این ستایشی است از عزم راسخ و پشتکار این سازمان. اما صادقانه بگویم بنا به تجربه شخصی من اینکار باید مدتها پیش صورت میگرفت. من در سال 2004 در عراق بودم زمانیکه به مجاهدین خلق استاتوی حفاظت شده، داده شد. من از نزدیک فعالیتهای آنها را برای تقریباً سه سالی که در عراق بودم دنبال کردم. من گزارشهای هفتگی از ژنرالهایم دریافت می کردم که برخی از شما آنها را می شناسید: ژنرال میلر، ژنرال برندنبرگ و ژنرال گاردنر.
میتوانم به شما بگویم که سازمان مجاهدین خلق هیچگاه عامل مشکلی برای نیروهای چندملیتی نبود و در کمپ اشرف هیچگاه حادثهای رخ نداد. لذا من با نگرانی زیاد حوادث سالهای 2009 و 2011 و حملات موشکی اخیر را نظاره کردم. برای من روشن است که کار ما با سازمان مجاهدین خلق برای مدتها ادامه خواهد داشت. زنان و مردان در کمپ لیبرتی هنوز در خطر هستند. سازمان ملل، دولت آمریکا و دولت عراق همگی توافق کردهاند که مجاهدین خلق باید مورد حفاظت باشند. آنها باید مطمئن شوند که این کار صورت میگیرد. کار بیشتری باید انجام شود و این کار بیشتر باید زودتر صورت می گرفت، بخصوص توسط دولت مالکی در عراق. آنها باید حفاظت افراد در کمپ لیبرتی را ارتقا بخشند.
سازمان مجاهدین خلق به گونهای مستمر سهم خودش را در توافقات انجام داده است. در تأمین حفاظت و تأمین یک آینده برای آنها، ما به آنها بدهکار هستیم.
حالا اجازه بدهید که چند دقیقه باقیمانده را در مورد نقش رژیم ایران در بیثبات کردن عراق صحبت کنم. هر چند نکاتی که میگویم مربوط به شش سال پیش است اما فکر میکنم که بیانگر چیزی است که در آینده در منطقه رخ خواهد داد .
من از نزدیک شقاوت و طبیعت مخرب نقش رژیم ایران در داخل عراق را مشاهده کردهام. چهار چیز در مورد رژیم ایران زمانی که آنجا بودم برایم کاملاً روشن است:
اول، رژیم برای دستیابی به اهداف سیاسیاش فعالانه از ترور استفاده کرد.
دوم، آموزش و تسلیح شبه نظامیان عراقی توسط آنها یک عامل اصلی در ادامه جنگ فرقهای بود که عراق را در سالهای 2006 و 2007 در بر گرفت.
سوم، این رژیم به طور مستقیم مسئول کشتن صدها نفر از نیروهای ائتلاف و هزاران عراقی است.
و نکته آخر اینکه به خاطر این مسائل آنها به راستی سزاوار نامگذاریشان بعنوان یک دولت حامی تروریسم هستند.
وقتی ما به عراق میرفتیم نظرمان این بود که رژیم ایران به دنبال قرار گرفتن یک دولت دوست خودش در عراق است. همچنین آنها خواهان شکست دولت آمریکا در تلاشهایش برای ایجاد یک دموکراسی باثبات در عراق بودند و آنها با آموزش و تسلیح سازمانهای تروریستی در عراق تولید بیثباتی کردند.
برای ما از ابتدا روشن شد که رابطه نزدیکی بین نیروی قدس و شبهنظامیان شیعی وجود دارد. اما ما فهم درستی از تأثیرات کامل نفوذ (رژیم) ایران تا زمان واقعه بمبگذاری حرم عسگری در فوریه 2006 در سامرا نداشتیم. به تدریج که اطلاعات ما ارتقا پیدا کرد و ما حملات بیشتری روی شبهنظامیان مورد حمایت ایران انجام دادیم، ما به یک نوع وسیله انفجاری رسیدیم که در ایران به صورت دست ساز تولید میشد. ما آخرین نوع آر.پی.جی. و خمپاره و راکتهایی را پیدا کردیم که روی آنها فارسی نوشته شده بود و تاریخ ساخت داشت. لذا واضح بود که این مهمات اخیراً از ایران رسیده بود. در اواسط 2006 دیگر هیچ شکی باقی نبود که رژیم ایران مشغول دادن سلاح و تجهیزات به سازمانهای تروریستی در داخل عراق است.
ما در اواخر 2006 شاهد یک روند نگران کننده دیگر نیز بودیم. به نظر ما رسید که شبه نظامیان عراقی با حمایت ایران در حال بیرون راندن عراقیان از محل زندگیشان در بغداد هستند تا کنترلشان روی شهر را افزایش دهند. در دسامبر 2006 ما این امر را مورد تأیید قرار دادیم و این زمانی بود که ما شش عامل نیروی قدس را دستگیر کردیم که در یک سلول عملیاتی در بغداد بودند. در این سلول که یک سلول فرماندهی بود، در روی دیوار یک نقشه بود و در روی نقشه مناطق بغداد کد رنگی خورده بود که این کد رنگ مربوط به گروههای فرقهای بود. همچنین روی این نقشه فلشهایی بود که حرکت بالقوه این جمعیت ها را نشان میداد. بلافاصله برای ما مثل روز روشن شد که رژیم ایران به عمد و بگونهای مستقیم خشونت فرقهای را دامن میزند تا عراق را بیثبات کند.
خوب معنی تمامی این حرفها چیست؟ تاریخ تنها به عنوان یک راهنما برای آینده است که مهم است. من میتوانم به شما بگویم که این رژیم از حمایتش از تروریسم دست برنخواهد داشت و آنها از تروریسم برای دستیابی به اهداف سیاسی خود استفاده خواهند کرد و بیثباتی را در تمامی خاورمیانه گسترش خواهند داد. ترکیب این امر با پیگیری بمب اتمی توسط آنها مرا به این نتیجه میرساند که این رژیم یک تهدید غیر قابل قبول چه برای منطقه و چه برای جامعه بینالمللی است. و من از هیچ نمونه دیگری نمیتوانم بیش از(رژیم) ایران یاد کنم که یک اپوزیسیون دموکراتیک در مقابل رژیم حاکم ضرورت داشته باشد.
لذا من تلاشهای شما را ستایش میکنم و برایتان آرزوی همه گونه موفقیت دارم. خیلی متشکرم.