اجلاس پارلمانی در لندن- فراخوان نمایندگان مجلسین عوام و اعیان انگلستان به آزادی 7گروگان اشرفی


57روز از اعتصاب غذا گذشت حمایت اجلاس پارلمانی از خواستهای اعتصاب‌کنندگان
اعلام همبستگی جوامع ایرانیان در کارزار جهانی برای آزادی گروگانهای اشرفی

اعضای برجستة مجلسین اعیان:
ـ بارونس بوتروید، رئیس و سخنگوی مجلس عوام انگلستان (1992- 2000)
ـ تونی کلارک، رئیس پیشین حزب کارگر انگلستان
ـ لرد کارلایل، حقوقدان برجستة انگلستان دارای رتبه مشاورت ملکه
ـ لرد مگینس، و بارونس اولون
نمایندگان مجلس عوام، دیوید ایمس، برایان بینلی، استیو مک‌کیب، و متیو افورد
و طاهر بومدرا، مسئول پروندة اشرف در سازمان ملل

لرد کارلایل، نمایندة مجلس اعیان انگلستان
من آلکس کارلایل هستم و این جلسه را اداره میکنم. مایلم بگویم امروز سخنرانان بسیار برجسته یی را خواهیم داشت و یکی از آنان بارونس بوتروید است.
ابتدا به شهدای کمپ اشرف ادای احترام میکنیم.


 
لرد کارلایل، حقوقدان برجسته بریتانیا با رتبه مشاورت ملکه:
با تشکر خانمها و آقایان، میخواهم درخواست کنم که همگی چند لحظه بلند شویم و به شهدا ادای احترام کنیم. با تشکر فراوان. قبل از هر چیز میخواهم از طرف خودم و همه، اعتصاب غذا کنندگان را مورد ستایش قرار دهم. ما میدانیم که آنها برای موضوع مهمی دست به اعتصاب زدهاند و شایان احترام زیادی از طرف ما میباشند. با تشکر از آنها. ما در وزارت خارجه یک وزیر جدید داریم به نام عالیجناب هیو رابرتسون
هیو رابرتسون یک نامه یی نسبتاً با جزئیات بیشتر از آن چیزی که در گذشته شاهد آن بودیم به نمایندة پارلمان جان رندال نوشته است. وی کمکهای بسیاری کرده است. در آن نامه، آقای رابرتسون میگوید که دولت عمیقاً نگران خشونت وحشتناک و از دست رفتن جانها پس از حمله علیه کمپ لیبرتی میباشد. وی میگوید که دولت انگلستان، دولت عراق را فراخوانده تا به طور کامل با سازمان ملل برای انجام هر کار ضروری جهت تضمین سلامت ساکنان همکاری کند. از نظر من تمرکز اصلی ما باید این باشد که دولت انگلستان و به خصوص وزارت خارجه را راضی کنیم تا فوراً دست به اقدام بزند و گروگانها آزاد شوند و تضیمن کند که ساکنان کمپ لیبرتی نه تنها در امنیت زندگی کنند بلکه متمدنانه در امنیت زندگی کنند. در حال حاضر افرادی از کمپ لیبرتی امکان دریافت خدمات درمانی را ندارند. این به روشنی غیر قابل قبول است. در حقیقت برای دولت انگلستان و آمریکا و سایر دولتها این امری گزینشی نیست تا امنیت و سلامت ساکنان کمپ لیبرتی را تضمین کنند، چرا که التزام قرارداد آنها تحت کنوانسیون چهارم ژنو است. من فکر میکنم که در مورد مسائل کمپ اشرف و کمپ لیبرتی، سازمان ملل بیشتر از ایفای نقشی کوچک و ناکافی در یک درام مقدس، کاری نکرده است. مشکل در اینجاست که هر کاری هم سازمان ملل انجام داده، باعث نشده که وضعیت حتی یک نفر در این کمپ بهتر شود. حقیقتاً زمانهایی بوده که به نظر میرسیده مقامات سازمان ملل مشغول مماشات با دولت عراق بوده اند و من این کلمه را با اکراه استفاده میکنم. در مورد این موضوع به نظر میرسد که دولت عراق دست نشاندة رژیم ایران است. من فکر میکنم این (موضوع) باید هر چه روشن تر و هر چه بیشتر بیان شود. میخواهم هر روزنامه نگار انگلیسی که امروز در اینجا حضور دارد، تلاش کند تا سر دبیر خود را اقناع نماید توجه بیشتری در مطبوعات انگلیسی به اتفاقاتی که بر سر اعضای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران در عراق افتاده است، بکند. من باور دارم این جلسه بخشی از یک پروسة طولانی است، اما پروسه یی است که ارزش استمرار آن را دارد. هدف ما چیست؟ هدف ما این نیست که در جلسه یی حضور داشته باشیم، همگی جمع شویم و به اتفاق آرا لایحه واحدی را به تصویب برسانیم، که البته این خیلی مفید هم هست. ما در اینجا هستیم تا نقش خودمان را در بازگرداندن ایران به خانوادة ملتها ایفا کنیم.
با تشکر از حضورتان.

بارونس بوتروید، رئیس مجلس عوام انگلستان(1992 ـ 2000)
عصر بخیر خانمها و آقایان. رئیس جلسه با سخنان اولیه‌اش به نظرم همة مسائل را بیان کرد.
اما امروز عصر من اینجا هستم تا صدای خود را به کسانی که قتل عام مخالفان ایرانی در کمپ اشرف در ماه گذشته را محکوم کرده‌اند، بیفزایم. تصاویری که از کمپ به دست ما رسیده و ما برخی از آن را مشاهده کرده‌ایم دهشتناک بود. به 52انسان، زن و مرد، تیر خلاص زده شد و در روز روشن قتل عام شدند. این یک قتل بود. قتل آنها در زمانی صورت گرفت که تحت نظارت و حفاظت  ارتش عراق و یونامی بودند، و به اصطلاح همگی آنها را مانیتور می‌کردند. من معتقدم این یک عمل شنیع بود و نمی‌توان بدون محکومیت از آن گذشت. اما باید به موضوع بی عملی و اینکه دولت انگلستان، آمریکا و ملل متحد چه کار باید بکنند بپردازم چون بی عملی آنها غیرقابل قبول است.
