با تشکر، ما راه زیادی با یکدیگر آمدهایم، هنوز به قله کوه نرسیدهایم. ما باید به صعود خود ادامه دهیم، آیا آماده صعود هستید؟ من به دولت خود میگویم شما دوست مجاهدین خلق نیستید. ما قولهایی دادیم اما به آن پایبند نبودهایم. به شما خیانت شد. ما امروز گردهم آمدهایم تا خواستار اقدام عملی شویم، تا از ایالات متحده و دنیای غرب بخواهیم، با صدای بلند، صراحتاً و به طور مستمر از اپوزیسیون دموکراتیک ایران، مجاهدین خلق، حمایت کند و امنیت و حفاظت مردان و زنانی را که در لیبرتی و اشرف هستند، تأمین کند. این یک فراخوان برای عمل، فراخوان برای پایبند بودن به وعده، است چون برای همه ما که عاشق آزادی هستیم، برای همه آنهایی که برای مبارزه میجنگند، ارزشها و پیمانهای مشترک آزادی بسیار عمیق هستند. هر چند این رژیم دیکتاتور و سرکوبگر در تهران ممکن است بیرحم و خشن باشد، اما هرگز، هرگز اشتیاق، آرزو و هدف زندگی در یک ایران آزاد، بردبار، دلسوز، باز و دمکراتیک را از بین نخواهد برد. رژیم عراق و رژیم ایران میتوانند علیه زنان و مردان اشرف و لیبرتی توطئه کنند، به زندان افکنند، شکنجه کنند، موشک شلیک کنند، قتل کنند، اما آنها، هرگز تعهد به آرمانی والاتر از خود را از بین نخواهند برد. آنها مبارزان آزادی هستند و ما باید به نیابت از آنها به صعود ادامه دهیم تا به قله کوه برسیم.
شما نمایندگانی از 50 کشور را گردهم آوردهاید، با رؤسا، شهروندان و مقامات عمومی از سراسر جهان. بیانیه حقوق بشر ملل ملل متحد به همگی ما یادآوری میکند که همه انسانها با شرافت و حقوق آزاد و برابر چشم به جهان میگشایند. بیانیه استقلال کشور من با گردهمایی امروز ما خیلی همخوانی دارد و میگوید، «ما این واقعیت را بدیهی میدانیم که تمامی انسانها برابر خلق شده و خالق آنها برخی حقوق غیر قابل انکار را تدارک دیده که شامل حق حیات، آزادی، و جستجو برای خوشبختی میباشد».
و برای این گردهمایی امروز ما از کلام خانم رجوی الهام میگیریم که گفته است آزادی گرانبهاترین گوهرها است. آزادی یک منبع پیشرفت است. برای ما آزادی یک ایده آل و یک اعتقاد است. ساکنان کمپ لیبرتی باید بدانند ما که از نعمت رهایی و آزادی برخورداریم در حمایت از تلاشهای قهرمانانه و شجاعانة آنها متحد هستیم. آنها باید بدانند که آرمان آنها آرمان ماست. خدا شما را حفظ کند، با تشکر فراوان
فیلیپ کراولی- سخنگو و معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا
با تشکر فراوان، با تشکر فراوان، در اغلب کشورها، در کشور من وقتی انتخابات برگزار میشود، یک احساس بازسازی، امید و تغییر بوجود میآید. حالا آیا کسی احساسی از امید یا تغییر از آن چیزی که در تهران صورت گرفت، دارد؟
فکر نمیکنم.
