کنفرانس پارلمانترها و نمایندگانی از هیأتهای کانادا، استرالیا و اروپا در اور سور اواز

در ادامه گردهمایی بزرگ ویلپنت در پاریس، کنفرانسی متشکل از پارلمانترها و نمایندگانی از هیأتهای کانادا، استرالیا و اروپا با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی در اور سور اواز برگزار گردید. گزارش ذیل ادامه  سلسله گزارشهای «به سوی آزادی…» است که در این قسمت به سخنان رئیس جمهور برگزیده مقاومت و هیأت نمایندگان کانادا در این کنفرانس اختصاص داده شده است.

مریم رجوی:

نمایندگان محترم،
دوستان گرامی، خانمها و آقایان!
از حضور شما در خانة مقاومت ایران صمیمانه تشکر میکنم.
بسیار خوشحالم که امروز می‌توانم از نزدیک با منتخبان مردم کانادا، مردم اسکاندیناوی، مردم رومانی و سایر کشورها که این جا حضور دارند، صحبت کنم.
شما و سایر همکارانتان در کشورهای غرب با حمایت از مقاومت مردم ایران خالق سیاست نویی در دنیای امروز هستید؛ چیزی که تا به حال، جهان امروز کمتر با آن مواجه بوده. و چیزی که جهان امروز  به شدت به  آن نیازمند است.
این سیاست ترجیح دادن به آزادی و دموکراسی در ایران است در مقابل باج دادن به ملاهای حاکم بر ایران. آن هم که اکثر اوقات رو در روی سیاست حاکم و رسمی این کشورهاست. بنابراین من دلم میخواهد قبل از هر چیز از تلاشهای شما در این راستا تشکر کنم و به خصوص می خواهم از کوشش تحسین برانگیز نمایندگان و مقامات کانادایی برای حذف نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی در کانادا، که یکی از نمونه‌های نمونه برجستة این سیاست است، قدردانی کنم.
فکر می کنم که کوشش این جنبش، کمکی به خود دولتهای غرب هم هست و به خصوص به آنها در مقابله با خطر فراگیر بنیادگرایی، یعنی بنیادگرایی اسلامی که مستقیم و غیرمستقیم به رژیم ایران پشتگرم است، کمک می‌کند. خطری که به جهان اسلام محدود نمانده و متأسفانه امروز مرزهای اروپا و آمریکا را در‌نوردیده است.
در خاورمیانه، این بحران، به صورت یک جنگ بسیار فاجعه‌بار ظاهر شده؛ جنگی که سوریه و لبنان و عراق را در برگرفته و می‌رود که بخشهای دیگری از  منطقه را زیر پوشش خود بگیرد. من فکر می‌کنم که این شرایط از هر بابت برای کل مردم منطقه و همه مردم دنیا نگران‌کننده است. واقعیت این است که این یک بحران قابل پیشگیری بود و الان هم می‌شود هم دامنه و هم عواقب آن را محدود کرد ولی سؤال این است که چگونه؟ واقعیت این است که این سوال خیلی مهمی است که روی میز خیلی از دولتها هست که چگونه می‌توان دامنه بنیادگرایی و صدور تروریسم ملاهای حاکم بر ایران را محدود کرد؟
این کار از یک سو از طریق تمرکز بر رژیم ایران به عنوان پدرخوانده تروریسم و بنیادگرایی و از سوی دیگر تمرکز بر آنتی‌تز فرهنگی و ایدئولوژیک بنیادگرایی امکانپذیر است. یعنی با تمرکز بر اسلام بردبار و دموکراتیک، حربة اسلام را از نیروهای عقبمانده و تاریک اندیش گرفت.
شما می‌دانیدکه مجاهدین، به عنوان نیروی محوری شورای ملی مقاومت ایران،  پرچمدار اسلام دموکراتیک هستند. آنها این  اعتقاد را ترویج میکنند که پیام اسلام، پیام آزادی، رهایی، رحمت و بردباری است. آنها نشان دادهاند که اسلام دموکراتیک مدافع حقوق بشر، دموکراسی و برابری زنان است. آنها این اعتقاد را ترویج کردهاند که استبداد و تروریسم بر ضد اسلام واقعی است. و اشتباه دولتهای غرب این است که این راه حل را متأسفانه تا الان سرکوب کردهاند از جمله یکی از روشهای اساسی آنها برای سرکوب این راه حل، لیست گذاری  15سال گذشته مجاهدین، به عنوان یک سازمان تروریستی بوده است.
از طرف دیگر با باز گذاشتن دست دولت دست نشانده عراق در سرکوب مجاهدین در اشرف و لیبرتی، جلوی این راه حل را گرفته‌اند و از این طریق به قدرتمند شدن ملاهای تهران یعنی مرکز صدور تروریسم و بنیادگرایی کمک کرده‌اند.
