فیگارو:سال 2013 یک سال تعیین کننده در مورد ایران

روزنامه فیگارو در تفسیری پیرامون سیاست خارجی دولت جدید اوباما ابراز عقیده میکند که در دوره دوم اوباما در حالی که  مناقشه در سوریه ادامه دارد و از سوی دیگر این ریسک وجود دارد که جنگ در منطقه ساحل در آفریقا گسترش یابد، در واشنگتن در مورد این موضوع اتفاق نظر وجود دارد که سال 2013 «یک سال تعیین کننده» در رابطه با ایران خواهد بود

 

همبستگی ـ نویسنده این مقاله  آن ماری سلوتر یکی از طرفداران سیاست مماشات با رژیم ایران است. او در گذشته چندین بار مقالاتی به زبان انگلیسی در رابطه با ایران نوشته که ترجمه آن در صفحه مقالات وارده در فیگارو چاپ شده است.


سال ایرانی اوباما
•    کشورهایی همچون ترکیه و برزیل (و نیز هند و مصر) شاید بتوانند یک نقش مفید ایفاء کنند و طرحی را ارائه بدهند که در چارچوب آن ایران با حفظ وجهه اش خواسته های جامعه بین المللی را برآورده کند.

دوره بخش قابل توجهی از دور دوم ریاست جمهوری باراک اوباما به مسائل سیاست خارجی اختصاص داده خواهد شد. به رغم اینکه مناقشه در سوریه ادامه دارد و از سوی دیگر این ریسک وجود دارد که جنگ در منطقه ساحل در آفریقا گسترش یابد، در واشنگتن در مورد این موضوع اتفاق نظر وجود دارد که سال 2013 «یک سال تعیین کننده» در رابطه با ایران خواهد بود. ما کلمات به کار برده شده توسط اوباما در نطق افتتاحیه دوره اول ریاست جمهوریش در سال 2009 را به یاد داریم : «دست ما به سوی شما دراز است، البته به شرطی که شما مشت تان را باز کنید». در نطق افتتاحیه اش در آغاز دور دوم ریاست جمهوریش، اوباما همین ایده را با کلماتی دیگر تکرار کرد : «ما شجاعت آن را خواهیم داشت که تلاش کنیم موضوعات اختلاف میان دو ملتمان را به صورت مسالمت آمیز حل کنیم، نه به این دلیل که ما به خطراتی که ما را تهدید میکنند واقف نباشیم، بلکه به این دلیل که دیالوگ قوی تر از سوء ظنّ و ترس است.»
همانطور که «حسین ایبیش» اخیراً این نکته را مورد تأکید قرار داده بود، اوباما در دولت جدیدش کسانی را منصوب کرده است که در زمینه مذاکرات با ایران یک میدان مانور بزرگ را برای او خواهند گذاشت. به طور خاص، او در منصب وزیر امور خارجه و وزیر دفاع افرادی را قرار داده که خودشان در دوران جنگ ویتنام به عنوان سرباز در آن جنگ شرکت داشته اند. این دو نفر در رابطه با حصول یک توافق با ایران حامیان ارزشمندی برای طرحهای اوباما خواهند بود. به منظور محقق شدن یک توافق با ایران، اجتناب ناپذیر خواهد بود که مجازاتهای اعمال شده علیه ایران برداشته شوند و حق ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم در حد کم به رسمیت شناخته شود. این دو موضوع باعث خواهند شد که رهبران ایران متقاعد شوند که آمریکا مصمم است با ایران به یک توافق برسد.
مجازاتها یک تیغ دو لبه هستند که هم به خریدار و هم به فروشنده ضربه وارد میکنند. برای نمونه کشورهایی همچون کره شمالی و ژاپن توقف خرید نفت از ایران را با اکراه فراوان پذیرفتند. بعید به نظر میرسد که کشورهایی همچون چین یا روسیه بصورتی صادقانه تحریمهای اعمال شده علیه ایران را رعایت کنند.
