نشریه حقوق بشر نوین: مصاحبه با مریم رجوی پرزیدنت برگزیده شورای ملی مقاومت ایران

قوس و قزح: خانم رجوی شما با مسعود رجوی از 32 سال پیش برای آزادیها در ایران مبارزه میکنید. آیا در معرض خستگی نیستید؟
مریم رجوی: به هیچ وجه، ما بیش از همیشه مشتاق نبرد آزادی هستیم. مبارزه برای آزادی مردم ایران از چنگال دیکتاتوری مذهبی برای ما یک امر آرمانی است نه یک امر شخصی. بنابراین خستگی نمیشناسد. به طور خاص رنج عمیق ملتمان تحت حاکمیت این رژیم وحشی و از خودگذشتگی ستودنی مبارزان ایرانی ( که تاکنون 120 هزار نفرشان در رویارویی با آخوندهای حاکم جان خود را فدا کرده اند) دینامیزم نیرومندی برای استمرار این مبارزه است. تا زمانی که این رنجها ادامه دارد، تا زمانی که فرزندان مردم ایران به خاطر مخالفت با این رژیم شکنجه و اعدام میشوند و تا زمانی که هموطنان من در فقر و اختناق میسوزند، چگونه میتوان یک شب خواب راحت داشت؟

کمی به خبرهای ایران گوش کنید. هر روز به دار آویختن جوانان در خیابان‌ها، هر روز دستگیری و سرکوب زنان با جوانانی که جرم شان وبلاگ نویسی و کار در شبکه‌های اجتماعی است! و هر روز خبرهای تلخ از زندگی میلیون‌ها مردمی که به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند و تحت رژیم حاکم هیچ چشم‌اندازی برای تغییر نمی‌بینند. در چنین اوضاعی انگیزه‌ها برای مبارزه بیش از همیشه است.

قوس و قزح: از زمان انتخابات ماه ژوئن (خرداد) و انتخاب رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی اگرچه این انتخابات آزاد نیست، یک نسیم خوشبینی در رسانه ها و دولتها میوزد. آیا شما در این اشتیاق شریک هستید؟

مریم رجوی: این خوش بینی مثل یک حباب است و عمر چندانی نخواهد داشت و فکر میکنم هر کس که کمترین اشرافی به وضعیت ایران و رژیم حاکم داشته است در همین چند ماه فهمیده است که با رییس جمهور جدید ملایان هیچ چیزی تغییر نمیکند.
در سه دهه گذشته، آخوند روحانی همیشه یک چهره امنیتی در سطوح بالایی نظام حاکم بوده است.
در اولین سال حاکمیت رژیم کنونی1979(1357) او با تصفیه بیرحمانه پرسنل ارتش و جایگزین کردن عوامل خمینی شروع به بالا رفتن از نردبان ترقی در نظام کرد.
در کوران جنگ نفرت انگیز خمینی با عراق که یک میلیون ایرانی را به کشتن داد(1980 ـ 1988)(1359-1367)، ملا روحانی به دلیل دفاع فعالانه از سیاست جنگ طلبی خمینی مواضع بالایی را کسب کرد: عضو شورایعالی دفاع، رئیس ستاد مرکزی قرارگاه خاتمالانبیاء (مهمترین قرارگاه سپاه پاسداران)، فرماندهی پدافند هوایی کل کشور و معاون جانشین فرماندهی کل قوا.
در 24 سال گذشته، یعنی از وقتی که خامنه ای ولی فقیه شده، روحانی نماینده او در شورای عالی امنیت است. او در همین مقام نقش تعیین کننده در سرکوب قیام دانشجویی سال 1999(1378) داشت.
تا آن جا هم که به عرصه روابط بین المللی رژیم آخوندی برمیگردد، نقش ویژه روحانی در این سه دهه اجرای پروژه های بزرگ فریب بوده است. او نفر اصلی هیأتی بود که در رسوایی ایران گیت طرف حساب مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان در سفرش به تهران بود. در آن موقع (در نیمه دهه 1980)، روحانی و همکارانش توانستند آمریکا را فریب داده از آنها چهار هزار موشک تاو ضد تانک دریافت کنند. پروژه بعدی مذاکره با تروئیکای اروپا بود. روحانی در مذاکره با وزیران خارجه فرانسه، آلمان و انگلستان در سال 2004 و 2005(1383-1384) ظاهراً تعلیق غنی سازی اورانیوم را پذیرفت. اما چنان که خودش بعداً فاش کرد از این دوره ملاها برای تکمیل تأسیسات اتمی خود سود بردند.
بنابراین نه در عرصه داخلی نه در عرصه بینالمللی روحانی یک تغییر یا اعتدال را نمایندگی نمیکند.

