مأموریت اصلی سربازان گمنام قسمت دوزادهم: «کمیته فرهنگی» و شکستن مرز بندیهای سیاسی

زمینه سازی تبلیغاتی رژیم برای بازگشت ایرانیان

رژیم آخوندی در دهه 1980 با شعار هرکس با ما نیست بر ماست، کلیه نیروهای مردمی و خلقی که با بنیادگرائی ارتجاعی خمینی زاویه داشتند، تصفیه کرد. سه دیاگرام زیر(که توسط ارگانهای امنیتی وابسته به خامنه ای در سال 2004 (1383 شمسی) تهیه شده تصویری از این تصفیه ها را نمایش میدهد.

دیاگرامهای بالا بخوبی نشان میدهد که نیروهای ترقی خواه و انقلابی که حاضر نشدند ولایت سفیانی خمینی را بپذیرند و با او مرز بندی کردند از همان فردای 22 بهمن، خمینی با فالانژهایش به ستادهای آنها حمله کرده و در صدد حذف آنها برآمد. بطوریکه در کمتر از دوسال (چنانکه در دیاگرام دیده میشود) کل نیروی های مترقی از دایره حاکمیت حذف میشوند. بعداز 30 خرداد 60 با حذف بنی صدر کلیه نیروهای مذهبی را هم که زاویه با خمینی داشتند(حتی نهضت آزادی که خمینی آنرا دولت امام زمان نامیده بود)، یا مثلث بنی صدر، یزدی و قطب زاده که خمینی را از نجف به پاریس و از پاریس به تهران آوردند، حذف میشوند. یکی فراری شد، دیگری اعدام شد و سومی به حیات خفیف خائنانه – بقول مرحوم بازرگان – از حاکمیت حذف شد.

با خوردن جام زهر، نیروهای نزدیک به خمینی دچار واگرائی شدند. منتظری کنار گذاشته شد و مطابق دیاگرم فوق نزدیکترین کسان به خمینی از جلادان و شکنجه گران که در هیچ جنایتی کوتاهی نکردند، اعم از همراهان لاجوردی جلاد در حزب مؤتلفه، تا باصطلاح مجاهدین انقلاب اسلامی که از ابتدای روی کار آمدن خمینی اطلاعات سپاه را بنا نهادند، بت خمینی برای آنها شکست و از چپ و راست از او فاصله گرفتند. بطوریکه در دیاگرام بهمن سال 67  بجز سپاه و بسیج کسی در حلقه خمینی باقی نمانده است.

با مرگ خمینی علی گدا رهبر شد و رفسنجانی رئیس جمهور، که هر دو از جامعه روحانیت مبارز بودند. روحانیون مبارز به سرکردگی آخوند کروبی و موسوی خوئینی ها و خاتمی ... که نور چشمی خمینی بودند بهمراه باصطلاح مجاهدین انقلاب همگی در مرکز تحقیقات استراتژیک نظام که مدتی ریاست آنرا آخوند موسوی خوئینی داشت و بعد به حسن روحانی داد، جمع شدند و همچنین دبیرخانه شورای عالی امنیت رژیم آخوندی را در دست گرفتند که دبیر شورا عالی امنیت حسن روحانی شد و اولین رئیسه کمیته فرهنگی هم آخوند محمد خاتمی.

در دهه 1360 شعار حاکمیت ”هرکس با مانیست بر ما است“ بود. مرکز تحقیقات استراتژیک و کمیته فرهنگی در یک جمعبندی به این نتیجه رسیدند که این خط دیگر کارهائی ندارد. باید روی دشمن اصلی و تهدید اصلی نظام متمرکز شد و آنهم مجاهدین هستند که هر روز بر مرزبندی با رژیم ضد بشری تأکید میکنند بنابراین تغییر شعار ”هرکس با ما نیست بر ما است“ به شعار “هرکس برعلیه دشمن اصلی (مجاهدین) است با ما است“ تغییر کرد. وکمیته هماهنگی شورایعالی امنیت رژیم رسانه ها و دستگاه تبلیغاتی خودش را برای این زمینه سازی بسیج میکند.

روزنامه کیهان 22 مهر 70 (14 اکتبر 1991) در مقاله‌ای تحت عنوان ”منافع و مضار بازگشت ایرانیان خارج از کشور می‌نویسد“:"منافقین .... مستقیماً به شکار برادران و خواهران ما در خارج کشور می‌روند تا از آنها سربازگیری کنند و از آنها در جهت تهیه پول استفاده نمایند. آری منافقین در کمین نشسته‌اند تا برادران و خواهران ما را به کمین انداخته و از آنها لشگر و تیپ بسازند و باصطلاح در مقابل ما صف‌آرائی کنند...“

در مقاله مفصلی در روزنامه جمهوری اسلامی 26 شهریور 70 (18 اکتبر 1991) ضمن درج تاریخچه‌ای از مجاهدین خطوط کلی رژیم برای استفاده از بریده‌ها درجهت خنثی کردن فعالیت‌های حقوق‌بشری مجاهدین و تبلیغات علیه آنها را بیان می‌کند.

