لیندا چاوز- مشاور ارشد پیشین کاخ سفید
این یک افتخار بزرگی است که امروز همراه شما باشم. این دومین سالی است که من در این گردهمایی در پاریس شرکت دارم، و باید به شما بگویم اخبار هفته را که نگاه میکردم، رسانه های جهان بدنبال علامتی از دموکراسی در ایران بود، آنها در مکان اشتباهی در جستجوی آن بودند چون آن علامت اینجا در این سالن است.
شما آینده کشور ایران هستید و ما در این سالن آینده کشور ایران، آزادی و دمو کراسی را داریم. ما اینجا امروز شخصیتهایی ازاقصی نقاط جهان گرد هم آوردهایم. حالا نمیدانم چرا به عنوان فردی که سختترین مسئولیت را در این سالن برعهده دارد انتخاب شده ام. این امروز وظیفه من خواهد بود که به آن شخصیتها که آمده اند یادآوری کنم همه صداها خواهان آن هستند که شنیده شوند. چون تعداد بسیار زیادی اینجا حضور دارند که خواهان ابراز حمایت خود از مردم ایران و رئیس جمهور منتخب مریم رجوی هستند.
همچنین میخواهم بگویم که این تنها در این سالن مشاهده نمیشود. دهها هزار تن از شما الان در این سالن هستید اما میلیونها تن دیگر هم هستند که در حال تماشا و گوش دادن به این برنامه هستند.
اولین سخنرانی که افتخار آن را دارم امروز عصر به این جمعیت معرفی کنم فردی است که نه تنها در این سالن نیاز به هیچگونه معرفی ندارد، بلکه هیچ جای دیگر نیاز ندارد. او شهردار سابق نیویورک، شهردار آمریکا، رودی جولیانی است.
رودی جولیانی، شهردار پیشین نیویورک
تمامی این مردم که در اینجا خیلی زیادند، صد هزار نفر، برای تقدیس آزادی و مبارزه برای آن آمدهاند.
خانم رجوی و تمامی دوستداران آزادی که امروز در اینجا هستید. دو سال پیش من گفتم که کمپ لیبرتی یک اردوگاه اسرا و بدتر از آن یک قتلگاه خواهد بود. بسیار بسیار غمگین هستم که بگویم که حق با من بود. این کمپ دقیقاً همین شد؛ یک اردوگاه اسرا و جایی که آدمها بدون هیچ توجهی برای کرامت و زندگی انسانها کشته میشوند.
افرادی که توسط سازمان ملل و بدتر از آن توسط کشور من رها شدهاند در حالیکه به آنها قول حفاظت داده شده بود. شرم بر سازمان ملل، شرم بر مارتین کوبلر، و شرم بر تمامی کسانیکه قول حفاظت دادند و حالا این حفاظت را دریغ میکنند. شرم بر تمامی شما.
کجاست آن رهبری که به آخوندها بگوید؛ کجاست آن رهبری که به مالکی بگوید؛ کجاست آن رهبری که به روحانی بگوید: دیگر کشتار نباشد. دیگر کشتار نباشد.
به نام شرافت، ساکنان لیبرتی و اشرف را آزاد کنید. همین حالا آنها را آزاد کنید. دیگر حرف بس است! دیپلوماسی بس است! دروغ بس است! آنها را همچنان که قول داده بودید آزاد کنید.
من فکر میکنم شرافتمندانهترین کار این است که تمامی این افراد را در لیبرتی و اشرف، به خاطر تمامی قولهای داده شده توسط آمریکا یعنی کشور من فوراً به آمریکا بیاوریم. این کار درستی است که باید انجام شود. این کار شرافتمندانهای است که باید صورت گیرد. این کار شایستهای است که باید انجام شود.
اما از آنجا که ما شرافت و صداقت را کنار گذاشتهایم، پس تنها کار پراتیک این است که آنها را به کمپ اشرف برگردانیم؛ جایی که آنها میتوانند از خودشان حفاظت کنند زیرا به نظر میرسد ما نمیتوانیم از آنها حفاظت کنیم. پس لااقل بگذارید آنها به کمپ اشرف بروند تا بتوانند خودشان را در مقابل موشکها و کشتاری که در عراق در جریان است، حفاظت کنند.