توافق در ژنو در 25 نوامبر
قوس و قزح: وقتی که دولت ملاها وانمود میکند که میخواهد از هستهیی نظامی دست بکشند، شما به صداقت آن اعتماد دارید؟

مریم رجوی: خیر، آنها میخواهند با مانور و تعلل و پرداخت مینیمم قیمت، هم برنامه تسلیحات هسته یی خود را به جلو ببرند و هم تحریمهای بین المللی را کاهش دهند.
باید توجه داشت که رژیم ملاها زیر فشار پیامدهای سیاسی قیام 2009(1388) در ایران، تحت تأثیر روند قیام مردم سوریه، و منازعه قدرت در هیأت حاکمه و بالاخره بحران بزرگ اقتصادی کشور( که قبل از شروع تحریمهای بین المللی شکل گرفت و با تحریمها ابعاد بحرانی تری به خود گرفت) در موقعیت شکست خورده یی قرار گرفت. از نظر ما این موقعیت سرنگونی رژیم است.
چرا که رژیم در مقابل دو چشم انداز قرار دارد، یا ادامه پروژه های اتمی و افزایش فشارهای بین المللی که در ترکیب با پارامترهای داخلی بویژه نارضایتی عمومی روند سرنگونی این رژیم را تسریع و تشدید میکند و یا اینکه دست کشیدن از پروژه های اتمی که به تشدید بحران و اختلافات در درون رژیم منجر و در نتیجه زمینه سرنگونی این رژیم فراهم میشود. رژیم تلاش میکند چشم انداز سومی را بگشاید.
فشارهای سیاسی و اقتصادی و مشخصاً تحریمهای بین المللی را کاهش دهد اما به پروژه تسلیحات اتمی ادامه بدهد. از نظر رژیم دستیابی به بمب اتمی ضرورت بقای آنست.
با این دیدگاه توافقنامه 25 نوامبر ژنو قابل ارزیابی است. ملاها البته زیر فشار بحرانهای داخلی و خارجی به یک گام عقب نشینی تن داده‌اند.
عقب نشینی «تحمیلی» دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران در پروژه ساختن بمب اتمی در مذاکرات ژنو محصول بلافصل تحریمهای بین المللی و مخالفت گسترده مردم ایران با سیاستهای ضد ملی رژیم ولایت فقیه است و ما از این که رژیم زیر ضرب انزوای داخلی، طرد و تحریم بین المللی و سیاستها و روشنگریهای مقاومت، مجبور به این عقب نشینی شده استقبال میکنیم.
توافقنامه عناصری مانند تعلیق فعالیت‌ها در سایت اراک را هم در بر دارد. با این حال این توافقنامه برای از بین بردن خطر دسترسی ملاها به بمب اتمی ناکافی است.
الزام‌ها و تضمین‌های مندرج در این توافقنامه نه تناسبی با ابعاد و درجه پیشرفت برنامه اتمی رژیم دارد، نه تناسبی با فریبکاری‌های آن.
مقاومت ایران در آستانه مذاکرات اخیر ژنو تأسیسات اتمی پنهان دیگری را که در صفحات مرکزی ایران واقع شده برملا کرد. در گزارش 14 نوامبر مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به صراحت از «مواد و فعالیت‌های هسته‌یی غیر اعلام شده» این رژیم یاد شده است.
برای کنترل پنهان‌کاری‌ها و نیرنگ‌های رژیم هیچ مکانیزم و تضمین مؤثری جز اجرای پروتکل الحاقی معاهده منع تکثیر سلاح‌های اتمی یعنی بازرسی‌های سرزده ناظران ملل متحد وجود ندارد.
متأسفانه دولت‌های غرب از تحمیل این پروتکل به آخوندها ابا کرده‌اند.
به جای آن بازرسی‌هایی در متن توافقنامه پیش بینی شده که تنها ناظر بر چند سایت شناخته شده است و حتی سایت‌های حساسی مانند پارچین را که مدت‌هاست موضوع مناقشه آژانس با آخوندهاست شامل نمی‌شود.
وانگهی تمام آنچه آخوندها در همین توافقنامه برای عدم پیشرفت برنامه اتمی خود متعهد شده‌اند، بازگشت پذیر است. یعنی مانند تجربه شکست خوردة تعلیق غنی سازی در سال 2004، آن‌ها هر زمان اراده کنند‌ می‌توانند کار را از سربگیرند.
از همه مهم‌تر این که آن‌ها قطعنامه‌های شورای امنیت را دور زده‌اند. قطعنامه‌های 1737، 1747 ، 1803 و 1929 با تأکید بر تعلیق غنی سازی اورانیوم و پروتکل الحاقی بر گلوگاه‌های بمب‌سازی آخوندها تمرکز دارد. حال آن که در مذاکرات اخیر، قدرتهای 5+1 با متوقف نکردن کار غنی‌سازی، هنوز کلید بمب سازی را در دست آخوندها باقی گذاشته‌اند.
اگر قدرت‌های جهانی فارغ از ملاحظات اقتصادی و سیاسی با قاطعیت عمل می‌کردند، می‌توانستند در دور اخیر مذاکرات پروژة بمب‌سازی رژیم را بالکل از کار بیندازند.
با این حال در فرصت شش ماهة پیش رو، دولت‌های غرب اگر سستی‌ و مماشات را از سیاست‌های خود کنار بگذارند، نقائص اساسی توافقنامه اخیر را برطرف کرده خطر دستیابی آخوندها به بمب را از بین ببرند.
بخصوص باید به این واقعیت توجه کرد که ملاها به شدت فریبکارند و هر تعهدی را به سادگی زیر پا می‌گذارند.
به همین دلیل هر توافقنامه‌یی درباره برنامه اتمی رژیم باید شامل مکانیزم‌ها و تضمین‌های قاطعی برای دور کردن ملاها از بمب باشد.
من هشدار می‌دهم ملاها در پی متزلزل کردن تحریم‌ها هستند تا تجدید قوا کنند.
تا وقتی که خطر دسترسی ملاها به بمب اتمی به طور تضمین‌داری برطرف نشده، تحریمهای بین‌المللی علیه این رژیم نباید سست شود.

