خانم رئیس جمهور برگزیده، دوستان عزیز، آقایان و خانم ها
این مایه خوشحالی و افتخار من است که امشب اینجا در میان شما باشم. نماینده آنچه کشورم در گذشته تحت هدایت من که تا همین سه ماه پیش وزیر خارجه بودم، انجام داد. و به شما از بابت تعهد کشور ایتالیا و افکار عمومی آن و تمامی سازمانهای غیر دولتی و پارلمانترهایی که حاضرند، و همچنین دولت کنونی و وزیر خارجه آن در رابطه با آرمانی که در قلوب شما است، اطمینان دهم. امشب، جشن آزادی است. جشنی که بسیار مهم است و همه ما باید با وضعیت مخالفان ایرانی که برای وجدانهایمان غیر قابل قبول است، همبستگی داشته باشیم. به خصوص کسانی که در کمپ لیبرتی روزانه در شرایط سخت و خطرناک به سر میبرند. اشاعه حقوق بشر و آرمانهای انسانی یک موضوع ویژه در سیاست خارجی کشور ماست. این برای جامعه مدنی ایتالیا یک ارزش ملموس است، به طور خاص برای سازمانهای غیر دولتی که در این زمینه فعال هستند. ایتالیا همواره در نگرانی عمیق بخش گسترده ای از جامعه بین المللی در قبال ساکنان کمپ اشرف و آنهایی که اکنون به کمپ لیبرتی منتقل شده اند، شریک بوده است. ایتالیا حملات علیه ساکنان کمپ را قاطعانه محکوم کرده است. حملات ژوئیه 2009، آوریل 2011، فوریه 2013 و آخرین تهاجمی که هفته گذشته علیه کمپ لیبرتی رخ داد. این کاملاٌ غیر قابل قبول است. همزمانی با انتخابات ایران بار دیگر نشان میدهد که یک
استراتژی واقعی وجود دارد، استراتژی که این حملات را هدایت میکنند. استراتژیی که جامعه بین المللی باید حتماٌ به مقابله با آن اقدام کند. اما فکر کنم باید با موضع قاطع در صحنه سیاسی نیز واکنش نشان داد. در قبال سایر حملاتی که حتی در ایران وابستگان به مجاهدین خلق را هدف قرار میدهد. این کاملاٌ غیر قابل قبول است. و ما باید آن را به طور علنی افشا کنیم و مجدداً امشب آن را انجام دهیم. ایتالیا همیشه موضوع کمپ اشرف و لیبرتی را از نزدیک دنبال کرده و من به عنوان وزیر خارجه نکات کمپ اشرف را در شورای وزرای خارجه در بروکسل مطرح ساختم و اتحادیه اروپا را تشویق کردم که در بغداد و نیویورک دست به اقدام بزند تا کلیه حقوق ساکنان برای حفاظت و شرافت شان، به طور عملی محترم شمرده شوند. به نظر من، اتحادیه اروپا باید اقدامات خود را شدت بخشد و شورای وزرای خارجه این موضوع را در دستور کار خود بگذارد تا زمانی که به یک راه حل منصافانه برای آن دست یابند. بسیار مهم است که دولتها با توجه به ضرورت سیاسی، نسبت به حمایت انساندوستانه، به طور مستقیم و باز با شورای ملی مقاومت ایران ارتباط داشته باشند. و همزمان باید درستی این موضوع توسط ملل متحد، کمیسر عالی پناهندگان و نماینده ویژه دبیر کل درک شود. فقط یک راه حل مبتنی بر رضایت خاطر تمامی طرفهای ذیربط، میتواند امنیت و رفاه اشخاص مورد نظر را تضمین کند. اکنون من به یک مسئله مهم دیگر یعنی کارزار تضعیف و حتی آسیب رساندن به وجهه شورای ملی مقاومت ایران و سازمان شما که تا این حد برای دفاع از آزادی مهم است، میپردازم. من میتوانم به شما اطمینان دهم که در ایتالیا در سطح دولت، پارلمان و افکار عمومی. آرمان اپوزیسیون ایران به خوبی شناخته شده است و برنامه شما در مورد حقوق بشر و حقوق زنان بسیار شفاف است، لذا وقت آن رسیده که کشورهای اروپایی در روابط خود با تهران صریح باشند. نیروهای سیاسی که دموکراسی، حقوق پایه ای انسان و آزادی را در قلب برنامه خود گذاشته اند، شریک اروپا و ایتالیا در این کارزار هستند. همه کاری که رئیس جمهور منتخب، خانم رجوی انجام داده و نتایجی که در پی داشته را به رسمیت می شناسند، و همچنین مسعود رجوی که رهبر و الهام بخش شماست. کل کارهای فوق العاده رهبران شما کاملاٌ به رسمیت شناخته میشود و به سود جامعه بین المللی است که به پیشبرد اصل آزادی و دموکراسی که آنها نمایندگی میکنند، کمک نماید.این چالشی است که در برابر شما قرار دارد و این چالشی است که شما در آن برنده خواهید شد.