بگذارید به کسانی که الآن در کمپ لیبرتی و به کسان باقیمانده در کمپ اشرف که گوش میدهند یا در آینده گوش خواهند داد بگویم که من شما را بگونهیی زوال ناپذیر ستایش میکنم. ما شجاعت شما را ستایش میکنیم؛ ما عشق شما به آزادی را ستایش میکنیم؛ ما عشق شما به وطن را ستایش میکنیم. ما بسیار شما را ستایش میکنیم. و زمانیکه که آن روز برسد، و آن روز خواهد رسید که ایران کشوری آزاد باشد، کشوری شایسته باشد؛ و به ایران اجازه داده شود که متناسب با تاریخ شکوهمندش رفتار کند؛ وقتی آن روز برسد، شما، شمایی که در لیبرتی و اشرف هستید، شما مادران و پدران آزادی خواهید بود. شما قهرمان خواهید بود.
من بر این باورم جدای از اینکه ما چه کاری بکنیم، متأسفانه یک ایران اتمی محقق خواهد شد. به نظر من، انتخاب حسن روحانی این امر را نزدیکتر و نه دورتر خواهد کرد. اجازه دهید توضیح بدهم. ماشین تبلیغاتی که وی را یک رفرمیست توصیف میکند شنیع است. این آدم یک رفرمیست نیست. شما میدانید که وی یک رفرمیست نیست. اگر او یک رفرمیست است بهتر است ما یک آدم رادیکال داشته باشیم تا یک رفرمیست.
تمامی کاندیداهای این انتخابات که برگزار شد مورد تأیید خامنهای بودند. تمامی آنها تأیید شدند. اگر وی به راستی یک مدره بود، حالا هر چه تعریف مدره باشد، وی مورد تأیید قرار نمیگرفت. روحانی از سال 1991 در شورایعالی امنیت ملی خدمت کرده است. او یکی از مهمترین اعضای آن بوده و نمایندة شخصی ولی فقیه است.
آیا شما میدانید در طی این شانزده سالی که وی در این شورا نشسته بوده چه تعداد آدم سلاخی شدهاند؟ آیا شما میدانید چه تعداد آدم کشته شدهاند؟ آیا شما میدانید چه تعداد آدم شکنجه شدهاند؟ و آیا شما میدانید چه تعداد آدم زندانی شدهاند؟ هزاران، هزاران و هزاران! خون این آدمها روی دستان روحانی است. او یک رفرمیست نیست بلکه یک قاتل است. او یک آدمکش است؛ بیدار شوید!
وقتی که شورا امنیت ملی رژیم در مرداد 1372 قتل 80 یهودی و زخمی کردن 800 تن در آرژانتین را مورد تأیید قرار داد او در این شورا نشسته بود چرا که آرژانتین حاضر نشده بود مواد اتمی به رژیم ایران بدهد. بنا به گفته دادستان آرژانتینی، روحانی بخشی از این تصمیمگیری بود که بخش جدی این تصمیمگیری خون 80 نفر و 800 نفری بود که در آرژانتین سلاخی شدند و خون آنها روی دستان روحانی است.
زمان آن است که ما بگونه یی واقع بینانه در مورد آنچه باید صورت گیرد صحبت کنیم. اگر روحانی یک رفرمیست است وی میتواند آن را به ما اثبات کند.
فوراً زندانیان سیاسی در ایران را آزاد کند. به زنان حقوقشان را بدهد و برنامه اتمی را کنار بگذارد. از آنجا که چنین اتفاقی نخواهد افتاد و شما میدانید که چنین اتفاقی نخواهد افتاد، پس امید ما به کجاست؟ امید ما برای آزادی، نجابت و دموکراسی در کجاست؟ آیا امید ما باید به آخوندها باشد؟! آیا باید به روحانی قاتل باشد؟
نه! امید ما در شماست. در خانم رجوی است. در سازمان مجاهدین خلق است. در کسانی است که به آزادی اعتقاد دارند. در کسانی است که به دمکراسی اعتقاد دارند. در کسانی است که به یک ایران غیراتمی اعتقاد دارند.
