کمتر از یک ماه بعد، در روز 14آذر، زاهدی، رئیس دولت کودتا، تجدید رابطه با انگلستان را، که در دوره نخست وزیری دکتر محمد مصدق قطع شده بود، رسماٌ اعلام کرد. با اعلام این خبر، تظاهرات پراکنده یی در بازار و دانشگاه تهران برگزار شد که شماری از تظاهرکنندگان دستگیر و زندانی شدند.
روز 16 آذر 32، که اکنون سالروز 60 سالگیش را برگزار می کنیم، در آستانه ورود نیکسون، نیروهای نظامی دولت کودتا، دانشگاه تهران را به محاصره درآوردند و از هرگونه حرکت دانشجویی جلوگیری کردند. رئیس دانشگاه تهران تعطیلی دانشگاه را اعلام کرد و در پی آن، نیروهای گارد شاهنشاهی به یکی از کلاسهای درس دانشکده فنی دانشگاه تهران، به بهانه دستگیری دو دانشجوی معترض، یورش بردند و چند تن را در یکی از کلاسهای درس دستگیر کردند. با دستگیری آن چند تن اعتراضها آغاز شد. نیروهای مهاجم در طبقه اول ساختمان دانشکده فنی بر روی دانشجویان معترض آتش گشودند و سه تن از آنان را، به نامهای احمد قندچی، آذر(مهدی) شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا، به خاک و خون افکندند و شماری را زخمی و صدها تن را دستگیر کردند. با این کشتار وحشیانه دانشجویان بی دفاع، در آستانه ورود نیکسون، فرش خون در زیر پای نیکسون گستردند. فردای آن روز نیکسون به تهران وارد شد و در دانشگاه تهران مورد استقبال قرار گرفت و به او دکترای افتخاری رشته حقوق را اعطا کردند.
از آن سال به بعد، هر ساله در روز 16آذر، دانشجویان به یاد این «سه آذر اهورایی»، علیه قاتلان و حامیان برونمرزی آنها، فریاد کوبنده اعتراض خود را بلند می کنند و بیم و باکی هم از پرداخت بهایی که این فریاد دادخواهی می طلبد، ندارند و می دانند که «حق گرفتنی است نه دادنی»: «در کف مردانگی شمشیر می باید گرفت ـ حق خود را از دهان شیر می باید گرفت».
در تظاهرات 16 آذر 57 بود که خروش فریادها علیه دیکتاتوری دست نشانده شاه به آسمان رفت و یکی از خیابانهای کنار دانشگاه تهران، خیابان «16آذر» و این روز «روز دانشجو» نام گرفت و دانشگاه «سنگر آزادی» نامیده شد.
از 16 آذر 57 تا 16 آذر 76، که محمد خاتمی، بر کرسی ریاست جمهوری نشسته بود، شعارهای خیزشهای این روز، به طور عمده، علیه آمریکا و دخالتهای تجاوزطلبانه آن بود. از 16آذر 76 به بعد شعار جنبش دانشجویی در روز16آذر، رنگ ضد دیکتاتوری و ضد ارتجاعی به خود گرفت و به موازات نزدیک شدن خاتمی به دربار ولایت خامنه ای، این شعارها تند و تیزتر شد.
در تظاهرات دانشجویی 16آذر 83، یعنی کمتر از 6ماه به پایان دوره ریاست خاتمی، کار به جایی رسید که عمود خیمه «اصلاحات» وقتی دانشجویان در سالن سخنرانی او، فریاد اعتراض بلندکردند و اجازه سخنرانی به او ندادند، خطاب به آنها گفت: «کاری نکنید که بگویم شما را از سالن بیرون کنند».
در 16آذر 85، در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، وزارت علوم اجازه برپایی تظاهرات را به دانشجویان متقاضی نداد، اما دانشجویان به رَغم مخالفت وزارت علوم دولت احمدی نژاد، تظاهرات هرساله را با شعار «دانشگاه زنده است» برگزارکردند.
