بوریس کالنوکی/ ترجمه مینو الوندی: قیام زنان در جهان عرب

زنان، ناامید از بهار عرب، دست به تهاجم می زنند و مقاومتشان در مقابل مزاحمت جنسی و ازدواج اجباری و صغیر شمردن زن و تبعیض را در فیس بوک سازمان می دهند.

 

مریم اهل الجزیره به این جنبش پیوسته است چرا که خواهان برابری زنان با مردان است.
یارا اسام عکسش را، در حالی که نوشته ای با مضمون زیر در دست دارد، در فیس بوک گذاشته است: من 16 سال دارم و از 12 سالگی مورد آزار و اذیت جنسی قرار داشته ام. به همین جهت از قیام زنان در دنیای عرب حمایت می کنم. من احساس می کنم که آلوده شده ام فقط  به این جرم که دخترم.
یارا که این چنین با عکس و نام خودش ظاهر می شود یکی از هزار زنی است که به جنبش "قیام زنان در دنیای عرب" پیوسته اند و عکسشان را همراه با یک پیام رهایی در صفحه فیس بوک این جنبش منتشر کرده اند  www.facebook.com/intifadat.almar2aاز زمان شروع فعالیت در ماه اکتبر 2012 بیش از 67000 نفر به عنوان "دوست" به این صفحه پیوسته اند. یکی از مبتکرین این جنبش زنی لبنانی است به نام دیالا حیدر و مایل است تاکید کند که اکثر حامیان از کشورهای عربی هستند.
"قیام" به  ابتکار  پنج زن که هدفشان مبارزه برای آزادی است بیش از یک سال پیش بوجود آمد اما زمانی گسترش و اعتلا یافت که آنها فعالیتشان را به عرصه فیس بوک و تویتر کشاندند.
برخی از نوشته های زنانی که به جنبش پیوسته اند حکایت از هوش و ذکاوت آنان دارد و برخی تاثر انگیز و رقت بار است. مروا از اهالی تونس می نویسد: "من از قیام زنان در دنیای عرب حمایت می کنم چون سکسوالیته زنانه در دنیای عرب تابو است در حالی که سکسیسم و تجاوز و بچه بازی عادی محسوب می شود". زنی مصری به نام نیاما ورقه ای در دست دارد که روی آن نوشته شده  است: "من از قیام زنان حمایت می کنم تا خانواده ها نتوانند دختران نوجوانشان را شوهر دهند و کودکیشان را از آنها بگیرند".  
بهار عرب در ابتدا برای زنان منطقه امید زیادی ایجاد کرده بود ولی در این فاصله این امید بر باد رفته است. حیدر می گوید:
" هیچکدام از سه خواست اصلی جنبش – عزت، آزادی و عدالت –برای ما زنان محقق نشده است".
جنبشی که در ابتدا جنبه های آزادی خواهی و سکولار و لیبرال بسیار قوی داشت اکنون به محافظه کاری و اسلامیسم گراییده است. به اعتقاد حیدر مذهب در اینجا تعیین کننده نیست "سرکوب زنان یک امر عمومی و فرهنگی است" و در نهایت فرقی نمی کند که این سرکوب در محیطی اسلامی، مسیحی و یا سکولار صورت می گیرد.
کاریکاتوری در فیس بوک نامبرده شدت درجه سلب حقوق از زنان در دنیای عرب را نشان می دهد. خانم دکتری از بیماری که با حجاب کامل در مقابلش نشسته است نامش را می پرسد و جواب می گیرد: مادر علی. خانم دکتر می گوید: نه نه منظورم اسم خودتان است و این بار جواب می شنود: دختر مصلح. خانم دکتر مجددا: ببینید من باید اسم خودتان را اینجا بنویسم. بیمار: زن جبار.
زن، موجودی بدون نام و بدون حق وجود مستقل، موجودی که فقط در ارتباط با شوهر و فرزند و خانواده تعریف می شود.
زنان فعال جنبش در صددندد همین قالبها را بشکنند. گاهی هم موفقیتهای کوچکی دارند که آن را در صفحه اینترنتشان به نمایش می گذارند مثل صدور حکم محکومیت یک مزاحم خیابانی توسط دادگاهی در مصر (آزار و اذیت جنسی زنان در کوچه و خیابان بخصوص در قاهره بلای عظیمی است).
نقطه نظرات کسانی که در فیس بوک به زبان می آیند همانند دنیای عرب متنوع و متضاد است. به مناسبت حمله اخیر اسراییل برخی نظرات میهن پرستانه به طرفداری از مصر و به نفع نوار غزه منعکس شده بود که با اعتراض برخی دیگر مواجه شد: این مسائل چه ربطی به حقوق زنان دارد؟
مطلب زیر چندی پیش از طرف  سازماندهندگان جنبش در فیس بوک انتشار یافت: "دفاع از میهن بالاترین تلاش برای آزادی است: آزادی زنان و آزادی جوامعی که از طرف اشغالگران سرکوب شده اند". گویا که زنان در نوار غزه بیش از همه به علت وجود اسراییل سرکوب می شوند. موضع بنیان گزاران جنبش در مقابل سئوال نشریه "ولت" در این باره این است: "منظور ما این است که رهایی زنان در شرایط اشغال به همان اندازه دشوار است که در حکومتهای دیکتاتوری".
انشقاقاتی که در جریان بهار عرب وجود دارد به صورت ابتدایی در شورش فیس بوکی زنان هم دیده می شود. در این میدان تنها گرایشات سکولار و یا طرفدار غرب حضور ندارند. زنی می نویسد که علیرغم اراده به تغییر نباید دچار غربزدگی شد: "این بهیچوجه درست نیست".
