مأموریت اصلی سربازان گمنام: قسمت چهارم-تاسیس وزارت اطلاعات

 

 

پروسه تصویب قانون تشکیل وزارت اطلاعات
-     میرحسین موسوی (نخست وزیر خمینی) لایحه تشکیل وزارت اطلاعات را در اواسط اردیبهشت1361 ارائه کرد و در نامه یی همراه با آن نوشت: "ما در زمینهٌ ‌اطلاعات به‌خاطر این که یک سازمان مرکزی و یک وزارت خانه مرکزی و یک نیروی متحد‌کننده نداریم، ضایعاتی را متحمل می‌شویم“.
-     هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس ارتجاع به فاصله کوتاهی یعنی در 16 اردیبهشت61  لایحه تشکیل وزارت اطلاعات را جهت بررسی و تصویب در مجلس طرح کرد. این لایحه بلافاصله مجلس به کمیسیون ویژهٌ مرکب از امور داخلی، خارجی و دفاع ارجاع گردید
-     کمیسیون ویژه در هشتم شهریور 1361  پس از بررسی و تغییر، طرحی را مشتمل بر 10ماده و 11تبصره ارائه نمود که کلیات آن تصویب شد. ارگانهای اطلاعاتی مختلف آن زمان رژیم، مخالفت های جدی با این طرح داشتند. ولی سرانجام در  27 مرداد 1362 در مجلس تصویب شد و یک هفته بعد در سوم شهریور به تائید شورای نگهبان رسید.

شمه ای از اختلافها بر سر تشکیل وزارت اطلاعات
-     طرح تشکیل وزارت اطلاعات توسط اطلاعات نخست وزیری تهیه گردید. سعید حجاریان معاون اطلاعات نخست وزیری با استفاده از ارتشبد فردوست این لایحه را تهیه کرده بود. حجاریان  در این باره گفته است: “با توجه وضعیت عمومی امنیت در کشور با کمک بچه‌های کمیته ستاد مشترک و دفتر اطلاعات نخست وزیری طرحی را تدوین کردیم و توسط آقای الویری در مجلس اول 16 امضا برای آن  جمع کرده به هیات رئیسه ارائه شد. این طرح ابتدا مخالفت‌های جدی را برانگیخت. درکمیسیون داخله ابتدا به مسوولیت آقای موحدی کرمانی و بعد با مسوولیت موحدی ساوجی و بعدها هم که کمیسیون ویژه‌ای با مسوولیت آقای روحانی برای این موضوع تشکیل شد، طرح مورد بررسی قرار گرفت. درهمه این مدت چه زمان پیشنهاد و چه زمان بررسی و دفاع از طرح من به عنوان نماینده دولت حضور داشتم. این طرح در مجلس اول پیش نرفت و در مجلس دوم از مواضع مختلف نیز با وزارت اطلاعات مخالفت میشدi“ از جمله:
•    موسوی اردبیلی (رئیس وقت قوه قضائیه) با این طرح مخالف بود و استدلال می‌کرد که اطلاعات ذیل و ضابط قضائی است و از بازجویی ، تعقیب مراقبت و دستگیری گرفته تا محصول کار آنها به کار قوه قضائیه مربوط می‌شود. او خواهان این بود که کلیه دستگاه سرکوب از شناسائی تا بازجوئی و شکنجه و اعدام در قوه قضائیه متمرکز شود. و نمیخواست که دولت در آن دخالتی داشته باشد.
•    خامنه‌ای رئیس جمهور وقت، خواهان این بود که بصورت سازمان اطلاعات بازوی رئیس جمهور باشد و استدلال میکرد که رئیس جمهور ابزاری ندارد و دو سازمان اطلاعات و برنامه بازوان رئیس جمهور باشند (در آن سالها امور اجرائی با نخست وزیر بود، در متمم قانون اساسی نخست وزیر و رئیس جمهوری در هم ادغام شد)
•    هاشمی رفسنجانی که توأمان ،هم ریاست مجلس و هم(در عمل) فرماندهی نیروهای مسلح و ریاست شورای عالی دفاع را برعهده داشت و به سپاه پاسداران نزدیک بود، موضع مخالفی با این طرح داشت. سپاه جدیترین مخالف تشکیل وزارت اطلاعات بود. محسن رضائی فرمانده سپاه پاسداران و پاسدار رضا سیف الهی که در واحدهای اطلاعات سپاه بود، استدلال میکردند که با وزارت اطلاعات عملا بازوی ولایت فقیه قطع میشود طرح سپاه این بود که اطلاعات هم جزو سازمانهای ولایت فقیه و با سپاه باشدii.
-     این اختلاف را نزد خمینی بردند. ابتدا خمینی را قانع کردند که اطلاعات نباید وزارتخانه شود بطوری که خمینی دولت را مورد سئوال قرار داد که در کجای دنیا اطلاعات وزارتخانه است؟ خمینی پذیرفته بود که سازمان اطلاعات در حوزه ولایت فقیه شکل بگیرد.

