سخنرانی ها در کنوانسیون جوامع ایرانیان برای دموکراسی - پاریس

استرون استیونسون، رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا

خانم رجوی، میهمانان عالیقدر، خانمها و آقایان،
یک چیز هست که هیچگاه در طی 15 سال گذشته  به عنوان یک عضو پارلمان اروپا مرا از تعجب باز نداشته است و آن ضعف غرب در برخورد با رژیم ایران است. رژیم فاشیستی حاکم بر ایران یکی از شریرترین رژیمهای جهان امروز است که حقوق بشر را پایمال کرده  و از سرکوب و شکنجه و نیز همچنان که می شنویم اعدامهای روز افزون مارپیچی استفاده می کند تا مردم را بترساند و منکوب کند. اما این علائم، نشانه های عام و بارز یک رژیم دیکتاتوری خطرناک ومطرود است. رژیم ایران مثل یک رطیل سمی است که در مرکز یک شبکه خیانت نشسته است و می خواهد نفود سرطانی خود را بر تمام خاورمیانه بگستراند. آنها ترور صادر می کنند. آنها حکومت آدمکش اسد در سوریه را حمایت می کنند. آنها حزب الله را در لبنان تأمین مالی و تسلیحاتی می کنند. آنها تسلط بیرحمانه و مسموم خود را بر سراسر عراق جایی که نوری مالکی را عروسک خیمه شب بازی خود می دانند توسعه می دهند.ولی به رغم خطری که اعمال می کنند غرب روی خودش را برگردانده و به لبخند حسن روحانی  رئیس جمهور رژیم ایران لبخند می زند. فی الواقع حسن روحانی دیگر لبخند نمی زند او ظاهراً می خندد. او کاملاً دارد به بانکها لبخند می زند. تاکتیک فریبکارانة او غرب را گول می زند تا تحریمها را بردارد و به طور مؤثری تهدید هر گونه دخالت نظامی را از بین ببرد روحانی یک کارفرمای گذشته است.که هنوز دارد غرب را گول می زند. او حتی با این کار در طی کمپین انتخاباتی اش در مورد این مطلب رجز می خواند و به رخ می کشید ولی با این وصف ما داریم او را هنوز به عنوان نوعی مدره ارزیابی می کنیم. غافل از این که او دبیر شورایعالی امنیت ملی رژیم ایران به مدت 16 سال بود. لبخند رئیس جمهور رژیم ایران مطمئناً در جایی که چوبه های دار به شدت و تمام وقت و اضافه وقت مشغول کارند، لبخند تلقی نمی شود. حکومت ملاها اینک موج اندر موج دست به اعدام و سرکوب می زند تا بتواند جو رعب و وحشت در دل جامعه ایجاد کند و جلو اعتراضات را بگیرد و بخصوص اعتراضات جوانان خشمگین را که 5 میلیون نفر از آنها بیکارند، کنترل کند. اجتماع و حضور امروز در پاریس از نمایندگان این همه گروه ها و لایه های سنی مختلف مطمئناً به صورت آشکاری این دروغ را که سازمان مجاهدین خلق حمایتی در داخل یا خارج ایران ندارد، افشا می کند. این اتهام که به کرات از طرف وزارت خارجه های کشورهای غربی تکرار شده است فقط بهانه یی بوده است تا با ملا ها مماشات شود. و روابط را با ملا ها عادی کنند.  