جالب است بدانیم که این خانم در ارتباط با توصیه های یک "دوست" غربی این جنبش به نام یوهانا شاخت چه احساسی دارد. او زنان عرب را به "ماجراجویی جنسی" دعوت می کند تا روشی را پیشه کنند که مردان می کنند. مسئله ساده نیست. پنج زن متفقا در فیس بوک پیام می دهند:
"ما از قیام زنان در جهان عرب حمایت می کنیم تا زنوبیا را در خود زنده کنیم".
زنوبیا ملکه جنگجوی عربی بود که در قرن سوم می زیست ودر جنگ با رومیان بر آنان غلبه کرد.
در تلاش زنان عرب برای آزادی بیشتر موضوعات حساسی نظیر مذهب و ملت و ماجراجویی جنسی و یا اسراییل شرور در حاشیه قراردارند. مسائلی که در درجه اول اهمیت قرار دارند عبارتند از شرف انسانی و آزادی فردی.  
این موضوع در پیام فرح صدقی از اهالی لیبی بخوبی منعکس است: "من از قیام زنان جهان عرب حمایت می کنم چون پدر و مادر و برادران من می گویند که به من اطمینان دارند ولی نمی خواهند که من به خارج از کشور بروم یا در آنجا تحصیل کنم یا با دوستانم بیرون بروم یا با پسران معاشرت داشته باشم. وقتی که آزادی بیشتری طلب می کنم مثل این است که بخواهم دنبال فاحشگی بروم".
رانا جربو از عربستان سعودی آخرین نفری است که در اکتبر 2012 به جمع پنج نفری مبتکرین جنبش پیوسته است. این خانم بانکدار که در امریکا تحصیل کرده است امروزه در لبنان و عربستان سعودی و بحرین زندگی می کند. او خودش محصول روند امروزی جهانی شدن است و زندگی آزادی دارد و این آزادی را برای همه می خواهد.
رانا جربو تلاش می کند تغییرات اجتماعی شدید و بنیادی دنیای پیرامونش را مستند کند و به این منظور شخصا و به کمک دوستان و آشنایانش در کشورهای مختلف سالهاست که گرافیتی جمع آوری می کند.  در واقع مجموعه گرافیتیهای او آماده چاپ و انتشار بود که بهار عرب بوقوع پیوست.
و به ناگهان خیلی چیزها با سرعتی سرسام آور دگرگون و نو شدند. رانا جاربو کار انتشار را متوقف کرد و به جمع آوری ادامه داد. او می گوید: "قبل از آن تقریبا هیچگاه گرافیتی فمینیستی ندیده بودم ولی ناگهان سر و کله شان همه جا پیدا شد". از جمله این گرافیتی ها نقشه کشورهای عربی به شکل سر یک زن است که سمبل اکسیون قیام شده است و یا به تصویر کشیدن صحنه ای از قاهره که در آن پلیس لباسهای زنی را پاره پاره می کند و او را به قصد کشت می زند. این تصویر برای زنان حالتی نمادین پیدا کرده است.
علاوه بر این جابو دست به تجربه های تازه روی خودش می زند و نتایج آن را ثبت می کند. مثلا این که آدم زیر حجاب چه حالتی دارد و متوجه می شود که ارتباط انسان به محیط مختل می شود – خوب هدف حجاب هم همین است.
به گفته او صفحه فیس بوک تازه آغاز کار است. "ما در فکر اشکال دیگر اکسیون هستیم". ولی هنوز زمان آن نرسیده است که شاهد تظاهرات عظیم فعالان حقوق زنان در میدان تحریر باشیم. هنوز جنبش به آن اندازه رشد نکرده است.
و احتمالا مقاومت در مقابل زنان شدیدتر از مقاومت حکومت دیکتاتوری در مقابل جنبش آزادی خواهی است. مجموعه ارزشهای جامعه در مقابل آنها ایستاده است، ارزشهایی که آدم هم می کشند. کسی از اهالی یمن که با صفحه فیس بوک آشنا است می نویسد "اگر شماها خواهر من بودید، همه شما را می کشتم".  
موانع دیگری هم هستند که غیرمنتظره پیش می آیند. زنی سوری به نام دانا بکدونیس تصویری از خود در فیس بوک منتشر کرده بود که او را بی حجاب با موهای خیلی کوتاه و نگاهی جسورانه در حالی نشان می داد که گذرنامه اش را با عکس حجاب دار در مقابلش گرفته بود. فیس بوک این تصویر را بدون ارائه دلیل حذف کرد و برای مدتی هیچیک از پنج زن مبتکر جنبش امکان دسترسی به صفحه فیس بوک که جایگاه اکسیونها است، نداشتند.  
گویا مسئولین فیس بوک از اهمیت این وسیله بی اطلاعند. بیهوده نیست که بهار عرب را انقلاب فیس بوکی هم می نامند. شاید که با قیام زنان انقلاب بعدی در راه است و در چنین شرایطی کارمندان ملا نقطی فیس بوک تنها به فکر حفظ قوانین و مقررات خودشان هستند.
اما جلوی ایده ای را که زمان آن رسیده باشد، نمی توان گرفت. در این فاصله مردان و مردمان کشورهای غربی هم به طور وسیع از این جنبش حمایت می کنند. زنان جهان عرب تنها نیستند.

به نقل از  ولت آن لاین 20.11.2012