در سال 86، کشمکش میان وزارت علوم و بزرگترین تشکّل دانشجویی دانشگاهها ـ «دفتر تحکیم وحدت» ـ که پیش از آن نیز از «اصلاحات» پوشالی خاتمی عبورکرده بودند، شدیدتر شد و اکثر «انجمنهای اسلامی» «دفتر تحکیم وحدت» (طیف علّامه)، غیرقانون اعلام شدند و وقتی اعضای «شورای مرکزی» «دفتر تحکیم وحدت» در اعتراض به این اقدام تحصّن کردند، همه متحصّنان دستگیر و زندانی شدند. در مراسم 16آذر این سال، که بدون اجازه وزارت علوم برگزارشد، دهها تن از فعالان سیاسی جنبش دانشجویی دستگیر و زندانی شدند.
خبرگزاری دولتی «ایرنا» در روز 16 آذر86 اعلام کرد: «16 آذر امسال، آخرین میخ بر تابوتی است که در آن نعش بی جان آشوبهای مخملی قراردارد».
روزنامه «رسالت» 16 آذر 86 نیز در سرمقاله یی که سردبیرش ـ کاظم انبارلویی ـ نوشت، درباره جنبش دانشجویی چنین دُرافشانی کرد: «جنبش بدلی دانشجویی با گفتمان آزادی و حقوق بشر، به مقابله با گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت، آمده تا به بهانه آزادی و حقوق بشر، استقلال و حقوق ملت ایران را هدف قراردهد. آنها آزادی را بازگشت استبداد و اعاده سلطه آمریکا در ایران تفسیر می کنند و لذا درست در برابر جنبش اصلی دانشجویی قرار می گیرند. آنها حقوق بشر را در تأمین حقوق کسانی می دانند که مبارزه با انقلاب و اسلام را در دستور کار دارند، لذا کاری به حقوق میلیونها انسانی که به واسطه انقلاب به دنبال استقلال کشور و آزادی خود از بند آمریکا هستند، ندارند».
در سراسر دو دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد در به همین پاشنه می چرخید و جنبش دانشجویی که شعارش «آزادی» بود و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» با شدیدترین و خشن ترین برخوردهای پلیسی روبه رو بود و با این که در سالهای پرخروش پس از انتخابات 88، گامهای بلندی رو به جلو برداشت، اما وقتی طلسم ولایت شکست و نظام روز به روز به از هم گسستن بند و پیوندهایش نزدیک و نزدیک تر شد، «رهبران» فرصت طلب «جنبش سبز»(موسوی و کروبی)، از بیم سرنگونی نظام، واپس خزیدند و همراهان خود را از پیگیری راه واپس نشاندند و جنبشی که قطع کامل بند و پیوند رژیم ولایت فقیه ـ با تمام دسته بندیهایش را آماج قرارداده بود، تنها گذاشتند و دست نیروهای هار ولایت فقیه را برای کشتن و ازمیان برداشتن آنها کاملاٌ بازگذاشتند. البته چنین سیاستی از قاتلان کشتارهای تابستان 67 و همپشتان آنها هیچ بعید نمی نمود.
16 آذر «اتمی»
خبرگزاری سپاه پاسداران (مهر) روز 15اذر 92 اعلام کرد: «سیاسیّون در آستانه "روز دانشجو" به کدام دانشگاهها می روند؟ ـ "توافق ژنو" در مناظره های دانشجویی». با این که بیشتر سخنرانیها و مناظره هایی که در پای این عنوان لیست بندی کرده بود، در روز 16 آذر برگزار می شد، اما به جای «روز دانشجو»، از «هفته دانشجو» نام برد و در تمام سخنرانیها و مناظره هایی که در دانشگاهها و دانشکده های مختلف اعلام کرده بود، چیزی که اصلاٌ نشانی از آن نبود، جنبش 60ساله دانشجویی بود. بیشتر سخنرانان از منتخبان خامنه ای بودند و چند نفری هم که از باند مقابل انتخاب شده بودند، بارها تعهّدشان را به حفظ تمامیت رژیم ولایت فقیه اعلام کرده بودند، حتی یکی از آنها ـ صادق زیباکلام ـ گفته بود: «اگر این رژیم سقوط کند، ایران 50 سال به عقب برمی گردد.