این ادعا که آنها یک فرقه هستند واقعاً مزخرف است. آنها یک جنبش متنوع  و مقتدر سیاسی هستند. زیرا هروقت که من به پاریس برای شرکت در اجتماع بزرگ و توده یی ایرانیان می آیم و در مقابل بیش از 100 هزار شهروند ایرانی سخنرانی می کنم این را می دانم که با انبساط این جمعیت به خانواده هایشان در ایران جمعیت آنها میلیونها نفر میشود و الان وقت آن است که وزارت خارجه ها در غرب به این واقعیت بنگرند و اشاعه این دروغ را که مجاهدین خلق حمایتی ندارد، بس کنند. به این دلیل است که آنها به علت قدرتشان به عنوان یک اپوزیسیون وسیع و فراگیر، به صورت سیستماتیک دستگیر، شکنجه و اعدام می شوند. بیش از 120 هزار عضو و هوادار مجاهدین فقط در دهة 80 به خاطر مخالفتشان با ملاها از بین رفتند. نجات یافتگان ایران را ترک کردند و 2900 تن از آنها هنوز  در شرایط دهشتناک در زندان لیبرتی بسر می برند و به رغم این که به عنوان پناهنده ثبت نام شده اند به طور مستمر در معرض تهدید حمله قرار دارند. ملا ها در صددند که آنها را از میان بردارند و  به همین علت است که ما دائماً در یک تنش مستمر قرار داریم و به همین دلیل است که خانم رجوی هر چه در قدرتش بوده انجام داده و ما هم باید همین کار را بکنیم. آنها در خط مقدم نبرد و اپوزیسیون با دیکتاتورهای عمامه دار تهران هستند. ما به آنها به خاطر فداکاریشان در همه این سالهای سخت مدیونیم و لذا باید آنها را حالا خارج کنیم. سران کشورهای غربی با عملکرد ننگین خود  به مماشات و تأخیر خود و حتی به زیر سؤال بردن  کرامت و صداقت مجاهدیدن خلق ادامه می دهند. آنها باید به این نقطه برسند که اعلان کنند سازمان مجاهدین خلق ایران یک اپوزیسیون سازمانیافته مؤثر تحت هدایت و  الهام گرفته  از خانم مریم رجوی است. مجاهدین خلق دوستان ما هستند. رژیم فاشیستی حاکم بر ایران دشمنان ما هستند. خانمها و آقایان، من ریاست گروه پارلمانی دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا را عهده دار هستم ولی ایران تا وقتی که ملاها بر آن حکومت می کنند، نمی تواند آزاد باشد. سکوت و بی عملی توسط غرب در قبال نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران فقط باعث جری تر شدن جنایتکارانی می شود که بر آن کشور مصیبت زده، حکومت می کنند. زمان آن فرا رسیده که بر فریبکاری روحانی مهر پایان بزنیم و لبخند را از صورتش محو کنیم. زمان آن فرا رسیده که از مجاهدین خلق و خانم مریم رجوی  پشتیبانی کنیم  و حمایت کنیم از میلیونها شهر وند سرکوب شده ایرانی که تشنة  صلح  و پایان سالها کابوس خود هستند. پیام کنفرانس امروز باید این باشد، سرنگون باد ملاها و رژیم پلیدشان.

خانمها و آقایان،
اجازه بدهید تلاش امروزمان را به شهدای اشرف و لیبرتی و بازگشت سالم 7 گروگان اشرفی اهدا کنیم.

آزاده ضابطی -  مرکز دفاع از حقوق بشر، دمکراسی، حکومت قانون در ایران
خانم رئیس جمهور، میهمانان برجسته، خانمها و آقایان!