خوشبختانه امروز دولت کانادا روابط سیاسی خود را با ملاها قطع کرده است. این یک اقدام بسیار تحسین برانگیز است و امیدوارم که الگویی بشود برای سایر دولتهای غربی. این یک اقدام بسیار ضروری برای مقابله با رژیم ایران و محدود کردن عوارض مخرب آن در منطقه و جهان است. البته واقعیت این است که این قدم در حالی که خیلی مهم است، ولی کافی نیست و زمانی می تواند به طور جدی مؤثر باشد که با قدم اثباتی آن یعنی شناسایی مقاومت ایران به عنوان آنتی تز یک دیکتاتوری مذهبی که نه تنها مردم ایران، بلکه مردم منطقه و دنیا را تهدید می کند، همراه باشد.  و ما فکر می کنیم که تنها با به رسمیت شناختن این مقاومت است که می‌توان در مقابله با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، تعادل جدیدی در دنیا برقرار کرد. در نتیجه، آخوندها، از این طریق دیگر قادر به تحمیل سیاست باجگیری خودشان که به طور مستمر ادامه داشته، نخواهند بود. واقعیت این است که ملایان میخواهند با نادیده گرفتن اپوزیسیون اصلیشان، خود را به اصطلاح با ثبات نشان بدهند و سیاستهای خود را بر کشورهای غربی تحمیل کنند.
درک این واقعیت خیلی مهم است که رژیم ایران قبل از هر چیز در محاصره بسیاری از بحرانها قرار دارد و هر روز، تأکید می‌کنم هر روز ضعیفتر از روز قبل می‌شود. به‌ویژه بعد از نمایش انتخابات، بسیار ضعیفتر از قبل در همه ابعاد از جمله حتی در زمینه سیاست بین‌المللی شده چه رسد به سیاست داخلی که جای خود دارد.
واقعیت این است که جنگ وحشیانه‌ رژیم ایران علیه مردم سوریه و مداخلاتش در منطقه، برای نجات حکومت خودش در تهران است، این یکی از بحرانهایی است که رژیم ملاها با آن مواجه است. اما رژیم می خواهد با تردستی این واقعیت را معکوس وانمود کند و معکوس جلوه بدهد و خود را قوی نشان بدهد و به دیگران اجازه ندهد که به رفتارهای ضدانسانی و ضد قانونی آن اعتراض کنند.
واقعیت این است که این رژیم بیش از هر چیز در مقابل اپوزیسیون سازمانیافته اش آسیب پذیر است به خصوص در مقابل پایداری مجاهدان در اشرف و لیبرتی که بارها کمر به نابودی آنها بسته و تلاش کرده که آنها را چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ جنگ روانی مورد حمله قرار بدهد و آنها را نابود کند، اما نه تنها موفق نشده، بلکه به عکس باعث انسجام بیشتر و پایداری بیشتر آنها شده است.
این رژیم در مقابل این جنبش آسیب پذیر است چرا؟ به دلایل متعدد:
یک:  به این دلیل که جنبشی است که پایگاه وسیع دارد. یک پایگاه وسیع اجتماعی و این باعث شده که این جنبش مستقل بتواند از نظر مالی خودکفا  باشد و روی پای خود بایستد و از  طرف دیگر بتواند به محرمانه‌ترین اسرار این رژیم، از جمله حتی سایتهای مخفی اتمی آن دسترسی داشته باشد و آنها را افشا کند. و برای اولین بار این مقاومت ایران بود که توانست سایتهای مخفی آن را افشا کند و دنیا را از  برنامه‌های اتمی این رژیم آگاه کند.
نکته دوم: یک نیروی سازمانیافته و منسجم است که قدرت سازماندهی گسترده نیروهای اجتماعی را دارد. به خصوص تأثیر این مقاومت در قیام 2009 رژیم را به شدت وحشت زده کرد. اشرف و لیبرتی نمونه یی از این نیروی سازمانیافته است که عملکردش در 10 سال گذشته و پایداریش در مقابل همه توطئه ها، ظرفیت بی نظیری را به نمایش گذاشت که قبل از هر چیز ملاها را نگران و هراسان کرد.  