این شما و این خلاصه لیستی برنامه «روز تاریخی 16آذر» که «خبرگزاری مهر» منتشر کرده است:
ـ شنبه 16آذر: «سخنرانی دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور، در دانشگاه شهید بهشتی».
ـ در همین روز، «بسیج دانشجویی»، برنامه «خیبر زنده است» را در «تالار دانشکده فنی دانشگاه تهران» (همان دانشکده یی که در آن «سه آذر اهورایی» در 16آذر 32، به تیر مأموران جنایت پیشه دولت کودتا جان باختند)، برگزار می کند و سخنرانان این برنامه عبارتند از: محمد باقر قالیباف، شهردار تهران ـ سعید جلیلی و محمد صفّار هرندی، از اعضای «تشخیص مصلحت نظام».
ـ «بسیج دانشجویی» دانشگاه خواجه نصیر برنامه یی را اجرا می کند با عنوان «کرسی آزاداندیشی» که در آن «دکتر عباس سلیمی نمین، مدیر مرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر» سخنرانی می کند.
ـ برنامه «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر»، زیر عنوان «رسالت جنبش دانشجویی و آینده آن»، به صورت «مناظره» میان «سیدعباس نبوی، استاد حوزه و دانشگاه» و صادق زیباکلام ـ استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران.
ـ برنامه «انجمن اسلامی دانشجویان مستقل»، در دانشگاه صنعتی شریف زیر عنوان «جنبش دانشجویی: 60سال مرگ بر آمریکا»، که در آن حسین شریعتمداری، سردبیر کیهان سخنرانی می کند.
ـ سخنرانی دکتر روانچی، عضو تیم مذاکره کننده ژنو، در تالار شیخ مفید دانشگاه قم، در روز 16آذر.
ـ برنامه «بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا»، زیر عنوان «دانشجوی عاشورایی»، با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان، روز 16آذر.
ـ برنامه «بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد». مناظره بین مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس و بذرپاش، نماینده کنونی مجلس در زمینه «حقیقت خط امام در عرصه سیاست خارجی» در دانشکده علوم دانشگاه مشهد در روز 16آذر.
ـ برنامه «بسیج دانشجویی دانشگاه امام حسین» در روز16آذر که در آن حسن عباسی، پیرامون «نقش دانشجو در دکترین پاسداری از انقلاب اسلامی» سخنرانی می کند.
ـ مناظره محمدحسین ابیانه، سفیر سابق رژیم در مکزیک با داریوش قنبری، عضو فراکسیون اقلیت مجلس، در زمینه «بررسی توافق ژنو».
ـ برنامه «بسیج دانشجویی» دانشگاه علّامه طباطبایی: «مناظره دانشجویی: توافقات اخیر ژنو»، در روز 16آذر.
ـ برنامه «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه "شاهد"، پیرامون «توافقات اتمی» در روز17آذر، توسط محمداسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره «توافقات ژنو».
نکته مهمی در این سلسله برنامه ها درنظرگرفته شده و خامنه ای و رفسنجانی و روحانی، بر آن اشتراک نظر دارند، این است که پای دانشجویان غیربسیجی به این برنامه بازنشود که یکباره در میانه جمعیت حاضر در سالن یکی نوار کاغذی بلند کند که رویش نوشته شده: «رئیس جمهور فاشیست ـ پلی تکنیک جای تو نیست»!
حسن روحانی در اولین سخنرانیش بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، در دانشگاه تهران، فقط اجازه داده بود دانشجویان خارجی در سالن حضور به هم برسانند و نه دانشجوی دیگر. دانشجویان معترض فقط توانستند در بیرون سالن سخنرانی علیه او شعار بدهند. این بار همان را نیز از دانشجویان دریغ کردند. سخنرانی سخنرانانی خلّص پاسدار و بسیجی و حامی نشاندار ولی فقیه نظیر سربازجو حسین شریعتمداری و پاسدار تروریست حسن عباسی و هم قماشان آنها. آنها در این سلسله مراسم به واقع «میخ بر تابوت» جنبش واقعی دانشجویی می زنند که خون همواره جوشان آن «سه آذر اهورایی» در این 60سال پرچم ماندگار آن بوده است.