خانم رئیس جمهور، هر بار که از طریق اینترنت، از طریق اطلاعیه های شورای ملی مقاومت خبر مربوط به حمله جدیدی به اشرف یا اکنون لیبرتی را می شنوم، احساس انزجار می کنم، اینکه باز هم این جنایات تکرار می شود. جامعة ایرانی به این تجاوزات و جنایات با دیدة انزجار می نگرد. از جانب جامعه بین المللی واکنش کافی نسبت به آن نبوده است.
نباید متعجب شد وقتی که نهادهای بین المللی و سازمان ملل به طور خاص از زمان تأسیسش ناتوانی خود را در حل هر مناقشه یی نشان داده است. البته هر چند وقت یکبار پرچم سازمان ملل را بیرون می کشند، تکان می دهند و ارتشی پشت این پرچم راه میافتد و معمولاً ارتش آمریکاست و می روند با این دشمن یا آن یکی می جنگند ولی نه به خاطر نقض قوانین بلکه بیشتر به این خاطر که آن سیاست، خوشایند رهبران آمریکایی نیست. نمی خواهم در باره رهبران آمریکایی هم زیاد صحبت کنم. خلافهای زیادی انجام داده اند. به طور خاص فراموش نکنیم که در ایران این آمریکاییها بودند که محمد رضا پهلوی را برسر کار آوردند. او هم خیلی سرکوبگر بود. وقتی که سازمان مجاهدین خلق ایران تأسیس شد با سرکوب ساواک مواجه گردید و به شدت سرکوب شدند.
رژیم ملاها هم همان سیاست شاه را ادامه داد البته با درجة بیشتری از توحش.
یک وقت برای خشم است، یک وقت برای غم و یک وقت هم برای عدالت خواهی. امروز ما باید وارد دوران عدالت بشویم، دوران عدالت یعنی محکومیت، محکومیت این جنایات، ما نمی توانیم تا ابد روی نهادهایی متکی شویم که هیچ وقت کاری نکردند، به جز استثناهایی مثل دستگاه عدالت اسپانیا که مستقل است.
فکر می کنم مهم است با توجه به فقدان عدالت بین المللی از این برای به محاکمه کشاندن عاملان جنایات علیه بشریت و نسل کشی استفاده شود و همچنین آنچه که در عراق رخ می دهد جا دارد که در دادگاه جنایی بین المللی رسیدگی شود. وقتی عدالت ملی و بین المللی نمی توانند مسئولیتهای خود را انجام دهند آنچه باقی می ماند عدالت خلق است. و همواره خلق است که عدالت را اجرا میکند. این در قانون اساسی ما نوشته شده است، زیباترین است، زیباترین قانون اساسی متعلق به 1793 است که در آن حق قیام علیه ستم شناخته شده است. این یک مثال منحصر به فرد در تاریخ قانون اساسیها است و ما باید آن را مرجع قرار دهیم و فکر می کنیم توان این را داریم که یک روند عدالت مردمی را برپا کنیم. با مراجعه به مراجع اخلاقی، به حقوقدانان، دادگاهی را تشکیل بدهیم شبیه دادگاه برتراندراسل که در گذشته وجود داشت. این نهاد تشکیل شد به ابتکار سر برتراند راسل در سالهای پیش و برای محاکمه دولتهایی که مرتکب جنایت می شدند. فرانسه هم به خاطر استعمارش مورد محاکمه دادگاه برتراندراسل قرار گرفت. این دادگاهها به حساب می آمدند و من فکر می کنم که در این رابطه ابتکاراتی را به دست بگیریم، با مراجع معنوی تماس بگیریم و این اعمال ناپسند به طور خاص مربوط به دولت عراق را محاکمه کنیم. نباید جنگل را پنهان کنیم. نباید قتل عامهای غیر قابل تحمل را که در رژیم ایران در مورد آن زیاد حرف زده میشود، نادیده انگاشت. پس زمان عدالت فرا رسیده است.
زمان، زمان عدالت است نه کینه جویی، عدالت مردمی در فرانسه، به نام مردم فرانسه اجرا میشود. ما باید کاری بکنیم که عدالت به نام خلقهای جهان اجرا شود.
15دی92