نکته سوم: در کانون یک ائتلاف سیاسی گسترده و دیرپا در ایران یعنی شورای ملی مقاومت که در تاریخ معاصر ایران بی نظیر است، جنبشی وجود دارد که قبل از هر چیز این پیام را می دهد که این رژیم بی آینده است. این یک اپوزیسیون سازمانیافته و ائتلافی است از نیروها و تمایلات فکری  جامعه ایران که خواهان سرنگونی دیکتاتوری مذهبی و برقراری یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت هستند.
نکته چهارم: این آلترناتیو، یک پلاتفرم سیاسی روشن برای آینده ایران دارد که من این جا دیگر به همه مواد آن اشاره نمی‌کنم چون در اختیار همه شما هست.
نکته پنجم: نیروی محوری این جنبش، یک اسلام دموکراتیک و بردبار را معرفی می‌کند و از آن دفاع می‌کند. چیزی که تأثیر آن را در منطقه و جهان اسلام می‌شود به خوبی درک کرد چون شما می‌دانید که اکنون منطقه و جهان اسلام با یک بحران جدی مواجه است. آن چه بنیادگراها معرفی می کنند، از ملاها در تهران یا سایر احزاب و گروههای دست ساخت آنها در منطقه، گویی که اسلام معادل بنیادگرایی است در حالی که این واقعیت نیست و این را مجاهدین بارها تصریح کردند که اسلام دموکراتیک صدو هشتاد درجه با آن چه که ملاها به نام اسلام دارند انجام می دهند، مغایر است.
نکته ششم: برخورداری این جنبش از یک حمایت گسترده بین المللی، به رغم سیاستهای رسمی است. فکر می کنم که سیاستهای رسمی به دلیل معادلات و مناسباتشان با ملاها که از جمله مبتنی است بر سیاستها یا منافع اقتصادی، از طرف رژیم با یک دستور و فرمان برای قطع رابطه با جنبش سازمانیافته مردم ایران، یعنی مقاومت ایران، مواجه هستند. به همین دلیل حمایت گسترده بین‌المللی در پارلمانها و  از طریق نمایندگان منتخب مردم کشورهای مختلف از کانادا، آمریکا، استرالیا و کشورهای عربی، یعنی حمایت گسترده‌یی از سوی نمایندگان واقعی مردم در این کشورها از مقاومت ایران صورت می‌گیرد. در نتیجه، در یک کلام باید گفت که این مقاومت یک ظرفیت عظیم برای تغییر در ایران دارد و آن را نمایندگی می کند.
 درست به همین دلیل است که  همه کسانی که واقعاً خواستار مقابله با تهدیدات رژیم ایران هستند، کسانی که برای صلح و امنیت منطقه و جهان نگران هستند، درمی یابند که یک راه وجود دارد و آن حمایت از این مقاومت و حقوق آن و پشتیبانی از آن، در ابعاد بین المللی و سیاسی است. خوب است  اشاره کنم که در این دفاع آن چه که بسیار مهم است و مسأله روز است دفاع  از حفاظت، امنیت و حقوق ضایع شده مخالفان ایرانی در اشرف و لیبرتی به عنوان پیشتازان مبارزات مردم ایران است که رژیم ملاها برای ضربه زدن مستمر به آنها و کشتار آنها متمرکز شده است.
همچنانکه مطلعید تنها راه عملی  در شرایط حاضر، برای حفاظت آنها، بازگشت به اشرف است که به طور نسبی و در مقایسه با کمپ لیبرتی، از امنیت برخوردار است از این رو از همه شما دوستان و دوستداران این مقاومت تقاضا دارم که دولتهای خود را برای دفاع از این سیاست یعنی  اهمیت دادن به مساله امنیت وحفاظت ساکنان لیبرتی به عنوان پیشتازان مبارزات مردم ایران برانگیزید. چون واقعیت این است که اکنون لیبرتی جایی برای زندگی یا اقامت آنها نیست. من فکر می کنم که این حمایتها فقط حمایت از مردم ایران و مبارزات آنها و پیشتازان آنها نیست بلکه فکر می کنم این یک قدم ضروری است برای مقابله با خطری که کل منطقه و جهان با آن مواجه است یعنی خطر بنیادگرایی و تروریسم. ما می توانیم جلوی این سرطان جهنده و پیشرونده را بگیریم. می توانیم به کمک هم مانع یک فاجعه بین المللی بشویم زیرا می توانید تصور کنید که دیکتاتوری مذهبی که به بمب اتمی دسترسی پیدا کند چه تهدیدی برای صلح وامنیت کل دنیاست. بنابراین با این گامهای مشخص، ما توان این را داریم که  این دیکتاتوری مذهبی را علیرغم همه شقاوتش و علیرغم همه وحشیگریش با عزمی که جزم کرده برای تهدید دنیا و پیشروی، متوقف کنیم و آن را سرنگون کنیم.
از همه شما متشکرم.

