خانم رئیس جمهور، دوستان عزیز
ما در درد و اندوه راحت تر دور هم جمع می شویم تا در خوشبختی. و وقتی که در ابتلا می افتیم، به همدیگر نزدیک تر می شویم. وقتی شهید و مجروح میدهیم، با همه مقاومت کنندگان با شما خانم رئیس جمهور یکصدا می شویم.
شما میدانید که شهید یک شاهد است. در زبان یونانی و فکر می کنم در زبان عربی همین کلمه است. شهید یک شاهد ویژه است. و چرا او یک شاهد ویژه است؟ به دلیل اینکه وقتی جانش را میدهد و خونش ریخته می شود برای اینکه دیگران زندگی کنند و آزادی را بشناسند، این زندگی آنها و هر آنچه که کردند و گفتند را معتبر می کند. اگر آنها جان خود را دادند، به این معنی است که می توانیم به آنها اعتماد کنیم. نبرد آنها حق بود، ارزشهایی که دفاع می کردند درست بود پس آنها برای ما شاهد هستند.
شاهدین و شهدا مانند دانه هستند. دانه های آزادی، دانه های مقاومت. وقتی مقاومت کنندگان جان خود را فدا می کنند، دیگران بلند می شوند. حتماً مقاومت کنندگان دیگری هستند که برای پر کردن جای آنهاآماده می شوند.
صحبت از ”امید“ شد. امید یعنی عبور کردن از یأس بدون اینکه اجازه بدهیم ما را له و خمیده کند. به همین دلیل است که امید در قلب ابتلا، سختی ها و دردها متولد می شود. من همیشه دیوارهای بتونی می بینم ولی همواره یک گیاه است که موفق به رشد کردن می شود. گلی هست که در بین صخره ها موفق به باز کردن جا برای خودش می شود. و امید به این شکل است. در یک مفهوم سخت می تواند متولد شود. در قلب شب ما سحر را می بینیم. ولی باید شبی وجود داشته باشد. و وقتی شهید و مجروح وجود دارد، امید پدیدار می شود.
من عمیقا باور دارم که به دلیل شهدا و مجروحین، امروز امید در میان ما بارور می شود و این برای ما یک دروازه و روزنه برای آینده باز می کند. ما امید را حمل می کنیم و من به شما می گویم که نگذارید امید رخت بربندد.
15دی92