« قریبالوقوع بودن انفجار سوریه از درون نزدیک است، و این درحالی میباشد که زمان برای پرزیدنت اوباما، که قول داده بود تسلیحات اتمی را از دسترس ایران دور نگاه دارد، رو به اتمام است.
آخرین و بهترین امید او اکنون ممکن است این باشد که دو بحران مزبور را، به معامله با روسیه و ایران، دوتا از مهمترین پشتیبانان اسد، مرتبط کند.
آنها، با ادامه حمایتشان از اسد و شرطبندی روی اینکه او میتواند از این جنگ جان سالم بدر ببرد، با ریسک از دست دادن هر آنچه که در آن کشور سرمایهگذاری کردهاند مواجه هستند. این، به اوباما اهرمی میدهد تا از آن برای مقابله با برنامه شتابنده غنیسازی اتمی ایران مقابله کند.
ژان دیوید لویی سفیر سابق فرانسه در آمریکا و مشاور وقت دیپلوماتیک سارکوزی گفت: «ایران در واکنش به تشدید تحریمها، فعالیتهایش بر روی بمب را سرعت بخشیده است، نه اینکه آن را پایین آورده باشد. ما اکنون تقریباً چند ماه فرصت داریم که قبل از اینکه تلاشهای اتمی ایران به نقطه غیرقابل بازگشت برسند، اقدام کنیم».
لوی معتقد است، 6 قدرتی که مذاکرات با ایران را پیش میبرند، باید یک پیشنهاد نهایی و جامع به این کشور ارائه کنند. او میگوید، اگر ایران به سرعت با چنین پیشنهادی موافقت نکند، تنها راههایی که باقی میمانند، پذیرش یک بمب ایرانی و یا اقدام نظامی برای ممانعت از آن است.
اینجا، جایی است که سوریه وارد معادله میشود. خیلی برایم سخت است، پیشنهاد کنم که آمریکاییان باید برای نجات هر بخشی از رژیم اسد تلاش کنند، همان رژیمی که دهها هزار سوری را قتلعام کرده است. اما تنها گزینه در دسترس که کمترین وجه منفی را برای همه قدرتها در بر دارد، این است که 2 هدف مرتبط به یکدیگر را دنبال کنند: حمام خون توسط سوریه باید متوقف شود. و ایران باید با مقید بودن خود به التزامات منع تکثیر تسلیحات کشتار جمعی موافقت کند و از تسلیحات اتمی فاصله بگیرد.
این بدین معنی نیست که باید از اسد و نزدیکان او حفاظت کرد. آنها باید بروند. اما ژنرالها و مقامات دیگری هستند که وابسته به اقلیت علوی میباشند و میتوانند در یک دولت انتقالی باقی بمانند. منابع دیپلوماتیک به من گفتند، مقامات ملل متحد در تماسهای خصوصی با دولتهای آمریکا، فرانسه و روسیه، شماری از آنها را شناسایی کردهاند... ».