خانم رجوی، اجازه دهید در ابتدا بگویم شخصاً برایم افتخار بسیار بزرگی است که امروز عصر در این کنفرانس در حضور شما باشم. همچنین به عنوان یک زن ایرانی برایم باعث افتخار بزرگی است که در کنفرانسی با شرکت این تعداد از انجمنهای ایرانی که اقشار مختلف را از سراسر جهان، نمایندگی میکنند، حضور داشته باشم.  این کنفرانس متعلق به همه ایرانیانی است که به دنبال تغییر دموکراتیک در ایران هستند. اگر بخواهم به سابقهام اشارهای بکنم، من در تهران به دنیا آمدم اما در لندن بزرگ شدم و در آنجا به دانشگاه رفتم و فارغالتحصیل شدم و به مدرسه حقوق رفتم و کار خودم را در زمینة حقوق شروع کردم. اما در حالی که همیشه در خارج از ایران و در تبعید زندگی کردهام هیچ روزی نبوده که به ایران و مردمم فکر نکرده باشم. همیشه گفتهام که آن ایرانیانی که این فرصت را داشتهاند تا از چنگال ملاها رها شوند، نه تنها وظیفه بلکه این مسئولیت را دارند تا به کسانی که مثل آنها چنین امکانی را نداشتهاند کمک کنند. در سال 1979 وقتی که موج میلیونی مردم ایران به خیابانها سرازیر شدند، آنها فریاد میزدند آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و احترام به حقوق بنیادین. سه دهة بعد و برخلاف آن چیزی که میخواهند وانمود کنند، صدای مردم ایران اکنون نیز  به همان اندازه قوی و پر طنین است و همچنان خواهان تغییر رژیم در تمامیت آن هستند. به رغم درد و رنج غیر قابل توصیفی که توسط دیکتاتوری مذهبی اعمال میشود و شقاوت آن هیچ حد و مرزی نمیشناسد، مردم ایران هرگز به استبداد و سرکوب تن ندادهاند. دهها هزار زن و مرد ایرانی که در زندانها حلق آویز و اعدام و شکنجه شدند، گواه ارادة مردم ایران هستند و آنها هرگز به استبداد و سرکوب رژیم تن نخواهند داد، آنها خواهان آزادی و دموکراسی هستند. خانمها و آقایان، در سال 2005 من این افتخار بزرگ را داشتم که به عنوان مشاور و نمایندة حقوقی یک هیأت پارلمان اروپا که از اشرف بازدید کرد به عراق سفر کنم و از اشرف دیدن کنم. ما موظف به انجام نظرسنجی مستقلی در درون کمپ شدیم و نتایج کارمان را به طور علنی منتشر کردیم که البته نمیخواهم در اینجا به آنها اشاره کنم. اما کاری که میخواهم بکنم این است که با شما در مورد یافتههایم در اشرف و در مورد مقاومت ایران صحبت کنم. به طور خاص میخواهم در مورد زنان در مقاومت ایران صحبت کنم، موضوعی که همواره حتی قبل از سفرم به اشرف مرا تحت تأثیر قرار میداد. میتوانم به شما بگویم در روزهایی که من در اشرف حضور داشتم و بخصوص وقتی که از دروازة طلایی اشرف عبور کردم، همان احساسی را داشتم که هر بار پس از عبور از در محل اقامت خانم رجوی در اور دارم. خانمها و آقایان احساسی که من در ورود به اشرف و هر بار ورود به اور دارم این است که تصویر آینده ایران برایم تداعی میشود. من سنگ بنای امیدها و آرزوها و آینده ایران را دیدم که تغییر دموکراتیک رژیم و کثرت گرایی در ایران است. و من از نزدیک شاهد توانایی عظیم جنبش اپوزیسیون ایران بودم. خانم رجوی، من با چشمهای خودم شاهد عملی شدن برنامه 10 ماده یی شما بودم. شما همیشه به ما گفتهاید که «میتوان و باید». خانم رجوی، این کلمات قدرتمند به زبان فارسی، و من میگویم قدرتمند چرا که زبانزد 70 میلیون ایرانی و همه ما در تبعید شده است. من با چشمان خودم تأثیر آن کلمات را دیدم و از نزدیک شاهد نقش زنان ایرانی در جنبش مقاومت بودم. من شاهد دموکراسی حقیقی در عمل بودم. و من شاهد استقلال عقیده و استقلال تصمیم گیری بودم. اما چیزی که بخصوص برای من مهم بود این بود که من شاهد دسترسی به اطلاعات بودم، اطلاعات زیاد. و تنها با این اطلاعات است که شما میتوانید با چشمان باز چنین تصمیماتی بگیرید. خانم رجوی، از طریق رهنمودهای شما و تشویقهای شما و با شاخص قرار دادن خودتان، زنان در همه سطوح مقاومت ایران در