ساکنینی که به قتل رسیدند همگی افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو بودند. آنها همچنین افراد مورد نگرانی تحت قانون بین‌المللی بودند. خانمها و آقایان، علاوه براین دولت آمریکا یک توافقنامه با تک تک ساکنان امضا کرده تا حفاظت و حقوق آنها را تضمین کند.
دوستان من، شما می‌دانید که در اعتراض به این سبعیت، افرادی همین جا در لندن در حال اعتصاب غذا هستند و این مایه افتخار من بوده که با برخی از آنها امروز عصر در اینجا دست بدهم. این اعتصاب غذا همچنین در شهرهای نقاط دیگر جهان برقرار است، از جمله در خود کمپ لیبرتی. در حالیکه همگی ما آن جنایت را محکوم می‌کنیم، در عین حال نیاز به یک راه حل برای این وضعیت داریم، در غیر این صورت با گذر زمان با رنج کشیدن بیشتر انسانهایی مواجه می‌شویم که به شصتمین روز اعتصاب غذای خود نزدیک می‌شوند. من تصور نمی‌کنم که هیچ راه حل ساده‌یی وجود داشته باشد ما باید به کار خود با وزارت خارجه ادامه دهیم. شما می‌دانید در حالیکه ما ابراز نگرانیهایی مانند آن داریم و خیلی خوب است که چنین کارهایی صورت می‌گیرند، اما چرا نخست وزیر کامرون و وزیر خارجه هیگ ابتکار عملهایی را به دست نمی‌گیرند؟. چرا آنها نباید با نخست وزیر مالکی در بغداد تماس بگیرند و خواستار آزادی 7 گروگان شوند؟
دوستان من، نباید هیچ شکی وجود داشته باشد که نخست وزیر مالکی از قدرتی که در عراق از آن برخوردار است، لذت می‌برد چون هزاران تن از نیروهای ائتلاف، که صدها تن از آنها اهل انگلستان بودند، کشته شدند تا این را  برایش ممکن سازند. هرگونه اعتراض از سوی دولت عراق که از موقعیت گروگانها اظهار بی‌اطلاعی می‌کند از نظر من دروغ و یک توهین به شعور ما است. اگر هفت گروگان اشرفی فوراً آزاد نشوند، ما قویاً نیاز به بررسی مجدد روابط دیپلوماتیک، سیاسی و اقتصادی خود با دولت عراق داریم.
باید فراخوانهایی به دبیر کل ملل متحد ارسال شود. چرا ما الان از ملل متحد یک تیم مانیتورینگ 24 ساعته درخواست نمی‌کنیم، و همچنین بخواهیم نیروهای کلاه آبی حافظ صلح ملل متحد به کمپ لیبرتی بدون تأخیر اعزام شوند؟
عراق اثبات کرده که نه تنها قادر به تأمین حفاظت نیست، بلکه رژیم عراق مسئول قتل عام افرادی است که در واقع به آن اعتماد شد که از آنها حفاظت کند. این عمل شنیع یک رسوایی و یک لکه ننگ برای جامعةبین‌المللی است. با تشکر


برایان بینلی، نمایندة مجلس عوام انگلستان
اجازه دهید بگویم باعث خوشبختی من است که بار دیگر اینجا در کنار دوستانی باشم که برای چنین آرمان حقی می‌جنگند. ما همگی می‌دانیم یک رژیم مذهبی قرون وسطایی در ایران حاکم است.
اجازه دهید بگویم مانند شما، من اینجا هستم که نخست وزیر عراق را به قویترین صورت محکوم کنم به خاطر اعزام یک تیم نیروی سوات در روز اول سپتامبر برای کشتار در کمپ اشرف. این فردی است که اکنون به یمن نیروهای ائتلاف غرب در موقعیت خود قرار دارد. این تراژدی بزرگ این موضوع است. این شرمندگی زیادی است. اما شرمندگی بیشتر این است که شاهد قتل عام 52 زن و مرد باشیم و 7 تن دیگر که به عنوان گروگان ربوده شدند.
اما اشتباه نکنید. تیم سوات اعزام شد تا ساکنان آن کمپ را نابود سازدو به این دلیل است که دیوید کامرون، باراک اوباما و رهبران کشورهای اروپایی یک مسئولیت دارند، و این تنها محکوم کردن نیست، بلکه همانطور که سخنگوی سابق مجلس عوام انگلستان به درستی گفت، تضمین کنند و به هر طریقی مسأله را روشن سازند. و این کاری است که رهبران کشورهای جهان باید در همین لحظه انجام دهند. ملاحظات دیپلوماتیک را کنار بگذارید، همة آنها را فراموش کنید، آن موانع را بشکنید و به مالکی بگویید که افراد جوان ما برای او فداکاری کردند و او با اعمال جنایتکارانه‌یی به ما پاسخ می‌دهد و این کاملاً غیرقابل قبول است.
بنابراین، محکومیت به همان اندازه مهم است، اما ما اولویتهای مبرم دیگری هم داریم. ما باید همة توان خود را بکارگیریم تا تضمین کنیم دولتهای آمریکا و انگلستان فشارهای لازمه را بر دولت عراق وارد کنند تا هفت گروگان را آزاد کند و اجازه دهد وسایل مورد نیاز برای حفاظت ساکنان وارد کمپ لیبرتی شود.
ما زمان زیادی نداریم. نیازی نیست که به شما بگویم افراد زیادی در کمپ لیبرتی، و همچنین انگلستان، سوئیس، کانادا، استرالیا و سایر نقاط هستند که اکنون به مدت 58 روز در اعتصاب غذا بوده‌اند. من شجاعت والای آنها را تحسین می‌کنم.
