سرهنگ مارتین
متشکرم،
میخواهم سلامهای آدمیرال گاردرایت و همچنین ژنرال دیوید فیلیپس را که نتوانستند بیایند، به شما برسانم. آنها میخواستند که خودشان اینجا باشند. با من سرهنگ لیو مک گلاسکی، سرهنگ تام کنتول و سرهنگ بری جانسون هستند. به ساکنان اشرف و لیبرتی و به همة شما میگویم که راه ما تا پیروزی ادامه دارد. پیش بسوی پیروزی، پیش بسوی پیروزی.
سرهنگ لئو مک گلاسکی
من قبلا سرباز بودم و حالا یک مدافع حقوق بشر هستم. من در مورد ساکنان اشرف نگران هستم. و اگر شما در اشرف و لیبرتی صدای مرا میشنوید بدانید که ما همچنان به خاطر شما اینجا هستیم. من برای شما اینجا هستم و تا به آخر اینجا خواهم بود. من تا زمانیکه شما به آرامش نرسید، آرامشی نخواهم داشت.
شما برادران من و خواهران من هستید. خدا شما را حفظ کند. به مبارزة خود ادامه دهید. من به مبارزهام ادامه خواهم داد. شما همه قهرمان هستید. متشکرم.
سرهنگ تام کنتول
ده سال پیش، تقریباً روزی که به اشرف رسیدم، چند موضوع را در آنجا یاد گرفتم و میخواهم به شما و به نفرات اشرف بگویم که شما به من یاد دادید که چگونه بیابان را به جایی تبدیل کنم که شکفته میشود. اشرف در خشک ترین جای این دنیاست ولی آنها این مکان را به گلستان تبدیل کردند. به مجتمع های زیبا که خوب نگهداری میشد. آنها به من آموختند که چگونه از تاریخشان حفاظت میکنند. باغی زیبا برای شهدایشان داشتند. آنها به من احترام، وقار و درستکاری را آموختند. میخواهم به شما بگویم که در این ده سال گذشته آنها فداکاریهای زیادی کردند. این فداکاریها در تاریخ ایران نوین به خاطر سپرده خواهد شد. خدا همة شما را حفظ کند.
سرهنگ بری جانسون
همة ما انتخاب کردیم که به تعهدات و مسئولیتهایمان عمل کنیم، و افراد اشرف و لیبرتی را در نهایت حفاظت کنیم. ما برای حمایت از شما اینجا هستیم. با شما ایستاده ایم. متشکرم.