آمریکا بایستی از مجاهدین خلق مخالف رژیم ایران، حمایت کند

سایت هیومن ایونتس 24 فروردین - وقتی خشونت در بخش‌های دیگر جهان، جانها را به خطر می‌اندازد، آمریکا به دلخواه خود انتخاب می‌کند که کجا دخالت بکند یا نکند. امروز دو گروه شورشی، مرگ و نابودی را متحمل می‌شوند. پرزیدنت اوباما انتخاب کرده به یکی کمک کند که به ما نشان نداده است که شایسته و لایق به خطر انداختن زندگی آمریکاییها است.

و اما برای گروهی که ارزش گرانبهای خود را در افشای تهدیدی بسیار جدی برای موجودیت آینده ما به اثبات رسانده، این کار را نمی‌کند. یکی از این 2 گروه شورشی مخالف معمر قذافی است. ما به‌طور واقعی نمی‌دانیم که آن از چه عناصری تشکیل شده‌اند و یا چه چیزی را نمایندگی می‌کنند. ما هیچ التزامی برای کمک نمودن به آنها را نداریم. آنها تهدید عاجل برای امنیت ما نیستند که دخالت ما را ضروری کند. … به‌رغم همه اینها، پرزیدنت اوباما نیروهای نظامی آمریکا را متعهد به جنگ سومی برای نجات لیبی‌ها نموده است. گروه دیگر شورشی، گروه مخالف ملاهای ایران موسوم به مجاهدین خلق است.
باور بر این‌که دشمن دشمن، من دوست من است، “ صدام حسین اجازه داد مجاهدین خلق، در کمپ اشرف، پایگاهی را در عراق در مرز ایران تأسیس کنند. از آنجا مجاهدین به چندین یورش برون مرزی با تأثیرات مهلک علیه رژیم ایران اقدام نمودند. رژیم که از ضربه‌ی این حملات تلوتلو خورده بود، در سال 1997 با وعده‌های دروغین خود برای بهبود یافتن روابط با آمریکا، واشینگتن را متقاعد کرد تا سازمان مجاهدین خلق را در لیست تروریستی خود قرار دهد. انگلیس و اتحادیه نیز همین عمل را انجام دادند.
در عرصه بین‌المللی، سازمان مجاهدین منزوی می‌گردد، و از طرف دیگر، تهران هر چه بیشتر مهاجم می‌شود. درسال 2003 آمریکا آماده اشغال عراق می‌شود، تهران یک وعده‌‌ دروغین دیگر به آمریکا می‌دهد: مابه ازای نابودی مجاهدین، ایران از عراق دست خواهد کشید. آمریکا دوباره در دام ایران افتاد. با حمله‌ی نیروهای آمریکایی به کمپ اشرف، از آنجایی که مجاهدین نمی‌خواستند با آمریکاییها بجنگند، داوطلبانه خلع‌سلاح شدند. با این عمل، مجاهدین تحت کنوانسیون چهارم ژنو، موقعیت “افراد حفاظت‌ شده“ به ضمانت حفاظت از سوی نیروهای آمریکایی را پذیرفتند (این مانع استرداد آنها به ایران، بازگشت اجباری وطنشان، یا جابجایی در عراق می‌شد). سازمان مجاهدین با رد خشونت، متعاقباً در پی خارج شدن از لیست سازمانهای تروریستی شد. تلاشهای آنها در انگلیس و اتحادیه اروپا مثمر ثمر واقع شد. ولی نه در آمریکا که یک دادگاه استیناف جهت ارزیابی مجدد تصمیم در این لیست‌گذاری حکم کرده بود. ناکامی آمریکا در حذف سازمان مجاهدین بیجا و غیرقابل توجیه است. نه فقط به‌خاطر این‌که مجاهدین تروریسم را مردود دانسته، بلکه به‌خاطر پذیرش خطرهایی است که با استفاده از شبکه‌های داخل ایران خود، برنامه سری هسته‌یی تهران را افشا کرده است.
اولین بار این سازمان مجاهدین بود که موجودیت برنامه‌های هسته‌یی ایران را در 2002 افشا کرد و هم‌چنان از زمان ببعد، با 90 درصد دقت به افشاگری خود ادامه داده است. … این تصادفی نیست آن‌چه بلافاصله بعد از افشای گروه مجتمع تابا (taba) در ایران، در کنفرانس خبری 6آوریل توسط این سازمان اتفاق افتاد. در 7آوریل، مالکی به نیروهای آمریکایی مستقر در بیرون اشرف فرمان ترک آن محل را داد. در 8آوریل، بالغ بر 2500 (دو هزار پانصد) سرباز عراقی سوار بر خودروهای زرهی به 3400 ساکن محبوس بی‌سلاح در آنجا حمله‌ور شدند. این غیرقابل قبول است که اوباما نیروهای آمریکایی را وادار نموده به فرمان مالکی در مقابل نقش خود در حفاظت از مجاهدین دست بالا کنند. بی‌عملی ما جهت توقف این خونریزی، صدور حکم مرگ برای ساکنان اشرف، ناقض التزامات قانونی ما برای حفاظت از آنها، و همکاری برای توفیق ملاها برای حذف یک گروه اپوزیسون می‌باشد که در پی خاتمه دادن به برنامه‌ی هسته‌یی ایران هستند. … در حالیکه اشرف در آتش می‌سوزد، پرزیدنت اوباما برای رضایت یک قاتل عراقی ساز می‌نوازد. سرهنگ دوم جیمز زاموالت یک افسر تفنگدار دریایی بازنشسته ارتش آمریکا است که در جنگ ویتنام، حمله سال 1989 در پاناما و عملیات توفان صحرا شرکت کرده است.