با تشکر فراوان.
فرماندار اد رندل، رئیس پیشین حزب دموکرات آمریکا:
امشب همه شما با شرکت در اینجا دارید یک موضعگیری بسیار بسیار قوی میکنید. سه سال پیش وقتی من با این جنبش شروع به کار کردم، یک نفر در وزارت خارجه به من گفت تو نباید این کار را بکنی، اینها فقط یک فرقه هستند که تنها حدوداً 2 هزار حامی در سراسر جهان دارند. خوب، بگذارید مقامات وزارت خارجه امشب به اینجا در پاریس بیایند و تعداد نفرات، اشتیاق و تعهد افراد حاضر در این سالن را ببینند.
و جهان باید بداند که ساکنان لیبرتی و اشرف افراد با افتخاری هستند. فرماندهان نظامی به من گفته اند آنها در زمان ضروری، جنگجویان بسیار جدی بودند. ما میدانیم که سازندگان بسیار عالی هستند چون یک شهر خارقالعاده یی را به دست خود ساختند. ما میدانیم که هنرمندان و موزیسینهای عالی هستند چون همه، کنسرتهای شگفتانگیزی از آنها شنیدهایم، با مردان و زنانی که در کنار هم نشسته و موزیک بسیار بسیار زیبایی را مینوازند. این افراد مفتخر، شایسته چیز بیشتری هستند و همانطور که میدانید، دولت آمریکا بیش از یک دهه پیش قراردادی با تک تک ساکنان اشرف و لیبرتی امضا کرد و گفت اگر سلاحهای خود را تحویل دهند ما از آنها حفاظت خواهیم کرد، اما دولت آمریکا حفاظت از آنها را به دولت عراق تحویل داد. در سال2009، نیروهای امنیتی دولت مالکی به ساکنان اشرف حمله کردند. یک حمله خونین و مرگبار، و وزارت خارجه اطلاعیهیی در محکومیت حمله صادر کرد، اما چیزی تغییر نکرد.
در 2011 بار دیگر رخ داد، یک حمله خونین و مرگبار دیگر که در آن پلیس فدرال دولت عراق با بکارگیری خودروها و سلاحهای آمریکایی وارد شد، و از همه بدتر، نیروهای آمریکایی خارج از اشرف مستقر بودند و 2 ساعت قبل از حمله به آنها دستور داده شد عقبنشینی کنند. و بعد از حمله 2011، وزارت خارجه اطلاعیهیی در محکومیت حمله صادر کرده و از دولت عراق خواست تا به نحو متفاوتی عمل کنند. اما چیزی تغییر نکرد. سپس، ملل متحد، وزارت خارجه و ما، دوستان آمریکایی مجاهدین خلق، ساکنان اشرف را برای جابجایی به لیبرتی متقاعد کردیم. ما به آنها گفتیم که ملل متحد، آمریکا و دولت عراق امنیت آنها در لیبرتی را تضمین کردهاند. بگذارید سابقه امر نشان دهد که ما آنها را گمراه کردیم. ما آنها را گمراه کردیم، هیچ تلاشی جهت تضمین امنیت آنها نبود. در واقع، عکس آن صحت دارد. دولت عراق مانع اتخاذ تدابیر امنیتی منطقی توسط آنها شده است. یعنی استفاده از تیوالها و جلیقه های حفاظتی برای حفاظت از خود.
و بار دیگر مرگ نتیجه آن بوده است. ما در فوریه شاهد یک حمله موشکی بودیم، و وقتی این حمله صورت گرفت وزارت خارجه اطلاعیه یی جهت محکومیت آن صادر کرده و از دولت عراق خواست تا تحقیق کند. اقدامی صورت نگرفت، و سپس حمله 15 ژوئن صورت گرفت و وزارت خارجه اطلاعیه یی جهت محکومیت آن صادر کرده و از دولت عراق خواست تا تحقیقات انجام دهد. خوب، سرهنگ وسلی مارتین، به من گفت درخواست کردن از دولت عراق برای تحقیق حول آن حملات موشکی مانند این است که از گانگستر آل کاپون بخواهید حول قتل عام روز «سنت ولنتاین» که افراد او در شیکاگو انجام دادند تحقیق کند. این مسخره است. یک جوک است، ما میدانیم چه کسی از آن حملات پشتیبانی کرد، حزبالله عراق گفت که آنها این حملات را انجام داده و گفته اند که بار دیگر حمله خواهیم کرد، و همچنین گفتند «عملیات امنیتی ما طبق راهنماییهای مالکی و خامنه ای انجام میشوند.» هیچ تحقیقاتی لازم نیست. دولتهای عراق و ایران پشتیبانان حملات علیه لیبرتی هستند و اگر این کافی نیست که آمریکا را وادار به اقدام مناسب کند، من نمیدانم چه چیز دیگری خواهد بود!
