جمشید کمالی
جواد لاریجانی دژخیمی که در نظام ولایت فقیه پستهای گوناگونی دارد ، منجمله « دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه»، ضمن اشاره به مذاکره ایران و آمریکا گفت : مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد.... اوایل انقلاب عده ای از دوستان اصلاح طلب! که سوپر رادیکالیسم بوده اند، مذاکره با آمریکا را تابو می دانستند اما انگار روح القدوس در آنان نازل شد و تبدیل به یک سوپرلیبرالیسم شدند». وی گفت: «زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی، نقشه تعامل با آمریکا چیده شد ....». لاریجانی افزود : «اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا و حتی در قعر جهنم هم با همه مذاکره می کنیم...». وی در پایان اظهار داشت: «البته استراتژی تعامل با دشمن را هم باید داشته باشیم ».(خبرگزاری حکومتی مهر وابسته به وزارت اطلاات رژیم 19 آبان 91)
ملاحظه میکنید در شرایطی که خامنه ای چند روز قبل بر سیاست اتمی رژیم و استمرار آن تاکید کرده و مواضع نظام را مبنی بر حرکت بی دنده و ترمز اعلام کرده بود و علنی کردن اختلافات درونی و نظرات تفرقه انگیز را در میان مردم و در مطبوعات، خیانت خوانده بود، هنوز مرکب فرمان ولایت مطلقه اش! خشک نشده یک یه یک سران نظام شروع کرده اند به اینکه حرف خودشان و نظر خودشان را بزنند و اختلافات را بارز و علنی کنند. منجمله در مسأله اتمی و خط سازش.
همزمان با این افاضات جواد لاریجانی، احمدی نژاد هم در مصاحبه ای در اندونزی مواضع بی دنده و ترمز ولی فقیه ارتجاع در مسأله اتمی رژیم را کنار گذاشت و گفت: «پرونده هستهیی باید میان ایران و آمریکا حلوفصل شود»... او در این مصاحبه از دولت آمریکا خواست در زمینه پرونده هستهیی ایران، «رفتار خود را اصلاح کند و مطمئناً این تغییر رفتار به نفع خود دولت و مردم آمریکا است» . (سایت ریاست جمهوری - احمدی نژاد 19/8/1391)
مهمتر از اینها همگان شاهد بودند که هنوز طنین تهدیدها و خائن خواندن های سران نظام توسط خامنه ای (اگر اختلافات را علنی کنند)در فضای ایران می پیچید که رئیس مجلس ارتجاع در جلسه علنی اش رئیس قوه اجراییه را برای استیضاح به مجلس فراخواند و داد و فریاد غلام خانه زاد خامنه ای در مجلس که این کار خلاف عربده کشی های ولی فقیه است را هم به پشیزی نخرید. بعد از آن حمله باندهای ارتجاع علیه هم مجددا زبانه کشید و جبهه جدیدی از جنگ گرگها در خود مجلس ارتجاع گشوده شد. گویی کسی برای الدورم بلدورم های ولایت مطلقه فقیه ارتجاع تره هم خورد نمیکند.
هرچند که اتوریته ولی فقیه ارتجاع در جریان نمایش انتخاباتی قبلی در خرداد 88 و بدنبال قیام مردم ایران در هم شکست و طلسم ولایت فقیه ارتجاع شکسته شد ولی آنچه این روزها و بویژه بعد از تهدیدها و تیغ و تیغ کشیهای خامنه ای در هفته گذشته می بینیم، بخوبی نشان میدهد که پشمی به کلاه ولی فقیه در درون نظامش باقی نمانده است و این مسأله وقتی به سرفصل نمایش انتخاباتی خرداد 92 نزدیک می شویم عیان تر و جدی تر و عمیق ترمی شود. در چنین شرایطی اولین سئوالی که به ذهن خطور میکند این است که آیا در نمایش انتخاباتی آینده با شکستن طلسم اختناق و سرکوب رژیم مواجه خواهیم شد؟