جودی اسکرو- نماینده پارلمان کانادا و وزیر پیشین مهاجرت و شهروندی

خانم رجوی،  ما در حالی این جلسه را خاتمه میدهیم که باید بگویم تمامی ما تصویر بسیار بزرگی از آنچه که باید تحقق یابد را دیدیم و این به معنای عمل از سوی همه ما و کشورهایی است که ما آنها را نمایندگی میکنیم. اما موضوع کمپ لیبرتی و کمپ اشرف فوری ترین موضوع ماست. اینکه چگونه میتوانیم کمک کنیم تا  این افراد به کمپ اشرف بازگردند، جایی که آنها حداقل ثبات و حفاظت را خواهند داشت، برخلاف آنچه که در  کمپ به اصطلاح لیبرتی وجود دارد. خانم رجوی ما همچنین اینجا هستیم که هر چه از دستمان بربیاید را انجام دهیم و راهنماییهای شما را بشنویم که چگونه این کار انجام دهیم.
خانم رجوی، شما دیروز نکات فوق العادهای مطرح کردید که برای همه ما الهام بخش بود. ما این پیام را به کشورهای خودمان خواهیم برد و بسیارسخت کار خواهیم کرد تا آرمان شما را تا آنجا که میتوانیم گسترش داده و به پیش ببریم.

 

 

لارنس مکالی- نماینده پارلمان کانادا و دادستان کل پیشین کانادا

رئیس جمهور منتخب مریم رجوی، این برای من افتخاری است که در حضور شما باشم. من و همسرم، فرانسیس، دیروز  (22ژوئن) توانستیم به اینجا بیاییم و واقعاً یک تحول بسیار چشمگیر بود. شما خودتان، روشنایی بزرگی از نور برای آزادی در جهان هستید. سخنانی که شما ارائه کردید باید در سراسر جهان شنیده شود.
من معتقدم که مسائل مختلفی دیروز رخ داد و بیان شد. اما این ایده است که شما، با توانمندیهای خود، با شبکههای جهانی در سراسر جهان مصاحبه کنید تا آنها بتوانند نکات شما را بشنوند و به طور کامل درک کنند که رژیم ایران واقعاً چه تهدیدی است برای شما و من و مردم من و افرادی که با آنها زندگی میکنم، چون اگر این رژیم به یک قدرت هستهیی تبدیل شود، چه رخ میدهد؟
من معتقدم شما این توانمندی را دارید که افراد را برانگیزید چون واقعاً دیروز این کار را کردید، و مهمترین موضوعی که من به آن باور دارم این است که جهان نقطه نظر و اظهارات شما را بشنود.

 

سناتور داوید اسمیت- عضو کمیته خارجی سنای کانادا، از اعضای دوستان کانادایی برای یک ایران دموکراتیک