قوس و قزح: اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران پناهنده در کمپ اشرف در عراق، قربانی حملات آدمکشان دولت مالکی بوده اند که چندین کشته در میان این انسانهای بدون سلاح باقی گذاشت. نظرتان درباره موضع جامعه بین المللی که در مجموع سکوت پیش کردهاست، چیست؟

مریم رجوی: نسل کشی و جنایت علیه بشریت که توسط دولت مالکی در عراق و تحت هدایت آخوندهای حاکم در تهران علیه مجاهدین صورت گرفته، آزمایش مهمی برای جامعه بینا لمللی به ویژه ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ملل متحد از نظر پایبندی به تعهدات و قوانین بین المللی، اصول حقوق بشر و موازین اخلاقی است.
در اول سپتامبر 2013(10شهریور92) نیروهای ویژه نخستوزیری عراق به کمپ تحت محاصره اشرف حمله کرده و 52 عضو مجاهدین را که بی سلاح و بیدفاع بودند و افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهار ژنو محسوب میشدند، اعدام جمعی کردند. به اکثر این 52 نفر از جمله به چند نفر که روی تخت بیمارستان بودند، تیر خلاص زدند.
قبل از این در 15 ژوئن (25خرداد92) درست روزی که قرار بود نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ملاها اعلام شود، کمپ لیبرتی که بیش از سه هزار تن از اعضای مجاهدین را در خود جا داده هدف حمله موشکی قرار گرفت. در نتیجه دو عضو مجاهدین به شهادت رسیدند. این کمپی است که در مورد حفاظت آن آمریکا و ملل متحد تعهد داده بودند.
در حمله مشابه قبلی در نهم فوریه (21بهمن91) ده عضو اپوزیسیون به شهادت رسیدند. قبل از این، هنگامی که هنوز اعضای مجاهدین در کمپ اشرف به سر میبردند، حمله قوای نظامی دولت عراق در هشتم آوریل 2011(19فروردین1390) باعث شهادت 36 عضو مجاهدین شد و قبل تر از آن در 28 و 29 ژوئیه 2009 (6و7مرداد1388) قوای نخست وزیری عراق در هجوم وحشیانه یی یازده عضو مجاهدین را شهید کردند.
در سبعیت این حملات هرچه بگویم کم است. به عنوان مثال در حمله آوریل 2011 (فروردین90) قوای عراقی عده یی از مجاهدان اشرف را با هاموی های آمریکایی زیر گرفتند. فیلم وحشتناک این صحنه ها بارها پخش شده است.
دولتهای مختلف و نیز ملل متحد هر بار به یک موضعگیری در محکومیت این کشتارها اکتفا میکنند و سپس دست روی دست میگذارند. جنبه عمیقاً فاجعهبار رویکرد جامعه بینالمللی بخصوص آمریکا و ملل متحد این است که بسادگی می تواند جلوی این فجایع را بگیرد، اما با پشت کردن به وظایف و تعهدات مکتوب و اعلام شده و شفاهیاش، آنها این پیام منفی را که از سوی تهران و بغداد به مثابه چراغ سبز برای جنایت دیگر قلمداد شد را فرستادند.