کیهان هوائی یک نشریه وزارت اطلاعات که برای خارج کشور منتشر میشد در مرداد و شهریور و مهر سال 1370 مقالات مفصلی علیه مجاهدین و ضرورت حمایت از بریده خائنین منتشر میکند.

معاونت های فرهنگی، تبلیغات و سیاحتی – زیارتی وزارت ارشاد از طرف کمیته فرهنگی مأموریت میابند که پاسیو کردن ایرانیان خارج نسبت به رژیم و جذب آنها برای مسافرت به ایران تحت پوشهای تورهای مسافرتی مجانی برای متخصصین، برگزاری برنامه های فرهنگی، زمینه جذب به رژیم را فراهم کنند تا اینکه بدینوسیله بتوانند تورهای جاسوسی و تروریستی خود را علیه مجاهدین بگسترانند.

نمونهٌ‌ ای از، به‌خدمت گرفتن باصطلاح ملی و ملی مذهبی ها، توسط وزارت اطلاعات:

امنیت داخلی وزارت اطلاعات (به ریاست سعید امامی) در پیشبرد خط کمیته فرهنگی شورایعالی امنیت رژیم برای ایجاد بستر فعالیت بریده خائنینی بعنوان یک جریان سیاسی علیه مجاهدین، نیازمند جذب یکسری از باصطلاح افراد ملی و ملی مذهبی بود که در دهه 1980 به خارج آمده بودند. برای این منظور کمیته فرهنگی شورایعالی امنیت تصویب کرد که از افرادی که بعنوان مخالف به خارج رفته ولی ضدیت با نظام ندارند، به ایران بیایند و اموال مصادره شده شان را نیز بگیرند. یکی از این افراد ملی مذهبی با نام ”ع.ا.ح“ از ملی مذهبی ها  ساکن یکی از کشورهای اروپائی در ژانویه 1992 میگوید: آقای «م» (از افراد باصطلاح ملی ساکن پاریس) از من خواهش کرد که مسئله خانه 5 میلیون تومانی اش را در تهران حل کنیم من از حجت حاج‌علی‌لو که با پدرش دوست بودم  خواستم که این مسئله را حل کند و حجت را به «م» وصل کردم و او جریان خانه را حل کرد. حجت حاج‌علی‌لو  درحال حاضر شغل ثابتی ندارد! و مرتب به خارج می‌آید و برمی‌گردد. فرد زبلی است و من نمی‌دانم او چکار می‌کند. ولی در دادستانی و وزارت اطلاعات دوستان زیادی دارد و اینگونه مسائل را با آنها حل می‌کند. او مرتب به خارج میاید و بیشتر به آلمان میرود و شماره تلفنش را به کسی نمیدهد و او خودش تماس میگیرد.“

حجت حاج علی لو از نفرات سعید امامی از معاونت امنیت داخلی وزارت اطلاعات بود که برای پیش برد خط جدید کمیته فرهنگی شورای عالی امنیت ملی ملایان مأموریت جذب و بکارگیری باصطلاح ملی و ملی مذهبی ها را در آن سالها داشت.

