رئیس جمهور برگزیدة مقاومت گفت: درحالیکه قیام مردم ایران حاکمیت آخوندی را به لرزه درآورده است، خامنهای با تشدید سرکوب داخلی، با اصرار بر پروژه اتمی و با توطئه برای نابودی اشرف، بیهوده میکوشد تا تعادل ازدست رفته رژیم را بازیابد. اما اعتلای قیام مردم ایران و پایداری قهرمانانه مجاهدان اشرف، نشان داد که این تمهیدات محکوم به شکست است:
خانمها، آقایان
روز به خیر
قیام میلیونی هفته گذشته در 4 نوامبر، همزمان در تهران و 20 شهر بزرگ ایران رخ داد، اعتلای مبارزه مردم ایران برای کنار زدن رژیم ولایت فقیه است.
اهمیت این واقعه را در چند نکته میتوان دید
کثرت شرکت کنندگان نشان داد که با وجود سرکوب بیرحمانه گروههای وسیعی از مردم از همه قشرها و سنین مختلف، به این مبارزه پیوستهاند.
از این مهمتر، تمرکز شعارها علیه شخص خامنهای و لگد کوب کردن تصویرهای او در خیابانها بود که خواست مبرم جامعه ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم را تأیید کرد.
همچنان که فیلمها نشان میدهد جامعه ایران به شدت نرمشهای آقای اوباما نسبت به دیکتاتوری ملایان را نیز سرزنش میکرد.
جنبه بسیار مهم دیگر حضور فعال زنان بود که بعضاً تظاهرات را رهبری میکردند.
خامنهای برای غلبه بر این بحران، از یک طرف به تشدید سرکوب در داخل کشور و مقابله با اپوزیسیون سازمان یافته از طرف دیگر به تلاش برای کسب بمب اتمی و دخالت و تروریسم در منطقه رو آورده است.
من امروز میخواهم شما را از تصمیمهای پشت پرده ملایان در دو زمینه اساسی مطلع سازم. یکی ایجاد یک سازمان متمرکز سرکوب و ترور و دیگری شتاب بخشیدن به تولید بمب اتمی.
ملایان اگر چه این سازمان جدید را اعلام کردهاند اما ابعاد و ماهیت واقعی آن را پنهان نگهداشتهاند، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نام دارد، از این پس نیروی امنیتی اصلی رژیم خواهد بود، فرماندهی آن مستقیماً به شخص خامنهای متصل است و تشکیل آن یک تحول بی سابقه در سیستم اطلاعاتی و سرکوبگر رژیم است.
درمورد پروژه اتمی نیز من نقشه مسیر پنهان ملایان برای تولید بمب را توضیح میدهم. سیاستی که سطح بیرونی آن استمرار مذاکره با 5+1 است. اما سطح درونی آن گامهای بی وقفه برای رسیدن به غنی سازی بالای 90 درصد، تولید کلاهک اتمی و موشکهای بالستیک.
سیاست سرکوب داخلی ملایان و اصرار بر ادامه پروژه اتمی دو روی یک سکه هستند.
هدف تمرکز قوای سرکوبگر، مهار قیام های مردم می باشد و هدف دستیابی به بمب اتمی به هر شکل بازیابی تعادل از دست رفته رژیم می باشد.
رئیس جمهور برگزیده مقاومت دربخش دیگری از سخنان خود درکنفرانس مطبوعاتی بروکسل، درباره توطئه های رژیم برای نابودی اشرف گفت:
در این جا لازم است به وجه دیگری از تلاشهای رژیم برای مقابله با قیام و مقاومت مردم ایران اشاره کنم. آن حمله و توطئه بیوقفه ملایان علیه اشرف است. اشرف محل استقرار 3400 تن از اعضای مجاهدین ایران.