من فقط میگویم خواهران و برادران، چه عواملی هستند که ما را به یک خانواده تبدیل میکنند؟ فقط به دو موضوع اشاره میکنم. نخست یک تعهد حقیقی به حقوق بشر، برابری، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی ادیان، برابری جنسی، و به طور خاص یک تعهد قوی به حقوق زنان است. مسائلی که معتقدم بطور خاص بسیار گویا هستند و ما در آنها شریک هستیم.
دومین موضوع یک تعهد به انتخابات آزاد و دموکراتیک است، یک دموکراسی اصیل، نه سیستمی که تعیین میکند چه کسی میتواند در انتخابات شرکت کند و 95 درصد افراد را رد صلاحیت میکند. این یک جوک است و این دموکراسی نیست. شما میدانید، کشتار این همه کسانی که اختلاف نظر دارند، جنایتکارانه است. دولتها نباید در فعالیتهای جنایتکارانه دست داشته باشند.
بنابراین ما حول یک تعهد بنیادین حقوق بشر شریک هستیم، تعهدی به انتخابات اصیل، آزاد و من میتوانم آن حقوق بشر را الان ردیف کنم، اما خانم رئیس جمهور، من آن 10 ماده را خوانده و با همه آنها موافقم و خیلی ساده میگویم که در آنها شریک هستم. بنابراین، خواهران و برادران، ما برای شما اینجا هستیم و به این تجدید دیدارهای خانوادگی باز هم بر میگردیم چون من عاشق اینها هستم و اینها مسائلی است که ما در آن شریک هستیم و ما را به یک خانواده سیاسی تبدیل کرده است. آمین.

 

پل فورست- رئیس مشترک کمیته دوستان کانادایی یک ایران دموکراتیک


خانم رجوی، بسیار خوشحالم که بار دیگر اینجا هستم. من یک حامی درازمدت این جنبش بودهام. ما دیروز (22ژوئن) روز عالی داشتیم
اکنون، ما باید به خود یادآوری کنیم که وزیر خارجه ما، آقای جان برد، در 29 مه تحریمهای مشخص بیشتری علیه رژیم ایران را تحت یک قانون کانادایی به نام لایحه تدابیر اقتصادی مشخص، اعلام کرد، و ما از این لایحه در ژوئیه 2010 در 17اکتبر 2011، مجدداً در نوامبر 2011، و 31 ژانویه 2012 استفاده بردیم و تحریمها را افزایش دادیم و این رژیم را بیشتر در تنگنا قرار داد.
در 29 مه 2012، وزیر برد، تحت همان لایحه، تحریمهای بیشتری اعلام کرده و افراد مشخص ممنوعه را نام برد. همچنین ما قادر بودیم سازمان مجاهدین خلق را از لیست خارج کنیم. این یک دستآورد بسیار بزرگ بود، اما ما همچنین برخی از مسائل معکوس را هم انجام دادهایم. ما قادر بودهایم نیروی قدس و افراد مشخصی در رژیم ایران را لیستگذاری کنیم، و در نهایت ما سفارتخانه آنها را از کشور خود بیرون کرده و همه دیپلوماتهای قلابی آنها را به خانه فرستادیم. من فکر میکنم بسیاری از کشورها این را جالب توجه دیدند که ما حاضر بودیم دست به این اقدام بزنیم.
البته مشکل اشرف و لیبرتی جالب توجه بود برای آنکه فراخوانهای حفاظت و راه حل را بشنویم. ما همچنین در ملل متحد بسیار فعال بودیم. باید یادآوری کنیم که حول موضوع حقوق بشر در ایران، کانادا برای دهمین سال متوالی قطعنامه یی را پیرامون وضعیت حقوق بشر در رژیم ایران در سازمان ملل رهبری کرد. بنابراین، در این رابطه ما مدت زیادی است که فعال بوده ایم.
وزیر خارجه ما خجالت نمیکشد که مشخصاً در مورد گزینشی بودن انتخابات صحبت کند و در عرصه جهانی این موضعگیری را بیان کند، «رسانههای دولتی ایران گزارش کردهاند که تنها 8 تن از 686 نفری که به عنوان کاندیدا برای انتخابات آتی ثبت نام کرده اجازه یافتند در انتخابات شرکت کند. این نتیجه پوچ باز هم نشان میدهد که چقدر این رژیم ورشکسته نسبت به مردم خود بیاعتماد بوده و از آنها، حتی هواداران خود، هراس دارد. مردم ایران شایسته هستند که صدایشان شنیده شود، شایسته یک انتخابات اصیل و بامعنی میباشند. این دیکتاتوری نظامی ـ آخوندی کماکان آزادیهای بنیادین دموکراتیک را با سانسور کردن رسانه ها و ساکت کردن گفتگوهای باز و دموکراتیک خفه میکند.
این یک موضعگیری از جانب وزیر خارجه فعلی ما در عرصه جهانی است.او کسی نیست که قبلاً بخشی از دولت بوده باشد. این موضع رسمی دولت کاناداست. من امیدوارم که نزد دولتهای خود برویم تا بتوانیم نخست وزیران فعلی و وزرای خارجه فعلی را وادار کنیم که اینگونه عمل کنند.