نقشهای رهبری کننده قرار دارند. اما این به هیچ وجه در تخاصم یا رقابت با مردان نیست. امری که مهم است این است که این موضوع در همدلی و همکاری با آنهاست و به معنی دقیق کلمه، برابری است. و البته باید بگویم که چنین چیزی در هیچ دارالوکاله و شرکتی که من در آن کار کردهام، وجود نداشته است. باید همچنین اضافه کنم که همدردی، انسانیت و همدلی همه زنانی که در طول حضورم در اشرف با آنها دیدار داشتم مرا به تواضع واداشت. به طور خاص تعهد، فداکاری و عشق آنها به ملتی که زیر سرکوب ملاهاست مرا تحت تأثیر قرار داد. متأسفانه امری که دولتهای غربی و به اصطلاح کارشناسان امور ایران آن را درک نمیکنند، ولی رژیم ایران خیلی خوب آن را درک میکند، این است که اشرفیها به نقطه امید یک ملت تبدیل شده اند. به همین دلیل است که رژیم ایران از هیچ اقدامی فروگذار نکرد تا اشرف را ببندد. و همچنین از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد تا اعضای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران از اهداف و آرمانهای خود دست بکشند. اما چیزی که این رژیم نمیفهمد این است که اشرف هیچگاه یک تکه زمین در صحرای عراق نبوده است. فراتر از هر چیز، اشرف یک آرمان بوده و هست. اشرف یک آرمان است. اشرف تصویری از آینده ایران است، و این تصویری است که من اطمینان دارم با رهبری خانم رجوی محقق خواهد شد. و ایران به کشوری تبدیل خواهد شد که همة ایرانیان، صرف نظر از اینکه زن یا مرد باشند، یا از چه مذهبی پیروی کنند یا چه تنوع قومی و زبانی داشته باشند، با آنها طبق قانون، برابر و با احترام، رفتار خواهد شد. یک ایران آزاد و دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و عاری از سلاح اتمی که حقوق بینالملل و استقلال همسایگان خود را محترم میشمارد. این کنفرانس و حضور ایرانیان از سراسر جهان در آن از نظر من نمونه یی از تغییر دموکراتیک به دست همه ایرانیان است. میدانم که این امر محقق خواهد شد. در پایان، خانم رجوی میخواهم دوباره از حرفهای شما نقل قول کنم که با یکدیگر، همه ایرانیان در ایران و در تبعید، میتوانیم با هم و دست در دست یکدیگر تغییر دموکراتیک در ایران را محقق کنیم. میتوان و باید. با تشکر فراوان.

فربد ماهوتچیان - انجمن دانشجویان و جوانان دمکراتیک ایرانی در آلمان


با سلام و احترام بی پایان به رئیس جمهور خانم مریم رجوی و میهمانان محترم و با سلام و درود به اشرفیان دلیر در زندان لیبرتی، من فرید ماهوتچیان سرفرازم که امروز از طرف انجمن دانشجویان و جوانان دموکراتیک آلمان این امکان را دارم اینجا صحبت کنم و با شما همراه باشم در اکتبر سال گذشته در کنفرانس برلین همبستگی جوانان دموکرات آلمان را با شورای ملی مقاومت و با اشرفیان دلیر در زندان لیبرتی اعلام کردیم. بعد از صحبت هایمان یکی از آشناها توی دانشگاه آمد به من گفت که حرفت را شنیدم خیلی قشنگ حرف زدی اما فکر نمی کنی کار دست خودت دادی پسر، دست وزارت اطلاعات در اروپا بسیار دراز است، نمی ترسی خطری برایت ایجاد بشود، با لبخند به دوستمان اینطور پاسخ دادم با اینکه ما کوچکترین ملکول این مقاومت هستیم هواداران نه از وزارت اطلاعاتش، نه از سفارتخانه اش و حتی از خود خامنه ای اش هم نمی ترسند،
مگر به قول شهید والامقام علی  صارمی از اول نمی گفتیم بیا بیا بیا، خامنه ای اگر راست می گویی خودت بیا،
اما این دوست ما یک حرف درستی را زد. دست وزارت اطلاعات در اروپا بسیار دراز است، چرا که این دولت های اروپایی و حتی دولت آمریکا با این رژیم همکاری می کنند، برای زنده نگه داشتن این رژیم دست و پا می زنند، اما بگذار بزنند، مگر خانم رجوی نگفتند اگر به جای 10 دولت 100 دولت هم به همراه خود کنند، اگر در منتهای وطن فروشی تمام نفت و گاز و ثروت ایران را به آنها تقدیم کنند،  باز هم از سرنگونی گریزی نخواهند داشت.