شما به عنوان حقوقدان میدانید که از نظر حقوقی عدم جلوگیری از جنایت برای کسی که امکانش را داشته باشد چه برسد به اینکه وظیفه اش را داشته باشد خود یک جنایت است. قبل از هریک از این حملهها ما بارها به آمریکا، اتحادیه اروپا و ملل متحد هشدار دادهایم. خود من تعداد زیادی نامه به رئیس جمهور آمریکا، دبیر کل ملل متحد و دولتهای اروپا نوشته و از آنها برای ممانعت از این حملهها استمداد کردهام.
چرا جامعه بینالمللی در برابر حمام خونی که آخوندهای حاکم بر ایران با استفاده از وابستگان عراقی خود علیه اپوزیسیون دمکراتیک ایران ایجاد کرده ارادهیی ندارد؟ چرا آمریکا، و دولتهای اروپا مسئولیتهای بینالمللی خود را فراموش کرده و در برابر گردنکشی، فاجعه آفرینی و جنایت علیه بشریت که ملاها مرتکب میشوند، سرخم میکنند؟
رویکرد غیرمسئولانه آنها فقط به مردم ایران و کشورهای منطقه ضرر نزده. بلکه این رفتار راه گسترش بنیادگرایی و تروریسم تحت هدایت ملاها را به سایر مناطق جهان از جمله اروپا و آمریکا باز کرده است.
همه به یاد داریم که ایالات متحده وعده می‌داد‌ که یک دمکراسی در عراق برقرار می‌شود. رئیس جمهور کنونی آمریکا حتی تا ستودن دولت کنونی عراق به عنوان یک دمکراسی نمونه پیش رفت. آیا دولت دست نشانده ملاها در عراق که سیاستش توسط سپاه قدس تعیین می‌شود، همان دمکراسی وعده داده شده است؟
 آیا باند جنایتکاری(و نه یک دولت به معنی واقعی) که در عراق با انفجارهای پرتلفات حکومت می‌کند و به قول دکتر طارق هاشمی معاون رئیس جمهور عراق در زندان‌ها تجاوز را تبدیل به شکنجه سیستماتیک ساخته است، همان دمکراسی وعده داده شده است؟
حمایت از این قصاب‌ها که به جان مردم خاورمیانه افتاده‌اند، چه معنی دارد؟ تروریست‌های حاکم بر ایران و عراق و سوریه که امروز خاورمیانه را در آتش و خون فرو برده‌اند، چرا با سیاست مماشات مورد لطف قرار می‌گیرند؟
ما دریافتهایم که کوشش و مبارزه برای تغییر سیاست فاجعهبار دولتهای غرب ـ که با یک مماشات ننگین نسبت به شقیترین دیکتاتوری عصر حاضر آمیخته است بخشی از مبارزه ما با دیکتاتوری مذهبی است. زیرا سیاست مماشات، برای ملاهای تهران فضای حیاتی ایجاد میکند.

هسته ای و حقوق بشر
قوس و قزح: تحریمهای اقتصادی غربی نه به دلیل حقوق بشر بلکه به دلیل تهدید تسلیحات هستهیی اتخاذ شده است. به نظر شما میتوان تحریمها را کاهش داد، در حالی که ایران به زندانی کردن، شکنجه و اعدام در ابعاد وسیع ادامه میدهد؟