بنابراین، اجازه دهید مواردی که لازم است را به مالکی بگوییم. اجازه دهید مواردی که لازم است را به رژیم در تهران بگوییم. اجازه دهید مطمئن شویم که آمریکا مشخصاً از نگرانیهای ما مطلع باشد. آنها تاکنون به طرز ظالمانه‌یی به ساکنان اشرف و لیبرتی خیانت کرده‌اند. ساکنان کمپ اشرف به وعده‌های خود پایبند بوده و با خون خود بهای آن را دادند. آنها با کارتهای حفاظت در جیبهایشان کشته شدند. این کارتها به آنها داده شد و تأیید میکنند که افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو بودند. اگر این مهم نیست پس معنی حاکمیت قانون چیست؟ معنی ملل متحد چیست؟ معنی اعزام افراد به عراق برای ایجاد آزادی در آن کشور چیست، وقتی که آنها ارزشی برای ارکان آزادی قائل نیستند؟
خانمها و آقایان اجازه دهید سخنان خود را به پایان ببرم به این طریق که بگویم من از قبل مانند همة همکارانم خود را وقف این مبارزه کرده‌ام،
بنابراین ما در کنار شما هستیم. مبارزة شما مبارزة ما است. نبرد این افراد نیک در حال اعتصاب غذا، نبرد ما هم هست، و ما خود را وقف ادامة این مبارزه می‌کنیم. تکرار می‌کنم، دعا می‌کنم که خداوند متعال پیروزی را نصیب ما کند.

بارونس اولون _عضو مجلس اعیان انگلستان
افتخار بزرگی است که امروز اینجا در کنار شما باشم. اولین باری که تصاویر حملات علیه کمپ اشرف را دیدم بسیار وحشتزده شدم. این بار که نگاه می‌کردم این موضوع چشمم را گرفت که آن تیم سوات عراقی که در اطراف کمپ می‌چرخیدند از هیچ واکنشی هراس نداشتند. آنها می‌دانستند که هیچ تهدیدی برای آنها وجود ندارد. آنها می‌دانستند که می‌توانستند آزادانه  افراد را به قتل برسانند و تماشای این بسیار هولناک بود. آنها همچنین می‌دانستند افرادی که می‌کشند افراد حفاظت شده و افراد مورد نگرانی تحت قانون هستند. من معتقدم هر انسان عاقلی باید تمامی وقایع در کمپ اشرف در آن روز را کاملاً محکوم کند. اما این کافی نیست که تنها محکوم کنیم. من به 7 ساکن کمپ اشرف که گروگان گرفته شده و بر خلاف خواست خود در بغداد نگهداری می‌شوند، می‌اندیشم.
من قبلاً به‌ طور علنی خواستار آزادی این افراد شده‌ام. شش تن از آنها زن هستند و من مشرف هستم که دولتهای عراق و آمریکا مطلعند آنها کجا نگهداری می‌شوند. بازداشت ادامه‌دار آنها کاملاً ناقض قانون و همة تعهدات بین‌المللی عراق است. بسیار ضروری است بار دیگر تهدیدی که در برابر این افراد وجود دارد را به مطبوعات و رسانه‌ها بکشانیم و همچنین آزادی آنها را تضمین کنیم. من از خود می‌پرسم چرا 52 تن را کشته و 7 نفر را به گروگان گرفتند؟ هدف آنها از گروگان گرفتن این 7 نفر چه بود، و چرا شش تن از آنها زن بودند؟
من در روز 10 سپتامبر به وزیر کشور در دفتر مشترک المنافع نوشتم و او در جواب به من گفت که دولت انگلستان این مسأله را بارها و بارها با دفتر نخست وزیری در عراق، سفیر عراق در لندن و سفیر عراق در ملل متحد مطرح نموده است. وزیر مربوطه نگرانی خود را نسبت به سرنوشت گروگانها ابراز کرد. من فکر نمی‌کنم نگرانی کافی باشد. دولت عراق تحت قانون بین‌المللی وظیفه دارد این 7 نفر را فوراً آزاد کرده و به خانواده‌های خود بازگرداند. من فکر می‌کنم باید یک تحقیقات کامل حول وقایع کمپ اشرف درآن روز صورت گیرد.
رئیس جمهور اوباما با مالکی در روز جمعه، اول نوامبر دیدار خواهد کرد. باید انتظار داشت که رئیس جمهور اوباما در ملاقات با مالکی وقایع اول سپتامبر را کاملاً محکوم کند، همچنین خواستار آزادی فوری گروگانها شود. اما ملل متحد و آمریکا چه اقدامات دیگری می‌توانند بکنند؟ این قتل عام یک نقض آشکار توافق چهارجانبه‌ در تاریخ 17نوامبر 2012 بود که توسط دولت عراق امضا شده و توسط آمریکا و ملل متحد تصویب شده بود. عدم انجام وعده‌های متعدد برای حفاظت از ایرانیان در عراق، به طور واقع دعوت به خشونتهای بیشتر  علیه ایرانیان در عراق است. من می‌دانم که شما کاملاً در این رابطه مطلع هستید.
خانمها و آقایان، حفاظت از سه هزار نفر کار سنگینی نیست. تلاش مشترک آمریکا و ملل متحد باید قادر باشد امنیت این افراد را فراهم کند، و آن صد نفر در اشرف نباید در معرض آن حمله وحشتناک قرار میگرفتند.
من از وزیر خارجه ویلیام هیگ اکنون می‌خواهم تا به ملل متحد فراخوان دهد و حفاظت ایرانیان ساکن در عراق را تأمین نماید و علناً خواستار آزادی فوری 7 گروگان شود.