فربد ماهوتچیان: و شما خواهران و برادران در کمپ لیبرتی کاری که شما انجام می دهید باور نکردنی است توی این دوره و زمانه کسی پیدا بشود که روی حرفش و حق مردمش تا پای جان هم بایستد باورنکرنی است خدا را شکر ، خدا را شکر که توی این نسل بدنیا آمدم، نسل نسترن و یاسر، صبا و رحمان و حنیف و ندا  که به ما ایستادگی و فدا را درس دادند.
بله برای نسل ندا و رحمان روشن روشن شد که اوباما، اوباما پس با آنهایی نه با ما.
فربد ماهوتچیان: در زیر سایه سیاست، سیاست مماشات دولتهای غربی می آیند می گویند که دیگر ایران خوب شده روحانی آمده همه اش می گوید و می خندد، جواب ما جوانان همان هست که برادر عزیزم روزبه می گوید بخند، قهقهه بزن ، بگند ولی نخند، گریه کن چون تو نیست می شوی، نبود می شوی تو کود می شوی به خاک ولی نام این دلاوران و جاودان و پاک درون سینه های خسته نطفه بسته است بدان جهان به انتظارشان نشسته است.
ما حرف های همین چند سال پیش را بیاد داریم که می گفتند مجاهدین تروریستند، مجاهدین سکت اند و هزار تا برچسب دیگر، ولی همانطور که برادر مسعود 30 سال در امجدیه کلام ناصر را به یاد می آورد جواب ما هم همین کلام ناصر است تاریخ سیر تکامل خود را طی می کند و سرانجام معلوم خواهد شد، ظالم کیست و مظلوم کیست بله برادر، ما کلام ناصرت را تا ابد بیاد می آوریم.
همین هایی که این حرف ها را می زدند الان به چشم کور می آیند می گویند که دیگر بیخیال بشوید مگر از مجاهدین چند نفر مانده اند، همین چند نفری که توی لیبرتی هستند، اصلا فرض کنیم آره، همان چند نفر هستند، باز هم جواب ما حرف 30 سال پیش برادر مسعود هست که می گفت اینکه مهم نبود تعداد ما کم بود و تعداد مستبدین زیاد مگر قرآن نگفته بود که بسیار گروههای کم و اندک که با اعتقاد و آرمان بر گروههای بسیار ولی بی آرمان و بی اعتقاد پیروز می شوند چرا که خدا یار مقاومت کنندگان است( کم من فئته قلیله .... والله مع الصابرین )
 
فربد ماهوتچیان: و امرزو می بینیم از خون سرداران و سالاران آزادی نسل بی شمار جدیدی ایجاد شدکرد و باز هم خدا را شکر که توی این نسل به دنیا آمدم
 
فربد ماهوتچیان: در پایان تقاضای انجمن دانشجویان و جوانان دموکراتیک آلمان را اعلام می کنیم برادر هر کجای دنیا که هستی اگر صلاح می دانی این اسم ناقابل ما را هم بنویس برای مؤسسان چهارم حاضر حاضر حاضر. متشکرم
احمد معین - جامعه ایرانیان شمال کالیفرنیا