اکنون، بعد از حمله 15 ژوئن من ایمیلی را به دوستی از مقامات ارشد وزارت خارجه فرستادم، کسی که من حول این مسائل همیشه او را با بارانی از ایمیلها بمباران می کنم. به او گفتم زمان آن رسیده تا آنها را از لیبرتی خارج کنیم. چند نفر دیگر باید کشته شوند تا وزارت خارجه اقدامی کند؟ او به من این پاسخ را داد: فرماندار، بیایید صحبت کنیم. وزارت خارجه دارد حول یک راه حل برای این مشکل کار میکند. من در یک ایمیل دیگر به او گفتم با تشکر از پاسخی که دادی، اما تنها طرح خارج کردن آنها از لیبرتی است.
یک کف بلند برای خانم رجوی بزنید. من میدانم اشتیاقی وجود دارد که ما بتوانیم وزارت خارجه را متقاعد کنیم که آنها را به اشرف بازگردانند، و این بهتر از باقی ماندن در لیبرتی است.
قول دولت آمریکا به ساکنان اشرف و لیبرتی، یعنی یک قرارداد الزامآور حقوقی هستند که ما از آنها حفاظت خواهیم کرد. ما هیچ گزینه دیگری نداریم و این را برای وزارت خارجه کاملاً روشن خواهیم کرد. ما هیچ گزینه یی نداریم جز اینکه به تعهدات خود پایبند باشیم. آنها قوی و پایدار هستند و فداکاری بسیار کرده اند. وظیفه ما به عنوان آمریکاییان این است که به قول خود وفادار باشیم.
بیل ریچاردسون، فرماندار سابق نیومکزیکو و سفیر آمریکا در ملل متحد
با تشکر فراوان. انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران، آیا به نظر شما یک انتخابات مشروع بود؟
مشروع نبود چون هیچ اپوزیسیون زنده و بادوامی وجود نداشت. آنها حتی اجازه ندادند رفسنجانی شرکت کند. او یکی از ارکان این رژیم از بدو تأسیس آن بوده و او رد صلاحیت شد. معنی رد صلاحیت کردن فردی مانند رفسنجانی چه معنایی دارد؟ به این معنی است که رژیم ضعیف و آسیب پذیر است و حتی نمیتواند یکی از افراد خودش را در ایران به عنوان اپوزیسیون تحمل کند. این نشان میدهد که تمام قدرت در دستان رهبر عالی است. رئیس جمهور تنها مسئول برخی کارهای لجیستیکی کار است و نه چیز دیگر، و این رئیس جمهور مطلقاً یک فرد مدره نیست. او مذاکره کننده ارشد هسته یی یک ایران هسته یی است. او یک مدره نیست.
آزمایش برای ایران روشن است. آزادی بیان، آزادی احزاب سیاسی، آزادی تمام زندانیان سیاسی، برنامه هسته یی را متوقف کنید و از حمایت از دیکتاتور سوریه دست بردارید. بنابراین، چه کار باید کرد؟ پاسخ ساده است. زمان آن برای تغییر رژیم فرا رسیده است. اکنون زمان آن است که از مردم ایران در تلاش خود برای آزادی و دموکراسی حمایت کنیم. اکنون زمان آن است که از جنبش مقاومت تحت رهبری خانم رجوی حمایت کرد. اکنون به این نیاز است.
چرا الان زمان این است؟ نخست، مجاهدین خلق دیگر بخشی از لیست تروریستی آمریکا نیست. خارج شدن از لیست تروریستی یک دستآورد بسیار بزرگ بود و ما آن را جشن گرفتیم، اما الان باید رو به جلو حرکت کنیم. هدف بعدی ما چه باید باشد؟ هدف بعدی باید تغییر رژیم باشد. هدف بعدی باید تلاشی برای حرکت رو به جلو باشد. بنابراین، حرف ما به جامعه بین المللی و تمام رهبران و کشورهایی که اینجا نمایندگی میشوند. این است که ما نیاز به تغییر رژیم داریم و الان زمان آن است که از مجاهدین خلق حمایت کنیم. از مجاهدین خلق حمایت کنید.
زمان ملایان رو به پایان است. اکنون زمان شما است، زمان مردم ایران است، زمان تغییر رژیم است. ما از شما حمایت میکنیم و تضمین میکنیم که دولت ما و تمامی دولتهای ما در کنار شما بایستند. و اکنون زمان آن است که جامعه بین المللی از ساکنان لیبرتی حمایت کنند و هر کار ممکن را برای امنیت آنها تا وقتی که هنوز در عراق هستند انجام دهند.
زنده باد مقاومت ایران، زنده باد مقاومت ایران، زنده باد مقاومت ایران.