اوباما نمیتواند بصورت مستمر و پایان ناپذیر این تهدید را مطرح کند که «همه گزینه ها بر روی میز قرار دارند». اگر او چنین رفتاری را ادامه بدهد او اعتبارش را نزد ایرانیها و نیز نزد دیگر کشورهای خاورمیانه از دست خواهد داد. سوزان مالونه، کارشناس در «انستیتو بروکلین»، تصریح کرده است که کشورهای خاورمیانه و همچنین دیگر کشورهای جهان بابت عدم وجود یک سیاست قوی و رهبری کننده («لیدرشیپ») آمریکا در قبال بحران سوریه شگفت زده و نگران هستند. بنا بر این آمریکا خودش را در یک بن بست قرار داده است.
اوباما بارها متعهد شده است که جهانیان را به سوی «زیرو گلوبال» (یک دنیای عاری از سلاحهای اتمی) ببرد. او نیز مانند هانری کیسینجر و جرج شولتر (وزیران سابق امور خارجه در آمریکا)، ویلیام پری (وزیر سابق دفاع) و سام نون (عضو مجلس سنا) معتقد است که اگر طرح ایجاد یک دنیای عاری از سلاحهای هسته ای محقق نشود، ما در یک سیستم بین المللی قرار خواهیم گرفت که در آن بین 30 تا 50 کشور سلاحهای اتمی در اختیار خواهند داشت. طبعاً در چنین سیستمی این ریسک افزایش پیدا خواهد کرد که یک کشور به صورت تصادفی و یا به صورت عمدی یک شلیک اتمی انجام بدهد.
متقاعد کردن قدرتهای بزرگ هسته ای در زمینه صرفنظر کردن داوطلبانه از زرادخانه هسته ای شان به همان اندازه غیر واقع بینانه است که توقع داشته باشیم کنگره آمریکا یک قانون در مورد کنترل سلاحهای در گردش در دست مردم در آمریکا را مورد تصویب قرار بدهد. البته اوباما در این زمینه نیز صراحتاً گفته است که تلاش خواهد کرد چنین قانونی را در کنگره به تصویب برساند.
اوباما گفته است مصمم است یک جهان عاری از سلاحهای هسته ای را پس از خودش به ارث بگذارد. در چارچوب این منطق، تا زمانی که او در منصب رئیس جمهور آمریکا قرار خواهد داشت هیچگاه نخواهد پذیرفت که یک کشور جدید به سلاحهای هسته ای دسترسی پیدا کند. برعکس رئیس جمهورهای قبلی آمریکا که گذاشته بودند در دوران ریاست جمهوری آنها کشورهایی همچون هند، کره جنوبی و پاکستان هسته ای بشوند.
در این قضیه موضوع برد و باخت، هم برای آمریکا و هم برای ایران، بسیار مهم و قابل توجه است.
کشورهای دیگر نباید عزم راسخ اوباما در زمینه حصول یک توافق با ایران را دست کم بگیرند. دولتهایی که با ایران روابط دارند باید ضرورت مذاکره به منظور رسیدن به یک توافق را به ایران گوشزد کنند. کشورهایی همچون ترکیه و برزیل (و نیز هند و مصر) شاید بتوانند یک نقش مفید ایفاء کنند و طرحی را ارائه بدهند که در چارچوب آن ایران با حفظ وجهه اش خواسته های جامعه بین المللی را برآورده کند.  شاید بتوان در دراز مدت سیستمی را مورد تصور قرار داد که در آن ایران بتواند ضمن احترام به اصل جلوگیری از گسترش سلاحهای هسته ای غنی سازی انجام دهد و سوخت مورد نیاز رآکتورهای هسته ای اش را خودش تولید کند. متحدان آمریکا باید خودشان را برای پذیرش چنین توافقی با ایران و یا برای انجام حملات نظامی آماده کنند.
هنر سیاست به این خلاصه نمیشود که انسان بین جنگ و دیپلماسی یکی را انتخاب کند. جنگ و دیپلماسی آلترناتیو یکدیگر نیستند و با یکدیگر منافات ندارند. اما سوال این است که چطور میتوان جنگ را با دیپلماسی تلفیق کرد ؟ در رابطه با سوریه، کشورهای غربی بارها به انجام تلاشهای دیپلماتیک فراخوان داده بودند و ایده هرگونه اقدام نظامی را نفی کرده بودند. این رویکرد ـ همانطور که قابل پیش بینی بود ـ تاکنون موثر نبوده است. آمریکا نباید در رابطه با ایران چنین اشتباهی را تکرار کند.
نویسنده آن ماری سلوتر