لرد مگینس _ نماینده مجلس اعیان انگلستان
آقای رئیس، خانمها و آقایان، با وجود اینکه مقداری بیمار هستم، من هرگز نمی‌خواستم یا جرأت نمی‌کردم این دیدار امشب را از دست بدهم. ما داریم در مورد یک مأموریت مهم صحبت می‌کنیم. این بسیار مهم است و به خاطر اینکه اینجا نمایندگانی از افرادی را می‌بینم که جان خود را به خطر انداخته تا بی‌عدالتی که در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی رخ داده است، برجسته کنند. من بهتر از سخنرانان قبلی نمی‌توانم بیان کنم، از جمله خود رئیس جلسه و بتی بوتروید و دیگران، من آن نکات را کلمه به کلمه تکرار می‌کنم. به طور خاص در مورد مسئولیت پارلمان من و همچنین مسئولیت مطبوعات انگلستان: شما کجا هستید؟ شما کجا هستید؟ هفته گذشته من با نفرات دیگر این فرصت را داشتم که به بروکسل بروم طاهر (بومدرا) و سایرین با من در آنجا بودند. در آنجا بود که من افتخار نشستن کنار معاون رئیس جمهور طارق هاشمی را داشتم. وی یکی از نمایندگان مردم عراق است که به وسیله تهدیدات علیه جانش از صحنه کشور خود کنار زده شده است. از اینکه  دولت من نمیتواند ببیند، نمیتواند درک کند و نمیتواند در مورد این بی عدالتی لب به سخن بگشاید، من دچار سردرگمی هستم. چیزی که من را بیشتر سردرگم میکند این است که هر روز با دفتر وزارت خارجه تماس میگیرم و نمیگذارم حتی یک روز این مسأله را فراموش کنند.. ما وزیری به نام الیستر برت داشتیم که حداقل ارتباط برقرار میکرد و حاضر بود گوش بدهد، حاضر بود به بحث بنشیند. اکنون چه بر سر الیستر برت آمده است؟ من با تعجب متوجه شدم که وی دیگر در دفتر وزارت خارجه به عنوان وزیر کار نمیکند. با تشکر از الیستر برت، هرکدام از  ما باید به مطبوعات بگوییم چرا این در برنامه نیوز نایت و سایر برنامه های سیاسی که هر روز مشاهده میکنیم، برجسته نمیشود. باید خواهان جواب در این رابطه شویمامیدوارم که همه دعاهای ما و همه امیدهای ما که در این زنان شجاع و سایرین تبلور یافته است، تأثیری روی دولت ما داشته باشد. امیدوارم آنها علامتی بدهند که در رابطه با آزادی 7 گروگان کاری خواهند کرد. این برای ملت انگلستان و آمریکاییها و همانطور که آقای رئیس گفتید سازمان ملل شرم آور خواهد بود اگر ما یک نفر دیگر را از دست بدهیم. بنابراین به همراه من برای موفقیت آنها دعا کنید. من عزم آنها را مورد تقدیر قرار میدهم. ما با شما هستیم. خانمها و آقایان من برای موفقیت شما در رسیدن به آزادی ساکنان کمپ اشرف و کمپ لیبرتی و مردم ایران دعا میکنم. خدا شما را حفظ کند.

دیوید ایمس، نمایندة مجلس عوام انگلستان
  آقای رئیس، همکاران، خانمها و آقایان، از حضور تک تک شما امروز در اینجا تشکر می‌کنم. من این افراد بسیار نیک را که در اعتصاب غذا هستند، بسیار تحسین می‌کنم. آنها سلامتی خود را به خطر انداخته و در تلاش هستند تا جان افراد دیگر را نجات دهند. افراد دیگر منظورم 7 گروگانی است که توسط نیروهای عراقی در حملة وحشیانه به کمپ اشرف در اول سپتامبر امسال ربوده شدند.
من می‌خواهم سخنان کوتاهم را دولت خودم متمرکز کنم و با استقبال از محکومیت و تسلیت که از جانب وزارت خارجه بیان شده، شروع کنم. اما کلمات کافی نیستند. خانمها و آقایان، دولت ما باید فوراً اقدامات محکمی جهت تضمین آزادی 7 گروگان اتخاذ کرده، امنیت آنها در لیبرتی را تضمین کند، و  از هرگونه از دست رفتن جانهای اعتصاب غذاکنندگان جلوگیری کند.
خانمها و آقایان، نباید فراموش کنیم که انگلستان دارای یک مسئولیت قانونی و اخلاقی بزرگ در برابر سرنوشت همة ساکنان لیبرتی و 7 گروگان است. بالاخره این انگلستان و آمریکا بودند ائتلافی را که دست به اقدام نظامی در عراق زد، رهبری کردند.
انگلستان و آمریکا به ساکنان کمپ اشرف تضمین حفاظت تحت قانون بین‌المللی دادند. آنها ساکنان کمپ اشرف را به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو به رسمیت شناختند.
اما خانمها و آقایان، انگلستان اقدام بسیاری کمی در مورد مسئولیتهای خود اتخاذ کرده است. هیچ اقدامی جهت تضمین آزادی 7 گروگان اتخاذ نشده است. هیچ اقدامی نشده که به دولت عراق فشار آورده شود تا اجازه دهد اقلام پایه‌یی به لیبرتی برای حفاظت از ساکنان آن وارد شود. به عکس، انگلستان در واقع روابط خود را با عراق گسترش داده است. خواستهای ما مشخص است. بنابراین، خواستهایی است که ما انتظار داریم دولت و وزارت خارجه آنها را برآورده کنند. دولت انگلستان باید همة اقدامات لازم را، از جمله  از طریق کلیة ارگانهای بین‌المللی و جامعه بین‌المللی، اتخاذ کرده تا آزادی 7 گروگان، از جمله 6زن را تضمین کند. سپس دولت انگلستان باید با شرکای بین‌المللی ما کار کند تا فوراً تضمین نماید دولت عراق حفاظت مورد نیاز در لیبرتی را تأمین میکند، از جمله سقفهای دوجداره برای بنگالها، بازگرداندن تمامی تی‌والها و سنگرهای بتونی و تضمین رعایت حقوق اعتصابیون در لیبرتی به خصوص که آنها از دسترسی به رسیدگی پزشکی محروم هستند.
بنابراین آقای رئیس و خانمها و آقایان، من می‌خواهم سخنان خود را با چند کلامی در مورد وضعیت کنونی رژیم ایران و روابط دولت انگلستان با آن به پایان ببرم. من از این بابت خجالت زده هستم که صحبتهایی از قبیل برقراری مجدد روابط دیپلوماتیک میان انگلستان و ایران وجود دارد، در شرایطی که رژیم حتی هنوز بابت حمله به سفارتخانة ما عذرخواهی نکرده است.
دولت انگلستان نباید به نقضهای آشکار حقوق بشر چشم ببندد برای آنکه در رژیم ایران جایی پیدا کند، آن هم به رغم  اینکه رژیم ایران همچنان به عنوان بیشترین حامی تروریسم دولتی عمل میکند.  ما باید با صدای بلند پیامهای قوی را برای رژیم ایران بفرستیم.
اول: به همة نقض حقوق بشر و سرکوب مردم ایران پایان دهید.
دوم: خود را با همه قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با طرح اتمی منطبق کنید.
سوم: حمایت خود را از تروریسم و دخالت در امور بین المللی و کشورهایی مثل سوریه و عراق متوقف کنید. اگر اجابت نکنید جامعه بین الملل به منزوی کردن شما و اعمال تحریمهای وسیع ادامه میدهد تا شرایطی فراهم شود که مردم ایران و مقاومت دموکراتیک، رژیم ایران را سرنگون کنند.