خانم رجوی گرامی، .مردم ... مفتخرم   که در این کنوانسیون جامعه ایرانیان شمال کالیفرنیا را  نمایندگی میکنم. ما بخشی از جوامع ایرانی آمریکایی در سراسر آمریکا هستیم که برای استقرار آزادی و دمکراسی در ایران تلاش می کنیم. ما درگیر بزرگترین و گسترده ترین فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در سراسر آمریکا میباشیم این فعالیتها با اتکا براعضا جامعه صورت می گیرد که از اقشار مختلف از قبیل دکتر، مهندس و استاد دانشگاه، وکیل و غیرو تشکیل شده اند. علاوه بر برگزاری جلسات بریفینگ متعدد در کنگره و سنا و همچنین جلساتی در سایر ایالتها طی سال گذشته اعضا جامعه ما در شمال کالیفرنیا به همراه دیگر جوامع ایرانی در ایالتهای مختلف، چندین هزار ملاقات با نمایندگان کنگره و سنا و مشاورین آنها و رهبران مذهبی و سیاسی در مورد مسائل ایران، موضوع هسته ای و همچنین وضعیت ساکنان اشرف و لیبرتی و همینطور در تظاهراتهای متعدد در مقابل وزارت خارجه، کاخ سفید و سازمان ملل در نیویورک شرکت داشته ایم. به یمن این فعالیتها امروز جامعه ایرانی آمریکائیها به یک صدای غیر قابل انکار در پهنه سیاسی آمریکا تبدیل شده است. در زمینه مذاکرات هسته ای ما معتقدیم که رژیم ملاها از موضع ضعف و در هراس از قیام، علیه تمامیت رژیم مجبور شد مدره نمایی های روحانی را جایگزین عربده کشی های احمدی نژاد نماید. ولی نه ماهیت این رژیم عوض شده و نه قصد آن برای کسب سلاح هسته ای تغییر کرده است. نامه 100 تن از متخصصین ایرانی آمریکایی به رهبران کنگره و سنا و تأکید بر ضرورت اتخاذ یک سیاست قاطع در قبال رژیم بیانگر نظر جامعه ایرانیان است. ما معتقدیم سیاست دولت اوباما در قبال رژیم ایران و مهمتر در قبال اپوزیسیون باید تغییر کند. زمان آن رسیده که دولت آمریکا در کنار مردم و خواسته آنها برای تغییر رژیم که شورای ملی مقاومت  بعنوان آلترناتیو فراگیر این رژیم تبلور می یابد قرار گیرد. ویژگی برجسته این شورا این است که امکان گرد آوردن افکار مختلف را حول یک برنامه مشخص برای سرنگونی رژیم فراهم آورده است. دولت آمریکا باید به مسؤلیت خودش در قبال حفاظت ساکنان لیبرتی بر اساس تعهدی که به آنها داده است عمل کند. علاوه بر آن دولت آمریکا موظف است که با پذیرش ساکنان بعنوان پناهنده سیاسی در آمریکا به تعهد خودش در قبال آنها عمل نماید. این خواسته جامعه ایرانی آمریکائیان و همچنین خواسته کنگره و سناست. هم اکنون لایحه ای در کنگره در حمایت از حفاظت و انتقال مجاهدین لیبرتی در جریان است. و قبل از آن نیز سنا در بودجه سالانه دفاع ملی از دولت خواسته است اقداماتش برای حفاظت و انتقال ساکنان را در عرض  120 روز به کنگره و سنا گزارش کند. دولت آمریکا مسؤلیت مستقیم در قبال حفظ جان این پناهندگان دارد. در خاتمه، جامعه ما با حضور فعال در این کنوانسیون یکبار دیگر تعهد خود را به تغییر رژیم و حمایت از مقاومت مردم ایران تحت رهبری خانم مریم رجوی مورد تأکید قرار میدهد. با تشکر درود بر همه شما.