مردم ایران با انتخاباتی روبرو بودند که تنها یک گزینه در آن وجود داشت. باز هم مواردی از گذشته. همانطور که بیل ریچاردسون گفت، نه تنها شورای نگهبان به رفسنجانی اجازه شرکت نداد، بلکه آنها همچنین به یک فرد مشابه احمدینژاد هم اجازه شرکت ندادند، اما همانطور که میدانیم تمامی این کاندیداها خود رژیم را نمایندگی میکنند و توسط خود رژیم دستچین شده بودند، که ایران را به سمت دره ای از 35 سال دیکتاتوری فرو برده است. پیامی که مردم ایران به آیتالله ها فرستادند. ما شرایط بهتری میخواهیم. ما خواستار تغییر هستیم. ما خواهان یک گزینه واقعی هستیم. اما آن گزینه چگونه خواهد بود؟
فکر کنید به کاندیدایی که به مردم ایران آنچه را که شایسته اش هستند، ارائه میکند. کاندیدایی با یک طرح منطبق با قرن بیست و یکم برای ایران، به جای یک طرح قرن دهم. گزینه واقعی شامل کاندیدایی است که میخواهد ایران یک عامل کارساز باشد، و نه یک کشور منفور. یک گزینه واقعی کسی خواهد بود که معتقد است حقوق بشر و حقوق مدنی مهمتر از حقوق هستهیی است. کسی که معتقد است هدف دولت خدمت به مردم است، و نه عکس آن. کسی که آماده است همه ایرانیان را نمایندگی کند، از جمله نه تنها مردان ایران، بلکه همینطور زنان را. فکرکنید به فرصتهای برابر در زندگی و امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. بیدلیل نیست که آخوندها از شما هراس دارد. آیا فکر میکنید چه کسی چنین گزینة واقعی برای مردم ایران را ارائه میدهد؟
بله میدانیم. فکرکنید، خانم رئیس جمهور، نه؟ این موضوعی است بسیار مهم برای یکی از کشورهای با نفوذ در یکی از مهمترین مناطق جهان. آیا ایران میتواند تغییر کند؟ بله میتواند. آیا ایران تغییر خواهدکرد؟ تغییر در ایران اجتناب ناپذیر است. چه موقع ایران تغییر میکند؟ این چالشی است که در برابر نسل ما قرار دارد، این موضوعی است که ما را اینجا گرد هم میآورد، که روزی ،چه 4 سال دیگر، چه 8 سال دیگر، هر چند که طول بکشد، ما با مردم ایران یک رأی واقعی برای تغییر خواهیم آورد.
میچل ریس: مدیر پیشین سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا
با تشکر، این افتخار من است که اینجا حضور داشته باشم. قبل از اینکه سخنان رسمی خود را ارائه کنم، مایلم به زبان مادری شما بگویم «من برای از دست رفتن جان انسانها در کمپ لیبرتی بسیار متأسف هستم و به همه دوستان و خانوادههای آنها تسلیت میگویم».
برای سالیان خانم رجوی و همه شما در مورد نیت مرگبار جمهوری اسلامی ایران هشدار دادهاید. شما در مورد تلاشهای رژیم ایران جهت افزایش قدرت و نفوذ خود در سراسر خاورمیانه هشدار دادهاید. ما این را بطور مشخص در سوریه میبینیم. مسلح کردن رژیم، آموزش دادن نیروهای امنیتی آن، و راه اندازی حزبالله. رژیم ایران همچنان مشغول دخالت در دیگر کشورها هم میباشد، نه تنها در سوریه. بلکه دخالت در یمن است، جایی که به مسلح کردن افراطیون ادامه میدهد. رژیم ایران در حال دخالت در بحرین و دیگر کشورهای خلیج فارس است. رژیم ایران به یک برنامه تسلیحات هستهیی که ناقض تعهدات بینالمللی هنوز ادامه میدهد و البته کماکان حقوق بشر بنیادین 75 میلیون ایرانی را، که تنها خواستار آزادی بیان، آزادی پوشش، آزادی ادیان و ایجاد آیندهیی بهتر برای فرزندان خود هستند، نقض میکند. شما همه این موارد را سالیان است که به جهان میگویید. شما دروغها و وعدههای کاذب رژیم ایران را افشا کردهاید. شما برنامه مخفی تسلیحات هستهیی رژیم ایران را علنی کردهاید. شما رژیم تهران را با تعهد علنی خود به یک ایران دموکراتیک بر اساس حاکمیت قانون و در صلح با همسایگان خود، به چالش کشیدهاید. امروز تنها با حضور خود در اینجا، با امید خود برای آیندهیی روشنتر برای میهنتان که روزی توسط خانم رجوی رهبری خواهد شد، رژیم تهران را به چالش کشیدهاید.
