بارونس می بلاد: سرکوب افزایش یابنده داخلی رژیم ایران

سایت پلوتیکس هوم
دولت انگلستان باید رهبری را به دست بگیرد و خواهان حسابرسی از رژیم ایران برای پرونده اسفناک حقوق بشر آن شود.
روز سه شنبه ۱۱ دسامبر من برای بررسی وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران در کنفرانسی در مجلس عوام که توسط کمیته پارلمانی بریتانیایی برای ایران آزاد و مرکز حقوق بشر در دفاع از زندانیان سیاسی در ایران به طور مشترک سازماندهی شده بود شرکت کردم. با پیوستن به یک پنل چند حزبی از پارلمانترها از هر دو مجلس انگلستان و از متخصصین حقوق بشری، ما همه توافق داشتیم که سرکوب افزایش یابنده داخلی توسط رژیم ایران نیاز به یک پاسخ مناسب توسط دولت انگلستان دارد، به خصوص در رابطه با نیاز فوری برای توقف اعدام قریب الوقوع ۱۰۰۰ زندانی که در صف مرگ قرار دارند.
در سخنانم، من انتخاب کردم که در مورد سرکوب خانواده های اعضای گروه اصلی اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران که در کمپ اشرف و لیبرتی در عراق به سر میبرند تمرکز کنم.
بعد از قیام سال ۲۰۰۹ در ایران، رژیم شروع به هدف قرار دادن خانواده های اعضای سازمان مجاهدین خلق کرد فقط به این دلیل که حکومت دینی میخواست عزم مخالفان برای تغییر رژیم در ایران را بشکند. ظالمان تهران از توانایی سازمان مجاهدین خلق در سازماندهی جنبش مردمی که جرات دارد این رژیم تبهکار را به چلاش کشیده و خواهان تغییرات سیستماتیک شود به وحشت افتاده اند.  
کبرا بنا زاده امیزخیزی، ۵۸ ساله، یکی از آخرین قربانیان این کارزار وحشت آفرینی است. او در سال ۲۰۰۸ همراه با دو برادرش، حمید و اصغر، در فرودگاه بین المللی تهران در حالی که برای دیدار اقوامش در کمپ اشرف به طور قانونی از کشور خارج میشد دستگیر شد. پس از دستگیری، او توسط دادگاه انقلاب به پنج سال حبس در زندان گوهردشت محکوم شد.
چهار نفر از اعضای خانواده او از جمله یکی از برادران او، علی، قبلا توسط رژیم اعدام شده اند. خانم بنا زاده که از بیماری های مختلف و هیپاتیت ب رنج میبرد به دلیل بد رفتاری و شکنجه از ناحیه یک چشم نابینا شده و در شرف از دست دادن بینایی چشم دیگرش میباشد. علی رغم وضعیت بحرانی او، رژیم ایران از بستری شدن او در بیمارستان خودداری میکند.
اما اذیت  و آزار ملاها شامل تمامی خانواده های ساکنان اشرف و مقاومت ایران میشود.
برادر بزرگتر خانم بنا زاده، محمد ۶۶ ساله که دو سال قبل تنها به دلیل صحبت تلفنی با دخترش در کمپ اشرف دستگیر شد، نیز در زندان به سر میبرد. این اتهام برای او پنج سال حبس در زندان مخوف گوهر دشت را در بر داشت. حتی همسر او، شهلا زرین فر، به دلیل دیدار از دخترشان یک سال در حبس نگاه داشته شد.
ما باید این را در نظر داشته باشیم که تنها جرم که این خانواده  بنا به گفته رژیم ایران این واقعیت است که میخواستند با اعضای خانواده خود تماس برقرار کنند و به دیدار فرزندانشان در کمپ اشرف در عراق بروند.
این رفتاری کاملا غیر قابل قبول و شرم آور است. این یک جرم نیست بلکه حقوق پایه ای است که هرکس بتواند با خانواده خود هر جا که باشند دیدار کند.
این داستان غمگین نمونه ای از سرکوبگری است که مقاومت و مردم ایران مجبور به تحمل آن هستند و سوال این است که چرا؟ چرا رژیم آخوندی دست به چنین اذیت و آزار وحشیانه و بیرحمانه ای میزند؟ در حالی که میداند این کار خشم بین المللی را بر می انگیزد. هر کسی، حتی شریرترین دیکتاتورها میفهمند که حلق آویز کردن جمعی مردم در ملا عام از جرثقالها یا سنگسار به خشم مردم دامن  میزند.
جواب این است که رژیم ایران که قادر به ایجاد اصلاحات نیست بیشتر از همیشه ناامید است چرا که هرگز قادر به برآورده نمودن آرمانهای دمکراتیک مردم خود نبوده است. اما بالاتر از هرچیز، رهبران رژیم میدانند که باید از تغییرات دمکراتیک با هر وسیله و به هر قیمت جلو گیری کنند زیرا اولین قربانیان عدالت خواهی مردم ایران در ایران آزاد آینده خواهند بود.
ملاها این را بهتر از هر کسی می فهمند که باید پاسخگوی سه دهه جرم و جنایت و نکبتی که برای مردم ایران به ارمغان آورده اند باشند. در نتیجه آنها فقط با کشتار، قتل و شکنجه جواب میدهند با این امید بیهوده که تغییر محتوم در ایران که زمان آن فرا رسیده است را متوقف کرده یا به تاخیر اندازند.
ما در غرب چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ خوب، این برای ما خرجی ندارد که یک حفاظ سیاسی ایجاد کنیم تا با بلند کردن صدایمان و پشتیبانی محکومیت رژیم با درخواست های صریح برای حسابرسی از کسانی که مسئول نقض سیستماتیک حقوق بشر هستند از مردم ایران و مقاومت آنها حفاظت کنیم.
اداره مشترک المنافع و امور خارجه انگلستان (اف سی او) در یک بیانیه مطبوعاتی در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۳ در سالگرد قتل ستار بهشتی، یک وبلاگ نویس ایرانی که در بازداشت زیر شکنجه کشته شد، گفت: "مقامات یک بار دیگر در اجرای عدالت شکست خوردند."  اداره اف.سی. او. در این بیانیه مطبوعاتی اضافه میکند: "اخراج رئیس پلیس سایبری (ارگان امنیتی که مسئول مرگ آقای بهشتی بود) به متوقف کردن نیروهای امنیتی و بازداشت کننده برای انجام عملیات با مصونیت از مجازات منجر نخواهد شد. تغییر سیستماتیک لازم است تا یک سیستم شفاف و پاسخگو ایجاد شود."