موافقت خمینی با وزارت اطلاعات
-     حجاریان نزد خمینی استدلال میکند: “اگر در جریان کارهای اطلاعاتی و امنیتی اقداماتی خلاف قانون صورت بگیرد. شکنجه‌یی شود. مشکلی برای بی‌گناهی به وجود آید. اینها اگر کارشان مستقیم زیر نظر امام باشد این مسائل هم به پای شما گذاشته می‌شود. این استدلال در امام مؤثر افتاد“
-     از طرف دیگر آخوند صافی گلپایگانی دبیر وقت شورای نگهبان معتقد بود که چون وظایف و اختیارات رهبری در قانون اساسی احصاء شده است، عملا تشکیل سازمان اطلاعات توسط رهبری مخالف قانون اساسی است مگر این که خمینی  از موضع بنیانگذار نظام و حکم حکومتی و خارج از قانون اساسی حکم تشکیل آنرا بدهدiii.  
-     خمینی دجال که از ابتدا تشکیل یک دستگاه جهنمی را برای اطلاعات حکومتش مد نظر داشت که دستش در همه شقاوتها باز باشد، ترجیح داد که وزارت اطلاعات در حوزه دولت باشد تا مستقیم به خود او متصل نباشد.

مجتهد بودن وزیر اطلاعات
آخوند موحدی کرمانی نماینده خمینی در سپاه پاسداران (و نماینده مجلس دوم) وقتی که در برابر خواست خمینی ناچار به پذیرش وزارت اطلاعات شد، در شرایطی که تصویب قانون وزارت اطلاعات مراحل پایانی را طی میکرد، برای حفظ تضمین شده هژمونی اطلاعات در دست آخوندها، طرحی با دو فوریت به امضای 35 نفر به هیئت رئیسه مجلس ارتجاع داد که “وزیر اطلاعات باید آخوند و مجتهد باشد“
دولت میرحسین موسوی تصمیم گرفت در مجلس موضع سکوت اختیار کند. و سرانجام این طرح در مجلس به  تصویب رسیدiv.
با تصویب مجتهد بودن وزیر اطلاعات مسائل زیر را برای رژیم حل شد:
1.    هژمونی آخوندها بر وزارت اطلاعات مستمر و دائمی شد.
2.    شکنجهگران و آدمکشان وزارت اطلاعات به ظاهر هم که شده نیازمند شرعی و دینی دیدن سرکوب و شکنجه و اعدام و ترور هستند. بنابراین ضروری است که کسی بنام خدا و دین و مذهب این اعمال ضد بشری را به عنوان عبادت خدا توجیه کند. در اسلام خوردن مشروبات الکلی حرام است یا روابط خارج از ازدواج بین مرد و زن مجازات دارد. اما وزیر اطلاعاتی که از اجتهاد برخوردار است،  میتواند با توجیه به اصطلاح شرعی حفظ نظام به یک نفوذی اجازه دهد چنین اعمالی مرتکب شود. کما این که در زندانهای رژیم ابتدا یک آخوند اجازه شرعی شکنجه میدهد . در برخی از این مجوزها به شکنجهگران اجازه دادهاند که زندانی را تا حد مرگ شکنجه کند.
 مجتهد بودن وزیر اطلاعات، یک نهاد به اصطلاح شرعی در رأس وزارت شکنجه و کشتار برای توجیه جنایتهای آن ایجاد کرده استv.
3.    خمینی با نصب یک مجتهد در رأس وزارت اطلاعات این سازوکار شیادانه را ابداع کرد که تمامی جنایات این وزارت مبتنی بر فتوای همین مجتهد باشد. فتوایی که مجتهد دیگر از جمله ولی فقیه میتواند نظر متفاوتی با آن داشته باشد ولی نمیتواند آنرا رد کند. در نتیجه بصورت قانونی و دینی هم ولی فقیه قادر است خود را از اعمال وزارت اطلاعات مبرا جلوه دهد!