ما هرگز به سکوت تن نخواهیم داد ما هرگز اینکار را نخواهیم کرد. ما پیگیری عدالت و شفقت را ادامه خواهیم داد و در کنار شما در این کمپین خواهیم ایستاد.




استیو مک کیب، نمایندة مجلس عوام انگلستان
عصر بخیر. خیلی خوشحالم که امروز در اینجا در این جمع حضور دارم.  . به این فکر کنید خانواده و دوستان 7نفری که در حال حاضر مفقود هستند چه حالی دارند. همانطور که لرد مگینس گفت، تعجب آور است که مطبوعات انگلیسی هیچ گزارشی در این رابطه منعکس نکرده اند. ما میدانیم آنها در اول سپتامبر به گروگان گرفته شدند، در حالی که قرار بود تحت حفاظت سازمان ملل باشند. اینها افرادی بودند که سلاحهایشان را که میتوانستند در دفاع از خود استفاده کنند، تحویل دادند، به خاطر حسن نیت آنها را تحویل دادند تا در ازای آن تضمینهای حفاظتی از کشورهای غربی و سازمان ملل دریافت کنند. باید گروگانها بازگردانده شوند و مجرمان مورد محاکمه قرار گیرند. قرار نبود ما رژیم دست نشانده یی را سر کار بیاوریم تا خواستهای ملاها را اجرا کند. سازمان ملل و دولتهای غربی باید همین الان دست به اقدام بزنند. باید برای مالکی روشن سازند وظیفة اوست که آزادی گروگانها را تضمین کند. همانطور که بارونس اولون گفت، ما نیاز به تحقیقاتی داریم که زیر نظر جامعه بینالمللی در مورد حوادث اول سپتامبر در اشرف صورت گیرد. اگر دولت ما همین حالا دست به اقدام بزند، من فکر نمیکنم که برای آزادی جان گروگانها دیر شده باشد.

متیو افورد، نمایندة مجلس عوام انگلستان
خانمها و آقایان، باعث افتخار است که در اینجا باشم. استیو و دیوید و سایر نفرات همه احساسات ما را بیان کردهاند. احساسی که اکنون داریم، آیا حسش میکنید؟ احساس سرخوردگی میکنم که بیش از 100 تن از ساکنان به سبعانهترین و وحشیانه ترین شکل کشته شدهاند. و من احساس سرخوردگی میکنم که دستان آنها از پشت بسته شده بود و به پشت سرشان شلیک شده بود. 52 مرد و زن با کارتی که در جیبشان داشتند که اسم آنها و استاتوی آنها به عنوان افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو و قانون بینالمللی بر روی آن نوشته شده بود، اعدام شدند. اما بیش از همه به این خاطر سرخورده هستم که یونامی کارش را انجام نمیدهد، و آمریکاییها به قولهایشان عمل نمیکنند و آن کارت جان آن افراد را نجات نداد. سرخوردهام چرا که قتل عام اول سپتامبر قابل پیشگیری بود. اتفاقی که در اول سپتامبر به درخواست رژیم ایران به وقوع پیوست چیزی کمتر از جنایت علیه بشریت نبود و عاملان آن باید در برابر عدالت قرار گیرند. همة ما میدانیم که بیهوده است از عامل یک جنایت بخواهیم که در مورد همان جنایت تحقیق کند، بنابراین عراق به هیچ وجه نباید در تحقیقات این قتل عام شرکت داشته باشد. به جای آن من در گذشته گفتهام و دوباره فراخوان میدهم که یک تیم مستقل و بینالمللی تحقیق مأموریت یافتن حقیقت را انجام دهد و یافته های خود را به جامعة بینالمللی گزارش کند. غیر قابل انکار است که 7 گروگان در اول سپتامبر از اشرف ربوده شدند. با تضمین آزادی فوری 7 گروگان، ما باید به 52 نفری که در آن روز کشته شدند ادای احترام کنیم. دولت عراق نمیتواند و نباید به آن اجازه داد که با مصونیت عمل کند. آنها باید 7گروگان را بلافاصله آزاد کنند. بهانهها کافیست. سازمان ملل باید کلاه آبیها را در کمپ لیبرتی مستقر سازد و آمریکا باید به عنوان یک موضوع فوری، با فرستادن یک تیم مانیتورینگ به آنجا، به وظایف خود عمل کند. امنیت ساکنان کمپ باید تضمین شود. اینها خواستهای ما میباشند و چیزی کمتر از آنها را قبول نخواهیم کرد. چند هفته پیش من در تظاهراتی در میدان ترافالگار بر سر همین موضوع صحبت کردم و با اعتصاب غذا کنندگان منطقة خودم و جامعه ایرانیان شمال لندن دیدار کردم. برایم ناراحت کننده است که بعد از 58 روز، اعتصاب غذای شما ادامه دارد. اما میخواهم بگویم که به شما به خاطر کاری که میکنید درود میفرستم. من عزم شما را میستایم و دیسیپلین و ارادة شما را مورد تقدیر قرار میدهم. ما میگوییم که با یکدیگر میتوانیم در ایران تغییر ایجاد کنیم. تحت رهبری خانم رجوی، من میدانم که ایران میتواند آزاد شود و آزاد خواهد شد. با تشکر.