هیچ کس، شجاعتر و بیباکتر از دوستان و اعضای خانواده شما در کمپهای اشرف و لیبرتی نبوده است. آنها در خط مقدم این نبرد علیه ملایان هستند، و آنها یک بهای سنگینی پرداختهاند. بعد از انتخابات اخیر ما اکنون فراخوانهایی به آمریکا میشنویم که تحریمها علیه رژیم را تخفیف دهید و نگران کننده است که دولت اوباما به این فراخوانها بها بدهد و توجه کند.
همانطورکه شما میدانید چیزی خطرناکتراز این نمیتواند باشد. بنابراین امروز بار دیگر باید از شما بخواهیم که به بیان حقیقت در مورد رژیم تهران ادامه دهید، واقعیت در مورد ملایان، واقعیت در مورد برنامه هستهیی و واقعیت در مورد نقض گسترده حقوق بشر. ما نیاز داریم که صدای شما را بشنویم. مردم ایران نیاز دارند صدای شما را بشنوند، جهان نیاز دارد که صدای شما را بشنود.
مارک گینزبرگ: مشاور پیشین کاخ سفید در امور خاور میانه
از جانب همه همکارانم که امشب اینجا بودهاند، خیلی به شما افتخار میکنیم، ما بابت قدرتی که امروز نشان دادهاید خیلی افتخار میکنیم. شما شایستة تشکر ما بابت شجاعت و تعهدتان برای آزادی هستید. من میخواهم شما بدانید وقتی عموی پاتریک کندی، رابرت کندی، دههها پیش به آفریقای جنوبی رفت، قبل از اینکه نلسون ماندلا آزاد شود، او به مردم آفریقای جنوبی گفت وقتی شما سنگی را در یک برکهیی از آب میاندازید، امواجی از امید و آزادی را ارسال میکند. کاری که شما میکنید این است که امواجی از امید و آزادی به مردم ایران میفرستید. من میخواهم یک پیام مهم به همه در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی بفرستید تا بشنوند که کمک در راه است.
من میخواهم شما به ساکنان کمپ اشرف بگویید کمک در راه است. من میخواهم به جهان بگویید که شما آزادی برای مردم ایران را نمایندگی میکنید و به آنها میگویید کمک در راه است.
«آزادی برای ایران»
اود دوتوئن- بنیانگذار و رئیس فوروم زنان برای اقتصاد و اجتماع
با انتخابات اخیر در ایران ما باز هم بیشتر معنای برگزاری مراسم امروز را در مییابیم. من دیگر در مورد تمام صحبتهایی که اینجا در مورد انتخابات شد صحبت نمی کنم، اما می خواهم تعجب خودم را در مورد چگونگی ادارة این کشور یعنی ایران، در حال حاضر ابراز کنم. از تعجبم در مورد جایگاه زنان یا بهتر است بگویم بی جایگاهی زنان. این زنان کجا هستند که مانند مریم رجوی، امروز و در اینجا نظریات خود را بیان کنند. در نتیجه باید سریع، خیلی سریع در مورد زنان در ایران سؤال کنیم. آیا زنانی هستند که در ساختار کاری کشور حضور داشته باشند؟ جدایی دین از دولت تنها تضمین حقوق مدنی و آزادیهاست و به هیچ وجه تهدیدی برای هویت مسلمانان نیست.