وظائف و ساختار وزارت اطلاعات
براساس ماده یک قانون تأسیس وزارت اطلاعات، مأموریت وزارت اطلاعات کسب اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی خارجی و حفاظت اطلاعات و ضد جاسوسی و به دست آوردن آگاهیهای لازم از وضعیت دشمنان داخلی و خارجی جهت پیشگیری و مقابله با توطئه های آنان علیه انقلاب اسلامی  و نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد.
در ماده 10 قانون مذکور کسب و جمع آوری اخبار ، تولید ، تجزیه و تحلیل و طبقه بندی اطلاعات ، کشف توطئه ها و فعالیت های براندازی ، جاسوسی و خربکاری و..... از وظایف وزارت خانه مذکور شناخته شده است.
با تصویب مجتهد بودن وزیر اطلاعات، در رأس هرم این وزارت جریان مدرسه حقانی حاکم شد. رده معاونت های وزارت اطلاعات در دوره اول به اطلاعات نخست وزیری داده شد و رده های مدیرکلی به پائین را ترکیبی از نیروهای سپاه و کمیته ها به دست گرفتند. ساختار وزارت اطلاعات هرمی است که در بالای آن وزیر اطلاعات است. سپس معاونت های این وزارتخانه قرار می گیرد. بعداز رده معاونت همانند وزارتخارجه رده مدیرکلی وجود دارد. وزارت اطلاعات مانند ساواک در استانها ادارات اطلاعات استان و شهرستان را دارد. روسای حراست وزارت خانه ها، دانشگاهها و سازمانهای دولتی با نظر وزارت اطلاعات منصوب می شوند. وزارت اطلاعات ایستگاههای اطلاعاتی با پوشش های مختلف در خارج کشور دایر نموده است.

اولین وزیر اطلاعات
به دنبال تصویب قانون تأسیس وزارت اطلاعات در بالاترین سطح تصمیم گیری نظامvi روی آخوند محمد محمدی ریشهری به عنوان اولین وزیر اطلاعات توافق شد
محمد محمدی نیک مشهور به محمدی ریشهری متولد 3 آبان 1325 از ابتدای تشکیل رژیم خمینی همواره در دستگاه سرکوب این رژیم نقش داشت. وی پیش از این سمت،  حاکم شرع دادگاههای «انقلاب اسلامی» و رئیس دادگاه انقلاب ارتش بود.

پروسه تشکیل وزارت اطلاعات
از تصویب قانون تا معرفی وزیر اطلاعات به مجلس که یک سال طول کشید، ریشهری با همکاری یک اکیپ 40نفره که به‌عنوان مؤسسان وزارت اطلاعات شناخته می شوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد. از جملهٌ این 40نفر می‌توان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد.  ریشهری با استفاده از کادرهای اطلاعات نخست‌وزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیمانده‌های ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.
ریشهری در 10مهر سال1363 (آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. در آبان همان سال، وی آخوند علی فلاحیان را  که در آن زمان سرپرست کمیته ها بود به عنوان قائم مقام وزارت اطلاعات معرفی کرد.
ریشهری معاونتهای وزارت اطلاعات را با افرادی مانند سعید حجاریان، محمد محمدی گلپایگانی، احمد پورنجاتی، روح الله حسینیان، مصطفی پورمحمدی، محمد شریعتمداری و علی فلاحیان شکل داد.
گزینش نفرات وزارت اطلاعات با سعید حجاریان و خسرو تهرانی بود. به‌همین خاطر از همان ابتدا گروگانگیرها و شکنجه‌گران و بازجویان خط امامی جای ویژه‌یی در این  وزارت خانه پیدا کردند.

استفاده از ساواک در تشکیل وزارت اطلاعات
ریشهری علاوه بر ارتشبد فردوست که از ابتدای رژیم با دفتر نخست وزیری در بازسازی اطلاعات رژیم نقش داشت و در تهیه لایحه قانون وزارت اطلاعات حضور داشت، از حدود 50 نفر از عناصر بالای ساواک نیز استفاده کرد. این ساواکی ها از سال 1361 توسط دفتر اطلاعات نخست وزیری و حجاریان و دیگر ارگانهای اطلاعاتی بکار گرفته شده بودند. از جمله دکتر بی آزاران رئیس اداره چهارم ساواک (اداره آموزش)، علی نصیری معاون ثابتی (قائم مقام رئیس ساواک) و جواد ماکوئی و سرلشگر فرزانه  بودند که ریشهری از آنها در سازمان دادن ساواک  استفاده فراوانی به عمل آورد.
دکتر بی آزاران که به گفته خودش “18 دوره آموزشی در اسرائیل و آمریکا گذارنده“ بود، تا قبل از تشکیل وزارت اطلاعات 8 دورة این آموزشها را به  واحدهای اطلاعات سپاه را آموزش داده بود. پس از تشکیل وزارت اطلاعات وی همکاری فعالی با ریشهری را شروع کرد. بی آزاران به ریشهری پیشنهاد کرد که : در سازمان دادن وزارت اطلاعات روی دو محور بیشتر متمرکز شوید:
1.    ضد اطلاعات
2.    شیوه نفوذ در دشمنان نظام
ریشهری در سازماندهی وزارت اطلاعات هیچ مراجعه ای برای استفاده از سازمان امور استخدامی که بطور معمول تشکیلات وزارت خانه ها را بلحاظ استاندارد کنترل میکند و در این زمینه مشاوره میدهد نداشت، زیرا با در اختیار داشتن ساواکی ها تجارب سازماندهی ساواک را در اختیار داشت.