حمیرا حسامی - انجمن ایرانیان مقیم آمریکا در جنوب تگزاس


میهمانان عزیز و حضار محترم
من حمیرا حسامی هستم. در دوران انقلاب نوجوانی بیش نبودم. و در اوایل دهه 60 بعد از اینکه دیپلم گرفتم نه تنها رژیم ملاها نگذاشت که من به دانشگاه برم بلکه به زندانم هم انداختند. در زندان من به این نکته واقف شدم یک نکته برایم مسجل شد و اینکه رژیم از هیچ کسی از هیچ کشوری از هیچ گروهی نمی ترسه مگر مجاهدین. در اواسط دهه 60 از ایران خارج شدم و به آمریکا رفتم. در مورد انجمن های ایرانی خارج از کشور که من به نمایندگی از انجمن ایرانیان شمال تگزاس اینجا هستم مسلماُ انجمن ها حول و حوش اینکه خب یکسری ایرانی در غربت بودند و هم زبان و هم فرهنگ بودند تشکیل شدند ولی من چیزی رو که میخوام بگم متمایز میکنه انجمن های ما را وقتی میگم ما کلاُ کل انجمن ها رو میگم اینه که ما دفاع از حقوق بشر رو در صدر کارهامون قرار دادیم ما قول دادیم ما عهد بستیم که صدای مظلومان باشیم صدای سرکوب شدگان باشیم صدای اونهایی که در زندانها اعدام میشن شکنجه میشن ما میخواهیم که صدای نداها و سهراب ها باشیم صدای علی صارمی ها و جعفر کاظمی ها باشیم صدای صباها و زهره ها باشیم و بخاطر همینه که ما وظیفه خود میدونیم که با نمایندگانمون با سناتورها با نمایند های محله مون با کشیش های محله با همه همسایه های دور و بر صحبت بکنیم و این پیام رو ببریم بخاطر اینکه ما میخواهیم از حقوق بشر دفاع بکنیم باید مانع از این بشیم که سیاست مماشات در آمریکا بجلو بره برای همین ما موظفیم ما آکسیونهای اعتراضی میذاریم در شهرمون ما حاضریم و با نماینده ها به همة اقشار صحبت می کنیم و وقتی که صحبت می کنیم اینو بگم که با عشق صحبت می کنیم بخاطر اینکه اون آرمانی که ازش دفاع می کنیم از ته قلبمون میاد بیرون یک چیزی نیستش که ما اونو در کنار کارهای دیگه انجام بدیم با تمام وجودمون ما دفاع می کنیم ما موظفیم که از حقوق بشر دفاع بکنیم. و این عشق رو و این صادقانه و خالصانه دفاع کردن رو ما از اصل خود مقاومت میگیریم. اگر مقاومتی نبود اگر پایداری زندانیان اگر پایداری اونهای اعدام شدند در زندانها نبود اگر پایداری بچه های لیبرتی در اشرف و لیبرتی نبود ما از چی میخواستیم دفاع بکنیم. ما دستمون پره و اینو بگم که کوتاه میکنم در آخر که ما زندگیمون رو داریم همه ماها شغل داریم نمیدونم همسر داریم فرزند داریم ما مردم عادی هستیم مثل همه شما مثل مردم تو ایران مثل مردم تو آمریکا و هزار مشغله داریم ولی در کنار همه این مشغله ها ما وقت آزاد کردیم که از حقوق بشر دفاع بکنیم وقتی میگم در کنار منظور این نیست که این یک کار کناری باشه نه این یک کار اصلیه در همه کارهای دیگه مون اونو گنجوندیم و چون مقابله و کار خودمون رو در مقابل با رژیم میدونیم وقتیکه رژیم حمله میکنه به اشرف وقتیکه در ایران تظاهرات میشه ما آماده ایم ما نمیتونیم بگیم بگذار موقعیکه جلسه داریم اینکار را انجام بدیم نه وقتیکه رژیم در همین حمله اخیر از تعطیلات کریسمس استفاده میکنه و میخواد حمله بکنه و هیچ جا صداش نیاد بیرون ما همونموقع میریم بیرون همون موقع می ریزیم تو خیابونها و ما ما بر آنیم ما عزم جزم کرده ایم ما جوامع ایرانی خارج از کشور همراه با ملت ایران و همراه با مقاومت سازمانیافته ایران که این رژیم قرون وسطایی رو که به این زمان و به این مکان تعلق نداره به زباله دان تاریخ بفرستیم و مسلماُ اینکار رو خواهیم کرد. زنده باد ارتش آزادی مرگ بر اصل ولایت فقیه