خامنهای قویاً به این نتیجه رسیده است که لازمه خاتمه دادن به شقه درون رژیم و همچنین لازمه مهار قیام سرکوب اشرف است. او هنگامی که در تدارک جراحی درون رژیم و روی کار آوردن احمدی نژاد بود، توافق دو جانبه میان رژیم و عراق برای اخراج مجاهدین را اعلام کرد. و در 28 ژوئیه وقتی میخواست قیام را سرکوب کند حمله به اشرف را هماهنگی کرد. این حمله البته شکست خورد. با اینحال توطئه علیه اشرف ادامه دارد و ملایان و عواملشان در عراق در صدد جابجایی اجباری ساکنان اشرف و کشتار و سرکوب گسترده تر آنانست. بنابراین از آمریکا و اتحادیه اروپا و سازمان ملل میخواهم تضمینهای مکفی برای حفاظت از ساکنان اشرف در برابر تکرار کشتار و خشونت و جابهجایی اجباری ایجاد کنند.
خانم رجوی در کنفرانس مطبوعاتی بروکسل با تاکید برشرایط شرائط بحرانی کنونی و تزلزل رژیم از یکسو عزم راسخ مردم ایران برای رسیدن به آزادی و حاکمیت مردم ازسوی دیگر گفت:
قیام مردم ایران برای کسب آزادی بازهم تداوم مییابد و روند تغییر رژیم در حال طی شدن است.
در چنین شرائطی اتحادیه اروپا نقش ویژهیی برعهده دارد. امروز این اتحادیه با برداشتن گام بلندی، در آستانه برگزیدن یک رئیس جمهور و یک وزیر خارجه است. تحولی که موقعیت سیاسی این اتحادیه را به جد ارتقا میدهد. درنتیجه در قبال مسائل مبرم جهان و در کانون آن تهدیدهای رژیم ایران و خطر اتمی آن برای تمام جهان مسئولیتهای آن به مراتب افزایش مییابد.
به خصوص که کشورهای بزرگ این اتحادیه ماهیت نظامی فعالیتهای هستهیی رژیم را تصدیق کردهاند. و اکنون ملایان برد موشکهای خود را به اروپا رساندهاند.
امیدوارم این اتحادیه سیاست قاطعیت را در قبال رژیم در پیش بگیرد و از قیام و مقاومت ایران حمایت کند.
از همه شما متشکرم
سخنرانیهای کنفرانس مطبوعاتی:
پیرگالاند ،رئیس شاخه اروپایی سازمان جهانی ضد شکنجه
خانم رئیس جمهور، خانمها و آقایان نمایندة مطبوعات،
حضور من در اینجا به این دلیل است که معتقدم با باید منتهای دقت را در رابطه با وضعیت جاری در ایران و در منطقه داشته باشیم. فکر میکنم تهدیدات زیادی در این زمینه وجود دارد.
به عنوان یک روشنفکر چپ، یک صلحطلب و کسی که برای دستیابی خلقها به سرنوشتشان فعالیت میکند، این مسئولیت را پذیرفتهام که در اینجا حضور یابم و از اهداف مجاهدین حمایت کنم، بهخصوص در این لحظات که ما نگرانیهای زیادی داریم، نه تنها در رابطه با داخل کشور و سرکوب، بلکه در رابطه با هر آن چیزی که مربوط میشود به هوشیاری در رابطه با وضعیت حقوق بشر چه در داخل کشور چه در خارج آن و در عراق و در کمپ اشرف.
به عنوان رئیس بخش اروپایی سازمان جهانی علیه شکنجه، به مناسبتهای مختلف فراخوانهایی به مقامات اروپایی دادهام تا مانع از آن چیزی بشویم که قابل اجتناب است، یعنی کشتارها؛ کشتارهایی که طراحی و برنامهریزی شدهاند تا جمعیت اشرف را اخراج وجا به جا کنند و همانطور که خانم رئیسجمهور توضیح داد، در این جریان جنایاتی علیه بشریت صورت بپذیرد.