معاونت های وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات مانند سایر وزارت خانه ها بر اساس معاونت سازماندهی شد. که هرچند که در پروسه های مختلف بعضی معاونت های افزوده شده و یا بعضی حذف شده اند ولی اصلی ترین معاونت ها که از زمان ریشهری سازماندهی کرد عبارتند از :
معاونت امنیت،  معاونت ضد جاسوسی ، معاونت حفاظت اطلاعات(یا حفاظت)،  معاونت ویژه ، معاونت فرهنگی،  معاونت تحقیقات و مطالعات استراتژیک، معاونت آموزشی،   معاونت فنی، ...

سازماندهی ادارات اطلاعات استانها
وزرات اطلاعات در کلیه استانها دارای ادارات اطلاعات است. اما استان تهران دارای سازمان اطلاعات است.

تضاد با ارگانهای دیگر اطلاعاتی
سرویس های اطلاعاتی به سادگی با ریشهری همکاری نمی کردند و حاضر نبودند که پرسنل و امکانات اطلاعاتی خود را در اختیار ریشهری قرار دهند. به عنوان مثال آخوند خلخالی که با عناصر اطلاعاتی و عملیاتی بسیاری از سران رژیم شاه را شناسائی، دستگیر و اعدام کرده بود در زمستان سال 63 در مخالفت با ادغام نیروهای اطلاعاتی در وزارت اطلاعات گفت: «وزارت اطلاعات چیه!، تا حالا چه غلطی کرده ریشهری نمیتواند دماغش را بگیرد، حال آمده و وزیر اطلاعات شده است»!!
نیروهائی هم که وزارت اطلاعات از ارگانهای اطلاعاتی دیگر جمع آوری و سازمان داده بود، قبل از این که ریشهری را به رسمیت بشناسند در ارتباط با ارگان قبلی خود بودند و اطلاعات وزارت اطلاعات در حوزه خودشان را پیشاپیش به ارگان قبلی گزارش می کردند. کفاش زاده رئیس دفتر احمد خمینی در گزارشی به وی نوشته بود: "هر خبری که در وزارت اطلاعات می‌شود قبل از این که ریشهری مطلع شود، محسن رضائی فرمانده سپاه پاسداران  از آن مطلع است (ریشهری 90 درصد پرسنل بدنه وزارت اطلاعات را از واحد اطلاعات سپاه گرفت). ریشهری که به هیچ طریقی نتوانست این تضاد را حل کند از خمینی کمک خواست. خمینی در دیداری با پرسنل وزارت اطلاعات به آنها اخطار کرد و گفت: “"در وزارت اطلاعات گروه‌گرائی نباشد“."
پرسنل وزارت اطلاعات که از دفتر اطلاعات نخست وزیری، واحدهای اطلاعات سپاه پاسداران و بازجویان و شکنجه گران دادستانی و عناصر اطلاعاتی کمیته تشکیل شده بودند، یک حالت موزائیکی به وزارت اطلاعات دادند.
دادستانی به ریاست لاجوردی حاضر نبود که کارهای اطلاعاتی خودش را تعطیل کند و عناصری هم که به وزارت اطلاعات داده بود. قبل از هر چیز مخبرهای دادستانی در وزارت اطلاعات بودند. ریشهری برای مقابله یا این معضل در  تاریخ 5 آبان 1363 در بخشنامه یی به دادستانی خواهان تعطیل کارهای اطلاعاتی آن ارگان و واگذاری آن به وزارت اطلاعات شد. دادستانی توجهی به این بخشنامه نکرد. بعداز مدتی ریشهری ناچار به عقب نشینی شد و طی بخشنامه دیگری با پذیرش خانخانی بودن اطلاعات اعلام کرد: بدلیل گسترده نشدن تشکیلات وزارت اطلاعات، مادامی که این وزارت  تسلط پیدا نکرده، ارگانهایی که کار اطلاعاتی می کردند به عنوان مأمور به خدمت در وزارت اطلاعات کار کنند“.
ریشهری در مصاحبهیی در تاریخ 27 خرداد 1364 اعلام کرد: بعداز تشکیل وزارت اطلاعات ارگانهای سپاه، کمیته، دادستانی انقلاب و ارتش، دیگر ارگانهای اطلاعاتی نیستند و قسمت‌های اطلاعاتی خود را تحویل وزارت داده‌اند، دادستانی ها از نظر قانونی مطلقاً وظیفه اطلاعاتی ندارند. تنها نیروهای نظامی و انتظامی وظیفه اطلاعاتی دارند، آنهم درحد حفاظت پرسنل خودشان تا افراد نفوذی در بین آنها نباشد. قانون برای شهربانی و کمیته اطلاعات انتظامی و برای سپاه و ارتش، اطلاعات نظامی پیش‌بینی کرده و آئین‌نامه خاص داده اما اطلاعات امنیتی و ضد‌جاسوسی از نظر قانونی منحصراً در اختیار وزارت اطلاعات است و بقیه ارگانها موظف به هماهنگ کردن کارهای اطلاعاتی با وزارت اطلاعات هستند تا به تمرکز اطلاعاتی کشور صدمه وارد نیاید.