اسکراتس- نماینده پارلمان کانادا

این دومین باری است که اینجا هستم و بسیار خوشحالم. خانم رئیس جمهور برگزیده، این افتخار من است و دومین بار است که شاهد سخنرانی شما بودم و واقعاً خارقالعاده و انگیزاننده بود. من موافقم که طرح 10مادهیی الگویی است برای همه دموکراسیها که باید به سمت آن تلاش کرده و حرکت کنند، حتی اگر فکر میکنند دارای آن هستند، و مشخصاً برای آن دسته از کشورهایی که آن را ندارند.
من صادقانه فکر میکنم که برعهده ماست، در یک دوره زمانی بسیار کوتاه در مورد کمپ لیبرتی صحبت کنیم. هر بار که در برابر رهبران خود قرار میگیرید، در برابر نخست وزیران، وزرا، حول این موضوع صحبت کنید تا این کار را انجام دهند. سپس میتوانیم بسیاری از افراد را در مورد آنچه که رخ میدهد، هوشیار کنیم چون جهان اکنون میداند چه رخ میدهد و اینکه چقدر حاکمیت ملایان در ایران اسفناک است.
شخصاً من طرفدار شما هستم و معتقدم شما بهترین آلترناتیو موجود هستید. شما اکنون بزرگترین نقطه انگیزش هستید. به نظر من مقاومت و مجاهدین به رهبری شما این را برآورده میکنند. اما بار دیگر، من دیگر اعضای پارلمان را فرامی خوانم تا به شما در این هدف کمک کنند.
با تشکر از دعوت صمیمانه شما و تشکر از اینکه بار دیگر به من زمانی که به کانادا باز میگردم انگیزه دادید.  

 

ترنس یانگ- نماینده پارلمان کانادا
عضو پارلمان کانادا هستم از حزب محافظهکار که حزب حاکم است، خیلی خوشوقتم که بخشی از مراسم دیروز (22ژوئن) بودم. روی من بسیار تأثیر گذاشته بود، نه تنها تعداد نفرات، من عدد نهایی را ندارم و تا آنجایی که میدانم بیش از صد هزار نفر است. این بزرگترین گردهمایی است که من در آن شرکت داشتهام.
من همچنین بسیار مفتخرم که رهبر من و وزیر خارجه من بسیار صریح بوده و موضع رهبری در مورد تحریمها را اتخاذ کردهاند. آنها حتی دیپلوماتهای رژیم ایران را اخراج کردند تا هیچ سؤالی در اذهان سران رژیم ایران باقی نگذارند که باید ورق جدیدی بزنند. در واقع آنها به یک کتاب کاملاً جدید، در ایران نیاز دارند، یک تاریخچه جدیددر ایران بر اساس دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و حاکمیت قانون.
سازمان مجاهدین خلق ایران و خانم رجوی نوری برای مردم ایران هستند. این بسیار واضح بود، نه تنها برای مردم داخل ایران که بسیار مهم است، بلکه برای ایرانیان خارج کشور هم همینطور. دولت ما در تأکید بر اینکه ایران باید کشوری دموکراتیک شود و برنامه توسعه هسته یی خود را متوقف کند، عاری از ابهام بوده است.
خانم رجوی من به شما در مورد تعهد شما به ایران تبریک میگویم. شما شایسته موفقیت در همه اهداف خود هستید، و این پیامی است که من نزد دولت خود خواهم برد.

 


راس هیبرت- نماینده پارلمان کانادا

با تشکر از خانم رجوی و همه کسانی که ما را به اینجا دعوت کردند. کانادا رژیم ایران را تهدید اصلی برای صلح و امنیت جهان امروز می‌داند. من خشنودم که دولتم چنین موضعی را اتخاذ کرده است. من همچنین خرسندم که برای اولین بار در اینجا حضور یافتم تا شاهد قدرت این جنبش برای آزادی و دموکراسی در ایران باشم. بنابراین ما در کنار آنها هستیم تا بتوانند به دموکراسی در کشورشان دست یابند و از این بابت خرسندم. همچنین می‌خواهم از فرصتی که فراهم شد تا در اینجا حضور یابم، تشکر کنم. این اولین باری است که آمدم تا با جنبش دموکراتیکی که جایگزین رژیم خواهد شد، آشنا شوم.