حقوق زنان به طور مستمر لگدمال شده است و یا تحت نام سنت یا برداشت مذهبی زیر علامت سؤال رفته است. به همین دلیل است که ما امروز در اینجا در کنار خانم رجوی هستیم. به همین دلیل است که من اینجا هستم. زیرا به رغم اختلافات فرهنگی، ما بسیار به هم نزدیکتر از آن هستیم که فکر می کنیم.
زنان در سراسر جهان متحمل تبعیض می شوند، اما ما در کنار آنها مبارزه می کنیم. زیرا ما همه با هم برابریم. امروز، با بودنمان در اینجا، با حمایت از خانم رجوی، با دعوت از این که زنان هر چه بیشتری در همه جا بسیج شوند، می گوییم زنان می توانند آیندة جدیدی بسازند و از آن دفاع کنند. به شما توصیه می کنم کتاب خانم مریم رجوی را بخوانید و به این ترتیب دست در دست هم، با زبانی مشترک، با حمایت از یکدیگر، ایران آن طوری که هست دیده می شود و به خصوص فردا می تواند به شکلی دیگر، با غرور و سربلندی و همبستگی بین زن و مرد دیده شود.
لیندا چاوز، مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
فکر میکنم ما نباید فراموش کنیم که توجه جهان در هفته پیش به انتخابات در ایران بود. این یک انتخابات قلابی بود. آنها کسی را انتخاب نکردند. آنها بخشی از یک انتخابات دموکراتیک و آزاد نبودند. اما جهان نظارهگر بود.
گردهمایی امروز تعیینکنندهترین و رساترین صدا در پاسخ به آن انتخابات است که میگوید دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران نماینده مردم ایران نیست و اگر میخواهید بدانید که چه کسی مردم ایران را نمایندگی میکند به کسانی مانند خانم رجوی نگاه کنید که به واقع آرزوهای مردمش را برای آزادی، دموکراسی، آزادی زنان و نیز مردان نمایندگی میکند.
اما فکر میکنم مستمعین دیگری نیز هستند که خیلی برای ما مهم هستند و آنها نه فقط رهبران جهان و سمت و سو دهندگان نظرات جامعه، بلکه کسانی هستند که در کمپ لیبرتی و کمپ اشرف زندگی میکنند. آنها باید بدانند که ما با آنها هستیم. آنها باید بدانند که ما نگران حملات موشکی جنایتکارانه به آنها هستیم که دو تن را کشت و دهها تن دیگر را زخمی کرد. این نمیتواند ادامه یابد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم این خونریزی ادامه یابد. ما باید با آن بجنگیم. ما باید این مسأله را به رهبران خود بفهمانیم. و آن چیزی که به آنها اجازه میدهد از خودشان حفاظت کنند آن است که از لیبرتی جابجا شوند. آنها را به اشرف بفرستید جایی که آنها شهری دارند که با دستان خود ساختهاند و در آنجا میتوانند از خود حفاظت کنند.
و ما خواهان آن هستیم که جامعه بینالمللی امنیت و حداقلهای انساندوستانه را برای کسانیکه هنوز در عراق هستند فراهم کند. تنها در این صورت است که ما پیام خود را رساندهایم.
و آنموقع هم هنوز کار ما تمام نیست. چرا که کار ما تمام نیست تا آنکه ایران آزاد شود؛ ولی حداقل در راستای آن به پیش رفتهایم.
شما سخنان همه سخنرانان از دهها کشور را شنیدید، اعضای پارلمان، شخصیتها، اعضای دولتها که در همسبتگی با شما و مردم ایران در کنار شما هستند. اکنون زمان آن رسیده که به بیعدالتی درمورد ساکنین کمپ لیبرتی، برای آنها در عراق، و مهمتر از همه برای آنها در ایران، که تنها خواستار آزادی و دمکراسی هستند، پایان بدهیم.
با تشکر فراوان، با تشکر از همه شما که شرکت کردید.