جانشین دادستانی در وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات نیازمند آن بود که به دستگیریهای گسترده تخود پوشش قانونی بدهد ولی قوه قضائیه حاضر نبود که به وزارت اطلاعات مجوز دستگیری بدهد. پس از تلاش زیاد ریشهری و دخالت خمینی، این راه حل را در پیش گرفتند که دادستانی یک جانشین در وزارت اطلاعات معرفی کندvii.

دانشگاه وزارت اطلاعات
ریشهری در 23 آذر 1364 برای اولین بار طرح تأسیس دانشگاه اطلاعات را در شیراز عنوان نمود.
دانشگاه اطلاعات در تاریخ 6 مهر 1365 تحت نام “دانشگاه امام باقر“ توسط خامنه ای (رئیس جمهور وقت) گشایش یافت.
این دانشگاه مرکز تعلیم بازجویان و شکنجه‌گران و تروریستهای رژیم آخوندی است.

-----------------------------------------------------------
 i.  مصاحبه حجاریان  با روزنامهٌ فتح 16فروردین1379  (4 آوریل 2000)
عماد‌الدین باقی در مورد نقش حجاریان در تشکیل وزارت اطلاعات در کتاب «برای تاریخ» نوشت: «سعید حجاریان را به‌حق می‌توان بنیانگذار وزارت اطلاعات نامید».
 ii. بنقل از مصاحبه های متعدد سعید حجاریان منجمله از سایت بازتاب 16 شهریور 84 تحت عنوان “اظهارات حجاریان درباره شکل‌گیری وزارت اطلاعات“ بنقل از بولتن داخلی حزب مشارکت نوشته است. و مقاله ناگفته های وزارت اطلاعات در سایت آفتاب 15 شهریور 84
iii.  مقاله ناگفته های وزارت اطلاعات در سایت آفتاب 15 شهریور 84
 iv. ماده واحده ‌: وزیر اطلاعات دارای شرایط زیر خواهد بود:  از نظر تحصیلات در حد اجتهاد.ـ اشتهار به عدالت و تقوی.ـ داشتن سابقه‌ای روشن از نظر سیاسی و مدیریت.ـ عدم عضویت در احزاب، سازمانها و گروههای سیاسی
 v. بعنوان مثال  این آخوندهای باصطلاح مجتهد از یک روایت (خبر) که از پیامبر یا ائمه نقل شده که دوشیزگان را نباید اعدام کرد (یعنی بعلت جوانی مورد عفو قرار گیرند) در شکنجه گاهها این فتوا دادند که دوشیزگانی که در زندانها محکوم به اعدام میشوند, ضروری است که قبل از اعدام در اختیار پاسداران شکنجه گر قرار گیرند تا بنام دین و خدا به آنها تجاوز کنند تا دوشیزه اعدام نشوند.
 vi. در زمان خمینی خامنه ای بعنوان رئیس جمهور, رفسنجانی رئیس مجلس, موسوی اردبیلی رئیس قوه قشائیه, میرحسین موسوی نخست وزیر و احمد خمینی (پسر خمینی) 5 نفری بودند که بالاترین تصمیمات خمینی با آنها بود
vii. آخوند محسنی اژه وزیر اطلاعات دوره اول احمدی نژاد مدت ها بعنوان جانشین دادستانی در وزارت اطلاعات حضور داشت