من سخنانم را با صحبت مستقیم با کسانی که در اشرف و لیبرتی هستند به پایان میبرم: ما شما را دوست داریم. ما شما را دوست داریم زیرا ما بسیار شما را ستایش میکنیم. ما از خودمان سؤال میکنیم آیا ما میتوانستیم با همان کرامت با همان قدرت و با همان تعهدی که شما درگیر این مسائل شدید با آن درگیر شویم؟
اما ما میدانیم چرا شما اینکار را انجام میدهید. شما اینکار را نه فقط برای آزادی خودتان بلکه برای آزادی فرزندانتان و همچنین برای آزادی کشور بزرگتان ایران انجام میدهید. من به شما الآن میگویم، به شما میگویم، تمامی اشخاص شریف با شما هستند و فرقی نمیکند مقاصد سیاسی آنها چه باشد، فرقی نمیکند که از چه نژاد و مذهبی هستند، ما همه با شما هستیم و ما با شما همین حالا در اشرف نشستهایم.
ما امیدواریم و امید داریم که قدرت و شجاعت شما را داشته باشیم. اما ستایش ما از شما بیپایان است. رحمت خدا شما را حفظ کند و خدا به خاطر شما ما را به یک ایران آزاد و شایسته رهنمون خواهد شد. به خاطر شما اشرفیها و به خاطر شما و بخاطر خانم رجوی. از شما متشکرم و خدا شما را حفظ کند.
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری پیشین آمریکا
خانم رجوی و برادران و خواهرانی که عاشق آزادی و خواهان یک ایران آزاد هستند. وقتی ما سالهای گذشته یکدیگر را میدیدیم و اعضای مجاهدین خلق در اشرف بودند، ما همواره در مورد خطرات از جانب عراق و مأموران رژیم ایران در عراق صحبت میکردیم.
صمیمانه از جانب دولت آمریکا به ما گفته شد که خروج از اشرف به لیبرتی موضوعی در جهت منافع مجاهدین خلق بود. اما حالا که مجاهدین خلق بالاخره در دادگاههای ایالات متحده علیه مخالفت وزارت خارجه تلاشهایی را پیش برد، و از لیست سازمانهای تروریستی خارجی حذف شد، و الان که مجاهدین خلق خواسته دولت آمریکا را انجام داده و اعضای خود را به لیبرتی منتقل کرده است، تهدید بیش از هر زمان دیگر مشخص است.
ما اکنون در یک نقطه بحرانی هستیم. یک رئیس جمهور جدید در ایران انتخاب شده است، و همانطور که از شهردار جولیانی شنیدید، ما از وزارت خارجه خود خواهیم شنید که باید از این فرد استقبال کنیم چون او یک مدره است! روحانی یک مدره! همانطور که شنیدید او بدون تأیید خامنه ای و دیگر ملایان نمیتوانست در انتخابات شرکت کند.
او از سرویسهای امنیتی آمده و در برابر آن مگر چه کار میشود کرد؟ اقدامی که میتوان اتخاذ کرد این است که از ساکنان مکانی که بطور طعنهآمیز لیبرتی نام گرفته، ولی در اصل نام آن اردوگاه کار اجباری است، الهام بگیریم، و به آنها بگوییم که فراموش نشدهاند و هرگز فراموش نخواهند شد.
توسط کسانی از جانب وزارت خارجه از ما خواسته شد در متقاعد کردن ساکنان اشرف کمک کنیم و یک مسئولیت خاصی در این بحران قبول کنیم. من به شما میگویم هنگامی که این واقعه صورت میگرفت آنجا بودم. من میتوانم این واقعیت را تأیید کنم، همانطور که خانم رجوی به شما گفت، کوبلر سؤالات بسیار مشخصی درمورد مسعود رجوی پرسید و ما را بسیار آشفته کرد.
