسد و تأمین تسلیحات و تمامی نیازهای تکنیکی و... رژیم او و حتی اعزام کارشناسان نظامی و امنیتی ایران نبود، بشار اسد قادر نبود تا به حال سرپا بایستد. حمایت ایران از بشاراسد روزانه است. هواپیماهای باری رژیم ایران به صورت روزانه سلاح به سوریه منتقل می کنند».
«به جنگ تا بجنگیم»!
قیام دلیرانه مردم به پاخاسته سوریه با شعار همیشگی «الشَّعب یُرید اسقاط النّظام» (مردم سرنگونی نظام را می خواهند)، یک سال و هفت ماه و نیم است که بی وقفه و تزلزل به پیش تاخته است. در این مدت نه سازمان ملل، نه قدرتهای بزرگ غربی و دارندگان حق وتوی شورای امنیت و نه کشورهای «استکباری» و نه «رژیم صهیونیستی»، که رسانه های رژیم آخوندی، با وقاحت، رزمندگان آزادی سوریه را به آنها وابسته جلوه می دهند تا به کشتارشان مشروعیت بدهند، هیچکدام گامی برای کمک به مبارزان آزادی سوریه برنداشته اند.
ـ تلویزیون العربیه، 10شهریور 91 (31اوت2012): «هیثم المالح، رئیس شورای انقلاب سوریه و یکی از شخصیتهای برجسته مخالف رژیم اسد، روز جمعه (10شهریور)، ضمن انتقاد شدید از عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد گفت: "ملت سوریه تا کی باید قربانی وتوی روس ها باشد؟ ما تاکنون بیش از 30 هزار شهید داده ایم که 2500 کودک و 2200 زن در میان آنها هستند. در بازداشتگاههای رژیم بیش از 1600 تن از زنان مخالف مورد آزار جنسی قرار گرفته اند. در مجموع 250 هزار زندانی و حدود 2 ملیون آواره در داخل و خارج سوریه داریم. در چنین وضعی مردم سوریه از جامعه بین المللی می پرسند تاکی ما باید تاوان وتوی روسیه را بپردازیم و چقدر باید قربانی بدهیم تا سازمانهای بین المللی برای برکناری رژیم اسد گام بردارند؟"
اظهارات هیثم المالح در واکنش به جلسه روز گذشته (30 اوت) شورای امنیت ملل متّحد بیان شده است».
روسیه و چین در روز 19ژوییه2012 (29تیر91) برای سومین بار قطعنامه محکومیت رژیم بشّار اسد را وتو کردند.
ناظران سازمان ملل متّحد هم ـ که برای نظارت بر اجرای طرح صلحی که کوفی عنان، نماینده پیشین سازمان ملل متّحد و اتّحادیه عرب به بشّار اسد ارائه داده بودند ـ در سوریه به سرمی بردند، کاری از پیش نبردند و در روز 16 اوت (26مرداد)، شورای امنیت به مأموریت ناظران، به دلیل نبودن زمینه برای ادامه فعالیت پایان داد.
اخضر ابراهیمی، آخرین فرستاده سازمان ملل متحد، نیز کاری از پیش نبرد و روز جمعه 24شهریور 1391 (14سپتامبر2012)، همزمان بادیدار اخضر ابراهیمی با بشار اسد، هلی کوپترها و میگها با بمب و موشک و بشکه های انفجاری مناطق مسکونی دمشق و حلب را بمباران کردند و تا ظهر آن روز 52 تن از مردم بی گناه در این بمیارانها کشته شدند.
طرح صلح شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتّحادیه عرب، نه بر محور سرنگونی رژیم بشّار اسد، بلکه بر مدار مصالحه بین مردم به پاخاسته و رژیم جنایتکار اسد استوار بود، در صورتی که مردم در پی سرنگونی کل نظام اسد و رهایی از چند دهه استبداد خاندان او و تحقّق آزادی و حاکمیت ملی بودند.
سرهنگ عارف حمود، جانشین فرمانده ارتش آزاد سوریه، در مصاحبه با روزنامه «الشرق الاوسط» ۲۸ اوت2012 (۶ شهریور ۱۳۹۱) در این زمینه تأکیدکرد: «ارتش آزاد هرگونه ابتکار عربی، اسلامی، منطقه یی یا بین المللی را، که به حساب خون مردم سوریه باشد، رد می کند... هر راه حلی در سوریه باید با کناررفتن بشّار اسد از قدرت و محاکمه او و کلیه کسانی که دستشان به خون آغشته شده، شروع شود... امّا این که ابتکاراتی مطرح شود که به مشارکت قدرت حاکم و اپوزیسیون در یک دولت بینجامد، قابل قبول نیست. این نه برای انقلاب و نه برای ارتش آزاد ـ که در صحنه نبرد قربانی و شهید می دهد ـ پذیرفتنی نیست... ما برای حاکمیت یا تقسیم مناصب مبارزه نمی کنیم، بلکه مبارزه ما برای پاک کردن سوریه از این باندهای جنایتکار است که با خونسردی مردم را می کشند. بعد از اینهمه قتل عامهای روزانه، خلق سوریه تصمیم خود را گرفته که تا به آخر پیش برود. پس یا انقلاب سرنگون می شود یا رژیم را سرنگون و جنایتکاران محاکمه خواهدکرد. بی تردید، پیروزی از آن انقلاب و مردم است... هدف ما به عنوان ارتش آزاد این است که اسد نتواند با امنیت از کشور خارج شود، بلکه می کوشیم تا او و باندش را به پای میز محاکمه بکشانیم؛ از فرماندهان دستگاههای امنیتی و نظامی و افسران تا آخرین سربازی که انگشتش ماشه را برای کشتن بیگناهان چکانده است... بعد از رفتن اسد است که مردم سوریه نمایندگان خود را انتخاب می کنند، امّا قبل از آن این گونه ابتکارات و راه حلها نقشی نقشی نخواهدداشت».