«م» که مسئله اموالش در ایران را توسط حجت حاج علی لو حل و فصل کرده بود،  در پاسخ به  یکی دیگر از ملی مذهبی هائی که تجربه او را در حل و فصل اموالش سئوال کرد، میگوید: "جان کلام اینکه هرکس قرار باشد از جمهوری اسلامی یک چیزی را پس بگیرد یک چیزی هم باید به او بدهد! حال آن چیست که باید بدهد من نمی‌دانم! بدون دادن چیزی جمهوری اسلامی چیزی به کسی نمی‌دهد. جمهوری اسلامی چیزی جز حیثیت آدم را در ازاء چیزی که می‌دهد نمی‌خواهد. "مجید بازگونه و تویسرکانی[i] مدتها در خانه من بودند  به آنها در جهت چاپ و پخش جزواتشان کمک کردم“ «م» در پاسخ به اینکه داستان این افراد چیست میگوید:"داستان مجاهدین مفصل است الان سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه برای بریده‌ها گذرنامه صادر می‌کند و آنها را به ایران می‌برد و با ماشین و اتوبوس و پرچم دور خیابان می‌چرخاند. عده‌ای از این بریده‌ها با پاسپورتی که از ترکیه گرفته‌اند به اروپا آمده‌اند 60 ـ 50 نفر به ایران رفته‌اند آنها از طیفی بودند که در جنگ ایران و عراق اسیر شده و از اردوگاه به مجاهدین پیوسته بودند، بریدگان بغیر از اسرای جنگی تعدادی از کمیته اجرائی مجاهدین  به پائین هستند، بعضی از آنها را  به فرانسه آوردند، به بریده‌های برگشتی از فرانسه خود من هم کمک کرده‌ام. سه چهار ماه جا نداشتند در خانه من ماندند. برنامه اینها مفصل است؛ یکی از این ها مجید بازگونه است یکی دیگر کمال کیال معروف به تویسرکانی است. این الان پیش من است و دارد افشاگری می‌کند. یکی دیگر از اینها با یک خانمی دارند جزوه منتشر می‌کنند. مجموعاً خیلی از این جزوه‌ها دارد منتشر می‌شود. برنامه(وزارت اطلاعات) برای بازگشتی‌های مجاهدین خیلی وسیع هست؛ در ایران جمهوری اسلامی خانواده‌ها را می‌برد جلوی دفتر سازمان ملل که بگویند بچه‌های ما را از عراق بیاورید. عراق بچه‌های ما را از منافقین بگیرد و به ما بدهد! در اروپا  هم ما کمک برای کارهای روشنگری و افشاگرانهٌ آنها است مثل چاپ کردن 2000 جزوه که آنها میخواهند منتشر کنند.... در خانه من در تهران که مصادره کرده بودند، یک پاسداری که محافظ یک ارگانی بود زندگی می‌کرد. آن پاسدار و ارگان او موافقت کردند که آن خانه را به من برگردانند“

چنانکه «م» به صراحت توضیح میدهد وزارت اطلاعات مابازای پس دادن خانه مصادره اش او را به خدمت فعال کردن بریده خائنین علیه مجاهدین بکار گرفته است.

تبلیغات ارگانهای اطلاعاتی امنیتی رژیم با پادوئی مزدورانی که بقول «م» شراف انسانی شان را بخاطر تصاحب املاکشان معامله میکنند و مبلغ  بازگشت به ایران با شعار ”دوران سازندگی“ و مدره شدن رژیم میشوند، آنهم در شرایطی که  سپماتیزانها مجاهدین در داخل را بخاطر داشتن یک نوار رژه ارتش آزادیبخش حکم اعدام میدهند در بخشنامه أی به اداره اطلاعات شیراز در 25 آذر 1370 (16 دسامبر 1991) ابلاغ شده بود “ مجازات کسانیکه نوار رژه ارتش آزادیبخش در اختیار داشته اند، اعدام است“[ii]


[i] این دونفر از بریده ها از مجاهدین بودند که وزارت اطلاعات آنها را به فرانسه آورده بود و حجت حاج علی لو نفر سعید امامی از «م» برای لجستیک آنها استفاده میکرد

[ii] در اکتبر 1991 ارتش آزادیببخش در شهر اشرف (در نزدیکی شهر خالص) یک رژه انجام داد که خبرگزاریها و رسانه های مختلف منجمله تلویزیون C.N.N به این رژه انعکاس دادند. هواداران مجاهدین در داخل ایران از برنامه C.N.N این رژه را ضبط، تکثیر و پخش میکردند که وزارت اطلاعات برای مقابله با پخش این رژه مجازات اعدام تعیین کرد. در بولتن محرمانه  شماره 22 مجلس منتشره در  70.08.08 تحت عنوان ”رژه نظامی منافقین“ نوشت: ‌به گزارش خبرگزاری فرانسه از اردوگاه اشرف عراق منافقین روز جمعه 70.07.26 در اردوگاه اشرف واقع در 50کلیومتری مرز عراق به ایران یک رژه نظامی در حضور مسعود رجوی ترتیب دادند. در این رژه که با حضور خبرنگاران خارجی انجام شد حدود 146 دستگاه تانک ساخت شوروی و چین از نوع تی55 و تی69 باضافه تانک‌های چیفتن انگلیسی 42 قبضه توپ برزیلی از نوع کاسکاوال، آتش‌بارهای ضدهوائی و نفربرهای ساخت شوروی،  آلمان و سوئد به نمایش گذاشته شد. رجوی که از زمان ورودش به عراق از پنجسال پیش برای نخستین بار در مراسم عمومی ظاهر می‌شد طی اظهاراتی به خبرنگاران ضمن ابراز خشنودی از سطح خوب ارتش خود تأکید کرد که بازگشت ما به ایران اکنون دیگر نزدیک است.