ما میتوانیم دخالت کنیم. اروپا امکان دخالات در این رابطه را دارد. در اینجا فراخوان اضطرارییی به پارلمان اروپا میدهم تا اقدامی را که در دور قبلی پارلمان شروع شده بود را ادامه دهد. در ماه آوریل گذشته، پارلمان اروپا موضع بسیار دقیق و شفافی در این رابطه اتخاذ کرده بود و کمیسیون اروپا و شورای وزرای اروپا را فراخواند ه بود که وارد عمل شوندتا به وضعیت این جمعیت رسیدگی شود. آنها بعد از اینکه مدتی در همین کمپ پناهندگانی که در آن هستند، مورد حفاظت قرار گرفته بودند، امروز با تهدیدات عمدهیی مواجه هستند و در معرض خشونت قرار دارند. میدانیم که 35 نفری که ربوده شده بودند و مدتها در حبس بودند، به یمن فشارهای بینالمللی آزاد شدند. این دلیلی است بر اینکه میتوانیم وارد عمل شویم و از آنجایی که توانستیم آزادی آنها را بهدست بیاوریم، این دلیلی بر آن است که باید امروز وارد عمل بشویم.
تونه کلام، نماینده پارلمان اروپا
تونه کلام:
رژیم کنونی ایران در بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. لذا دیگر به ما بستگی دارد تا این روند را تسریع کنیم و بطور فعالانه یی به اپوزیسیون ایران کمک کنیم، یا این که واکنش دیگری داشته و بگوییم که به ما ربطی ندارد، و بگذار ما از توافقات و منافع اقتصادی خودمان در ایران حمایت کنیم. به نظر من این یک سیاست ریاکارانه است. ما از تظاهرات سراسری درایران متعجب شده بودیم. خانم رجوی در این باره صحبت کردند، و البته اتحادیه اروپا حمایت اخلاقی خود را از تظاهرکنندگان میکند، ولی این کافی نیست. همزمان آنها حتی همین حمایت اخلاقی را هم از سازمانیافته ترین اپوزیسیون ایرانی و شهروندان اشرف نمی کنند، که در خطر تهدید مرگباری هستند. من میخواهم قسمتی از صحبتهای مشاور مالکی نخست وزیر عراق را که دیروز در روزنامه هرالدتریبیون بین المللی منتشر شد، بازگوکنم. او گفت «این هدف ماست که آنها را از کشور اخراج کنیم، اخراج از عراق» منظور ساکنان اشرف است. ما دیروز در پارلمان اروپا یک جلسه داشتیم. کمیته «گروه دوستان ایران آزاد» شامل حدود 100 عضو پارلمان اروپا است و در سراسر جهان حدود 2000 نماینده پارلمانهای جهان از این گروه حمایت میکنند. این یک جمعیت نمایندگان بسیار بسیار مهم است و نشان می دهد که نمایندگان شهروندان اروپا از همه احزاب به روشنی از اپوزیسیون ایران حمایت میکنند. ما در پارلمان اروپا همه گروههای سیاسی را نمایندگی میکنیم و حول همین هدف متحد شده ایم. اجازه بدهید یادآوری کنم که این سازمان مجاهدین خلق ایران بود که هفت سال پیش برنامه مخفی هستهیی رژیم ایران را افشا کرد. به خاطر آنها بود که ما امروز این آگاهی را از این تهدید داریم. همچنین بسیار روشن است که رژیم کنونی ایران، همانطوری که خانم رجوی گفتند، برای بدست آوردن وقت بازی میکند. این یک بازی مشخص همه دیکتاتوریها است که طرفهای خود را فریب میدهند تا آنها را به مصالحه و استمالت بکشند و سپس آنها را نفی کرده و به کار خود ادامه دهند، و از این طریق زمان کافی برای ادامه کار خود بدست میآورند. بنابراین امروز اولا بسیار مهم است که دولتهای اروپایی قطعنامه آوریل پارلمان اروپا را درمورد حفاظت اشرف به اجرا بگذارند، و