سه سال و هفت ماه از دستگیری منصور اسانلو، رییس سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران میگذرد. اسانلو به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم شده و از شهریورسال ۸۷ در زندان گوهردشت کرج نگاهداری میشود.
اسانلو، زندانی محروم از همه حقوق
اصل تفکیک زندانیان، سازمان زندانها را ملزم میکند که افراد در بند را بر اساس نوع اتهام، جرم یا سن نگاهداری کنند. اما اسانلو بهخلاف این اصل، در حالی که یک زندانی سیاسی است، مجبور شده محکومیت خود را نزد بزهکاران خطرناک سپری کند.
همسر اسانلو میگوید: «منصور ۴۳ ماه است در زندان بهسر میبرد. طبق آییننامه زندانها وقتی دوسوم حبس سپری شود، امکان آزادی مشروط، تخفیف، مرخصی استحقاقی و استعلاجی هست اما او در این مدت حتی یک روز هم از این حقوق استفاده نکرده است. پزشکان خود زندان تایید کردهاند که او شرایط جسمی ناگواری دارد و باید در اولین فرصت از زندان بیرون برود. اما هیچ گوش شنوایی در کار نیست.»
پروانه اسانلو میگوید که همسرش در بند ۵ زندان گوهردشت در میان عدهای قاتل و جنایتکار که مدام سرگرم کشیدن سیگار و مواد هستند، زندگی میکند.» وکلای همسرم خیلی زحمت کشیدهاند و حتی دکتر یوسف مولایی، یکی دو روز قبل از عید او را دیده و خیلی منقلب شده و اشکاش درآمده اما نتوانسته هیچ کاری بکند. در پروندههای سیاسی و امنیتی، وکیل عملا هیچکاره است«.
حساب اسانلو را از بقیه زندانیان جدا کرده اند
پروانه اسانلو میگوید که مراجع قضایی مخالفتی با مرخصی همسرش ندارند اما گفتهاند که وزارت اطلاعات با استعلام آنها برای این مرخصی، مخالفت کرده است. پروانه اسانلو میپرسد چرا بهجای دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات برای سرنوشت زندانیان تصمیم میگیرد. او از سرگردانی خود، دو پسرش و مادرپیر منصور اسانلو میگوید:« مادر شوهرم، خالهی من است. خیلی بیتابی میکند. مدام گریه میکند و میپرسد چرا بچهام عید پیش زن و بچهاش نیامد. چرا او را پیش مواد مخدریها بردهاند.»
پروانه اسانلو با تاکید اینکه همسرش به سختی مریض است از به هم ریختگی روحی او میگوید: «نمیتواند با این نوع زندانیان کنار بیاید. از دود سیگارآنها نمیتواند نفس بکشد. وقتی به من زنگ میزند، مدام سرفه میکند و کلافه است.»
ملاقات در نهایت زحمت
روزهای ملاقات در زندان گوهردشت برای زنان و مردان یکسان نیست. بستگان مرد زندانی یک روز ملاقات دارند و بستگان زن، روزی دیگر! پروانه اسانلو میگوید: « با این قاعده، هیچوقت نمیتوانیم خانوادگی به دیدار منصور برویم، در حالیکه برای من و پسرهایم راحتتر است که همگی با هم او را ببینیم. ملاقاتها پانزده روز یکمرتبهاند و معمولا از پشت شیشه انجام میشوند. کتاب و وسیله را به سختی قبول میکنند. بار آخر پسرم برای تولد پدرش، کتابی هدیه گرفته بود که آن را قبول نکردند.» به گفته پروانه اسانلو، همسرش در زندان کتابهای انگلیسی و رمان میخواند.
بیماریهای حاد، محیط ناسالم
پروانه اسانلو از ناراحتیهای چشمی، قلبی، پوستی و ریوی همسرش میگوید: « یک بیماری عصبی ژنتیک پوستی بهنام پسوریازیس دارد. در زندان نه نور کافی است، نه بهداشت درست و حسابی. او نباید استرس داشته باشد، اما از ۲۰ تا ۲۷ اسفند به انفرادی برده شده و بعد هم به بدترین بند گوهردشت که همان بند ۵ باشد«.
قطع کلیه حقوق و مزایا
همسر منصور اسانلو میگوید که پس از ۲۶ سال سابقه کار، این فعال کارگری را اخراج قطعی کردند و کوچکترین حقی نیز برای خانوادهاش قائل نشدند: « اینهمه این همه سال، حق بیمه، بازنشستگی پرداخت کرده اما حتی یک ریال به عنوان بازخریدی به ما ندادند. هرچه پیگیری کردیم، نتیجه نداد. این حکمی است که دیوان عدالت اداری تایید کرده است. این چه عدالتی است؟»
پروانه اسانلو از سختیهای روزگار، هزینه بالای زندگی، مخارج دو پسر بزرگ و بیحاصلی دوندگیها برای معالجه و مرخصی همسرش میگوید و ابراز امیدواری میکند که ایام شدت، سپری شوند.
منصور اسانلو، رییس هیات مدیره سندیکای واحد نخستین بار در دیماه سال ۸۴ دستگیر شد و ۸ ماه در زندان ماند. وی در آبان ۸۵ نیز برای بار دوم دستگیر و یکماه بعد به قید کفالت آزاد شد. اسانلو در تابستان سال ۸۶ در اجلاس سالیانه اتحادیه بینالمللی کارگران حمل و نقل (آیتیاف) در لندن شرکت و سخنرانی کرد. سومین دستگیری او در ۱۹ تیرماه ۸۶ و پس از بازگشت به کشور صورت گرفت. وی پیش از بازداشت در خیابان، از سوی ماموران امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت
رادیو آلمان