طاهر بومدرا، مسئول پروندة اشرف در سازمان ملل
آقای رئیس، دکتر ماتیو گفت که سرخورده است. نمیدانم به عنوان فردی که مسئول این پرونده بودم و آن را به مدت بیش از 3 سال در یونامی دنبال میکردم، چه باید بگویم. من گزارشی را تهیه کردم که به سازماندهندگان دادم تا پخش شود چرا که در آن همة جزئیات به صورت مستند آمده است. اما اکنون میخواهم به چند موضوع بپردازم که توسط دیپلوماتها و سیاستمدارانی که این پرونده را دنبال میکنند مطرح شده است. میخواهم که شما جزئیات اینکه چه اتفاقی افتاد و چگونه انجام شد را بدانید و بعد خودتان نتیجه گیری کنید. ابتدا در مورد حمله اول سپتامبر. در دوم سپتامبر مالکی گفت که چیزی در رابطه با آن نمیداند. بگذارید به شما بگویم که تقریباً غیرممکن است کسی بدون اینکه مورد شناسایی نیروهای امنیتی عراقی قرار بگیرد به کمپ اشرف نزدیک شود. کمپ اشرف توسط دو حلقة امنیتی محاصره شده است. حلقة خارجی توسط نیروهای واکنش سریع تشکیل شده که در شرق و غرب کمپ مستقر میباشند. تیپ سواره مکانیزه در پایگاه سابق گریزلی در شمال اشرف مستقر میباشد. حلقة امنیتی داخلی از یک گردان پلیس که در داخل اشرف مستقر میباشد، تشکیل شده است. علاوه بر آن، این کمپ توسط برجهای دیدبانی احاطه شده است. من میدانم که مهاجمان از کجا وارد شدند و آن جاده را خیلی خوب میشناسم چرا که هر هفته از آن استفاده میکردم. وقتی که فیلمها را دیدم، دقیقاً گام به گام میدانستم چطور به آنجا برسم. من میتوانم به شما بگویم که غیرممکن است کسی بتواند وارد کمپ شود و ساعتها ساکنان را تعقیب کند، 52 نفر را به قتل برساند، ساختمانها و خودروها را منفجر کند و بعد 7نفر را به گروگان بگیرد و از میان دو حلقه امنیتی، آنها را از کمپ خارج کند و بعد دولت عراق بگوید ما نمیدانیم. این یک دروغ است. در مورد 7نفری که ربوده شدند: دولت عراق در این رابطه هم میگوید ما نمیدانیم آنها کجا هستند و چه کسی آنها را ربوده است. بگذارید به شما بگویم،  چرا که من در گذشته در مورد موضوع آدم ربایی تجربه داشتم و افرادی را دنبال کردم، افراد مختلفی در عراق ناپدید میشدند و شغل من این بود که آنها را دنبال کنم و موقعیت آنها را در بیاورم. علت اینکه برای دولت کار آسانی است که شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند این است که عراق دارای سیستم ناکارآمدی است به نحوی که هر نهادی سیستم بازداشتی خودش را دارد. براین اساس  وزارت کشور سیستم بازداشتی خودش را دارد، وزارت دفاع تأسیسات خودش را دارد، وزارت دادگستری… و وزارت کار و امور اجتماعی… و خطرناکترین آنها دفتر نخست وزیری است که دستگاه بازداشتی خودش را اداره میکند. همچنین در شمال پیشمرگهها و اس آی اس  وجود دارد. همة این نهادها افراد را دستگیر میکنند و آنها را بازداشت میکنند و بسیار سخت است که در میان این نهادها حرکت کنید و رد افراد را در بیاورید. من این کار را کردم و به تأسیسات بازداشتی رفتم که توسط دفتر نخست وزیری اداره میشد. شما آن را میشناسید و اسمش شرف است، نه اشرف، الشرف. این در منطقه سبز است. بسیار به دفتر نخست وزیری نزدیک است. بسیار به خانة معاون رئیس جمهور عراق نزدیک است. این مکان محلی برای بازداشت افراد ربوده شده است. وقتی که الشرف انگشت نما میشود، معمولاً بازداشتیها را به جنوب و شمال جابجا میکنند. اما بگذارید به شما بگویم که این 7نفر در تأسیسات نخست وزیر نگهداری میشوند، در جایی که بتوان آنها را جابجا کرد. اینها حقایق موجود است. امیدوارم آنهایی که ابهاماتی دارند، مثل سازمان ملل و سخنگوی دفتر کمیسیر عالی پناهندگان که گفته بود «اگر در حقیقت آنها ربوده شده باشند»، من در اینجا میخواهم به وی بگویم که بله در حقیقت آنها ربوده شدهاند و اگر او کمیته یی اعزام کند تا آنها را پیدا کند، در خواهد یافت که آنها در تأسیسات بازداشتی نخست وزیر میباشند. میخواهم به موضوع دیگری بپردازم که برایم خیلی حائز اهمیت است. اتهاماتی که مطرح میشوند، ازجمله در گزارش حقوق بشر دفتر وزارت خارجه (عراق). آنها ابراز نگرانی کردهاند که در درون کمپ نقض حقوق بشر وجود دارد. به طور گستاخانه انگشت اتهام را به سمت خود اشرفیها نشانه رفته اند. برایم بسیار شوکه کننده است که چنین اتهاماتی را بشنوم چرا که اولاً دفتر نخست وزیر و مشاوران امنیتی و سیاسی آن گفتهاند ما شرایط زندگی را برای اشرفیها غیر قابل تحمل خواهیم کردـ و این به ثبت رسیده است ـ گفته اند ما نخواهیم گذاشت که آنها حتی برای یک دقیقه راحت باشند و ما آنها را از نیازهای پایه یی شان محروم خواهیم ساخت تا عراق را ترک کنند. این به ثبت رسیده است و برایم تعجب آور این است که هیچ گزارش دیپلوماتیکی هیچگاه چنین اظهاراتی را گزارش نکرده است. آنها ادعا میکنند که اشرفیها با سازمان ملل همکاری نمیکنند و آنها در پروسة تعیین استاتوی پناهندگی کمیساریا کارشکنی میکنند. اجازه دهید به طور مختصر برای شما توضیح دهم که چطور میتوانید تعیین کنید که چه کسی در حال ایجاد کارشکنی در پروسه میباشد. قبل از هر چیز سازمان ملل درخواست کرد که آنها باید این جمعیت را به یک مکان امن و ایمن و بیطرف منتقل کنند. بنابراین آنها باید این جمعیت را به لیبرتی منتقل میکردند و همة شما میدانید که در عمل لیبرتی نه امن و نه ایمن و نه بیطرف بود. اما اشرفیها با این درخواست موافقت کردند و جابجا شدند. به هنگام ورود به لیبرتی آنها قرار بود که وارد پروسة تعیین استاتوی پناهندگی شوند. این یعنی چی؟ در ابتدا آنها مورد شناسایی قرار میگیرند و توافق conciliation بنابراین توافق، احراز هویت و به ثبت رسیدن و بعد مصاحبه ها و بعد گام نهایی این است که کمیساریا پروندههای انفرادی را مورد قضاوت قرار دهد. از اشرفیها خواسته شد که این پروسه را بگذرانند و آنها این کار را کردند. همة آنها تقاضاهای انفرادی برای دریافت استاتوی پناهجویی پر کردند و فرستادند. همة آنها این کار را کردند. همه آنها به لیبرتی رفتند. همه آنها از پروسه توافق و احراز هویت عبور کردند و 2000 تن از آنها مصاحبه هم شدند. و ناگهان پروسه متوقف شد. چرا؟ این پروسه در مرحلة قضاوت متوقف شد. این اشرفیها نیستند که پروندههای خود را مورد قضاوت قرار میدهند، بلکه کمیساریا است. بنابراین در این مرحله پروسه متوقف شده است. آیا میتوانید اشرفیها را مقصر آن بدانیم؟ این کل پروسه است. بنابراین وقتی که پروسه را درک کنیم میفهمیم که چه کسی در حال کارشکنی است. اشرفیها نیستند بلکه خود سازمان ملل است. اما چرا؟ کسانی که با یادداشت تفاهمی که در 25 دسامبر2011 بین سازمان ملل و دولت عراق امضا شد، آشنایی دارند میدانند که مادة7 آن این اجازه را به دولت عراق میدهد که نتیجة نهایی پروسة تعیین استاتوی پناهندگی را که توسط کمیساریا انجام میشود، به رسمیت نشناسد. اکنون کمیساریا آبرو باخته است چرا که نمیتواند استاتوی پناهندگی به آنها بدهد و بعد با دولت عراق، که البته نتیجه را به رسمیت نخواهد شناخت، رو در رو هم بشود. بنابراین کمیساریا سرعت پروسه را کند میکند و آن را متوقف میکند. آنها مشغول قضاوت در مورد هیچ پرونده یی نیستند. و امیدوارم که کمیساریا به من گوش کند و بگوید آیا درست میگویم یا غلط. آنها پروسه را تا زمانی که کشورها ساکنان را قبول کنند، متوقف کردهاند. مثل کاری که آلبانی کرد. بلافاصله بعد از اینکه مکانی برای بازاسکان پیدا شود، کمیساریا پرونده را مورد قضاوت قرار میدهد. آیا میتوانیم اشرفیها را مقصر این تأخیر بدانیم؟ علاوه بر آن این برای کمیساریا یک الزام و قانون است که هر پرونده یی که مورد مصاحبه قرار گرفته است را ظرف 6 ماه مورد قضاوت قرار دهد. بیش از یک سال است که 2000 نفر مصاحبه شدند و آنها هنوز در انتظار قضاوت پروندهشان میباشند. آیا میتوانیم ساکنان را مقصر آن بدانیم؟ بنابراین مسئولیتها مشخص هستند. اما میدانید، من یک دیپلومات نیستم. من واقعاً حقایق را بیان میکنم و نمیتوانم آن را بپوشانم. این به ثبت رسیده است که هر وقت ما در یونامی با دیپلوماتها دیدار داشتیم، گزینههای پیش روی اشرفیها را مورد بحث قرار میدادیم که همان گزینههای سنتی کمیساریا برای پناهندگان میباشد و عبارتند از: گزینة اول ـ بازگشت به وطن، گزینة دوم ـ نظم دادن بهregularize وضعیت در کشور میزبان، گزینة سوم ـ کشورهای ثالث آنها را بازاسکان خواهند کرد. سفیر انگلیس در حمایت از گزینة اول همیشه جلوتر از سایرین بود، به این معنی که برگردید خانه! این به ثبت رسیده است. این همیشه اولین پیشنهاد سفیر انگلیس و سفیر آمریکا بود و آنها میگفتند که راه حل بادوام واقعی گزینة اول است. این پیشنهاد نقاط برای بازاسکان را برای شما روشن میسازد (چک شود مفهوم نیست) زیرا آنها حقیقتاً بر این باورند که گزینة واقعی برای اشرفیها این است که به ایران بازگردند. و کل پروسة انتقال آنها از اشرف به لیبرتی به این خاطر بود که مطمئن شوند مناسبات میان اشرفیها از هم بپاشد و افراد به طور انفرادی بگویند دیگر بس است و من میخواهم به خانه بازگردم. طرح آنها این بود. و من واقعاً در تعجبم که دیپلوماتها چطور این حقایق را میپوشانند و گزارشهایی تهیه میکنند که تقصیر را به گردن اشرفیها میاندازد. من اینها را به این دلیل میگویم که آن را در صحنه تجربه کردم و بسیار سرخورده بودم. و در حقیقت به نقطه یی رسیدم که دیگر تحمل آن را نداشتم و به این خاطر استعفا دادم. اما وقتی استعفا دادم قسم خوردم که ساکت ننشینم، حتی با اینکه سازمان ملل… میخواهم با این تمام کنم و به شما بگویم که نامه رسمی از سازمان ملل در نیویورک دریافت کردم که گفته بود، سکوت کنم.

لرد کلارک، عضو مجلس اعیان انگلستان
بار دیگر، دوستان این افتخار من است که در یک کنفرانس شورای ملی مقاومت ایران شرکت می‌کنم، جایی که ما فرصت پیدا می‌کنیم به کل وضعیت در ایران نگاه کنیم و می‌توانیم حول آن اظهار نظر کنیم. در اوائل امسال، انتخابات نمایشی، دشمن بی‌رحمی را در برابر نیروهایی که خواهان آزادی و دموکراسی در ایران هستند، تولید کرد. شما به یاد می‌آورید که ملایان چه حقه یی در زمینة اعتماد علیه بسیاری از کشورها و رهبران آنها در بسیاری از نقاط جهان ترتیب داده و روحانی را به عنوان مدره توصیف کردند. آن توصیف، قلب و تحریف شدید واقعیت بود. بگذارید نگاهی به این فرد بندازیم که زمانی رئیس تیم مذاکره‌کنندة رژیم در بلندپروازیهای هسته یی ملایان بود. سابقة 30سالة او شامل شرکت در ارگانهای اطلاعات، نظامی و امنیت ملی این رژیم ضدانسانی و قرون وسطایی می‌باشد. او چه مدره‌یی است در حالیکه بعد از اینکه کرسی ریاست جمهوری را تصاحب کرد از اعدام و شکنجه حمایت می‌کند؟ او چه مدره ‌یی است؟ همانطور که سخنران دیگری چند دقیقه پیش گفت، او باید با عنوان قصاب توصیف شود. دوستان، ما وظیفه و مسئولیت داریم تا افسانه‌های حول این مرد شرور را افشا کنیم.
ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟ اینجا در انگلستان ما باید دولت خود را به اشراف برسانیم که از زمان تصاحب ریاست جمهوری، روحانی بر بیش از 250 مورد اعدام، از جمله حداقل 30 زن، نظارت داشته است. این آمار اسفناک باید در کنار وقایعی که از آغاز امسال  در 2013 رخ داده است، بررسی شود. امسال تعداد کل اعدامها تاکنون نزدیک به 500 مورد رسیده است. 500 انسان جان باختند . برای چه؟ برای آنکه خواهان چیزی بودند که برای ما مفروض و مهیا است؟ کشته شدند چون خواهان دسترسی به آزادی برای مردم و عقاید شان بودند؟ این چه فرد و چه نوع رژیمی است؟ ما در چه نوع جهانی زندگی می‌کنیم که یک دیوار سکوت در آن وجود دارد؟ سخنرانان دیگر به این اشاره کرده‌اند. چرا ما در روزنامه‌های خود در مورد اعدامهایی که دیروز صورت گرفت چیزی نمیخوانیم؟ چرا در مورد کودکانی که از خانه‌های خود ربوده شده و اعدام می‌شوند، مطلع نمی‌شویم؟ من نمی‌دانم. همانطور که رئیس جلسه گفته است، مدت 30 سال است که تلاش می‌کنم پاسخ این سؤال را پیدا کنم.
دوستان، چشم از حدقه در آوردن، قطع عضو و اعدامها ادامه دارند، و ما همواره با این دیوار سکوت برخورد می‌کنیم. ما به دیدار وزرا می‌رویم و می‌بینیم که چقدر کر و کور هستند در حالیکه شواهد به آنها ارائه می‌شوند.
همکاران من، ما باید خواستار آزادی گروگانها باشیم. این وظیفة ماست که فریاد بزنیم بگذارید آن افراد به نزد خانواده‌ها و دوستان خود بازگردند.
ما خواستهای زیادی داریم. ساکنان کمپ لیبرتی، آنها از همة امکانات حفاظتی خود، یعنی مواردی که برای آنها حفاظت و امنیت تأمین می‌کرد، محروم شده اند. چه افرادی می‌توانند دست به چنین کاری بزنند؟ چرا ما گروهی از ملل متحد نداریم که به آنجا بروند و از آنها مراقبت کنند و مطمئن شوند مورد اذیت و آزار قرار نگیرند درحالیکه می‌دانیم تحت چنین شرایطی هستند.
ظاهراً پارلمان اروپا اخیراً قطعنامه‌یی تصویب کرد و طی آن گفت دولت عراق قتل عام در اشرف را انجام داد. آیا این را در روزنامه‌ها خواندید؟ آیا این را خواندید که کسی در این سطح از فعالیتهای سیاسی بین‌المللی چنین حرفی زده است؟ رابرت منندز، رئیس کمیته روبط خارجی سنای آمریکا، اخیراً گفت تمامی قراردادهای فروش تسلیحات به عراق متوقف خواهد شد تا اینکه گروگانها آزاد شوند. برای او آرزوی موفقیت می‌کنم.
ما 150عضو پارلمان اروپا، شامل 6 معاون رئیس داشته‌ایم که بیانیه‌یی در حمایت از ساکنان لیبرتی امضا کرده‌اند.
ما باید بر طرح 10 ماده‌یی خانم رجوی اصرار کنیم. ما باید به جهان بگوییم که او همواره گزینه‌یی داده است و در سالهای اخیر یک راه حل سوم داده است. او نیرنگ مماشات را افشا کرده است. او بارها و بارها به جهان فراخوان داده است. ما مردم شما را تحسین می‌کنیم و برای روزی دعا می‌کنیم که ایران آزاد باشد. با تشکر

سخنرانی مارگرت اوئن وکیل حقوق بشر
  من بابت سخنرانیهای فوق‌العاده‌یی که امروز شنیده‌ایم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.
واقعاً اسفناک است که آمریکا و انگلستان در حال گرمتر کردن روابط خود با رژیم ایران هستند تا پیرامون مسائل هسته‌یی مذاکره کنند، انگار همة مسائل دیگر تمام شده  و دیگر نباید در مورد کشوری فکر کنند که صدها تن از افراد را اعدام می‌کند و آنها را در زندان شکنجه می‌کند در مورد دکتر طاهر بومدرا من همواره گفته‌ام که آرزو داشتم افراد شجاع مانند شما بیشتر می‌بود. او به طور واقع بسیار شجاع است و جان خود را به خطر انداخت تا ما را در مورد وقایع حقیقی که در اشرف و کمپ لیبرتی رخ میداد، مطلع کند.
باید بگویم به عنوان یک وکیل حقوق بشر، هیچ وقت به این میزان در مورد دولت خودم شرمسار نشده‌ام. این عادلانه نیست، این سکوت، دروغها، و این رفتار که انگار نمی‌دانستند چه رخ داده است و می‌گفتند آری کشتار صورت گرفته اما حاضر نبودند بگویند که میدانند چه کسانی مرتکب این اعمال شدند و مالکی و رژیم ایران بودند.
سازمان برای صلح از طریق دموکراسی قتل عام 52 پناهنده ایرانی در عراق در اول سپتامبر را قویاً محکوم میکند.
سازمان برای صلح از طریق دموکراسی بر این باور است که ضروری است عاملان این قتل عام به پای عدالت کشانده شوند و از این رو خواهان یک تحقیقات کامل، مستقل و بین المللی در مورد قتل عام اول سپتامبر استو به نخست وزیر عراق یادآور میشود که جامعه بین المللی آزار و اذیت مخالفان ایرانی در عراق را تحمل نخواهد کرد.
این نامه ای است که من از طرف سازمان برای صلح از طریق دموکراسی خواهم نوشت. من همچنین از ائتلاف بزرگ خودم که شامل بیش از 80 سازمان زنان در سراسر انگلستان، ازجمله در ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی میباشد، استفاده خواهم کرد تا از آن حمایت کنم. بنابراین این یک پیام بسیار قوی است که به ناوی پیلای و همچنین به دولت خودمان و بان کی مون هم میرسد.