در برابر هرگونه تلاش برای اخراج 3400 نفر ساکنان اشرف مقاومت کنند. من یک سال پیش آنجا بودم. ولی متأسفانه دیگر برایم ممکن نیست وارد آنجا شوم، بهرحال وضعیت آنجا مطلقا بحرانی است. اگر ما درمورد حقوق بشر جدی هستیم، اگر ما درمورد تساوی حیات همه انسانها و افراد جدی هستیم، باید در برابر این اقدامات تعصب انگیز سیاسی مقاومت کنیم. آیا میگوییم حیات در اروپا برایمان مهم است، ولی حیات در عراق یا ایران برایمان اهمیتی ندارد؟ طی چند هفته آینده اگر نیروهای عراقی زیر فشار رژیم ایران بخواهند کمپ اشرف را از بین ببرند، همه چیز ممکن است اتفاق بیافتد و ما با یک بحران نظیر سربرنیتسا رو به رو شویم. چه کسی مسئولیت این را خواهد پذیرفت ؟ بنابراین مطلقا مهم است که دولتهای اروپایی روی مقامات عراقی فشار بیاورند و آنها را وادار به اطاعت از قوانین بین المللی و کنوانسیون ژنو بکنند و از تمامیت، جان، امنیت و آزادی این افراد برای انتخاب محل زندگیشان حفاظت و حمایت کنند.
پرفسور اریک داوید، استاد برجسته حقوق بین الملل دراروپا
اریک داوید:
به اختصار به جنبه های قضایی وحقوقی سخنرانی خانم رئیسجمهور میپردازم، بهخصوص از یک طرف، موضوع جابجایی اجباری کسانیکه در حال حاضر در کمپ اشرف بهسر میبرند، و از طرف دیگر موضوع مسئولیت ایالات متحده و سازمان ملل در قبال این وضعیت. این دو نکتهیی است که میخواهم جداگانه به آن بپردازم.
قبل از هر چیز، در رابطه با وضعیت ساکنان اشرف ، من این شانس را داشتم که حدود یکسال پیش به آنجا بروم و میتوانیم بگوییم که چیزی که بخشی از یک صحرای خشک و لمیزرع بود، تبدیل شده است به یک باغ خارقالعاده با شهری کوچک که هر چیزی که آدم دلش میخواهد در یک شهر کوچک بیابد را در خود گنجانده است، منجمله یک مسجد، یک دانشگاه و کارگاههایی که بسیار خوب کار میکنند.
به عنوان پناهنده، واضح است که دولت عراق به هیچ عنوان نمیتواند به استرداد آنها به ایران بیاندیشد، چون بازگرداندن آنها به رژیمی که در ابتدای سالهای 80 و در دورانی که گروههای مختلف علیه رژیم شاه مبارزه میکردند، سرکوب بسیار سنگینی را به مجاهدین اعمال کرده بود، معادل صدور حکم اعدام خواهد بود. بنیادگرایان اسلامی به سرکوب وحشتناکی علیه این افراد متوسل شدند و همین هم باعث شد که آنها به عراق پناهنده شوند. بنا بر این برای عراق، استرداد آنها به ایران ممنوع است. ولی عراق همچنین با ممنوعیت جابجایی آنها از این کنج صحرا که تبدیل به باغی در میان بیابان شده است مواجه است. جابجایی آنها به محل دیگری در عراق هم ممنوع است. چرا؟ چون افرادی که در اشرف زندگی میکنند افرادی هستند مثل هر کس دیگری در هر کشور دیگری. آنها افرادی هستند که باید حق زندگی شخصی آنها را به رسمیت شمرد. آنها افرادی هستند که باید حق بهرهدار بودن از امنیت را برایشان محقق کرد. و آنها مشمول تمام قرانینی هستند که در معاهدة حقوق مدنی و سیاسی تصریح شده است. اگر از امروز به فردا عراق تصمیم بگیرد آنها را به گوشة دیگری از کشورش جابجا کند، این به معنی نقض همزمان مادة 12 و 17 معاهدة حقوق مدنی و سیاسی، و حق مسکن که در حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده است، میباشد.