اگرچه این کلمات تشویق کننده هستند و از آن استقبال میکنیم، ما نباید به این تکیه کنیم و قانع شویم. وقتی که نقض حقوق بشر ارکان رژیم ایران را تشکیل میدهد، جامعه بین المللی باید حقوق مسلم قربانیان برای تغییر سرنوشت ششان، برای اعتراض و تلاش برای یک آینده بهتر که در آن جایی برای اعدام در ملاء عام، شلاق، قطع اعضای بدن و سنگسار وجود ندارد را به رسمیت بشناسد.
دولت انگلستان باید شجاعت سیاسی نشان دهد و در صحنه بین المللی جلودار و خواهان پاسخگویی رژیم ایران شود.
به درستی که قدم بعدی توسط دولت انگلستان باید ارجاع پرونده اندوه آور حقوق بشر ایران به شورای امنیت سازمان ملل برای اتخاذ اقدامات الزام آور برای توقف نقض حقوق بشر در ایران باشد.

این اقدامات از حمایت کامل من و حمایت کامل اکثریت مردم بریتانیا برخوردار خواهد بود.

چهارشنبه 16 ژانویه2013

 

بارونس  میبلاد، عضو مجلس اعیان انگلستان از حزب کارگر، یک عضو برجسته کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد است که در مورد مسایل زنان به خصوص حقوق زنان در ایران فعالیت دارد.