یک هفته بعد، سرتیپ ستاد مصطفی شیخ، فرمانده شورای نظامی ارتش آزاد سوریه، بر عزم تردیدناپذیر مردم جان بر کف و ارتش آزاد سوریه برای سرنگونی رژیم بشّار اسد تأکیدکرد و در مصاحبه با تلویزیون «العربیّه» 14شهریور 1391 گفت: «شکل گیری و سازماندهی ارتش آزادی هر چه گسترده تر شود، سرنگونی رژیم اسد نزدیکتر می شود. این بیماری دیکتاتورهاست که تا آخرین لحظه می ایستند و باور ندارند که سرنگون خواهند شد، ولی سرنگون خواهد شد. همه نیروها سازماندهی شده و به میزان زیادی منظّم هستند. به خصوص بعد از یک سال و نیم از شروع، انقلاب در سوریه منسجم تر شده و فعالیت منظم با یک دیدگاه ملی به پیش می رود. رژیم اسد تلاش کرد ما را وارد فتنه خطرناک مذهبی کند، ولی نتوانست».
نبرد برای آزادی سوریه، تازنده تر و گدازنده تر ادامه دارد. چند نمونه از آخرین خبرها:
ـ به گزارش «العربیه»، 19مهر (10 اکتبر): فرماندهی ارتش آزاد سوریه اعلام کرد که پایگاه "معره النعمان"، مهمترین پایگاه سوق الجیشی ارتش رژیم اسد را، که راه ارتباطی دمشق به حلب را به هم متّصل می کرد، به تصرّف درآورده و سلاحهای سنگین شامل تانک، نفربر، توپ و خمپازه انداز را به غنیمت گرفته است. به گفته کارشناسان نظامی، ارتش آزاد سوریه با تصرّف منطقه سوق الجیشی معره النعمان راه ارسال نیروهای کمکی از دمشق به حلب را قطع کرده است».
ـ تلویزیون سی.ان.ان، 18 اکتبر ۲۰۱۲ (27مهر91): «بعد از ماهها بن بست در سوریه، جنگ در این کشور ممکن است عاقبت به سود جنگجویان بچرخد. قدرت آتش آنها رو به افزایش است... آنها با سلاحهای جدیدی که در اختیار دارند، در حال واردآوردن تلفات بر نیروهای دولتی هستند... جنگجویان به پایگاههایی تهاجم می کنند که زمانی غیرقابل نفوذ بودند. برق موفقیتهای جنگجویان در هفته گذشته، هم چنان ادامه دارد».
ـ تلویزیون «العربیه»، 18 اکتبر (27مهر): ارتش آزادی سوریه در یک روز 24 عملیات موفقیت آمیز علیه نیروهای بشار اسد انجام داده است. کارشناسان نظامی می گویند در حال حاضر 60 درصد خاک سوریه از کنترل نیروهای بشّار اسد خارج شده است. در یک عملیات در معره النعمان رزمندگان ارتش آزادی سوریه سه تانک دشمن را منهدم کردند و تانک دیگر را به غنیمت گرفتند».
ـ به گزارش خبرگزاری دویچه وله (آلمان)، «مخالفان مسلّح رژیم اسد از بامداد شنبه 3نوامبر (۱۳ آبان) عملیات تهاجمی بزرگی را برای تصرّف پایگاه هوایی "تفتناز"، در مسیر حلب به ادلب، آغاز کردند و آن را از چندین محور مختلف زیر آتش گرفتند. ابو عمر الحُمصی، فرمانده شورشیان، به خبرگزاری آلمان گفت که بیشتر حملات هوایی رژیم اسد از این فرودگاه نظامی انجام میگیرد که در نزدیکی مرز ترکیه قرار دارد. گفته میشود که چندین گروه مختلف مسلح در این عملیات شرکت دارند. در ویدئوهایی که از حمله مخالفان به فرودگاه نظامی تفتناز منتشر شده، میتوان جنگجویانی را دید که از خودرویی به سوی فرودگاه نظامی، موشک و آرپیجی شلیک میکنند. تصاویر دیگری نیز نشان میدهند که ساختمانها و باند فرودگاه در آتش میسوزند. به گفته کارشناسان نظامی، ویدئوی منتشر شده به احتمال بسیار زیاد واقعی بوده و به لحاظ زمانی حمله روز شنبه را تأیید میکند... در صورت انهدام یا تخریب جدّی فرودگاه نظامی تفتناز، ارتش سوریه برتری هوایی خود را در جنگ علیه پیکارجویان مسلّح در مناطق شمالی سوریه از دست خواهد داد...»
قیام مردم سوریه، به رغم کارشکنیهای بین المللی و بمبارانها و کشتارها و اسارتها و شکنجه های وحشیانه و ویرانی شهرها و آوارگی صدها هزارتن، هر روز شعله ور تر و گسترده تر می شود. در این یک سال و هفت ماه و نیم هیچ سدّ و راهبندی نتوانسته است عزم پولادین مردم به پاخاسته را برای سرنگونی بشار اسد و پی ریزی یک نظام دموکراتیک برخاسته از حاکمیت مردم در هم بشکند. خلق به پاخاسته و دلیر و از جان گذشته سوریه به روشنی نشان دادند که وقتی ملتی برای آزادی، یکپارچه و متّحد، به پاخیزد و از فدای جان و هستی و خان و مان دریغ نورزد، سرنوشت ناگزیر است که به این خواست همگانی خلق گردن بگذارد؛ رنجیرها ناگزیدند که بگسلند و شب ناگزیر است که به طلوع خورشید آزادی تن بسپارد و تسلیم شود.