مریم رجوی: ما با کاهش تحریمهای بینالمللی علیه رژیم ایران به جد مخالفیم. فراتر از آن ما فکر میکنیم، رژیم ایران و سردمداران آن می بایست بخاطر نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق بشر که از سی و چند سال پیش شروع کرده اند، تحت تحریم قرار گیرند. سران این رژیم می بایست بخاطر جنایت علیه بشریت در محاکم بینالمللی محاکمه شوند.
کسانی که از این ایدة کمکردن تحریم ها دفاع میکنند، هدفشان امدادرسانی به نظام متزلزل آخوندهاست.ملاها در حالیکه حتی یک گام جدی در عقب نشینی از تروریسم و تجاوزکاری خود علیه کشورهای منطقه اندکی دست بردارند، برای گرفتن امتیازهای چشمگیر از غرب بیتابی میکنند.
تأثیر کاهش تحریمها فقط این نیست که فشارها را از روی سیستم مالی و تجاری این رژیم کم میکند، بلکه مهمتر از آن اینست که آخوندها را پشتگرم کرده و آنها در سرکوب جامعة ایران و سلطه جویی در منطقه جری میشوند.
از طرف دیگر کسانی که پیشنهاد حتی اندکی کاهش در تحریمها را دارند، زیرکانه دارند قدم بزرگی به سود ملاها برمیدارند. زیرا این تحریمها که با طی شدن یک پروسة طولانی و پیچیدة سیاسی و حقوقی و مالی شکل گرفته، با اندکی کاهش میتواند از هم پاشیده شود.


قوس و قزح: اگر غربیها از مطالبه احترام به حقوق بشر در ایران دست بکشند، آیا شما در بین دو آتش قرار نخواهید گرفت: یعنی یک دولت در تهران که توسط جامعه بینالمللی مقبولیت دارد و کشورهای دمکراتیک که مقر اجرایی شما در آن جا قرار دارد؟

مریم رجوی: متأسفانه دولتهای غرب در حال حاضر هم احترام به حقوق بشر در ایران را مطالبه نمیکنند. آنها جز « محکوم کردن»های ضعیف و کم تأثیر که هیچ مسئولیتی متوجهشان نکند، کاری نمیکنند.
از این بدتر این که در این سالها برخی دولتهای غرب تا فروش وسائل سرکوب به این رژیم پیشرفتهاند. وسائل شنود در اختیار ملاها گذاشتهاند وسائل سرکوب به ایران میفروختند. در معاملات تجاری نیز طرف حساب اصلی کمپانیها و دولتهای غربی در اساس سپاه پاسداران بوده که ماشین ترور و جنگ و سرکوب است.
در حالی که اگر دولتهای غربی به پرنسیپ های دمکراتیک و حقوق بشری پایبند بودند می بایست روابط خود با ملاها را منوط به بهبود حقوق بشر میکردند.
با این حال، این که دولتهای غرب بخواهند به بهانه ژستهای مدراسیون ملاها ـ که هیچ واقعیتی ندارد ـ با آنها زد و بند کنند و باز هم در سرکوب مقاومت ایران مشارکت کنند، در شرائط کنونی کمتر عملی است.
 امروز توازن قوا تغییر کرده و این واقعیت که ملاها وضعیت بسیار ضعیف و بحرانی دارند و در مرحلة سرنگونی هستند، چنین زد وبندهایی را برای غرب مشکلتر میکند و اگر هم غربیها برغم اصول جهان شمول چنین زد و بندهایی بکنند رژیم از آن طرفی نمی بندد و غرب نیز از آن فقط ضرر میکند.
وانگهی دولتهای غرب این مسیر را طی کردهاند. دهه اول این قرن، غرب از همین سیاست پیروی میکرد. نقطه اوج آن نیز حمله 17 ژوئن 2003 به مقر شورای ملی مقاومت بود که بر سر آن بین دولت وقت فرانسه و آخوند خاتمی توافق شد. اما حاصل همراهی دولتهای غرب در سرکوب اپوزیسیون تقویت آخوند خاتمی نبود. به جای آن احمدینژاد سر بلند کرد و الان عدهیی از مقامهای دولت خاتمی در زندان هستند.


قوس و قزح: بسیاری شخصیتهای فرانسوی و خارجی از شما حمایت میکنند. چرا که در جلسات وسیع شما شرکت میکنند. آیا نگران رها شدن از جانب آنها به بهانه پیشرفتهای لیبرالی در ایران نیستید؟