این تا آنجا که بر میگردد به وضعیت افرادی که در کمپ اشرف هستند.
ولی نکتة دومی که میخواهم همراه شما به آن بپردازم، موضوع وظایف ایالات متحده و سازمان ملل در قبال این افراد است.
از آمریکا شروع کنیم. همانطور که میدانید، آمریکا به مدت چند سال، از سال 2003 تا 2007، نیروی اشغالگر در عراق محسوب میشده. امروز آمریکا عراق را ترک میکند. آنها سرنوشت اهالی کمپ اشرف را به مقامات عراقی سپردهاند. ولی از آنجایی که وضعیت افراد در کمپ اشرف نتیجة بلافصل عملیات آمریکا در عراق میباشد، به عنوان نیروی اشغالگر بین سالهای 2003 و 2007، ایالات متحدة کماکان مسئولیتی در قبال افرادی که تحت کنترل آنها بودهاند دارند. آمریکا منجمله وظیفه دارد که رفتاری مطابق قوانین کنوانسیون 4 ژنو 1949 را برای آنها تأمین کند. این کنوانسیون در رابطه با حفاظت از افراد غیرنظامی در زمان جنگ میباشد. این وظیفه کماکان بر دوش قدرت اشغالگر سابق سنگینی میکند. آنها در قبال نیروی ثالثی که این افراد به آن سپرده شدهاند وظیفه دارند. ولی فقط آمریکا نیست، سازمان ملل و حتی مجموع جامعة جهانی نیز مسئولیت دارند. مجموع جامعة جهانی و بهطور خاص سازمان ملل نیز وظیفة حفاظت اعضای کمپ اشرف را دارا میباشند.
این وظیفة حفاظت به سادگی ناشی از این میشود که وقتی در سال 2003، شورای امنیت حضور ایالات متحده در عراق را مورد تأیید قرار داد. ایالات متحده هیأت همیاری سازمان ملل در عراق را بهوجود آوردند؛ ارگانی که به مخفف «مانویی» در زبان فرانسوی یا «یونامی» در زبان انگلیسی شناخته میشود.
«یونامی» در زبان انگلیسی یا «مانویی» در زبان فرانسوی وظیفه دارد اعتلا و تامین درست اولیهترین حقوق انسانی در عراق را محقق کند. بنا بر این سازمان ملل وظیفه دارد نظارت کند به اینکه دولت عراق به اتم وجه وظایف خود را در قبال مبانی حفاظت از حقوق بشر به اجرا بگذارد؛ حقوقی که چند لحظة پیش به آن اشاره کردم، منجمله معاهدة 1966 حقوق مدنی و سیاسی.
و از آنجایی که انتقال و جابجایی اجباری ساکنان اشرف به نقطة دیگری در عراق نقض این معاهدة حقوق مدنی و سیاسی به شمار میآید، سازمان ملل باید برای جلوگیری از آن مداخله کند. اضافه میکنم که مجموع جامعة جهانی و مجموع کشورها نیز وظیفة تامین احترام به حقوق بشر را بر دوش دارند، چون معاهدة سازمان ملل و د ر اعلامیة جهانی حقوق بشر و در مبانی دیگری که توسط سازمان ملل به تصویب رسیدهاند، مرتبا تکرار میشود که کشورها وظیفه دارند بر احترام به حقوق اولیة بشر نظارت کنند.
یادتان بیاید، در سال 2005 قطعنامة معروف سازمان ملل که حین اجلاس سران در این سال تصویب شد و شمارة آن را حفظ هستم و 1-60 میباشد، وظیفة حفاظت را تصریح کرده است. تمام کشورها این قطعنامه را تصویب کردهاند و تمام کشورها باید مطابق حقوق بینالملل عمل کنند و نظارت داشته باشند بر اینکه عراق به صورت تام و تمام به وظایف خود را در قبال احترام به حقوق بشر عمل کند.
از توجهتان متشکرم و در اینجا به این سخنرانی پایان میدهم.