دویچه وله مصاحبه ای با همسر محمد اولیایی انجام داده است که ملاحظه می کنید:
دویچهوله: خانم طاقتی! همسر شما آقای محمد اولیایی فرد، وکیل دادگستری روز 17 اسفند بازداشت شدند. به چه اتهامی ایشان بازداشت شدند و ترتیب بازداشتشان به چه صورتی بود؟
شهره طاقتی: روز یکشنبه با ایشان تماس گرفتند و ازشان خواستند برای رسیدگی به پروندهی یکی از موکلانشان به دادگاه انقلاب بروند. روز دوشنبه ساعت یک بعدازظهر وقتی که ایشان به دادگاه مراجعه کردند، ایشان را بازداشت کردند. بدون این که حکم به ایشان ابلاغ شده باشد. میشود گفت که فریب خوردند. ایشان را بازداشت کردند و بدون برنامهی قبلی به زندان اوین بردند. ما دیگر از آن روز از ایشان خبری نداریم. فقط طی تماسی که من با ایشان داشتم، همان موقع که بازداشت شدند، به من گفتند که من را الان دارند میبرند به سمت زندان اوین. به خاطر تبلیغ علیه نظام، یکسال حبس برایشان بریدهاند.
مگر دادگاه برای ایشان تشکیل شده که یک سال حبس برایشان تعیین کردهاند؟
دادگاه برایشان تشکیل شد، ولی حکمی به ایشان ابلاغ نشده بود. ایشان سه وکیل دارند به هیچ کدامشان ابلاغ نشده، یعنی رسما به آنها و به دفتر وکلایشان ابلاغ نشده است. دوتا از وکلایشان را در دادگاه انقلاب دیده بودند، گفته بودند بیایید حکم را تحویل بگیرید. آنها هم گفته بودند که حکم باید به دفتر وکیل برسد. چون قانونا و رسما به ایشان ابلاغ نشده. مسعود اولیایی برادر و یکی دیگر از وکلایشان هم که اصلا در جریان قرار نگرفته بوده که حکم باید اجرا شود.
اصلا این حکمشان بابت چه اتهام و چه پروندهای بوده؟
بعد از صحبتی که ایشان راجع به پروندهی بهنود شجاعی کرده بودند، بهشان گفته بودند که چرا شما با رسانههای خارجی صحبت کردید و چرا علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ کردید و گفتید که ایران افراد زیر هجده سال را اعدام میکند. برایشان دادگاه تشکیل دادند و کوتاه مدت هم در بازداشت بودند که ما برایشان 50 میلیون وثیقه گذاشتیم که طی این مدت پرونده در جریان باشد. همین آبان امسال بود. بعد دادگاه که تشکیل دادند، از سهـ چهار اتهام تبرئه شدند. یکی از اینها که تبلیغ علیه نظام بود، گفتند که حتما باید رسیدگی شود و شما دفاعیاتتان دراین مورد قابل قبول نیست.
یعنی پس ایشان در حقیقت الان برای اجرای حکمشان دستگیر و روانهی زندان شدند ؟
بله. ایشان حکمشان قبل از این که به دست وکلایشان برسد اجرا شد. و خب میشود گفت ما از امتیاز تجدیدنظر حکم محروم شدیم. الان هم که پسرشان ـ یک پسر شش هفت ساله دارند ـ که دو روز است خیلی بیتابی میکند. من خودم بیمار هستم. دو روز است که توی این دادگاهها میروم و میآیم که ببینم علت این که حکم به ایشان ابلاغ نشده چه بوده. علت این که ایشان را به خاطر پروندهی دیگری به دادگاه کشانده بودند و آنجا نیرنگ و فریب خورده بودند، این جریانش چه بوده؟ دیروز ما رفتیم جلوی زندان اوین. گفتند مطلقا ممنوع الملاقاتاند و در انفرادی بسر میبرند. ایشان دارای میگرن شدید است و میگرن هم حالت روحیشان را بهم میریزد و روی زخم معدهشان تأثیر میگذارد. من گفتم داروهایشان را به ایشان میدهند. دارو هم به ایشان ندادند. امروز رفتم دادگاه انقلاب. گفتند حتما باید از طرف قاضی شعبه که این حکم را صادر کرده نامه بیاورید تا ما به شما پنج دقیق ملاقات بدهیم. امروز رفتم آنجا. هرچه تلاش کردم نتیجه نداد. تا ساعت 2 بعدازظهر من از پلههای دادگاه بالا و پایین میرفتم، هیچ کس زیر بار نرفت که حتی یک نامه بدهند که ایشان فقط دارد اجرای حکم میشود و هیچ مسألهی دیگری هم ندارد. خودشان معترف بودند که ما اعلام نکردیم که ایشان انفرادی بکشند، اعلام نکردیم که ایشان دارویش را استفاده نکند. هیچ مشکل دیگری نداشته، ممنوعالملاقات نبوده که به شما ملاقات ندادهاند.
وکلای ایشان در این مورد چه میگویند؟ آیا اقدامی در این دو روز انجام دادهاند که بالاخره به نتیجهای برسند؟
بله، آنها هم پیگیر هستند. هر سه وکیلشان پیگیر هستند تا ببینند از چه طریقی وارد شوند. بیشتر از این بابت ناراحت هستند که چرا به هر سه وکیل ابلاغ رسمی نشده است. به یکی از وکلا، برادرشان آقای مسعود اولیایی، که اصلا ابلاغ نشده و ایشان اصلا در جریان نبودند. حتی دو وکیل دیگرشان هم که در خود دادگاه انقلاب برای پروندهی دیگری رفته بودند که در راهرو دادگاه به اینها گفته بودند بیایید حکم آقای اولیایی را تحویل بگیرید. در صورتی که باید حتما حکم طبق قانون به دفتر وکلا برود تا اینها رسما و قانونا نامهای داشته باشند که شما بیایید حکم را بگیرید که روی آن حکم بیست روز تا یکماه میتوانند تجدیدنظر کنند که ما از این امتیاز محروم شدیم.
از: دویچه وله