مریم رجوی: خیر نگران نیستم. شخصیتهای شریف فرانسوی و اروپایی و آمریکایی اکثراً در سختترین سالها به یاری جنبش مقاومت برخاستهاند. در سالهایی که این مقاومت در لیست گروههایی تروریستی تقریباً تمام دولتهای غرب قرار داشت و کارزار پخش دروغ و شیطانسازی علیه مقاومت بیداد میکرد. کوهی از اسناد و گزارشهای جعلی علیه مقاومت از سوی وزارت اطلاعات ملاها برای هریک از آنها ارسال شده است.
دوستان مقاومت ایران ـ چه از فرانسه چه از سایر کشورها ـ به خاطر حمایت خود از این مقاومت بهای سنگینی پرداختهاند. بارها هدف فشار و شانتاژ و تهدید رژیم ملاها قرار گرفتهاند. حتی علیه عدهیی از آنها در آمریکا پروندهسازی شد و اتهامهای سنگینی به آنها نسبت دادند.
اما هیچ یک از این فشارها بر انتخاب سیاسی آنها تأثیر نداشت. این شخصیتها به روشنی در برابر ایران تحت حاکمیت فاشیسم دینی، یک ایران دمکراتیک و لائیک را راهحل مسأله ایران و کل منطقه یافتهاند و در نتیجه راهحل را در این آلترناتیو میبینند.
من فکر میکنم که ما و همة دوستان و حامیان مقاومت در اروپا و آمریکا و جهان عرب روی شاخصهای تغییر در این رژیم هم نظر هستیم. من بلافاصله بعد از در آمدن روحانی از صندوق رأی آخوندها اعلام کردم که تغییر در ایران در صورتی واقعیت دارد که روی 5 مؤلفه خودش را بارز کند.
ـ آزادی همه زندانیان سیاسی
 ـ آزادی احزاب و تجمعات و...
 ـ آزادی بیان
 ـ دست کشیدن از صدور تروریسم و بنیادگرایی بخصوص دست کشیدن از سوریه و عراق
 ـ و بالاخره دست کشیدن از پروژه تولید بمب اتمی
 اگر روحانی این 5 مؤلفه را بکار میبست ما قویاً خشنود بودیم زیرا بدون تردید به تغییر رژیم درایران منجر میشد. اما روحانی امکان اینکه یک قدم واقعی در هیچکدام از این مولفه ها بردارد را ندارد و در تجربه 3 ماهه پس از روی کار آمدن او، در همة مولفهها بخصوص در موضوعات مربوط به حقوق بشر و دخالت در سوریه وضع به مراتب وخیمتر شده است. به حضور گسترده سپاه پاسداران در سوریه در ماههای اخیر و 350 اعدام در 5 ماه اخیر نگاه کنید!


قوس و قزح: آیا میتوانید بطور خلاصه وضعیت حقوق بشر در ایران را توضیح دهید، به رغم به اصطلاح لیبرالیسم رئیس جمهور روحانی؟

مریم رجوی: از شروع امسال تا به حال، ملاها 500 نفر را اعدام کردهاند. 300 نفر از این عده در دوران آخوند روحانی اعدام شدهاند. هماکنون هزاران نفر محکوم به اعدام در زندانهای سراسر ایران بسر میبرند. اعدام در ملاعام، چشم از حدقه درآوردن، دست بریدن، موج سرکوب زنان به بهانه بدحجابی، دست زدن به عملیات ارعاب با دستگیری جوانان و رفتار وحشیانه با آنان و... همه در همین سه ماهة اخیر از سر گرفته شده است. جمع آوری تجهیزات تلویزیون ماهواره یی نیز در گستردگی بیشتری صورت گرفته. با این تفاوت که روش جدیدی به کار گرفته میشود: خرد کردن آنتنها، رسیورها و سایر تجهیزات تلویزیونهای ماهواره یی زیر شنیهای تانکها..
آخوند روحانی البته گاهی از لزوم کاهش سرکوب صحبت میکند. اما منظور او کم کردن فشارها روی جناح های درونی رژیم است که در دوران احمدی نژاد از حاکمیت بیرون انداخته شدند.
همان روزی که آخوند روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید این رژیم تعیین شد، من در بیانیهیی تأکید کردم که «بدون آزادی بیان و حقوق بشر و تا وقتی زندانیان سیاسی و فعالیت احزاب، آزاد نشده، تا وقتی که سیاست تجاوزکارانه رژیم در سوریه و عراق ادامه دارد و تا وقتی که رژیم برای دستیابی به بمب اتمی پا می فشارد، هیچ چیز عوض نمیشود. زیرا ولی فقیه میداند که هرگونه تغییر جدی در این سیاستها، به سرنگونی تمامیت رژیمش، راه میبرد. با این حال ما میگوییم، بفرمایید، این صحنه آزمایش شماست».

07 دی 1392