اما من همچنین اینجا هستم تا به ساکنان و وزارت خارجه خودمان بگویم که من مسئولیت خودم را در این رابطه به رسمیت میشناسم ، نه آن را کم وزن می شمارم و نه از آن شانه خالی خواهم کرد. من به شما و به آنها قول میدهم که تا وقتی ساکنان کمپ لیبرتی آزاد شوند تا به مبارزهیی که همگی ما در آن هستیم ، بپیوندند، یعنی مبارزهیی برای ایران آزاد، به افشاگری ادامه خواهم داد. من این را به شما و به آنها قول میدهم.
با تشکر فراوان
ژنرال جیمز جونز، اولین مشاور امنیت ملی پرزیدنت اوباما
با تشکر از همه شما خانمها و آقایان. در ابتدا میخواهم به خانم رجوی و به همه شما برای آن چه که امروز با شرکتتان در این گردهمایی بسیار مهم ارائه دادید، تبریک بگویم. گردهمایی که سمبل یک مبارزه برای دموکراسی و آزادی برای مردم ایران، و نمونهای برای مردم سرکوب شده در همه جاست. من مفتخرم که صدای حمایتم را از شما و اهدافتان در اینجا بلند کنم.
خانمها و آقایان، ما هنوز در یک دنیای خطرناک زندگی میکنیم. اما دنیایی است که با امیدواری در آن مستبدان و استبداد رو به زوال است و آزادی رو به گسترش است. خاور میانه همچنان مرکز این خطر میباشد و گردهمایی امروز، این خطر موجود را سمبلیزه میکند. در چارچوب چیزی که اکنون یک مبارزه منطقهای است، رهبری و دیدگاه و امیدی که همه شما آن را نمایندگی میکنید به تهران این پیام را میرساند که دموکراسی در راه است و نمیتوان جلوی آن را گرفت. بنابراین برای اینکه روشن باشد، انتخاب حسن روحانی در ایران دیدگاههای ولی فقیه و مسیر رژیم را تغییر نخواهد داد. ما باید در این رابطه صریح باشیم. تحریمهای جهانی باید حفظ شوند و کشورهای که در چارچوب پروتکلهای تحریمها عمل نمیکنند باید هم اعلام شوند و هم افشا شوند.
نتیجه نهایی وضعیت سوریه برای آینده ایران و امید آزادیخواهان سراسر دنیا، تعیین کننده است. اگر نمایندگان دموکراسی در سوریه پیروز شوند ایران بازنده خواهد شد. به همین سادگی. جنبشهای حامی دموکراسی باید مورد حمایت قرار گیرند و به آنها کمک شود. نه آمریکا و نه اروپا نمیتوانند در این باره عقب بکشند. ریسک آن خیلی زیاد است و تأثیرات آن جهانی است. در سال 2004 نیروهای چند ملیتی به رهبری آمریکا ساکنان کمپ اشرف را به عنوان افراد حفاظت شده به رسمیت شناختند. در 2009 دولت جدید عراق مسئولیت امنیت آنها را پذیرفت و چنین مسئولیت پذیری از جانب آنها و عملکرد آنها یک شکست شرمآور بوده است. بنابراین از نظر جغرافیای استراتژیک، آخرین حمله بزدلانه بر روی کمپ لیبرتی در 15 ژوئن علامت ترس واقعی و مستمر رژیم از حاصل اراده شرافتمندانه شما است. از نظر انسانی این نشاندهنده ضرورت همسویی همه کشورها در محکوم کردن این حملات پی در پی است.
تهران میداند که کلمات و آرمانها قویتر از هر سلاحی هستند، حتی سلاح اتمی. بنابراین ما در این مبارزه با شما هستیم. امیدوارم که خدا در مسیر پیروزی به شما قدرت و شجاعت بدهد. متشکرم.